پرش به محتوا

سمیه دختر خباط: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Hasaninasab
خط ۳۵: خط ۳۵:
با اسلام آوردن این خانواده، آزار و اذیت‌ها و شکنجه‌های کفار [[قریش]] نسبت به آن‌ها شروع شد و روز به روز شدت می‌گرفت. در ریگزار داغ مکه، [[ابوجهل]] آنان را شکنجه می‌کرد. جلادها سنگ‌های سنگینی روی سینه هر یک از این سه نفر گذاشته و به سختی آن‌ها را شکنجه و آزار می‌دادند.
با اسلام آوردن این خانواده، آزار و اذیت‌ها و شکنجه‌های کفار [[قریش]] نسبت به آن‌ها شروع شد و روز به روز شدت می‌گرفت. در ریگزار داغ مکه، [[ابوجهل]] آنان را شکنجه می‌کرد. جلادها سنگ‌های سنگینی روی سینه هر یک از این سه نفر گذاشته و به سختی آن‌ها را شکنجه و آزار می‌دادند.


ابو جهل می‌گفت:
ابوجهل می‌گفت:
::«یکی از این سه امر موجب نجات و آسایش شما خواهد بود: ۱. سب و شتم پیامبر ۲. تبری جستن از او ۳. رجوع به لات و عزی. ولی از زبان آن‌ها جملاتی غیر از «الله اکبر» و «لا اله الا الله» و بد گفتن به لات و عزی و یاد کردن نام [[پیامبر(ص)]] با کمال احترام چیزی شنیده نمی‌شد.<ref> عمار یاسر، پیشاهنگ اسلام و پرچمدار علی(ع)، ص۷۱.</ref>
::«یکی از این سه امر موجب نجات و آسایش شما خواهد بود: ۱. سب و شتم پیامبر ۲. تبری جستن از او ۳. رجوع به لات و عزی. ولی از زبان آن‌ها جملاتی غیر از «الله اکبر» و «لا اله الا الله» و بد گفتن به لات و عزی و یاد کردن نام [[پیامبر(ص)]] با کمال احترام چیزی شنیده نمی‌شد.<ref> عمار یاسر، پیشاهنگ اسلام و پرچمدار علی(ع)، ص۷۱.</ref>


ابوجهل زره‌های آهنین بر بدنشان می‌کرد و آن‌ها را در آفتاب سوزان صحرای مکه نگاه می‌داشت؛ به نحوی که حرارت آفتاب و داغی آهن بدنشان را می‌پخت و مغزشان را به جوش می‌آورد.<ref>قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۳۰۵.</ref>
[[ابوجهل]] زره‌های آهنین بر بدنشان می‌کرد و آن‌ها را در آفتاب سوزان صحرای مکه نگاه می‌داشت؛ به نحوی که حرارت آفتاب و داغی آهن بدنشان را می‌پخت و مغزشان را به جوش می‌آورد.<ref>قمی، منتهی الآمال، ج۱، ص۳۰۵.</ref>


==همدردی پیامبر(ص) با یاسر و سمیه==
==همدردی پیامبر(ص) با یاسر و سمیه==
confirmed، templateeditor
۱۰٬۹۰۲

ویرایش