Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵
ویرایش
imported>Baqer h جز (برداشتن برچسب) |
جز (ویرایش جزیی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''آیه لعان''' آیه ششم [[سوره نور]] است که با راهکاری عادلانه به بیان حکم [[لعان]] میپردازد. اگر شوهر، همسر خود را به [[زنا]] متهم کند و یا فرزند زن را از خود نداند، و شاهدی بر ادعای خود نداشته باشد، برای رهایی از [[حد]] قذف(هشتاد تازیانه) میتواند همسر خود را لعان کند و زن نیز میتواند با لعان متقابل، از خود دفاع نماید؛ بدین صورت که در مقابل حاکم اسلامی، ابتدا شوهر، چهار مرتبه، [[خدا]] را شاهد بگیرد که در ادعای خود راستگو است و در مرتبه پنجم بگوید: اگر دروغگو باشد لعنت خدا بر خودش باشد؛ پس از آن زن نیز پس از چهار مرتبه شاهد گرفتن خداوند مبنی بر دروغگویی همسر، در مرتبه پنجم میگوید: غضب خداوند بر خودش باشد، اگر مرد راست بگوید. حکم این مسئله در فقه اسلامی به لعان شهرت دارد که بوسیله این حکم، حد قذف از شوهر و حد زنا از زن برداشته شده و زوجین، ضمن جدایی از یکدیگر، تا آخر عمر به هم حرام میشوند. | |||
'''آیه لعان''' آیه ششم [[سوره نور]] است که با راهکاری عادلانه به بیان حکم [[لعان]] میپردازد. اگر شوهر، همسر خود را به [[زنا]] متهم کند و یا فرزند زن را از خود نداند، و شاهدی بر ادعای خود نداشته باشد، برای رهایی از [[حد]] قذف(هشتاد تازیانه) میتواند همسر خود را لعان کند و زن نیز | |||
اکثر [[مفسران]] شأن نزول آیه را مربوط به شخصی به نام هلال بن امیه میدانند که مدعی بود که همسر خود را حین عمل منافی عفت با شخص دیگر دیده است و برای ادعای خود شاهدی ندارد. [[رسول خدا(ص)]] تصمیم به اجرای حد قذف بر هلال گرفت که آیات شش تا ده سوره نور نازل شد. | اکثر [[مفسران]] شأن نزول آیه را مربوط به شخصی به نام هلال بن امیه میدانند که مدعی بود که همسر خود را حین عمل منافی عفت با شخص دیگر دیده است و برای ادعای خود شاهدی ندارد. [[رسول خدا(ص)]] تصمیم به اجرای حد قذف بر هلال گرفت که آیات شش تا ده سوره نور نازل شد. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۳: | ||
اگر شوهری همسر خود را به اعمال منافی [[عفت]] متهم نماید و یا فرزند زن را از خود نداند<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> و نتواند برای ادعای خود شاهدی بیاورد، <ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۹۰.</ref> حد قذف (هشتاد تازیانه) بر او جاری شده و ادعای او در مورد زن پذیرفته نخواهد بود.<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۲؛ امین، تفسیر مخزن العرفان، بیتا، ج۹، ص۷۹.</ref> آیات مذکور در حکم استثنا و تبصرهای است که بر حکم قذف وارد شده است؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۳۸۰.</ref> بدینگونه که شوهر، در صورتی که همسر خود را متهم به [[زنا]] کند<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۶۸؛ سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref> و ادعا کند که با چشم خود دیده است<ref> فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۷۹۰. </ref> و شاهدی بر خیانت همسر نداشته باشد،<ref>قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۴، ص۲۴۹۲؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۸۲.</ref> و یا فرزندی را که همسرش به دنیا آورده از خودش نداند،<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> میتواند برای رهایی از حد قذف، همسر خود را لعان نماید.<ref> قطب راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۰۳.</ref> | اگر شوهری همسر خود را به اعمال منافی [[عفت]] متهم نماید و یا فرزند زن را از خود نداند<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> و نتواند برای ادعای خود شاهدی بیاورد، <ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۹۰.</ref> حد قذف (هشتاد تازیانه) بر او جاری شده و ادعای او در مورد زن پذیرفته نخواهد بود.<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۲؛ امین، تفسیر مخزن العرفان، بیتا، ج۹، ص۷۹.</ref> آیات مذکور در حکم استثنا و تبصرهای است که بر حکم قذف وارد شده است؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۳۸۰.</ref> بدینگونه که شوهر، در صورتی که همسر خود را متهم به [[زنا]] کند<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۶۸؛ سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref> و ادعا کند که با چشم خود دیده است<ref> فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۷۹۰. </ref> و شاهدی بر خیانت همسر نداشته باشد،<ref>قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۴، ص۲۴۹۲؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۸۲.</ref> و یا فرزندی را که همسرش به دنیا آورده از خودش نداند،<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> میتواند برای رهایی از حد قذف، همسر خود را لعان نماید.<ref> قطب راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۰۳.</ref> | ||
[[قرآن کریم]] در حکمی عام<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۴۰.</ref> به چگونگی اجرای لعان میپردازد بدینگونه که شوهر در مقابل [[حاکم اسلامی]]،<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۶.</ref> چهار دفعه به صیغه عربی، <ref>شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۲۶۳.</ref> خدا را شاهد بگیرد که در ادعای خود راستگو است و در مرتبه پنجم چنین بگوید که اگر دروغ گفته باشد لعنت خدا بر او باشد. پس از آن زن نیز پس از چهار مرتبه شاهد گرفتن خداوند مبنی بر دروغگویی همسر، در مرتبه پنجم میگوید: غضب خداوند بر او باشد اگر مرد راست بگوید.<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۲؛ سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۹۸؛ دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۳، طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۱۵؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۹۵.</ref> | [[قرآن کریم]] در حکمی عام<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۴۰.</ref> به چگونگی اجرای لعان میپردازد بدینگونه که شوهر در مقابل [[حاکم اسلامی]]،<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۶.</ref> چهار دفعه به صیغه عربی، <ref>شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۲۶۳.</ref> خدا را شاهد بگیرد که در ادعای خود راستگو است و در مرتبه پنجم چنین بگوید که اگر دروغ گفته باشد لعنت خدا بر او باشد. پس از آن زن نیز در دفاع از خود، پس از چهار مرتبه شاهد گرفتن خداوند مبنی بر دروغگویی همسر، در مرتبه پنجم میگوید: غضب خداوند بر او باشد اگر مرد راست بگوید.<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۲؛ سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۹۸؛ دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۳، طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۱۵؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۹۵.</ref> | ||
در ارتباط با برخی از معانی لغات آیه اختلافاتی در بین [[مفسران]] وجود دارد به عنوان مثال، منظور از واژه [[عذاب]] در آیه، عذاب دنیوی دانسته شده که برخی منظور از آن را حبس<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۰۳.</ref> و برخی دیگر اجرای حد میدانند.<ref> برای اطلاعات بیشتر در معنا و مفهوم الفاظ و عبارات آیه، رجوع کن به: مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۳۹۹.</ref> | در ارتباط با برخی از معانی لغات آیه اختلافاتی در بین [[مفسران]] وجود دارد به عنوان مثال، منظور از واژه [[عذاب]] در آیه، عذاب دنیوی دانسته شده که برخی منظور از آن را حبس<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۰۳.</ref> و برخی دیگر اجرای حد میدانند.<ref> برای اطلاعات بیشتر در معنا و مفهوم الفاظ و عبارات آیه، رجوع کن به: مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۳۹۹.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
برخی دیگر از [[مفسران]] در ارتباط با [[شأن نزول]] آیه موارد دیگری را با کمی اختلاف در موضوع و نام اشخاص ذکر نمودهاند.<ref> ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۸۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ق، ج۲، ص۹۸؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۲۴۶؛ ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۵۲۱-۵۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۰؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۹۶.</ref> | برخی دیگر از [[مفسران]] در ارتباط با [[شأن نزول]] آیه موارد دیگری را با کمی اختلاف در موضوع و نام اشخاص ذکر نمودهاند.<ref> ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۸۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ق، ج۲، ص۹۸؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۲۴۶؛ ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۵۲۱-۵۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۰؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۹۶.</ref> | ||
عدهای از مفسرین روایات فراوانی را در زمینه شأن نزول و [[تفسیر]] | عدهای از مفسرین روایات فراوانی را در زمینه شأن نزول و [[تفسیر]] آیات، نقل کردهاند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۲۰؛ سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۲۱؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۹؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۹، ص۲۵۳.</ref> | ||
== لعان در فقه اسلامی== | == لعان در فقه اسلامی== | ||
{{اصلی|لعان}} | {{اصلی|لعان}} | ||
حکم این مسئله در [[فقه]] اسلامی به مناسبت کلمه لعن در آن<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۳۸۱.</ref> و مکالمه<ref>شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۲۶۳.</ref> و [[سوگند]] دو طرفی بودن آن،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۸۲.</ref> [[لعان]] گفته میشود و سرچشمه آن را آیات مذکور دانستهاند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> | حکم این مسئله در [[فقه]] اسلامی به مناسبت کلمه لعن در آن<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۳۸۱.</ref> و مکالمه<ref>شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۲۶۳.</ref> و [[سوگند]] دو طرفی بودن آن،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۸۲.</ref> [[لعان]] گفته میشود و سرچشمه آن را آیات مذکور دانستهاند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> | ||
لعان در کتب فقهی به عنوان نوعی [[مباهله]]<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰؛ مطهری، فقه و حقوق، قم، ج۲۰، ص۱۰۷.</ref> به معنای [[لعن]] و نفرینی است که تحت شرایط خاص، هر یک از زوجین بر علیه دیگری به زبان میآورد<ref> جمعی از مولفان، مجله فقه اهلبیت(ع)، قم، ج۳۱، ص۲۱۶؛ امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۴، ص۳۳۰.</ref> و در اثر انجام | لعان در کتب فقهی به عنوان نوعی [[مباهله]]<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰؛ مطهری، فقه و حقوق، قم، ج۲۰، ص۱۰۷.</ref> به معنای [[لعن]] و نفرینی است که تحت شرایط خاص، هر یک از زوجین بر علیه دیگری به زبان میآورد<ref> جمعی از مولفان، مجله فقه اهلبیت(ع)، قم، ج۳۱، ص۲۱۶؛ امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۴، ص۳۳۰.</ref> و در اثر انجام آن، نکاح بین زوجین منحل میشود.<ref> امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۴، ص۳۳۰.</ref> | ||
با اجرای این حکم حد قذف از شوهر و حد [[زنا]] از زن برداشته میشود<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۰۰؛ ابن عطیه، الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۷۵۷؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۹، ص۲۵۳.</ref> و زوجین بدون نیاز به صیغه طلاق<ref> شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۲۶۳.</ref> از یکدیگر جدا گشته و تا آخر بر هم حرام میشوند<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۳؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> و حتی طبق نظر شیعه نیازی به حکم حاکم به جدایی و مفارقت نیست.<ref> فاضل مقداد، کنز العرفان، ترجمه، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۷۹۳.</ref> | با اجرای این حکم حد قذف از شوهر و حد [[زنا]] از زن برداشته میشود<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۰۰؛ ابن عطیه، الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۷۵۷؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۹، ص۲۵۳.</ref> و زوجین بدون نیاز به صیغه طلاق<ref> شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۲۶۳.</ref> از یکدیگر جدا گشته و تا آخر بر هم حرام میشوند<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۳؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۵، ص۴۰۰.</ref> و حتی طبق نظر شیعه نیازی به حکم حاکم به جدایی و مفارقت نیست.<ref> فاضل مقداد، کنز العرفان، ترجمه، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۷۹۳.</ref> | ||
برای شخص اتهام زننده شروطی چون [[اسلام]]، [[بلوغ]]، [[عقل]] و [[حریت]]<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۱۵.</ref> و برای اجرای حکم آن شروط مختلفی از جمله [[عقد دائم]] و مدخول بها بودن زن را مطرح نمودهاند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۲؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ترجمه، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۷۹۳.</ref> {{یادداشت| قانون مدنی در ماده «۱۰۵۲» به پیروی از حقوق امامیه جدایی که با لعان حاصل میشود را موجب حرمت ابدی میداند. (امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۴، ص۳۳۰.) }} | برای شخص اتهام زننده شروطی چون [[اسلام]]، [[بلوغ]]، [[عقل]] و [[حریت]]<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۱۵.</ref> و برای اجرای حکم آن شروط مختلفی از جمله [[عقد دائم]] و مدخول بها بودن زن را مطرح نمودهاند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۷، ص۴۱۲؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ترجمه، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۷۹۳.</ref> {{یادداشت| قانون مدنی در ماده «۱۰۵۲» به پیروی از حقوق امامیه جدایی که با لعان حاصل میشود را موجب حرمت ابدی میداند. (امامی، حقوق مدنی، تهران، ج۴، ص۳۳۰.) }} | ||
==پیامها و برداشتها== | ==پیامها و برداشتها== | ||
برخی از مفسرین برداشتهای گوناگونی از این آیه | برخی از مفسرین برداشتهای گوناگونی از این آیه داشتهاند؛ چنانکه [[محسن قرائتی]] در کتاب [[تفسیر نور]] خود به برخی از پیامها و برداشتهای آیه اشاره مینماید؛ از جمله آنکه حفظ آبرو، برای کنترل مردم از رسوا نمودن یکدیگر، به شدت در [[اسلام]] مورد توجه بوده است و این آیات نگاه ویژهای در حمایت از حقوق زنان دارد و همچنین اجرای قوانین و دستورات [[خداوند]] به نفع مردم است و قوانین کیفری اسلام، احکامی برخاسته از [[حکمت الهی]] است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۱۵۰.</ref> برخی دیگر اشاره [[قرآن]] به بیان کیفیت لعان و بیان حکم آن را نشانه مشروعیت [[لعان]] در اسلام دانستهاند که مظهری از حُسن تشریع اسلامی است.<ref>جزایری، ایسر التفاسیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۵۵۱.</ref> | ||
[[مکارم شیرازی]] با برداشت از آیه ۱۰، لعان را یک نوع فضل الهی دانسته که به وسیله آن یکی از مشکلات در مناسبات بین دو همسر، به نحو صحیحی برطرف میشود؛ زیرا از یک سو شوهر مجبور نخواهد بود که اگر کار خلافی از همسر خود مشاهده نمود سکوت کند و یا به دنبال چهار شاهد برود و این راز دردناک را برملا کند و از سوی دیگر زن هم به مجرد اتهام در معرض مجازات قرار نمیگیرد و حق دفاع برای او محفوظ است؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۳۸۲.</ref> اما [[طبرسی]] در کتاب [[مجمع البیان]] خود به نقل از دیگران منظور از آیه را رحمت و [[توبه]] پذیر و حکیم بودن خداوند دانسته که در کیفر دادن عجله نکرده و بهواسطه [[زنا]]، رسوا نمیکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۳.</ref> | [[مکارم شیرازی]] با برداشت از آیه ۱۰، لعان را یک نوع فضل الهی دانسته که به وسیله آن یکی از مشکلات در مناسبات بین دو همسر، به نحو صحیحی برطرف میشود؛ زیرا از یک سو شوهر مجبور نخواهد بود که اگر کار خلافی از همسر خود مشاهده نمود سکوت کند و یا به دنبال چهار شاهد برود و این راز دردناک را برملا کند و از سوی دیگر زن هم به مجرد اتهام در معرض مجازات قرار نمیگیرد و حق دفاع برای او محفوظ است؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۳۸۲.</ref> اما [[طبرسی]] در کتاب [[مجمع البیان]] خود به نقل از دیگران منظور از آیه را رحمت و [[توبه]] پذیر و حکیم بودن خداوند دانسته که در کیفر دادن عجله نکرده و بهواسطه [[زنا]]، رسوا نمیکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۳.</ref> |