پرش به محتوا

محمدحسین غروی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
}}
}}


محمدحسین غروی اصفهانی (۱۲۹۶-۱۳۶۱ ه.ق) مشهور به کمپانی از [[فقیه|فقها]]، اصولیین و فلاسفه قرن چهاردهم [[امامیه]] است. او در کنار [[آقاضیاء عراقی]] و [[میرزای نایینی]] یکی از سه مدرسه اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی [[شیخ انصاری]] را ایجاد کرده است هر چند تلاش او برای تغییر در باب های [[علم اصول]] با مرگ او ناتمام ماند. غروی اصفهانی به دقت و نگاه ژرف در مباحث شهره است. کتاب [[نهایة الدرایة]] او از مهم‌ترین آثار در [[اصول فقه]] به شمار می‌آید که در شرح [[کفایة]] [[آخوند خراسانی]] نگاشته است. دیوان شعری از او که در مدح و رثای [[اهل بیت]] است، با تخلص مفتقر منتشر شده است. .
محمدحسین غروی اصفهانی (۱۲۹۶-۱۳۶۱ ه.ق) مشهور به کمپانی از [[فقیه|فقها]]، اصولیین و فلاسفه قرن چهاردهم [[امامیه]] است. او در کنار [[آقاضیاء عراقی]] و [[میرزای نایینی]] یکی از سه مدرسه اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی [[شیخ انصاری]] را ایجاد کرده است هر چند تلاش او برای تغییر در باب های [[علم اصول]] با مرگ او ناتمام ماند. غروی اصفهانی به دقت و نگاه ژرف در مباحث شهره است. کتاب [[نهایة الدرایة]] او از مهم‌ترین آثار در [[اصول فقه]] به شمار می‌آید که در شرح [[کفایة]] [[آخوند خراسانی]] نگاشته است. دیوان شعری از او که در مدح و رثای [[اهل بیت]] است، با تخلص «مفتقر» منتشر شده است. .


==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
خط ۶۰: خط ۶۰:


وی به خاطر شغل پدر به «کمپانی» مشهور بود. گفته شده است وی از این نام ناخشنود بود. با این حال دیوان اشعار او در یکی از چاپ‌ها به نام دیوان کمپانی منتشر شده است.
وی به خاطر شغل پدر به «کمپانی» مشهور بود. گفته شده است وی از این نام ناخشنود بود. با این حال دیوان اشعار او در یکی از چاپ‌ها به نام دیوان کمپانی منتشر شده است.
===اخلاق و شمایل===
===خصوصیات شخصی و اخلاقی===
اصفهانی اندکی کوتاه قامت بود. عمامه‌ای کوچک بر سر می‌بست. بیشتر سر به پایین داشت. سریع‌الذهن و حاضرجواب بود و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذله‌گویی داشت. آهسته سخن می‌گفت و حتی این آهسته‌گویی گاهی با اعتراض شاگردان مواجه می‌شد.
غروی، سریع‌الذهن و حاضرجواب و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذله‌گویی داشت. گفته‌اند که او بسیار اهل عبادت بود. حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود.<ref>مجله نور علم، ش ۴۰، ص ۵۲، به نقل از سید عباس کاشانی</ref>
بسیار اهل عبادت بود. گفته شده است حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود.
 
ملتزم بود در [[حرم امیرالمؤمنین]] [[زیارت جامعه]] را ایستاده بخواند. در دهه محرم در مجالس تعزیه [[امام حسین]] شرکتی می‌کرد و بسیار می‌گریست. <ref>مجله نور علم، ش ۴۰، ص ۵۲، به نقل از سید عباس کاشانی</ref>
 
[[علامه طباطبایی]] درباره استادش می‌نویسد:
[[علامه طباطبایی]] درباره استادش می‌نویسد:
:در مرحله تهذیب نفس و تصفیه باطن با مرحوم خلدآشیان علام نحریر فخرالمجتهدین و سندالعارفین حاج [[میرزا جوادآقا ملکی تبریزی]] نزیل [[قم]] که از اکابر تلامذه و تربیت یافتگان مرحوم  آخوند [[ملاحسینقلی همدانی]] بوده، رابطه و مکاتبه داشته است.
::در مرحله تهذیب نفس و تصفیه باطن با مرحوم خلدآشیان علام نحریر فخرالمجتهدین و سندالعارفین حاج [[میرزا جوادآقا ملکی تبریزی]] نزیل [[قم]] که از اکابر تلامذه و تربیت یافتگان مرحوم  آخوند [[ملاحسینقلی همدانی]] بوده، رابطه و مکاتبه داشته است.
:مرحوم شیخ مردی بود جامع میان علم و عمل و رابط میان تقوا و ذوق، دارای طبعی سیال و لهجه شیرین. دیوان اشعار وی معروف است و در فنون مختلفه شعر از قصیده و مدیحه و غزل و رباعی و علمی، اشعاری زیاد سروده و در فقه و اصول و حکمت و عرفان مؤلفات زیاد دارد که غالب آن‌ها مثل ضروریات یومی و حیاتی میان اهل علم دست به دست می‌گردد. سیمایی داشت متواضع و ربانی و خاموش و غالباً فکور و به خود مشغول بود. زندگانی ساده داشت.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۷۰-۲۷۱به قلم جمعی از دانشمندان، قم، انتشارات شفق، ۱۳۶۳ ه.ش</ref>
::مرحوم شیخ مردی بود جامع میان علم و عمل و رابط میان تقوا و ذوق، دارای طبعی سیال و لهجه شیرین. دیوان اشعار وی معروف است و در فنون مختلفه شعر از قصیده و مدیحه و غزل و رباعی و علمی، اشعاری زیاد سروده و در فقه و اصول و حکمت و عرفان مؤلفات زیاد دارد که غالب آن‌ها مثل ضروریات یومی و حیاتی میان اهل علم دست به دست می‌گردد. سیمایی داشت متواضع و ربانی و خاموش و غالباً فکور و به خود مشغول بود. زندگانی ساده داشت.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۷۰-۲۷۱به قلم جمعی از دانشمندان، قم، انتشارات شفق، ۱۳۶۳ ه.ش</ref>


[[محمدتقی بهجت]] از شاگردان وی درباره استادش می‌گوید:
[[محمدتقی بهجت]] از شاگردان وی درباره استادش می‌گوید:
:«مرحوم آقا شیخ محمدحسین طوری بود که اگر کسی به فعالیت‌های علمی‌اش توجه می‌کرد، تصور می‌کرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامه‌های عبادی ایشان اطلاع پیدا می‌کرد، فکر می‌کرد غیر از عبادت به کاری نمی‌پردازد.
::«مرحوم آقا شیخ محمدحسین طوری بود که اگر کسی به فعالیت‌های علمی‌اش توجه می‌کرد، تصور می‌کرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامه‌های عبادی ایشان اطلاع پیدا می‌کرد، فکر می‌کرد غیر از عبادت به کاری نمی‌پردازد.
:مرحوم آقا شیخ محمدحسین می‌گفت: من سیزده سال در درس مرحوم [[آخوند خراسانی]]، صاحب کفایه شرکت می‌کردم، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور پیدا کنم ( و ظاهراً درسشان را شب‌ها ایراد می‌فرمودند ) آن یک شب نیز به زیارت کاظمین مشرف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلی پیش آمد که به موقع نرسیدم، در بین راه که می‌آمدم حدس می‌زدم که امشب چه مطالبی را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آن‌ها را نوشتم.
::مرحوم آقا شیخ محمدحسین می‌گفت: من سیزده سال در درس مرحوم [[آخوند خراسانی]]، صاحب کفایه شرکت می‌کردم، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور پیدا کنم ( و ظاهراً درسشان را شب‌ها ایراد می‌فرمودند ) آن یک شب نیز به زیارت کاظمین مشرف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلی پیش آمد که به موقع نرسیدم، در بین راه که می‌آمدم حدس می‌زدم که امشب چه مطالبی را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آن‌ها را نوشتم.
:به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبی که بیان فرموده بودند چیزهایی بوده که من پیشاپیش حدس زده و نوشته بودم، و تقریباً نوشته‌های من چیزی از درس کم نداشت.
::به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبی که بیان فرموده بودند چیزهایی بوده که من پیشاپیش حدس زده و نوشته بودم، و تقریباً نوشته‌های من چیزی از درس کم نداشت.
:ایشان با اینکه چنین موقعیت علمی داشتند و درس استاد را پیشاپیش می‌توانستند حدس بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتی یک شب درس استاد از او فوت نشود.
::ایشان با اینکه چنین موقعیت علمی داشتند و درس استاد را پیشاپیش می‌توانستند حدس بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتی یک شب درس استاد از او فوت نشود.
:در کنار این فعالیت‌های علمی آن قدر مقید به برنامه‌های عبادتی بودند، که هر کس این‌ها را می‌دید فکر می‌کرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمی‌رسد، هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامه‌های عادی ایشان بود. روزهای پنج شنبه، طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگی دارند که زمینه‌ای است برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسلی هم انجام می‌گرفت، مرحوم آقا شیخ محمدحسین در این روضه‌شان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفش‌ها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتب در حال حرکت بود خیلی تند تند یک چیزی را می‌خواندند ما متوجه نمی‌شدیم که این چه ذکری است که ایشان این قدر در نشستن و بر خاستن به گفتن آن مقید است.
::در کنار این فعالیت‌های علمی آن قدر مقید به برنامه‌های عبادتی بودند، که هر کس این‌ها را می‌دید فکر می‌کرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمی‌رسد، هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامه‌های عادی ایشان بود. روزهای پنج شنبه، طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگی دارند که زمینه‌ای است برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسلی هم انجام می‌گرفت، مرحوم آقا شیخ محمدحسین در این روضه‌شان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفش‌ها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتب در حال حرکت بود خیلی تند تند یک چیزی را می‌خواندند ما متوجه نمی‌شدیم که این چه ذکری است که ایشان این قدر در نشستن و بر خاستن به گفتن آن مقید است.
:بعد یکی از دوستان که خیلی با آقا مأنوس بود ( مرحوم آقا شیخ [[علی‌محمد بروجردی]] رضوان الله علیه ) از ایشان سؤال کرده بود: آقا، این چه ذکری است که شما این قدر تقیِّد دارید که حتی بین سلام و احوال‌پرسی‌تان آن را ترک نمی‌کنی؟ ایشان لبخندی زده بود و بعد از تأملی فرموده بود: خوب است انسان روزی هزار مرتبه إنا أنزلنا بخواند. » <ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref>
::بعد یکی از دوستان که خیلی با آقا مأنوس بود ( مرحوم آقا شیخ [[علی‌محمد بروجردی]] رضوان الله علیه ) از ایشان سؤال کرده بود: آقا، این چه ذکری است که شما این قدر تقیِّد دارید که حتی بین سلام و احوال‌پرسی‌تان آن را ترک نمی‌کنی؟ ایشان لبخندی زده بود و بعد از تأملی فرموده بود: خوب است انسان روزی هزار مرتبه إنا أنزلنا بخواند. » <ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref>


==تحصیلات==
==تحصیلات==
خط ۱۰۸: خط ۱۰۴:
برخی شاگردان ایشان به این شرح است
برخی شاگردان ایشان به این شرح است
{{ستون-شروع|۴}}
{{ستون-شروع|۴}}
* [[محمدعلی اراکی]] (داماد اصفهانی)
* محمدعلی اراکی(داماد اصفهانی)
* محمدعلی اردوبادی
* محمدعلی اردوبادی
* نصرالله اشکوری
* نصرالله اشکوری
خط ۱۶۷: خط ۱۶۳:
* دائرة المعارف تشیع، ج۲
* دائرة المعارف تشیع، ج۲
* جعفر الشیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، دار الاضواء، چاپ دوم، بیروت، ۱۹۸۶ م.
* جعفر الشیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، دار الاضواء، چاپ دوم، بیروت، ۱۹۸۶ م.
 
{{فقیهان شیعه}}


[[en:Muhammad Husayn Gharawi Isfahani]]
[[en:Muhammad Husayn Gharawi Isfahani]]