پرش به محتوا

منع حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۵۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ مهٔ ۲۰۱۹
جز
←‏بدعت یا سنت؟: حذف مطالب زائد و ویرایش صوری
جز (←‏انگیزه‌ها و عوامل: ویرایش صوری)
جز (←‏بدعت یا سنت؟: حذف مطالب زائد و ویرایش صوری)
خط ۲۲: خط ۲۲:


== بدعت یا سنت؟==
== بدعت یا سنت؟==
موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایت «هر کس جز قرآن را از من نوشته است، محوش کند.» <ref> مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء العربی، ج۴، ص۲۲۹۸، ح۳۰۰۴.</ref> استناد کرده‌اند، هرچند برخی از اهل سنت همچون بخاری در سند روایت مذکور تردید شده است.<ref>حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، بی‌تا، ص۲۹۰.</ref> گفته شده تعدادی  از صحابه و تابعین از جمله [[زید بن ثابت]]، ابوموسی، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابن عباس]] نگارش حدیث را [[مکروه]] می‌دانستند و افرادی همچون[[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[انس بن مالک]]، [[عطاء بن یسار]] و [[سعید بن جبیر]] آن را جایز می‌دانستند.<ref> مامقانی، مقباس‌الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۴، به نقل از دیاری بیگدلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۳۸.</ref>  
موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایتی از پیامبر(ص) استناد می‌کنند که می‌گوید: «هرکس جز قرآن را از من نوشته است، محوش کند.»<ref> مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء العربی، ج۴، ص۲۲۹۸، ح۳۰۰۴.</ref> در مقابل، مخالفان منع حدیث روایاتی از پیامبر نقل می‌کنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است؛ ازجمله روایتی که در آن به [[عبدالله بن عمر]] توصیه شده است احادیث را بنویسد. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش می‌کردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرد.<ref>ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> همچنین این روایت: «هرکس علم یا [[حدیث|حدیثی]] از من نقل کند، تا زمانی که آن نوشته باقی است، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد بود.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref>
 
به‌گفته برخی، در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعه‌‌های حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمع‌آوری می‌کردند؛ ازجمله [[صحیفه امام علی(ع)]] و صحیفه اُبَیّ بن‌ رافع که نه‌تنها با نهی پیامبر مواجه نشدند،<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه برخی با اجازه او انجام شده است.<ref> ابن‌حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref>


مخالفان منع حدیث به روایاتی از پیامبر استناد می‌کنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است از جمله روایتی که در آن پیامبر، [[عبدالله بن عمر]] را به نوشتن احادیث سفارش کرده است. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش می‌کردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرده است.<ref>ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و نیز از پیامبر(ص) نقل شده که: «هر شخصی که علم یا [[حدیث|حدیثی]] را از من نقل کند؛ تا زمانی که آن نوشته باقی ماند، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد داشت.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref> همچنین، به [[سیره]] پیامبر در مواجهه با نگارش و گردآوری حدیث استناد شده است چرا که در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعه‌‌های حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمع‌آوری می‌کردند از جمله [[صحیفه امام علی(ع)]]، صحیفه اُبَیّ بن‌ رافع و مانند آن و در مقابل نه تنها با نهی و بازداری مواجه نشدند<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه در برخی موارد برای آن‌ها اجازه نیز از جانب پیامبر صادر شده است.<ref> ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref>
===نظریه گلدزیهر===
===نظریه گلدزیهر===
گلدزیهر مستشرق یهودی، به شکل‌گیری مجموعه‌های حدیثی اسلامی در نیمه دوم قرن دوم، باور دارد. او معتقد است روایات نهی و اذن، هر دو، جعلی و در واقع بازتاب دعواهای صدر اسلام هستند. به این توضیح که اهل رأی که مخالف کتابت و تدوین احادیث بودند؛ روایات نهی را از قول پیامبر نقل کرده‌اند، و در برابر، اهل حدیث که موافق کتابت و تدوین بودند، روایات اذن کتابت را از قول پیامبر آورده‌اند.<ref>اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۸۲.</ref>
گلدزیهر مستشرق یهودی، به شکل‌گیری مجموعه‌های حدیثی اسلامی در نیمه دوم قرن دوم، باور دارد. او معتقد است روایات نهی از نوشتن حدیث و روایات اجازه نوشتن آن، هر دو جعلی و در واقع بازتاب اختلاف‌نظرهای صدر اسلام هستند.<ref>اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۸۲.</ref>


==پیامدها==
==پیامدها==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش