پرش به محتوا

منع حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۴۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۹
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
جز (تمیزکاری)
خط ۵: خط ۵:


==تاریخچه==
==تاریخچه==
منع حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل احادیث پیامبر گفته می‌شود که پیشینه آن به دوره خلافت [[شیخین]] برمی‌گردد،{{مدرک}} پیش از آن، کتابت احادیث در میان مسلمانان رایج بوده<ref>دیاری بیدگلی، نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.</ref> و پیامبر، اصحاب را به نوشتن، ضبط و نقل احادیث تشویق می‌کرده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به:‌ ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref>[[ابوبکر]] علت این منع را اختلاف راویان و به تبع آن اختلاف بین مردم اعلام کرد و تمسک به قرآن را برای شناخت حلال و حرام و دستورات دینی کافی دانست.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> همچنین بنابر متون تاریخی، [[خلیفه دوم]] فرمانداران خود را از نقل روایات پیامبر(ص) بر حذر داشته و به ممارست در قرآن دعوت می‌کرد.<ref>طبری، تاريخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> گفته شده، عمر بن خطاب تصمیم به جمع‌آوری و نگارش احادیث پیامبر داشت؛ ولی پس از مدتی از این کار خودداری کرده و علت آن‌ را ترس از مخلوط شدن روایات با قرآن اعلام کرد.<ref> حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ ش، ج‌۱۴، ص۵۰.</ref>
منع حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل احادیث پیامبر گفته می‌شود که پیشینه آن به دوره خلافت [[شیخین]] برمی‌گردد،{{مدرک}} پیش از آن، کتابت احادیث در میان مسلمانان رایج بوده<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۳۶.</ref> و پیامبر، اصحاب را به نوشتن، ضبط و نقل احادیث تشویق می‌کرده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به:‌ ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref>[[ابوبکر]] علت این منع را اختلاف راویان و به تبع آن اختلاف بین مردم اعلام کرد و تمسک به قرآن را برای شناخت حلال و حرام و دستورات دینی کافی دانست.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> همچنین بنابر متون تاریخی، [[خلیفه دوم]] فرمانداران خود را از نقل روایات پیامبر(ص) بر حذر داشته و به ممارست در قرآن دعوت می‌کرد.<ref>طبری، تاريخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> گفته شده، عمر بن خطاب تصمیم به جمع‌آوری و نگارش احادیث پیامبر داشت؛ ولی پس از مدتی از این کار خودداری کرده و علت آن‌ را ترس از مخلوط شدن روایات با قرآن اعلام کرد.<ref> حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ ش، ج‌۱۴، ص۵۰.</ref>


===منع نقل===
===منع نقل===
خط ۲۴: خط ۲۴:
*نگرانی از به وجود آمدن کتابی در کنار [[قرآن|کتاب خدا]]
*نگرانی از به وجود آمدن کتابی در کنار [[قرآن|کتاب خدا]]
*نگرانی از کم توجهی به حفظ حدیث و اعتماد صرف بر نوشته‌ها
*نگرانی از کم توجهی به حفظ حدیث و اعتماد صرف بر نوشته‌ها
*عدم آشنایی راویان حدیث با کتابت.<ref>دیاری بیدگلی، نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث، ۱۳۷۸ش، ص۴۰-۴۸.</ref>
*عدم آشنایی راویان حدیث با کتابت.<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۴۰-۴۸.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
===دیدگاه نویسندگان شیعه===
===دیدگاه نویسندگان شیعه===
خط ۳۰: خط ۳۰:


== بدعت یا سنت؟==
== بدعت یا سنت؟==
موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایت «از جانب من هیچ‌چیز (به غیر از [[قرآن]]) را ننویسید، از این‌رو هر کس که از جانب من غیر از قرآن چیزی نوشته باید آن را محو کند.» <ref>حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحيحين، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref> استناد کرده‌اند، هرچند در سند و قابلیت استناد به روایت مذکور تردید شده است.<ref>دیاری بیدگلی، نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث، ۱۳۷۸ش، ص۳۹-۴۰.</ref> گفته شده تعدادی  از صحابه و تابعین از جمله [[زید بن ثابت]]، ابوموسی، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابن عباس]] نگارش حدیث را [[مکروه]] می‌دانستند و افرادی همچون[[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[انس بن مالک]]، [[عطاء بن یسار]] و [[سعید بن جبیر]] آن را جایز می‌دانستند.<ref> مامقانی، مقباس‌الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۴.</ref>  
موافقان منع حدیث، برای اثبات نظریه خود به روایت «از جانب من هیچ‌چیز (به غیر از [[قرآن]]) را ننویسید، از این‌رو هر کس که از جانب من غیر از قرآن چیزی نوشته باید آن را محو کند.» <ref>حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحيحين، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref> استناد کرده‌اند، هرچند در سند و قابلیت استناد به روایت مذکور تردید شده است.<ref>دیاری بیدگلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۳۹-۴۰.</ref> گفته شده تعدادی  از صحابه و تابعین از جمله [[زید بن ثابت]]، ابوموسی، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابن عباس]] نگارش حدیث را [[مکروه]] می‌دانستند و افرادی همچون[[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[انس بن مالک]]، [[عطاء بن یسار]] و [[سعید بن جبیر]] آن را جایز می‌دانستند.<ref> مامقانی، مقباس‌الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۴.</ref>  


مخالفان منع حدیث به روایاتی از پیامبر استناد می‌کنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است از جمله روایتی که در آن پیامبر، [[عبدالله بن عمر]] را به نوشتن احادیث سفارش کرده است. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش می‌کردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرده است.<ref>ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و نیز از پیامبر(ص) نقل شده که: «هر شخصی که علم یا [[حدیث|حدیثی]] را از من نقل کند؛ تا زمانی که آن نوشته باقی ماند، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد داشت.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref> همچنین، به [[سیره]] پیامبر در مواجهه با نگارش و گردآوری حدیث استناد شده است چرا که در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعه‌‌های حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمع‌آوری می‌کردند از جمله [[صحیفه امام علی(ع)]]، صحیفه اُبَیّ بن‌ رافع و مانند آن و در مقابل نه تنها با نهی و بازداری مواجه نشدند<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه در برخی موارد برای آن‌ها اجازه نیز از جانب پیامبر صادر شده است.<ref> ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref>
مخالفان منع حدیث به روایاتی از پیامبر استناد می‌کنند که در آنها به نوشتن احادیث وی سفارش شده است از جمله روایتی که در آن پیامبر، [[عبدالله بن عمر]] را به نوشتن احادیث سفارش کرده است. برپایه این روایت، [[قریش]] عبدالله بن عمر را به جهت نوشتن و نگهداری سخنان [[پیامبر(ص)]] سرزنش می‌کردند، اما پیامبر او را به نوشتن احادیث تشویق کرده است.<ref>ابی‌داود،‌ سنن ابی‌داود، المکتبه العصریه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و نیز از پیامبر(ص) نقل شده که: «هر شخصی که علم یا [[حدیث|حدیثی]] را از من نقل کند؛ تا زمانی که آن نوشته باقی ماند، برای او [[ثواب|اجر]] خواهد داشت.»<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۷۷.</ref> همچنین، به [[سیره]] پیامبر در مواجهه با نگارش و گردآوری حدیث استناد شده است چرا که در زمان حیات پیامبر بعضی از اصحاب، مجموعه‌‌های حدیثی با عنوان [[صحیفه]] جمع‌آوری می‌کردند از جمله [[صحیفه امام علی(ع)]]، صحیفه اُبَیّ بن‌ رافع و مانند آن و در مقابل نه تنها با نهی و بازداری مواجه نشدند<ref>موسوی بیرجندی، «منع کتابت و انتشار حدیث»، ص۷۶.</ref> بلکه در برخی موارد برای آن‌ها اجازه نیز از جانب پیامبر صادر شده است.<ref> ابن حبان، صحیح ابن حبان، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref>
خط ۳۸: خط ۳۸:
==پیامدها==
==پیامدها==
منع حدیث را مبدأ اتفاقات و جریاناتی در تاریخ [[اسلام]] دانسته‌اند که برخی از آنها عبارتند از:  
منع حدیث را مبدأ اتفاقات و جریاناتی در تاریخ [[اسلام]] دانسته‌اند که برخی از آنها عبارتند از:  
*'''نابودی نخستین متون حدیثی:''' گفتارهای نوشته شده از [[پیامبر(ص)]] توسط [[اصحاب]] نزدیک، در این دوره نابود و از دسترس خارج گردید.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱.</ref> بنابر نقلی از [[عایشه]]، ابوبکر ۵۰۰ حديث از رسول خدا(ص) را سوزانده است.<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق،‌ ج ۱۰،‌ ص ۲۸۵.</ref> همچنین برخی [[احادیث]] که در حافظه اصحاب بود نیز به سبب ممنوعیت کتابت به رشته تحریر درنیامده و با مرگ حافظان از دسترس خارج گردید.<ref>سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۲.</ref>  
*'''نابودی نخستین متون حدیثی:''' گفتارهای نوشته شده از [[پیامبر(ص)]] توسط [[اصحاب]] نزدیک، در این دوره نابود شد و از دسترس خارج گردید.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱.</ref> بنابر نقلی از [[عایشه]]، ابوبکر ۵۰۰ حديث از رسول خدا(ص) را سوزانده است.<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق،‌ ج ۱۰،‌ ص ۲۸۵.</ref> همچنین برخی [[احادیث]] که در حافظه اصحاب بود، به سبب ممنوعیت کتابت به رشته تحریر درنیامده و با مرگ حافظان از دسترس خارج گردید.<ref>سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۲.</ref>  


*'''جعل حدیث:''' با از بین رفتن بسیاری از احادیث، نقل روایات ساختگی و انتساب آن به [[پیامبر(ص)]] رایج شد به‌عنوان مثال در سنن ابی‌داود، ۴۸۰۰ حدیث وجود دارد که بنابر گفته مصنفش از میان ۵۰۰ هزار حدیث انتخاب شده‌اند<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۵۸.</ref> و کتاب صحیح بخاری با حذف موارد تکراری شامل ۲۷۶۱ حدیث است که از میان حدود ۶۰۰ هزار [[روایت]] انتخاب شده<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴. </ref> و صحیح مسلم ۴ هزار حدیث بدون تکرار را دربر دارد که از میان ۳۰۰ هزار حدیث استخراج گردیده<ref>ابن جوزی، المنتظم في تاريخ الملوک والأمم، ۱۴۱۲ق، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref> احمد بن حنبل در کتاب مسند، سی هزار حدیث آورده است که آنها را از میان ۷۵۰ هزار روایت برگزیده است و گفته شده که او یک میلیون حدیث در حافظه داشته است.<ref>ابن حنبل، مسند، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص ۵۶.</ref> از دیگر موارد نسبت دادن روایت به پیامبر(ص) احاديث فضائل است که حتی شامل تجليل شخصيت‌هايى است که پس از وی متولد شدند و پست‌هاى سياسى و مذهبى را بر عهده گرفتند. هر فرقه‌اى براى پيشواى خود دست به [[جعل حدیث]] زده و کمتر شخصيت سياسى و مذهبى است که براى او فضيلتى از پيامبر نقل نکرده باشند.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۵.</ref>  
*'''جعل حدیث:''' با از بین رفتن بسیاری از احادیث، نقل روایات ساختگی و انتساب آن به [[پیامبر(ص)]] رایج شد، به‌عنوان مثال در سنن ابی‌داود، ۴۸۰۰ حدیث وجود دارد که بنابر گفته مؤلفش آنها را از میان ۵۰۰ هزار حدیث انتخاب شده‌اند<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۵۸.</ref> و کتاب صحیح بخاری شامل ۲۷۶۱ حدیث است که از میان حدود ۶۰۰ هزار [[روایت]] انتخاب شده<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴. </ref> و صحیح مسلم ۴ هزار حدیث بدون تکرار را دربر دارد که از میان ۳۰۰ هزار حدیث استخراج گردیده<ref>ابن جوزی، المنتظم في تاريخ الملوک والأمم، ۱۴۱۲ق، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref> همچنین با هدف فضلیت‌تراشی روایاتی به پیامبر اکرم منسوب شد که حتی شخصيت‌هايى می‌شد که پس از وی متولد شدند و هر فرقه‌اى براى پيشواى خود دست به [[جعل حدیث]] زد.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۵.</ref>  


* '''ورود اسرائلیات'''؛ گروهی از عالمان [[یهودی]] و [[مسیحی]] تازه [[مسلمان]] شده از قبیل [[کعب الاحبار]] و [[وهب بن منبه]]، از طرف خلیفه وقت مجاز به نقل حدیث شدند. عده‌ای بر این باورند که این مسأله موجب ورود پدیده‌ای به نام [[اسرائیلیات]] در حدیث گردید.<ref>رضوانی‌، شیعه شناسی، ۱۳۸۴ ش‌، ج۲،‌ ص۵۱۴.</ref>
* '''ورود اسرائلیات'''؛ گروهی از عالمان [[یهودی]] و [[مسیحی]] تازه [[مسلمان]] شده از قبیل [[کعب الاحبار]] و [[وهب بن منبه]]، از طرف خلیفه وقت مجاز به نقل حدیث شدند. عده‌ای بر این باورند که این مسأله موجب ورود پدیده‌ای به نام [[اسرائیلیات]] در حدیث گردید.<ref>رضوانی‌، شیعه شناسی، ۱۳۸۴ ش‌، ج۲،‌ ص۵۱۴.</ref>


*'''تغییر سنّت:''' عده‌ای مدعی هستند ممنوعیت تدوین [[حدیث]] موجب شد [[سنت|سنّت]] پیامبر(ص) در جامعه تغییر یافته و دگرگون شود. برای اثبات این ادعا به برخی نقل‌های تاریخی استناد کرده‌اند از جمله [[روایت]] [[شافعی]] که از وهب بن کیسان نقل کرده است با این عبارت که «تمام سنّت های رسول خدا تغییر یافت، حتی نماز.» <ref>شافعی، الام، ج۱، ص ۲۶۹ (کتاب الصلاة - کتاب صلاة العیدین - أن یبدأ بالصلاة قبل الخطبة).</ref> برخی گفته‌اند که با ممنوعیت احادیث، نقل‌هایی که دلالت بر [[خلافت|جانشینی]] امام علی(ع) داشته از ذهن‌ها پاک شده است.<ref>صدوق، معانی الأخبار،۱۳۷۷ش، مقدمه مترجم،‌ ص۷.</ref>
*'''تغییر سنّت:''' عده‌ای گفته‌اند ممنوعیت تدوین [[حدیث]] موجب شد [[سنت|سنّت]] پیامبر(ص) در جامعه تغییر یافته و دگرگون شود. برای اثبات آن به برخی نقل‌های تاریخی استناد کرده‌اند از جمله [[روایت]] [[شافعی]] که از وهب بن کیسان نقل کرده است که «تمام سنّت های رسول خدا تغییر یافت، حتی نماز.» <ref>شافعی، الام، ج۱، ص ۲۶۹ (کتاب الصلاة - کتاب صلاة العیدین - أن یبدأ بالصلاة قبل الخطبة).</ref> برخی گفته‌اند که با ممنوعیت احادیث، نقل‌هایی که دلالت بر [[خلافت|جانشینی]] امام علی(ع) داشته از ذهن‌ها پاک شده است.<ref>صدوق، معانی الأخبار،۱۳۷۷ش، مقدمه مترجم،‌ ص۷.</ref>
* '''پدیدآمدن مذهب‌ها:''' با از بین رفتن [[سنت]] و افزایش شمار [[جعل حدیث|روایات جعلی]] و سلیقه‌ای به مرور مذاهب مختلف و مشرب‌های [[کلام|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] متعدد پدیدار شدند. اختلافات  در جامعه [[اسلام|اسلامی]] گسترش یافت و هر اختلاف سلیقه‌ای با جعل حدیث همراه شده و موجب جدایی گروهی از افراد از جامعه اسلامی و تاسیس گروهی جدید می‌شد.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج١، ص۹۱؛ حسینی، پیامدهای منع نقل حدیث، ۱۳۸۷ش، ص۶۸.</ref>
* '''پدیدآمدن مذهب‌ها:''' با از بین رفتن [[سنت]] و افزایش شمار [[جعل حدیث|روایات جعلی]] و سلیقه‌ای به مرور مذاهب مختلف و مشرب‌های [[کلام|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] متعدد پدیدار شدند. اختلافات  در جامعه [[اسلام|اسلامی]] گسترش یافت و هر اختلاف سلیقه‌ای با جعل حدیث همراه شده و موجب جدایی گروهی از افراد از جامعه اسلامی و تاسیس گروهی جدید می‌شد.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج١، ص۹۱؛ حسینی، پیامدهای منع نقل حدیث، ۱۳۸۷ش، ص۶۸.</ref>
*'''ابهام در احکام:''' [[احکام شرعی]] در [[قرآن]] به صورت مختصر و کلی بیان شده‌اند و راه شناخت جزییات احکام دسترسی به حدیث است. در چنین وضعیتی منع کتابت و بعد از آن حذف احادیث باعث مشکلاتی در عمل به احکام شد.<ref> مطهری، مجموعه آثار،۱۳۷۷ش، ج۴، ص۸۶۲.</ref>
*'''ابهام در احکام:''' [[احکام شرعی]] در [[قرآن]] به صورت مختصر و کلی بیان شده‌اند و راه شناخت جزییات احکام دسترسی به حدیث است. در چنین وضعیتی منع کتابت و بعد از آن حذف احادیث باعث مشکلاتی در عمل به احکام شد.<ref> مطهری، مجموعه آثار،۱۳۷۷ش، ج۴، ص۸۶۲.</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:
*حسینی، سید جواد، «پیامدهای منع نقل حدیث»، در نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۷۵، قم، آستانه مقدس حضرت معصومه(س)، پاییز ۱۳۸۷.
*حسینی، سید جواد، «پیامدهای منع نقل حدیث»، در نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۷۵، قم، آستانه مقدس حضرت معصومه(س)، پاییز ۱۳۸۷.
*‌حسینی تهرانی، سید محمدحسین، امام شناسی، مشهد، نشرعلامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ش.
*‌حسینی تهرانی، سید محمدحسین، امام شناسی، مشهد، نشرعلامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ش.
*خطیب بغدادی، أبو بکر أحمد بن علي، تاریخ بغداد، بيروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۷ق.
*خطیب بغدادی، أبوبکر أحمد بن علي، تاریخ بغداد، بيروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۷ق.
*دیاری بیدگلی، محمدتقی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، در پژوهش‌های فلسفی-کلامی، شماره۱، پاییز ۱۳۷۸ش.
*دیاری بیدگلی، محمدتقی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، در پژوهش‌های فلسفی-کلامی، شماره۱، پاییز ۱۳۷۸ش.
*ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
*ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
خط ۷۴: خط ۷۴:
* سیوطی، تاریخ الخلفاء، تحقيق، حمدی الدمرداش، مکتبة نزار مصطفى الباز، ۱۴۲۵ق.
* سیوطی، تاریخ الخلفاء، تحقيق، حمدی الدمرداش، مکتبة نزار مصطفى الباز، ۱۴۲۵ق.
*شافعی، محمد بن ادریس، الام، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۰ق.
*شافعی، محمد بن ادریس، الام، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۰ق.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، تحقیق ابراهیم، محمد أبو الفضل، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
*‌عاملی، جعفر مرتضی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم،‌ قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش.
*‌عاملی، جعفر مرتضی،‌ الصحیح من سیرة النبی الاعظم،‌ قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش.
*مامقانی، عبدالله،  مقباس ‌الهدایة فی علم الدرایة، قم، آل‌البیت لاحیا‌ء التراث، ۱۴۱۱ق.   
*مامقانی، عبدالله،  مقباس ‌الهدایة فی علم الدرایة، قم، آل‌البیت لاحیا‌ء التراث، ۱۴۱۱ق.