پرش به محتوا

سید علی طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۸: خط ۸:
مادرش، خواهر [[وحید بهبهانی]] و همسرش نیز دختر ایشان است. از این رو، سید علی طباطبایی خواهرزاده و داماد وحید بهبهانی است. نسب جدّ مادری او به [[مجلسی اول]] می‌رسد؛ مادر وحید بهبهانی، دختر نورالدین پسر [[ملا صالح مازندرانی]] است و مادر نورالدین، [[آمنه بیگم دختر محمد تقی مجلسی|آمنه بیگم]] دختر مجلسی اول است.<ref> منتهی المقال، ج5، ص66؛ خوانساری، ج۴، ص۳۹۹-۴۰۱؛ فوائدالرضویه، ص324</ref> سید عبدالکریم جد بحرالعلوم طباطبایی، برادر او بوده است.<ref>اعیان الشیعه، ج8، ص314</ref>
مادرش، خواهر [[وحید بهبهانی]] و همسرش نیز دختر ایشان است. از این رو، سید علی طباطبایی خواهرزاده و داماد وحید بهبهانی است. نسب جدّ مادری او به [[مجلسی اول]] می‌رسد؛ مادر وحید بهبهانی، دختر نورالدین پسر [[ملا صالح مازندرانی]] است و مادر نورالدین، [[آمنه بیگم دختر محمد تقی مجلسی|آمنه بیگم]] دختر مجلسی اول است.<ref> منتهی المقال، ج5، ص66؛ خوانساری، ج۴، ص۳۹۹-۴۰۱؛ فوائدالرضویه، ص324</ref> سید عبدالکریم جد بحرالعلوم طباطبایی، برادر او بوده است.<ref>اعیان الشیعه، ج8، ص314</ref>


به گفته صاحب [[ریحانة الادب]] و [[محمد باقر خوانساری]]، در روز غدیر سال ۱۲۱۶ق که [[وهابیان]] به کربلا حمله ور شدند. سید علی طباطبایی اهل خانه‌اش را به پناهگاه امنی فرستاده بود، به جز خود و یک کودک شیرخوار در منزل بودند که وهابیان به خانه او حمله کردند، سید علی طفل را به بغل گرفته و زیر سبدی در منزل پنهان می‌شود، مهاجمان منزل سید را تفتیش می‌کنند اما او را نمی‌یابند، به گمان اینکه شاید سیدعلی زیر هیزم‎هایی که در گوشه منزل بوده پنهان شده باشد، هیزم‌ها را برمی‌دارند و بر روی آن سبد می‌ریزند، وبدین ترتیب  از این خطر نجات می‌یاند.<ref>ریحانة الادب، ج۳، ص۳۷۲؛ خوانساری، ج۴، ص۴۰۵؛ فوائدالرضویه، ص324</ref>
به گفته صاحب [[ریحانة الادب]] و [[محمد باقر خوانساری]]، در [[روز غدیر]] سال ۱۲۱۶ق که [[وهابیان]] به کربلا حمله ور شدند. سید علی طباطبایی اهل خانه‌اش را به پناهگاه امنی فرستاده بود، به جز خود و یک کودک شیرخوار در منزل بودند که وهابیان به خانه او حمله کردند، سید علی طفل را به بغل گرفته و زیر سبدی در منزل پنهان می‌شود، مهاجمان منزل سید را تفتیش می‌کنند اما او را نمی‌یابند، به گمان اینکه شاید سیدعلی زیر هیزم‎هایی که در گوشه منزل بوده، پنهان شده باشد، هیزم‌ها را برمی‌دارند و بر روی آن سبد می‌ریزند، و بدین ترتیب  از این خطر نجات می‌یابند.<ref>ریحانة الادب، ج۳، ص۳۷۲؛ خوانساری، ج۴، ص۴۰۵؛ فوائدالرضویه، ص324</ref>


او در سال ۱۲۳۱ ق در 70 سالگی در کربلا درگذشت و در [[حرم امام حسین]] (ع) نزدیک قبر استادش، وحید بهبهانی، به خاک سپرده شد.<ref> ریحانة الادب، ج۳، ص۳۷۲؛ اعیان الشیعه، چ8، ص314؛ مامقانی، ج2، ص307</ref> هنگام درگذشت او، فرزندش بزرگش [[سید محمد بن سید علی طباطبایی|محمد]] در [[اصفهان]] بود و همانجا برای پدر مراسم عزا برگزار کرد.<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲؛ فوائدالرضویه، ص324</ref> محمد باقر مجلسی تاریخ وفات او را 1201 ق ذکر کرده است<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲</ref> که به گفته محسن امین احتمالا کلمه «ثلاثین» از عبارت او افتاده باشد.<ref>اعیان الشیعه، ج8، ص314</ref> در تاریخ وفات او گفته شده است:
او در سال ۱۲۳۱ ق در 70 سالگی در کربلا درگذشت و در [[حرم امام حسین]] (ع) نزدیک قبر استادش، وحید بهبهانی، به خاک سپرده شد.<ref> ریحانة الادب، ج۳، ص۳۷۲؛ اعیان الشیعه، چ8، ص314؛ مامقانی، ج2، ص307</ref> هنگام درگذشت او، فرزندش بزرگش [[سید محمد بن سید علی طباطبایی|محمد]] در [[اصفهان]] بود و همانجا برای پدر مراسم عزا برگزار کرد.<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲؛ فوائدالرضویه، ص324</ref> محمد باقر مجلسی تاریخ وفات او را 1201 ق ذکر کرده است<ref>خوانساری، ج۴، ص۴۰۲</ref> که به گفته محسن امین احتمالا کلمه «ثلاثین» از عبارت او افتاده باشد.<ref>اعیان الشیعه، ج8، ص314</ref> در تاریخ وفات او گفته شده است: