۱۷٬۲۱۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش منبع و حذف لینک های اینترنتی) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
منع حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل احادیث پیامبر گفته میشود که پیشینه آن به دوره خلافت [[شیخین]] برمیگردد،{{مدرک}} پیش از آن، کتابت احادیث در میان مسلمانان رایج بوده<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزههای منع نگارش حدیث»، ص۳۶.</ref> و پیامبر، اصحاب را به نوشتن، ضبط و نقل احادیث تشویق میکرده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به: ابیداود، سنن ابیداود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> [[ابوبکر]] علت این منع را اختلاف راویان و به تبع آن اختلاف بین مردم اعلام کرد و تمسک به قرآن را برای شناخت حلال و حرام و دستورات دینی کافی دانست.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> همچنین بنابر متون تاریخی، [[خلیفه دوم]] فرمانداران خود را از نقل روایات پیامبر(ص) بر حذر داشته و به ممارست در قرآن دعوت میکرد.<ref>طبری، تاريخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> بنابر گفته برخی منابع اهل سنت، عمر بن خطاب تصمیم به جمعآوری و نگارش احادیث پیامبر داشت؛ ولی پس از مدتی از این کار خودداری کرده و علت آن را ترس از مخلوط شدن روایات با قرآن اعلام کرد.<ref> | منع حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل احادیث پیامبر گفته میشود که پیشینه آن به دوره خلافت [[شیخین]] برمیگردد،{{مدرک}} پیش از آن، کتابت احادیث در میان مسلمانان رایج بوده<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزههای منع نگارش حدیث»، ص۳۶.</ref> و پیامبر، اصحاب را به نوشتن، ضبط و نقل احادیث تشویق میکرده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به: ابیداود، سنن ابیداود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> [[ابوبکر]] علت این منع را اختلاف راویان و به تبع آن اختلاف بین مردم اعلام کرد و تمسک به قرآن را برای شناخت حلال و حرام و دستورات دینی کافی دانست.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> همچنین بنابر متون تاریخی، [[خلیفه دوم]] فرمانداران خود را از نقل روایات پیامبر(ص) بر حذر داشته و به ممارست در قرآن دعوت میکرد.<ref>طبری، تاريخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> بنابر گفته برخی منابع اهل سنت، عمر بن خطاب تصمیم به جمعآوری و نگارش احادیث پیامبر داشت؛ ولی پس از مدتی از این کار خودداری کرده و علت آن را ترس از مخلوط شدن روایات با قرآن اعلام کرد.<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۹۱-۲۹۲، ح۲۹۴۷۴.</ref> | ||
===منع نقل=== | ===منع نقل=== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== انگیزهها و عوامل== | == انگیزهها و عوامل== | ||
منع نگارش حدیث با انگیزههایی انجام شده است. به گفته شهرستانی در کتاب منع تدوین الحدیث، اکثریت نویسندگان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل [[امام علی(ع)]] بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۷.</ref> نسائی از [[ابن عباس]] نقل کرده که آنها به جهت بغضی که از امام علی داشتند، [[سنت |سنت پیامبر]] را ترک کردند.<ref>نسائی، سنن نسائی، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> همچنین احاطه نداشتن خلفا به احکام شریعت و تلاش در جهت تثبیت حاکمیت شرعی آنان در کنار حاکمیت سیاسیشان از دیگر انگیزههای منع حدیث بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۴، ۸۵-۱۲۶.</ref> در حالی که از نظر عالمان اهل سنت، بیم از اختلاط حدیث با قرآن،<ref> | منع نگارش حدیث با انگیزههایی انجام شده است. به گفته شهرستانی در کتاب منع تدوین الحدیث، اکثریت نویسندگان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل [[امام علی(ع)]] بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۷.</ref> نسائی از [[ابن عباس]] نقل کرده که آنها به جهت بغضی که از امام علی داشتند، [[سنت |سنت پیامبر]] را ترک کردند.<ref>نسائی، سنن نسائی، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> همچنین احاطه نداشتن خلفا به احکام شریعت و تلاش در جهت تثبیت حاکمیت شرعی آنان در کنار حاکمیت سیاسیشان از دیگر انگیزههای منع حدیث بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۱۸ق، ص۵۴، ۸۵-۱۲۶.</ref> در حالی که از نظر عالمان اهل سنت، بیم از اختلاط حدیث با قرآن،<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۹۱-۲۹۲، ح۲۹۴۷۴.</ref>پیشگیری از اختلاف مسلمانان،<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> نگرانی از کمتوجهی به حفظ حدیث و اعتماد صرف بر نوشتهها،<ref> ابوزهره، الحدیث و المحدثون، ۱۳۷۸ق، ص۱۳.</ref> ترس از سرگرم شدن مردم به غیر قرآن،<ref>غزالی، احیاء العلوم، ج۱۰، ص۷۹.</ref> جلوگیری از نشر احادیث غیرمعتبر، نگرانی از به وجود آمدن کتابی در کنار [[قرآن|کتاب خدا]] و عدم آشنایی راویان حدیث با کتابت از جمله علل و انگیزه های منع حدیث ذکر شده است.<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزههای منع نگارش حدیث»، ص۴۰-۴۸.</ref> | ||
== بدعت یا سنت؟== | == بدعت یا سنت؟== | ||
موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایت «هر کس جز قرآن را از من نوشته است، محوش کند.» <ref> | موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایت «هر کس جز قرآن را از من نوشته است، محوش کند.» <ref> مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء العربی، ج۴، ص۲۲۹۸، ح۳۰۰۴.</ref> استناد کردهاند، هرچند برخی از اهل سنت همچون بخاری در سند روایت مذکور تردید شده است.<ref>حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ص۲۹۰.</ref> گفته شده تعدادی از صحابه و تابعین از جمله [[زید بن ثابت]]، ابوموسی، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابن عباس]] نگارش حدیث را [[مکروه]] میدانستند و افرادی همچون[[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[انس بن مالک]]، [[عطاء بن یسار]] و [[سعید بن جبیر]] آن را جایز میدانستند.<ref> مامقانی، مقباسالهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۴.</ref> | ||
مخالفان منع حدیث به روایاتی از پیامبر استناد میکنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است از جمله روایتی که در آن پیامبر، [[عبدالله بن عمر]] را به نوشتن احادیث سفارش کرده است. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش میکردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرده است.<ref>ابیداود، سنن ابیداود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و نیز از پیامبر(ص) نقل شده که: «هر شخصی که علم یا [[حدیث|حدیثی]] را از من نقل کند؛ تا زمانی که آن نوشته باقی ماند، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد داشت.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref> همچنین، به [[سیره]] پیامبر در مواجهه با نگارش و گردآوری حدیث استناد شده است چرا که در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعههای حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمعآوری میکردند از جمله [[صحیفه امام علی(ع)]]، صحیفه اُبَیّ بن رافع و مانند آن و در مقابل نه تنها با نهی و بازداری مواجه نشدند<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه در برخی موارد برای آنها اجازه نیز از جانب پیامبر صادر شده است.<ref> ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref> | مخالفان منع حدیث به روایاتی از پیامبر استناد میکنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است از جمله روایتی که در آن پیامبر، [[عبدالله بن عمر]] را به نوشتن احادیث سفارش کرده است. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش میکردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرده است.<ref>ابیداود، سنن ابیداود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و نیز از پیامبر(ص) نقل شده که: «هر شخصی که علم یا [[حدیث|حدیثی]] را از من نقل کند؛ تا زمانی که آن نوشته باقی ماند، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد داشت.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref> همچنین، به [[سیره]] پیامبر در مواجهه با نگارش و گردآوری حدیث استناد شده است چرا که در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعههای حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمعآوری میکردند از جمله [[صحیفه امام علی(ع)]]، صحیفه اُبَیّ بن رافع و مانند آن و در مقابل نه تنها با نهی و بازداری مواجه نشدند<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه در برخی موارد برای آنها اجازه نیز از جانب پیامبر صادر شده است.<ref> ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== تکنگاری== | == تکنگاری== | ||
* منع تدوین الحدیث اسباب و نتایج، نوشته سید علی شهرستانی درباره علل و پیامدهای جلوگیری از نگارش احادیث پیامبر به زبان عربی. به گفته مترجم کتاب، این کتاب اثبات میکند که شکلگیری «مکتب اجتهاد و رأی» ثمره منع حدیث بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین حدیث، ۱۳۹۰ش، مقدمه سید هادی حسینی (مترجم)، ص۱۹.</ref> کتاب مذکور در سال ۱۴۱۸ق به وسیله مؤسسه الاعلمی للمطبوعات در بیروت منتشر شده و [[مجمع جهانی اهل بیت]] ترجمههای آن را به انگلیسی و فارسی منتشر کرده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین حدیث، ۱۳۹۰ش، مقدمه سید هادی حسینی (مترجم)، ص۲۰.</ref> | * منع تدوین الحدیث اسباب و نتایج، نوشته سید علی شهرستانی درباره علل و پیامدهای جلوگیری از نگارش احادیث پیامبر به زبان عربی. به گفته مترجم کتاب، نویسنده در این کتاب اثبات میکند که شکلگیری «مکتب اجتهاد و رأی» ثمره منع حدیث بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین حدیث، ۱۳۹۰ش، مقدمه سید هادی حسینی (مترجم)، ص۱۹.</ref> کتاب مذکور در سال ۱۴۱۸ق به وسیله مؤسسه الاعلمی للمطبوعات در بیروت منتشر شده و [[مجمع جهانی اهل بیت]] ترجمههای آن را به انگلیسی و فارسی منتشر کرده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین حدیث، ۱۳۹۰ش، مقدمه سید هادی حسینی (مترجم)، ص۲۰.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
* ابن حبان، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، تحقیق شعیب الارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق. | * ابن حبان، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، تحقیق شعیب الارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق. | ||
*اعظمی، محمد مصطفی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۵ق. | *اعظمی، محمد مصطفی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۵ق. | ||
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق | * بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق. | ||
*ابوزهره، محمد، الحدیث و المحدثون، قاهره، دار الفکر العربی، ۱۳۷۸ق. | |||
*حسینی، سید جواد، «پیامدهای منع نقل حدیث»، در نشریه فرهنگ کوثر، قم، آستانه مقدس حضرت معصومه(س)، شماره ۷۵، پاییز ۱۳۸۷ش. | *حسینی، سید جواد، «پیامدهای منع نقل حدیث»، در نشریه فرهنگ کوثر، قم، آستانه مقدس حضرت معصومه(س)، شماره ۷۵، پاییز ۱۳۸۷ش. | ||
*حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفه. | *[http://pdf.lib.eshia.ir/94506/1/290 حسینی جلالی، سید محمدرضا، تدوین السنة الشریفه]. | ||
*خطیب بغدادی، أبوبکر أحمد بن علي، تاریخ بغداد، بيروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۷ق. | *خطیب بغدادی، أبوبکر أحمد بن علي، تاریخ بغداد، بيروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۷ق. | ||
*دیاری بیدگلی، محمدتقی، «نقد و بررسی علل و انگیزههای منع نگارش حدیث»، در پژوهشهای فلسفی-کلامی، شماره۱، پاییز ۱۳۷۸ش. | *دیاری بیدگلی، محمدتقی، «نقد و بررسی علل و انگیزههای منع نگارش حدیث»، در پژوهشهای فلسفی-کلامی، شماره۱، پاییز ۱۳۷۸ش. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
* شهرستانی، سید علی، منع تدوین حدیث انگیزهها و پیامدها، ترجمه سید هادی حسینی، قم، مجمع جهانی اهل بیت، ۱۳۹۰ش. | * شهرستانی، سید علی، منع تدوین حدیث انگیزهها و پیامدها، ترجمه سید هادی حسینی، قم، مجمع جهانی اهل بیت، ۱۳۹۰ش. | ||
* شهرستانی، سید علی، منع تدوین الحدیث اسباب و نتایج، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمبطوعات، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م. | * شهرستانی، سید علی، منع تدوین الحدیث اسباب و نتایج، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمبطوعات، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م. | ||
* نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت، دار احیاء العربی، بیتا. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
ویرایش