Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵
ویرایش
جز (←زندگی نامه) |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==فعالیتهای سیاسی== | ==فعالیتهای سیاسی== | ||
===رهبری هیأت اتحاد اسلام=== | ===رهبری هیأت اتحاد اسلام=== | ||
هم زمان با اوجگیری [[نهضت مشروطه]] در تهران، شماری از | هم زمان با اوجگیری [[نهضت مشروطه]] در تهران، شماری از آزادیخواهان رشت کانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند<ref>فصلنامه زمانه، شماره ۱۵.</ref> و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان که در آن دوران طلبه بود و افکار آزادیخواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال ۱۲۸۹ش، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در ترکمن صحرا شرکت داشت و در این نبرد زخمی و مدتی در بادکوبه در یک بیمارستان بستری شد. | ||
در سال ۱۲۹۴ش، به جای «''مجلس اتّحاد''» «''هیأت اتّحاد اسلام''» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل شد. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند و میرزا کوچک خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود را خدمت به [[اسلام]] و [[ایران]] اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیۀ فومن مرکز کار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به کمیتۀ اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به ۲۷ نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال ۱۲۹۶ش، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «''نهضت جنگل''» و «''حزب جنگل''» نیز نامیده شده است.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص۳۷۰.</ref> | در سال ۱۲۹۴ش، به جای «''مجلس اتّحاد''» «''هیأت اتّحاد اسلام''» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل شد. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند و میرزا کوچک خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود را خدمت به [[اسلام]] و [[ایران]] اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیۀ فومن مرکز کار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به کمیتۀ اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به ۲۷ نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال ۱۲۹۶ش، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «''نهضت جنگل''» و «''حزب جنگل''» نیز نامیده شده است.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص۳۷۰.</ref> |