پرش به محتوا

چشم‌زخم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ مهٔ ۲۰۱۷
جز
افزایش
جز (ویرایش)
جز (افزایش)
خط ۱۱: خط ۱۱:
==آیا چشم‌زخم واقعیت دارد؟==
==آیا چشم‌زخم واقعیت دارد؟==
=== قرآن===
=== قرآن===
واژه چشم‌زخم در [[قرآن]] نیامده اما برخی از مفسران آیاتی از قرآن را ناظر به آن دانسته‌اند. آنان در [[تفسیر]] آیه «وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّ‌قَةٍ» بر این باورند پسران [[یعقوب]] زیباروی، پرشمار و برومند بودند یعقوب از ترس چشم‌خوردن آنان، به پسرانش توصیه كرد كه از دروازه‌هاى مختلف وارد [[مصر]] شوند.{{مدرک}} البته برخی چشم‌زخم را در قرآن انکار کرده و برای توصیه یعقوب به فرزندانش، احتمالات دیگری مطرح کرده‌اند از جمله ترس از اینکه حکومت با مشاهده اتحاد آنان به ایشان آسیب وارد کند.<ref>طوسی، رازی ۱۴۲۱؛ مجلسی، ج۶۰، ص۶-۹.</ref> همچنین برخی از آیه بعد که می‌گوید تدبیر یعقوب کارساز نشد، برای نفی چشم‌زخم استفاده کرده‌اند.<ref>معرفت، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> [[آیت الله معرفت]] با استناد به آیه «إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ» گفته که یعقوب دارای زیرکی بوده و برای این چنین توصیه‌ای به فرزندانش کرد تا [[بنیامین]] در عدم حضور آنها نزد [[یوسف]] برود.<ref>معرفت، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>
واژه چشم‌زخم در [[قرآن]] نیامده اما برخی از مفسران آیاتی از قرآن را ناظر به آن دانسته‌اند. آنان در [[تفسیر]] آیه «وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّ‌قَةٍ»<ref>سوره یوسف، آیه۶۷.</ref> بر این باورند پسران [[یعقوب]] زیباروی، پرشمار و برومند بودند یعقوب از ترس چشم‌خوردن آنان، به پسرانش توصیه كرد كه از دروازه‌هاى مختلف وارد [[مصر]] شوند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۸۰؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۸۱.</ref> البته [[شیخ طوسی]] گفته برخی چشم‌زخم را در قرآن انکار کرده و برای توصیه یعقوب به فرزندانش، احتمالات دیگری مطرح کرده‌اند از جمله ترس از [[حسادت]] و اینکه حکومت با مشاهده اتحاد آنان به ایشان آسیب وارد کند.<ref>طوسی، التبیان، ج۶، ص۱۶۷.</ref> همچنین برخی از آیه بعد که می‌گوید تدبیر یعقوب کارساز نشد، برای نفی چشم‌زخم استفاده کرده‌اند.<ref>معرفت، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> [[آیت الله معرفت]] با استناد به آیه «إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ» گفته که یعقوب دارای زیرکی بوده و برای این چنین توصیه‌ای به فرزندانش کرد تا [[بنیامین]] در عدم حضور آنها نزد [[یوسف]] برود.<ref>معرفت، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>
{{اصلی|و ان یکاد}}
{{اصلی|و ان یکاد}}
همچنین بیشتر مفسران در تفسیر آیه «وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُوا لَیزْلِقُونَک بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»<ref>سوره قلم، آیه ۵۱.</ref> تعبیر ازلاق به ابصار را دال بر چشم‌زدن گرفته<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص۶۱۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۲.</ref> و در [[شأن نزول]] این آیه آورده‌اند که مشرکان از مردی بسیار شورچشم خواستند تا [[پیامبر(ص)]] را چشم بزند. هنگامی که دست به کار شد [[جبرئیل]] [[آیه و ان یکاد]] را فرود آورد و به وسیله آن پیامبر را از آسیب چشم‌زخم نگاه داشت. اما گفته شده برخی از مفسران ازلاق را به معنای چشم‌زخم ندانسته و معتقدند ازلاق در لغت به معنای نگریستن با دشمنی، بدی و تندی به کسی است و در مورد پیامبر نیز به همین معنای لغوی به کار رفته است.<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص۶۱۹.</ref> همچنین گفته شده برخی از عالمان [[معتزلی]] مانند ابوعلی جبائی دلالت این آیه بر چشم‌زخم را نفی کرده‌اند.<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.</ref> از نظر برخی تکمیل آیه با «ویقولون انه لمجنون» نیز مناسبتی با چشم‌زخم ندارد.<ref>معرفت</ref>
همچنین بیشتر مفسران در تفسیر آیه «وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُوا لَیزْلِقُونَک بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»<ref>سوره قلم، آیه ۵۱.</ref> تعبیر ازلاق به ابصار را دال بر چشم‌زدن گرفته<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص۶۱۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۲.</ref> و در [[شأن نزول]] این آیه آورده‌اند که مشرکان از مردی بسیار شورچشم خواستند تا [[پیامبر(ص)]] را چشم بزند. هنگامی که دست به کار شد [[جبرئیل]] [[آیه و ان یکاد]] را فرود آورد و به وسیله آن پیامبر را از آسیب چشم‌زخم نگاه داشت. اما گفته شده برخی از مفسران ازلاق را به معنای چشم‌زخم ندانسته و معتقدند ازلاق در لغت به معنای نگریستن با دشمنی، بدی و تندی به کسی است و در مورد پیامبر نیز به همین معنای لغوی به کار رفته است.<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص۶۱۹.</ref> همچنین گفته شده برخی از عالمان [[معتزلی]] مانند ابوعلی جبائی دلالت این آیه بر چشم‌زخم را نفی کرده‌اند.<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.</ref> از نظر برخی تکمیل آیه با «ویقولون انه لمجنون» نیز مناسبتی با چشم‌زخم ندارد زیرا اصابت عین در جایی است که اعجاب صورت گیرد نه هنگام تنفر و انزجار<ref>معرفت، شبهات و ردود، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>


=== در روایات===
=== در روایات===
بر پایه روایاتی که در منابع حدیثی فریقین نقل شده، چشم‌زخم واقعیت دارد در یکی از این احادیث گفته شده اگر چیزی می‌توانست بر [[قضا و قدر]] سبقت گیرد، چشم‌زخم بود. این حدیث در منابع اهل سنت از پیامبر و در منابع شیعه از [[امام صادق(ع)]] نقل شده‌ است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref> همچنین در روایات دیگری که از [[امامان شیعه]] رسیده به واقعیت داشتن آن تصریح و راه‌های برای در امان ماندن از شر آن توصیه شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref>
بر پایه روایاتی که در منابع حدیثی فریقین نقل شده، چشم‌زخم واقعیت دارد در یکی از این احادیث گفته شده اگر چیزی می‌توانست بر [[قضا و قدر]] سبقت گیرد، چشم‌زخم بود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۹، ۲۵-۲۶.</ref> همچنین در روایات دیگری که از [[امامان شیعه]] رسیده به واقعیت داشتن آن تصریح و راه‌های برای در امان ماندن از شر آن توصیه شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref>


===از نظر علمی===
===از نظر علمی===
[[خواجه نصیرالدین طوسی]] در شرح اشارات گفته که [[ابن سینا]] چشم‌زخم را از امور ظنی می‌دانسته<ref>شرح اشارات، ج۳، ص۴۱۷.</ref> اما [[ملاصدرا]] گفته که برخی نفوس در قوه وهمیه به‌ حدی می‌رسند که می‌توانند در مواد خارجی تأثیر بگذارند و چشم‌زخم نیز به همین مقوله تعلق دارد.<ref>ملاصدرا، شرح اصول کافی، ج۲، ص۴۴۲.</ref> همچنین برخی از دانشمندان معتقدند در چشم نیروی مغناطیسی‌ای نهفته است که می‌توان با تمرین و ممارست آن را پرورش داد.
[[خواجه نصیرالدین طوسی]] در شرح اشارات گفته که [[ابن سینا]] چشم‌زخم را از امور ظنی می‌دانسته<ref>طوسی، شرح اشارات، ج۳، ص۴۱۷.</ref> اما [[ملاصدرا]] گفته که برخی نفوس در قوه وهمیه به‌ حدی می‌رسند که می‌توانند در مواد خارجی تأثیر بگذارند و چشم‌زخم نیز به همین مقوله تعلق دارد.<ref>ملاصدرا، شرح اصول کافی، ج۲، ص۴۴۲.</ref> همچنین برخی از دانشمندان معتقدند در چشم نیروی مغناطیسی‌ای نهفته است که می‌توان با تمرین و ممارست آن را پرورش داد.


== رابطه با قضا و قدر==
== رابطه با قضا و قدر==
وجود احادیثی در تأیید چشم‌زخم به ویژه حدیثی که آن را همپایه قضا و قدر تلقی کرده، یا احادیثی همچون «العين تدخل الرجل القبر و الجمل القدر؛ چشم‌زخم مرد را به گور و شتر را به دیگ می‌اندازد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref> و «لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَيْنِ؛ اگر قبرها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مردگان به سبب چشم‌زخم مرده‌اند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵.</ref> پرسش‌هایی را برانگیخته و برخی از عالمان مسلمان را به پاسخ‌گویی واداشته است.<ref>برای نمونه: نک: شریف رضی، ۳۶۸-۳۶۹.</ref> از دیدگاه عالمان شیعه در پس چشم‌زخم، خداوند است یعنی آنچه در واقع تأثیر می‌کند قدرت خداست و این گونه عوامل با قدرت مطلق خدا منافات ندارد. همچنین گفته شده حدیثی که تأثیر چشم‌زخم را همپایه قضا و قدر معرفی کرده، از باب مبالغه بوده است.<ref>مجلسی، ج۶۹، ص۳۴-۳۵.</ref> در توصیه‌های اخلاقی نیز اعتقاد به چشم‌زخم منافی [[توکل]] دانسته شده است.<ref> سعدی، ص۱۳۹؛ نراقی، ج۳، ص۲۲۷.</ref>
وجود احادیثی در تأیید چشم‌زخم به ویژه حدیثی که آن را همپایه [[قضا و قدر]] تلقی کرده، یا احادیثی همچون «العين تدخل الرجل القبر و الجمل القدر؛ چشم‌زخم مرد را به گور و شتر را به دیگ می‌اندازد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref> و «لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَيْنِ؛ اگر قبرها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مردگان به سبب چشم‌زخم مرده‌اند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵.</ref> پرسش‌هایی را برانگیخته و برخی از عالمان مسلمان را به پاسخ‌گویی واداشته است.<ref>برای نمونه: نک: شریف رضی، ۳۶۸-۳۶۹.</ref> از دیدگاه عالمان شیعه این گونه عوامل با قدرت خدا منافات ندارد زیرا آنچه که تأثیر می‌کند، قدرت اوست. همچنین گفته شده حدیثی که تأثیر چشم‌زخم را همپایه قضا و قدر معرفی کرده، از باب مبالغه بوده است.<ref>مجلسی، ج۶۹، ص۳۴-۳۵.</ref> در توصیه‌های اخلاقی نیز اعتقاد به چشم‌زخم منافی [[توکل]] دانسته شده است.<ref> سعدی، ص۱۳۹؛ نراقی، ج۳، ص۲۲۷: نک رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۸۴. به نقل از احیاءالعلوم غزالی.</ref>


==حکم فقهی==
==حکم فقهی==
درباره چشم‌زخم در کتب فقهی شیعه بحث نشده و احادیثی که در کتب روایی آمده مبنای [[استنباط]] حکم فقهی قرار نگرفته‌اند. البته گفته شده در برخی از مناطق شمال آفریقا در صورت اثبات اینکه فردی مشهور به چشم‌شوری باشد و از این راه به کسی خسارت وارد کند ضامن است. همچنین گفته شده برخی از فقهای اهل‌سنت برای کسانی که به شورچشمی مشهور می‌شدند احکامی صادر می‌کردند مثلا باید او را از اختلاط با مردم بازداشت و در خانه‌اش نگهداری کرد و برایش از [[بیت المال]] مقرری تعین نمود.<ref>شوکانی، ج۹، ص۱۱۰.</ref>  
درباره چشم‌زخم در کتب فقهی شیعه بحث نشده و احادیثی که در کتب روایی آمده مبنای [[استنباط]] حکم فقهی قرار نگرفته‌اند. البته گفته شده در برخی از مناطق شمال آفریقا در صورت اثبات اینکه فردی مشهور به چشم‌شوری باشد و از این راه به کسی خسارت وارد کند ضامن است. همچنین گفته شده برخی از فقهای [[اهل‌سنت]] برای کسانی که به شورچشمی مشهور می‌شدند احکامی صادر می‌کردند مثلا باید او را از اختلاط با مردم بازداشت و در خانه‌اش نگهداری کرد و برایش از [[بیت المال]] مقرری تعین نمود.<ref>شوکانی، ج۹، ص۱۱۰.</ref>  


== در امان ماندن از چشم‌زخم==
== در امان ماندن از چشم‌زخم==
خط ۳۲: خط ۳۲:
برای جلوگیری از اثر چشم‌زخم از [[تعویذ]] و [[حرز]] استفاده می‌شود.<ref> اسپونر، ص۳۱۱؛ بوی، ص۲۳۵</ref>  
برای جلوگیری از اثر چشم‌زخم از [[تعویذ]] و [[حرز]] استفاده می‌شود.<ref> اسپونر، ص۳۱۱؛ بوی، ص۲۳۵</ref>  


در روایات رسیده از [[امامان شیعه]] برای محفوظ ماندن از اثر چشم‌زخم، خواندن [[معوذتین]]، [[آیه الکرسی]]، [[سوره جن]] و [[آیه و ان یکاد]] سفارش شده است. بر پایه روایتی که [[کلینی]] از [[امام هشتم شیعیان]] نقل کرده، آن حضرت قرائت [[سوره حمد]] و [[معوذتین]] را برای دفع چشم‌زخم توصیه کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ص۵۰۳. </ref> از امام رضا(ع) نقل شده برای دفع چشم‌زخم نوشته‌ای از سوره حمد، معوذتین و آیه الکرسی را در شیشه‌ای قرار دهد.<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۸۶.</ref> از امام صادق نیز در خواص قرائت [[سوره جن]] نقل شده که هر کس این سوره بخواند از چشم‌زخم در امان می‌ماند. همچنین شُبّر در کتاب [[طب الائمه (شبر)|طب الائمه]] دعاهایی برای دفع چشم‌زخم آورده است.<ref> شبر، طب الائمه، ص۲۲۶-۲۲۸.</ref> همچنین ائمه شیعه در دعاهایی که در کتب دعا از آنان نقل شده، از خدا خواسته‌اند تا چشم‌زخم آنان را از چشم‌زخم محفوظ بدارد یکی از خواسته‌های [[امام سجاد]] در [[دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه]] همین است. از حسن بصری نقل شده که [[آیه و ان یکاد]] دوای چشم‌زخم است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۲؛ شعیری، جامع الاخبار، ص۱۵۷.</ref>
در روایات رسیده از [[امامان شیعه]] برای محفوظ ماندن از اثر چشم‌زخم، خواندن [[معوذتین]]، [[آیه الکرسی]]، [[سوره جن]] و [[آیه و ان یکاد]] سفارش شده است. بر پایه روایتی که [[کلینی]] از [[امام هشتم شیعیان]] نقل کرده، آن حضرت قرائت [[سوره حمد]] و [[معوذتین]] را برای دفع چشم‌زخم توصیه کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ج۶، ص۵۰۳. </ref> از امام رضا(ع) نقل شده برای دفع چشم‌زخم نوشته‌ای از سوره حمد، معوذتین و آیه الکرسی را در شیشه‌ای قرار دهد.<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۸۶.</ref> از امام صادق نیز در خواص قرائت [[سوره جن]] نقل شده که هر کس این سوره بخواند از چشم‌زخم در امان می‌ماند. همچنین شُبّر در کتاب [[طب الائمه (شبر)|طب الائمه]] دعاهایی برای دفع چشم‌زخم آورده است.<ref> شبر، طب الائمه، ص۲۲۶-۲۲۸.</ref> همچنین ائمه شیعه در دعاهایی که در کتب دعا از آنان نقل شده، از خدا خواسته‌اند تا چشم‌زخم آنان را از چشم‌زخم محفوظ بدارد یکی از خواسته‌های [[امام سجاد]] در [[دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه]] همین است. از [[حسن بصری]] نقل شده که [[آیه و ان یکاد]] دوای چشم‌زخم است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۲؛ شعیری، جامع الاخبار، ص۱۵۷.</ref>


همچنین از امامان شیعه نقل شده هنگامی که چیزی شما را به تعجب آورد، [[ذکر]] خدا را به زبان جاری کنید. اذکاری مانند [[تکبیر]]<ref>ابنا بسطام، طب الائمه، ص۱۲۱.</ref> [[حوقله]] و ماشاءالله سفارش شده است.
همچنین از امامان شیعه نقل شده هنگامی که چیزی شما را به تعجب آورد، [[ذکر]] خدا را به زبان جاری کنید. اذکاری مانند [[تکبیر]]<ref>ابنا بسطام، طب الائمه، ص۱۲۱.</ref> [[حوقله]] و ماشاءالله سفارش شده است.
خط ۵۴: خط ۵۴:
* ابنا بسطام، عبدالله و حسین، طب الائمه علیهم السلام، تصحیح: محمدمهدی خرسان، قم، دارالشریف الرضی، ۱۴۱۱ق.
* ابنا بسطام، عبدالله و حسین، طب الائمه علیهم السلام، تصحیح: محمدمهدی خرسان، قم، دارالشریف الرضی، ۱۴۱۱ق.
* طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق/۱۳۷۰ش.
* طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق/۱۳۷۰ش.
* معرفت، محمدهادی، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، قم، مؤسسة التهمید، ۱۳۸۸ش-۱۴۳۰ق.
== پیوند به بیرون==
== پیوند به بیرون==
*منبع اصلی [http://lib.eshia.ir/23019/1/5497 دانشنامه جهان اسلام] همراه با تلخیص و اضافات.
*منبع اصلی [http://lib.eshia.ir/23019/1/5497 دانشنامه جهان اسلام] همراه با تلخیص و اضافات.