پرش به محتوا

صاحب بن عباد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جز (←‏خدمات علمی: افزایش)
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


'''تأثیر در شعر فارسی''': صاحب را از بلغای معروف زبان عربی و رقیب هم‌عصر خودش [[شمس المعالی قابوس]] برشمرده‌اند.<ref>یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> و نیز او را جزو شاعران ذو اللسانین می‌دانند که به دو زبان عربی و فارسی شعر می‌سرایند.<ref>یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۴.</ref> در دربار [[آل‌بویه]] ادبیات عرب حضور پر رنگ داشته است و شاهان [[آل‌ بویه]] بیشتر به شعر عربی توجه می‌کرده‌اند اما به همت صاحب بن عباد در آن دوره شاعران فارسی هم ظهور کرده‌اند: مانند منصور بن علی رازی (متخلص به منطقی)، بندار و محمد بن علی سرخسی (متخلص به خسروی).<ref>یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۹؛ براون، تاریخ ادبیات ایران از فردوسی تا سعدی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۳۴.</ref> زمانی که صاحب، وزارت [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] را بر عهده داشته و در [[اصفهان]] بوده است به بسط و گسترش ادبیات و شعر همت می‌گمارد.<ref>لغت‌نامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> به‌رسم آن روزگار، [[ابومنصور ثعالبی نیشابوری]] کتاب «لطائف المعارف» را به اسماعیل بن عباد هدیه داده است.<ref> براون، تاریخ ادبیات ایران از فردوسی تا سعدی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۴۵.</ref> در مقابل این نظر، مصحح کتاب «روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات»، معتقد است صاحب بن عباد از مروجان متعصب زبان عربی در ایران و از مخالفان زبان پارسی و از دشمنان سرسخت عناصر ملی بوده است.<ref>زمچی، روضات الجنات، ۱۳۳۸ش، ج۱، ص۵۳۴.</ref> [[سید محسن امین]] می‌نویسد که هرچند اصالت صاحب فارسی است اما دین و ادبش عربی است و تمایلش به اسلام و آگاهی‌اش از علوم دینی و بلاغتش در ادبیات عربی، بر تعصب بر اصالتش غلبه داشته است و البته عرب را دوست می‌داشته و از شعوبیت بی‌زار بوده و این موضوع در اشعارش منعکس شده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۳۷.</ref>
'''تأثیر در شعر فارسی''': صاحب را از بلغای معروف زبان عربی و رقیب هم‌عصر خودش [[شمس المعالی قابوس]] برشمرده‌اند.<ref>یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> و نیز او را جزو شاعران ذو اللسانین می‌دانند که به دو زبان عربی و فارسی شعر می‌سرایند.<ref>یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۴.</ref> در دربار [[آل‌بویه]] ادبیات عرب حضور پر رنگ داشته است و شاهان [[آل‌ بویه]] بیشتر به شعر عربی توجه می‌کرده‌اند اما به همت صاحب بن عباد در آن دوره شاعران فارسی هم ظهور کرده‌اند: مانند منصور بن علی رازی (متخلص به منطقی)، بندار و محمد بن علی سرخسی (متخلص به خسروی).<ref>یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۹؛ براون، تاریخ ادبیات ایران از فردوسی تا سعدی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۳۴.</ref> زمانی که صاحب، وزارت [[مؤید الدوله دیلمی|مؤید الدوله]] را بر عهده داشته و در [[اصفهان]] بوده است به بسط و گسترش ادبیات و شعر همت می‌گمارد.<ref>لغت‌نامه دهخدا، «صاحب بن عباد».</ref> به‌رسم آن روزگار، [[ابومنصور ثعالبی نیشابوری]] کتاب «لطائف المعارف» را به اسماعیل بن عباد هدیه داده است.<ref> براون، تاریخ ادبیات ایران از فردوسی تا سعدی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۴۵.</ref> در مقابل این نظر، مصحح کتاب «روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات»، معتقد است صاحب بن عباد از مروجان متعصب زبان عربی در ایران و از مخالفان زبان پارسی و از دشمنان سرسخت عناصر ملی بوده است.<ref>زمچی، روضات الجنات، ۱۳۳۸ش، ج۱، ص۵۳۴.</ref> [[سید محسن امین]] می‌نویسد که هرچند اصالت صاحب فارسی است اما دین و ادبش عربی است و تمایلش به اسلام و آگاهی‌اش از علوم دینی و بلاغتش در ادبیات عربی، بر تعصب بر اصالتش غلبه داشته است و البته عرب را دوست می‌داشته و از شعوبیت بی‌زار بوده و این موضوع در اشعارش منعکس شده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۳۷.</ref>
نمونه‌ای از سروده‌های صاحب بن عباد اشعاری است که در باره ولایت امیرالمؤمنین و فضلیت آن حضرت سروده است:  {{شعر}}{{ب|وَ قَالُوا: عَلِیٌّ عَلاَ، قُلْتُ: لاَ |  فَإنَّ الْعُلَی بِعَلیٍّ عَلاَ}}
{{ب|وَ لَکِنْ أقُولُ کَقَوْلِ النَّبِیِّ |  وَ قَدْ جَمَعَ الْخَلْقَ کُلَّ الْمَلاَ}}
{{ب|ألاَ إنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلیً لَه|  یُوَالِی عَلِیّاً وَ إلاّ فَلاَ}}{{پایان شعر}}
«و گفتند: على داراى مقام رفیع و مرتبه بلندى است. من گفتم: چنین نیست، بلکه بلندى و رفعت و شرف بواسطه على، حائز رفعت و بلندى شده، و محلّ و مقام رفیع خود را یافته است.
(دیگران هر چه می خواهند درباره علی بگویند) اما من همان سخنى را می‌گویم که رسول خدا در وقتى که تمام خلائق را به دور هم جمع کرده و گرد آورده بود، درباره على گفت: 
اى معشر مردم آگاه باشید و بدانید: که هر کس من ولىّ و صاحب اختیار او هستم، او باید على را ولىّ و صاحب اختیار خود بگیرد، و گرنه مرا ولىّ و صاحب اختیار خود نگرفته، و به نبوّت من و به قرآنى که ولایت خدا را به من داده است، نگرویده است». <ref>طهرانی، امام شناسی، ج۶، ص۱۱.</ref>


==خدمات عمرانی==
==خدمات عمرانی==
۱۸٬۳۳۸

ویرایش