کاربر ناشناس
میرزا کوچکخان جنگلی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
*كالاهاي بازرگانان ايراني كه در باكو ضبط شده تحويل حكومت ايران شود. | *كالاهاي بازرگانان ايراني كه در باكو ضبط شده تحويل حكومت ايران شود. | ||
*كليه مؤسسات تجاري روسيه در ايران به حكومت جمهوري واگذار شود.<ref>[http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=54 موسسه مطالعاات و پژوهش های سیاسی.]</ref> | *كليه مؤسسات تجاري روسيه در ايران به حكومت جمهوري واگذار شود.<ref>[http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=54 موسسه مطالعاات و پژوهش های سیاسی.]</ref> | ||
===شکست نهضت جنگل | |||
پس از كودتای۱۲۹۹ ش، رضاخان سردار سپه در صدد حمله به گیلان بود ولی دولت سیدضیاءالدین طباطبایی نمایندگانی را به جنگل اعزام كرد، ولی میرزا كه سیدضیاء را خائن و عامل انگلیس میدانست، از همكاری با وی امتناع كرد. در ۱۳ مرداد ۱۳۰۰ سران نهضت، دولت جمهوری شورایی گیلان را تشكیل دادند. با وجود تشكیل دولتجدید اختلافاتی بین اعضا ایجاد شد. روتشتاین در اجرای سیاست دولت شوروی در نامهای به میرزا خواستار پایان دادن به نهضت شد. میرزا مسئله را منوط به در نظر گرفتن منافع مردم و دفاع از استقلال ایران به وسیله دولت مركزی دانست ولی در ملاقات نمایندگان میرزا با روتشتاین، معلوم شد كه هدف دولت شوروی از خاتمه دادن به جنبش جنگل اجرای موافقتها با دولت انگلستان بوده است. | |||
با ادامه اختلاف میان اعضای دولت جدید، در ۶ مهر ۱۳۰۰ تنیچند از طرفداران میرزا (بدون اطلاع میرزا) به جلسه اعضای دولت حمله كردند. این واقعه موجب بروز برخوردهای مسلحانه میان نیروهای نهضت شد و به قوای دولت مركزی، كه با حمایت تسلیحاتی و شركت افسران انگلیسی به سوی رشت حركت میكردند، امكان داد تا به سهولت گیلان را به تصرف درآورد. با میانجیگری كلانتر اف (وابسته نظامی سفارت شوروی) و محمودخان میرپنج، كه همراه نیروهای دولت مركزی به فرماندهی رضاخان، سردار سپه، بودند، خالوقربان تسلیم قوای دولتی شد و رشت را تحویل داد و احساناللّهخان نیز به همراه عدهای از مجاهدان قفقازی به باكو اعزامشدند رشت به تصرف نیروهای دولتیدر آمد، ولی میرزا با وجود خیانت عدهای از یارانش، بهجنگ و گریز در جنگلهای گیلان ادامه داد.<ref>دانشنامه جهان اسلام.جلد : ۱ صفحه : ۵۱۰۹.</ref> | |||