پرش به محتوا

بحارنه: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
'''بَحارِنه''' (جمع '''بَحرانیّ''') اصطلاحی است که از سوی غیر شیعیان در مورد [[شیعیان]] ساکن منطقه بحرین قدیم (شامل [[بحرین]] امروزی، [[احساء]]، [[قطیف]]، [[قطر]] و [[کویت]]) به کار رفته است.
'''بَحارِنه''' (جمع '''بَحرانیّ''') اصطلاحی است که از سوی غیر شیعیان در مورد [[شیعیان]] ساکن منطقه بحرین قدیم (شامل [[بحرین]] امروزی، [[احساء]]، [[قطیف]]، [[قطر]] و [[کویت]]) به کار رفته است.
==پیدایش اصطلاح بحارنه==
==پیدایش اصطلاح بحارنه==
بحارنه یا بحرانی اصطلاحی است که از سوی غیر شیعیان در مورد شیعیان ساکن منطقه بحرین قدیم به کار رفته است یعنی به جای آنکه بگویند فلانی شیعه ساکن بحرین است، می‌گفتند بحرانی است زیرا از دیرباز اکثریت ساکنان این منطقه شیعه بوده‌اند.<ref>المعجم الجغرافی للبلاد العربیة السعودیة، حمد الجاسر، ج۱، ص۲۰۶.</ref> این اصطلاح تقریباً از حدود سال ۱۰۰۰ق به بعد در شبه جزیره عربی ظهور کرد.<ref>تاریخ التشیع لاهل بیت فی اقلیم البحرین القدیم، عبدالخالق بن عبدالجلیل الجنبی، ص۴۵۵.</ref>
بحارنه یا بحرانی اصطلاحی است که از سوی غیر شیعیان در مورد شیعیان ساکن منطقه بحرین قدیم به کار رفته است یعنی به جای آنکه بگویند فلانی شیعه ساکن بحرین است، می‌گفتند بحرانی است زیرا از دیرباز اکثریت ساکنان این منطقه شیعه بوده‌اند.<ref>الجاسر، المعجم الجغرافی للبلاد العربیة السعودیة، ج۱، ص۲۰۶.</ref> این اصطلاح تقریباً از حدود سال ۱۰۰۰ق به بعد در شبه جزیره عربی ظهور کرد.<ref>الجنبی، تاریخ التشیع لاهل بیت، ص۴۵۵.</ref>


پس از تشکیل حکومت بنی‌جبر در این منطقه در اواسط قرن نهم هجری، جمعیت [[اهل سنت]] در این منطقه رو به افزایش نهاد و پس از اشغال [[قطیف]] و [[احساء]] در دهه ششم قرن ده هجری توسط دولت عثمانی، حضور [[اهل سنت]] در این منطقه پررنگ‌تر و محکم‌تر شد و حتی در اثر مواضع ضد شیعی دولت عثمانی، فتواهایی در کفر شیعیان صادر شد و زمینه برای ستم و تعرض به شیعیان فراهم گردید.<ref>تاریخ التشیع لاهل بیت فی اقلیم البحرین القدیم، عبدالخالق بن عبدالجلیل الجنبی، ص۴۵۸-۴۶۱.</ref>
پس از تشکیل حکومت بنی‌جبر در این منطقه در اواسط قرن نهم هجری، جمعیت [[اهل سنت]] در این منطقه رو به افزایش نهاد و پس از اشغال [[قطیف]] و [[احساء]] در دهه ششم قرن ده هجری توسط دولت عثمانی، حضور [[اهل سنت]] در این منطقه پررنگ‌تر و محکم‌تر شد و حتی در اثر مواضع ضد شیعی دولت عثمانی، فتواهایی در کفر شیعیان صادر شد و زمینه برای ستم و تعرض به شیعیان فراهم گردید.<ref>الجنبی، تاریخ التشیع لاهل بیت، ص۴۵۸-۴۶۱.</ref>


==موقعیت جغرافیایی بحرین قدیم==
==موقعیت جغرافیایی بحرین قدیم==
جغرافى‌دانان‌ دست‌‌کم‌ تا سده‌های‌ ۶-۷ق‌/۱۲-۱۳م‌ نام‌ بحرین‌ را بر منطقه وسیعى‌ از کناره شرقى‌ شبه‌ جزیره عربستان‌ اطلاق‌ کرده‌اند که‌ از شمال‌ به‌ [[بصره]]، از جنوب‌ به‌ [[عمان]]، از غرب‌ به‌ منطقه [[یمامه]] و از شرق‌ به‌ جنوب‌ غربى‌ خلیج‌ فارس‌ محدود مى‌شد.<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/11/4534 دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص ۴۵۳۴]</ref> برخی علت نامگذاری آن به بحرین را وجود دریاچه‌ای در بخشی از این سرزمین دانسته‌اند<ref>معجم البلدان، ج‏۱، ص۳۴۷</ref> اما امروزه این نام بر مجمع الجزایری اطلاق می شود که در حاشیه جنوبی [[خلیج فارس]] و در میان شبه جزیرۀ [[قطر]] در مشرق و جنوب، و خاک [[عربستان سعودی]] در مغرب قرار دارد.
جغرافی‌دانان‌ دستکم‌ تا سده‌های‌ ۶-۷ق‌/۱۲-۱۳م‌ نام‌ بحرین‌ را بر منطقه وسیعی‌ از کناره شرقی‌ شبه‌ جزیره عربستان‌ اطلاق‌ کرده‌اند که‌ از شمال‌ به‌ [[بصره]]، از جنوب‌ به‌ [[عمان]]، از غرب‌ به‌ منطقه [[یمامه]] و از شرق‌ به‌ جنوب‌ غربی‌ خلیج‌ فارس‌ محدود می‌شد.<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/11/4534 دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۵۳۴]</ref> برخی علت نامگذاری آن به بحرین را وجود دریاچه‌ای در بخشی از این سرزمین دانسته‌اند<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۳۴۷</ref> اما امروزه این نام بر مجمع الجزایری اطلاق می‌شود که در حاشیه جنوبی [[خلیج فارس]] و در میان شبه جزیرۀ [[قطر]] در مشرق و جنوب، و خاک [[عربستان سعودی]] در مغرب قرار دارد.


==پیشینه تشیع در بحرین قدیم==
==پیشینه تشیع در بحرین قدیم==
ریشه گرایش‌های‌ شیعى‌ در بحرین‌ به‌ سده نخست‌ هجری‌ باز مى‌گردد و نخستین‌ طلیعه‌های‌ آن‌، حضور برخى‌ از شخصیت‌ها با اصل‌ بحرینى‌ در شمار یاران‌ خاص‌ [[امام علی]](ع‌)، چون‌ [[رشید هجری]] (ظاهراً منسوب‌ به‌ هجر بحرین‌) و [[صعصعة بن صوحان‌]] است‌. صعصعه‌ به‌ دستور معاویه‌ به‌ بحرین‌ تبعید شد و ظاهراً تا هنگامى‌ که‌ درگذشت‌ (دهه ۵۰ق‌) در آنجا مى‌زیست‌ در میان‌ شیعیان‌ بحرین‌ افسانه‌ای‌ ناسازگار با دانسته‌های‌ تاریخى‌ وجود داشت‌ حاکى‌ از آنکه‌ [[زید بن صوحان‌]]، از یاران‌ خاص‌ حضرت‌ على‌(ع‌) به‌ روزگار خلافت‌ [[امام حسن]](ع‌) به‌ ولایت‌ بحرین‌ منسوب‌ شده‌ بوده‌، و تا پایان‌ خلافت‌ مروان‌ اول‌ بدون‌ پذیرش‌ حاکمیت‌ [[امویان]] در بحرین‌ حکم‌ رانده‌ است‌.
ریشه گرایش‌های‌ شیعی‌ در بحرین‌ به‌ سده نخست‌ هجری‌ باز می‌گردد و نخستین‌ طلیعه‌های‌ آن‌، حضور برخی‌ از شخصیت‌ها با اصل‌ بحرینی‌ در شمار یاران‌ خاص‌ [[امام علی]](ع‌)، چون‌ [[رشید هجری]] (ظاهراً منسوب‌ به‌ هجر بحرین‌) و [[صعصعة بن صوحان‌]] است‌. صعصعه‌ به‌ دستور معاویه‌ به‌ بحرین‌ تبعید شد و ظاهراً تا هنگامی‌ که‌ درگذشت‌ (دهه ۵۰ق‌) در آنجا می‌زیست‌ در میان‌ شیعیان‌ بحرین‌ افسانه‌ای‌ ناسازگار با دانسته‌های‌ تاریخی‌ وجود داشت‌ حاکی‌ از آنکه‌ [[زید بن صوحان‌]]، از یاران‌ خاص‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) به‌ روزگار خلافت‌ [[امام حسن]](ع‌) به‌ ولایت‌ بحرین‌ منسوب‌ شده‌ بوده‌، و تا پایان‌ خلافت‌ مروان‌ اول‌ بدون‌ پذیرش‌ حاکمیت‌ [[امویان]] در بحرین‌ حکم‌ رانده‌ است‌.


در نیمه نخست‌ سده ۲ق‌، نام‌ برخى‌ از شخصیت‌های بحرینى‌ چون‌ [[ابولبید هجری]]، [[ولید بن عروة شیبانى‌]] و [[عبدالله‌ بن بکیر هجری]] در میان‌ اصحاب‌ [[امام باقر]] و [[امام صادق]](ع‌) به‌ چشم‌ مى‌خورد. دست‌کم‌ دو تن‌ از یاران‌ امام‌ صادق‌(ع‌): [[مسمع‌ بن عبدالملک‌]] و [[حکم‌ بن علباء اسدی]] را مى‌توان‌ یاد کرد که‌ مدتى‌ در بحرین‌ در مسند حکومت‌ بوده‌، و وجوه‌ شرعى‌ خود را به‌ آن‌ امام‌(ع‌) مى‌پرداخته‌اند.
در نیمه نخست‌ سده ۲ق‌، نام‌ برخی‌ از شخصیت‌های بحرینی‌ چون‌ [[ابولبید هجری]]، [[ولید بن عروة شیبانی‌]] و [[عبدالله‌ بن بکیر هجری]] در میان‌ اصحاب‌ [[امام باقر]] و [[امام صادق]](ع‌) به‌ چشم‌ می‌خورد. دست‌کم‌ دو تن‌ از یاران‌ امام‌ صادق‌(ع‌): [[مسمع‌ بن عبدالملک‌]] و [[حکم‌ بن علباء اسدی]] را می‌توان‌ یاد کرد که‌ مدتی‌ در بحرین‌ در مسند حکومت‌ بوده‌، و وجوه‌ شرعی‌ خود را به‌ آن‌ امام‌(ع‌) می‌پرداخته‌اند.


در سده ۳ق‌ از عالمان‌ بحرینى‌ چون‌ محمد بن سهل‌ مى‌توان‌ نام‌ برد که‌ با اندیشه‌های‌ امامان‌ شیعه‌ از نزدیک‌ آشنا بوده‌اند
در سده ۳ق‌ از عالمان‌ بحرینی‌ چون‌ محمد بن سهل‌ می‌توان‌ نام‌ برد که‌ با اندیشه‌های‌ امامان‌ شیعه‌ از نزدیک‌ آشنا بوده‌اند


==عالمان شیعی بحرانی==
==عالمان شیعی بحرانی==
خط ۲۳: خط ۲۳:
! عالم بحرینی !! قرن!! توضیحات
! عالم بحرینی !! قرن!! توضیحات
|-
|-
| [[نصر بن نصیر بحرانی]] || اول|| از راویان [[حدیث]] <ref>الأمالی (للطوسی)، النص، ص۵۸</ref>
| [[نصر بن نصیر بحرانی]]|| اول|| از راویان [[حدیث]]<ref>طوسی، الأمالی، النص، ص۵۸</ref>
|-
|-
| [[محمد بن سهل بحرانی]] || دوم||از راویان [[حدیث]] <ref>الخصال، ج‏۱، ص۲۷۲</ref>
| [[محمد بن سهل بحرانی]]|| دوم||از راویان [[حدیث]]<ref>صدوق، الخصال، ج۱، ص۲۷۲</ref>
|-
|-
| [[شیخ احمد بن سعادة]] || ||وی رساله‌ای در علم نگاشته است که آن را [[خواجه نصیر الدین طوسی]] شرح کرده است.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص۵۵</ref>
| [[شیخ احمد بن سعادة]]||||وی رساله‌ای در علم نگاشته است که آن را [[خواجه نصیر الدین طوسی]] شرح کرده است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۵۵</ref>
|-
| [[علی بن سلیمان ستراوی بحرانی|شیخ علی بن سلیمان]] || هفتم|| او تألیفاتی فلسفی داشته است.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص۵۶</ref>
|-
| [[ابن میثم بحرانی]] || هفتم||وی شاگرد [[علی بن سلیمان ستراوی بحرانی|شیخ علی بن سلیمان]] و شیخ اجازه [[علامه حلی]] و [[سید ابن طاووس]] بوده است. مشهورترین اثر وی شرح [[نهج البلاغه]] است.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص۶۰-۶۱</ref>
|-
| [[جمال الدین بن عبدالله بحرانی|شیخ احمد بن متوج]] || نهم|| وی در زمان خود شیخ [[امامیه]] بوده است.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۶۳</ref>
|-
|-
| [[شیخ مفلح بن حسن صیمری]] || || صاحب کتاب غایه المرام فی شرح شرائع الاسلام. قبر وی در روستای سلم آباد بحرین است. <ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۶۸</ref>
| [[علی بن سلیمان ستراوی بحرانی|شیخ علی بن سلیمان]]|| هفتم|| او تألیفاتی فلسفی داشته است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۵۶</ref>
|-
|-
| [[سید حسین غریفی]] || || کتاب وی با نام الغنیه فی مهمات الدین عن تقلید المجتهدین در نوع خود بی‌نظیر است.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۷۲</ref>
| [[ابن میثم بحرانی]]|| هفتم||وی شاگرد [[علی بن سلیمان ستراوی بحرانی|شیخ علی بن سلیمان]] و شیخ اجازه [[علامه حلی]] و [[سید ابن طاووس]] بوده است. مشهورترین اثر وی شرح [[نهج البلاغه]] است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۶۰-۶۱</ref>
|-
|-
| [[ماجد بن هاشم‌ بن علی‌ حسینی|سید ماجد صادقی]] || یازدهم|| وی پایه گذار تفکر اخباری گری در [[شیراز]] بود و بسیاری از [[اخباریان|عالمان اخباری]] شاگرد او بودند. [[ملا محسن فیض کاشانی]] نیز شاگرد وی بوده است.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص۷۵</ref>
| [[جمال الدین بن عبدالله بحرانی|شیخ احمد بن متوج]]|| نهم|| وی در زمان خود شیخ [[امامیه]] بوده است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۶۳</ref>
|-
|-
| [[علی بن محمد بن عبدالله بحرینی]] || || به دستور [[شاه سلیمان]] کتابی به نام منار السعادات فی اصول الاعتقادات نوشت که شاه دستور داد آن را به فارسی ترجمه کنند.<ref>طبقات قرن ۱۲، ص۵۰۵</ref>
| [[شیخ مفلح بن حسن صیمری]]|||| صاحب کتاب غایه المرام فی شرح شرائع الاسلام. قبر وی در روستای سلم آباد بحرین است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۶۸</ref>
|-
|-
| [[شیخ محمد بحرانی]] || || در دوران [[صفویه]]، وی نخستین عالمی بود که در بحرین [[نماز جمعه]] را اقامه کرد. <ref> انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص۱۰۱</ref>
| [[سید حسین غریفی]]|||| کتاب وی با نام الغنیه فی مهمات الدین عن تقلید المجتهدین در نوع خود بی‌نظیر است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۷۲</ref>
|-
|-
| [[شیخ علی بحرانی]] || || وی شاگرد [[شیخ بهایی]] بوده است و پس از رسیدن به درجه اجتهاد به بحرین بازگشت و ریاست [[شیعیان]] بحرین بدو رسید. وی تألیفات بسیاری در ابواب مختلف فقهی دارد.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص۱۰۱</ref>
| [[ماجد بن هاشم‌ بن علی‌ حسینی|سید ماجد صادقی]]|| یازدهم|| وی پایه گذار تفکر اخباری گری در [[شیراز]] بود و بسیاری از [[اخباریان|عالمان اخباری]] شاگرد او بودند. [[ملا محسن فیض کاشانی]] نیز شاگرد وی بوده است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۷۵</ref>
|-
|-
| [[شیخ عبدالله بن نورالدین بحرانی]] || || وی مجموعه عظیمی را تدوین کرد که تعداد مجلدات آن بیش از [[بحارالانوار]] است<ref>. الذریعةإلی ‏تصانیف ‏الشیعة، ج‏۱۵، ص: ۳۵۶</ref>
| [[علی بن محمد بن عبدالله بحرینی]]|||| به دستور [[شاه سلیمان]] کتابی به نام منار السعادات فی اصول الاعتقادات نوشت که شاه دستور داد آن را به فارسی ترجمه کنند.<ref>طبقات قرن ۱۲، ص۵۰۵</ref>
|-
|-
| [[شیخ جعفر بحرانی]] || || وی استاد [[سید نعمت الله جزایری]] و سید علی صدر شارح [[صحیفه سجادیه]] است. وی پس از تحصیل علوم دینی در [[شیراز]] و برگزاری جلسات درس در آن شهر، به حیدرآباد هند سفر کرد و در آنجا سکونت گزید و [[مرجع]] [[شیعیان]] آن بلاد گردید.<ref> انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۱۰۸</ref>
| [[شیخ محمد بحرانی]]|||| در دوران [[صفویه]]، وی نخستین عالمی بود که در بحرین [[نماز جمعه]] را اقامه کرد.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۱</ref>
|-
|-
| [[شیخ محمد بن ماجد بحرانی]] || || وی شیخ الاسلام بحرین در اواخر دوره صفوی بوده است. <ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص۱۱۳</ref>
| [[شیخ علی بحرانی]]|||| وی شاگرد [[شیخ بهایی]] بوده است و پس از رسیدن به درجه اجتهاد به بحرین بازگشت و ریاست [[شیعیان]] بحرین بدو رسید. وی تألیفات بسیاری در ابواب مختلف فقهی دارد.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ، ص۱۰۱</ref>  
|-
|-
| [[سید هاشم بحرانی]] || یازدهم|| وی پس از شیخ محمد بن ماجد، شیخ الاسلام بحرین شد. مهم‌ترین تصنیف وی [[البرهان فی تفسیر القرآن]] است.<ref> انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۱۱۵</ref>
| [[شیخ عبدالله بن نورالدین بحرانی]]|||| وی مجموعه عظیمی را تدوین کرد که تعداد مجلدات آن بیش از [[بحارالانوار]] است.<refآقابزگ، الذریعة، ج۱۵، ص: ۳۵۶</ref>
|-
|-
| [[شیخ سلیمان ماحوزی]] || || وی در اواخر دوره صفوی می‌زیسته و کتب بسیاری را در علوم گوناگون اسلامی تألیف کرده است. وی کتاب الاربعین خود را به [[شاه سلطان حسین صفوی]] اهدا نمود.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۱۲۷ </ref>
| [[شیخ جعفر بحرانی]]|||| وی استاد [[سید نعمت الله جزایری]] و سید علی صدر شارح [[صحیفه سجادیه]] است. وی پس از تحصیل علوم دینی در [[شیراز]] و برگزاری جلسات درس در آن شهر، به حیدرآباد هند سفر کرد و در آنجا سکونت گزید و [[مرجع]] [[شیعیان]] آن بلاد گردید.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۸</ref>
|-
|-
| [[شیخ عبدالله سماهیجی]] || || از [[اخباریان|عالمان اخباری]] وی مدتی شیخ الاسلام [[اصفهان]] بود و در بهبهان سکونت گزید و درهمان جا درگذشت.<ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۱۴۳</ref>
| [[شیخ محمد بن ماجد بحرانی]]|||| وی شیخ الاسلام بحرین در اواخر دوره صفوی بوده است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۳</ref>
|-
|-
| [[شیخ یوسف بحرانی]] || دوازدهم|| وی تمایلات اخباری داشت و از وی تألیفاتی مانند الحدائق الناضره، الدرر النجفیه، لؤلؤۀ البحرین بر جای مانده است. <ref>انوار البدرین فی تراجم علماء القطیف و الاحساء و البحرین، ص ۱۵۸</ref>
| [[سید هاشم بحرانی]]|| یازدهم|| وی پس از شیخ محمد بن ماجد، شیخ الاسلام بحرین شد. مهم‌ترین تصنیف وی [[البرهان فی تفسیر القرآن]] است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۵</ref>
|-
| [[شیخ سلیمان ماحوزی]]|||| وی در اواخر دوره صفوی می‌زیسته و کتب بسیاری را در علوم گوناگون اسلامی تألیف کرده است. وی کتاب الاربعین خود را به [[شاه سلطان حسین صفوی]] اهدا نمود.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ، ص۱۲۷ </ref>
|-
| [[شیخ عبدالله سماهیجی]]|||| از [[اخباریان|عالمان اخباری]] وی مدتی شیخ الاسلام [[اصفهان]] بود و در بهبهان سکونت گزید و درهمان جا درگذشت.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۱۴۳</ref>
|-
| [[شیخ یوسف بحرانی]]|| دوازدهم|| وی تمایلات اخباری داشت و از وی تألیفاتی مانند الحدائق الناضره، الدرر النجفیه، لؤلؤۀ البحرین بر جای مانده است.<ref>بحرانی، انوار البدرین، ۱۴۰۷ق، ص۱۵۸</ref>


|}
|}
خط ۶۵: خط ۶۵:
==مهاجرت بحرانیان==
==مهاجرت بحرانیان==
[[پرونده:بحارنه در بندر لنگه.jpg|بندانگشتی|تصویر گروهی از علمای [[بحرین]] که به بندر لنگه در استان هرمزگان مهاجرت کرده بودند.]]
[[پرونده:بحارنه در بندر لنگه.jpg|بندانگشتی|تصویر گروهی از علمای [[بحرین]] که به بندر لنگه در استان هرمزگان مهاجرت کرده بودند.]]
در اواخر حکومت [[صفویان]] جمعی از بحارنه و از جمله علمای بحرین به [[ایران]] مهاجرت کردند. اصفهان و شیراز و شهرهای حاشیه خلیج فارس از شهرهایی بود که تعدادی از بحارنه در آنها ساکن شدند. عواملی را برای این مهاجرت برشمرده اند از جمله: ناامنی ناشی از حملات [[خوارج]] [[عمان]] و نیز بالا رفتن موقعیت علمی و حوزوی [[اصفهان]]. یکی از آثار مهم این مهاجرت، انتقال کتابهای شیعی موجود در بحرین به ایران بود. طلاب بحرینی در اصفهان رفته رفته موقعیت علمی بالایی پیدا کردند و در شیراز نیز حضور [[سید ماجد بن هاشم بحرانی]] ([[سال ۸۷۶ هجری قمری|۸۷۶]]-[[سال ۱۰۲۸ هجری قمری|۱۰۲۸]]ق) سبب انتقال مکتب حدیثی شیعه از نوع بحرینی آن به فارس گردید. بحرانیان حتی توانستند در این دو شهر صاحب منصب شوند. برای نمونه سید ماجد بن سید محمد بحرانی قاضی اصفهان و پسرش قاضی شیراز بود. محمد بن عبدالحسین حسینی بحرانی نیز پس از مهاجرت به اصفهان به منصب [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] گماشته شد.
در اواخر حکومت [[صفویان]] جمعی از بحارنه و از جمله علمای بحرین به [[ایران]] مهاجرت کردند. اصفهان و شیراز و شهرهای حاشیه خلیج فارس از شهرهایی بود که تعدادی از بحارنه در آنها ساکن شدند. عواملی را برای این مهاجرت برشمرده‌اند از جمله: ناامنی ناشی از حملات [[خوارج]] [[عمان]] و نیز بالا رفتن موقعیت علمی و حوزوی [[اصفهان]]. یکی از آثار مهم این مهاجرت، انتقال کتابهای شیعی موجود در بحرین به ایران بود. طلاب بحرینی در اصفهان رفته رفته موقعیت علمی بالایی پیدا کردند و در شیراز نیز حضور [[سید ماجد بن هاشم بحرانی]] ([[سال ۸۷۶ هجری قمری|۸۷۶]]-[[سال ۱۰۲۸ هجری قمری|۱۰۲۸]]ق) سبب انتقال مکتب حدیثی شیعه از نوع بحرینی آن به فارس گردید. بحرانیان حتی توانستند در این دو شهر صاحب منصب شوند. برای نمونه سید ماجد بن سید محمد بحرانی قاضی اصفهان و پسرش قاضی شیراز بود. محمد بن عبدالحسین حسینی بحرانی نیز پس از مهاجرت به اصفهان به منصب [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] گماشته شد.


علاوه بر [[ایران]]، شماری از بحرینیان به [[هند]] و بویژه حیدرآباد نیز رفت و آمد داشتند.<ref>اطلس شیعه، رسول جعفریان، ۴۴۳-۴۴۵</ref>
علاوه بر [[ایران]]، شماری از بحرینیان به [[هند]] و بویژه حیدرآباد نیز رفت و آمد داشتند.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ۴۴۳-۴۴۵</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش