confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۲۴
ویرایش
جز (←فردی گمنام: ویکیسازی) |
جز (←اسکندر مقدونی: ویکیسازی) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
گذشته از حدیثی نبوی<ref> عبداللّهبن جعفر حِمْیری، قرب الاسناد، ص ۳۲۲؛ طبری، ذیل کهف: ۸۳۸۵</ref>، به نظر میرسد که وهْببن مُنَبّه (متوفی ۱۱۰ و از جاعلان معروف حدیث) یکی از نخستین افرادی است که در منابع اسلامی قول به اسکندر بودن ذوالقرنین به او منسوب است<ref>ثعلبی، قصصالانبیاء، ص ۳۲۴؛ ابنجوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ذیل کهف: ۸۳</ref>. بسیاری از مفسران سرشناس اهلسنّت در سدههای متقدم و پس از آن، ظاهراً تردیدی در این تطبیق نداشتهاند و بحثی در این باره نکردهاند<ref>برای نمونه ← مقاتلبن سلیمان، تفسیر مقاتلبن سلیمان؛ زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث؛ عبداللّهبن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل کهف: ۸۳</ref>. بازتاب این تصور در دیگر گونههای منابع اسلامی نیز بهسادگی یافت میشود<ref>برای نمونه ← عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، ج ۷، ص ۲۴۵؛ محمدبن محمود شهرزوری، نزهةالارواح و روضةالافراح فی تاریخ الحکماء و الفلاسفة، ج ۱، ص ۲۵۰۳۰۰؛ ابنخلدون، ج :۱ مقدمه، ص ۱۰۰</ref>.بدین سبب، در شعر فارسی ذوالقرنین با نام اسکندر عجین شده است.<ref> سعدی، کلیات سعدی، چاپ بهاءالدین خرمشاهی، ص ۷۷۶</ref><ref> جلالالدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد الین نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، ج ۱، دفتر۲، بیت ۴۵۴۶؛ سعدی، کلیات سعدی، چاپ بهاءالدین خرمشاهی، ص ۸۳۸؛ حافظ، دیوان، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، ص ۳۹۰؛ نیز ← بدیعالزمان فروزانفر، مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، ص ۱۵۳۱۵۴</ref><ref> سعدی، کلیات سعدی، چاپ بهاءالدین خرمشاهی، ص ۱۸۳</ref> | گذشته از حدیثی نبوی<ref> عبداللّهبن جعفر حِمْیری، قرب الاسناد، ص ۳۲۲؛ طبری، ذیل کهف: ۸۳۸۵</ref>، به نظر میرسد که وهْببن مُنَبّه (متوفی ۱۱۰ و از جاعلان معروف حدیث) یکی از نخستین افرادی است که در منابع اسلامی قول به اسکندر بودن ذوالقرنین به او منسوب است<ref>ثعلبی، قصصالانبیاء، ص ۳۲۴؛ ابنجوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ذیل کهف: ۸۳</ref>. بسیاری از مفسران سرشناس اهلسنّت در سدههای متقدم و پس از آن، ظاهراً تردیدی در این تطبیق نداشتهاند و بحثی در این باره نکردهاند<ref>برای نمونه ← مقاتلبن سلیمان، تفسیر مقاتلبن سلیمان؛ زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث؛ عبداللّهبن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل کهف: ۸۳</ref>. بازتاب این تصور در دیگر گونههای منابع اسلامی نیز بهسادگی یافت میشود<ref>برای نمونه ← عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، ج ۷، ص ۲۴۵؛ محمدبن محمود شهرزوری، نزهةالارواح و روضةالافراح فی تاریخ الحکماء و الفلاسفة، ج ۱، ص ۲۵۰۳۰۰؛ ابنخلدون، ج :۱ مقدمه، ص ۱۰۰</ref>.بدین سبب، در شعر فارسی ذوالقرنین با نام اسکندر عجین شده است.<ref> سعدی، کلیات سعدی، چاپ بهاءالدین خرمشاهی، ص ۷۷۶</ref><ref> جلالالدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد الین نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، ج ۱، دفتر۲، بیت ۴۵۴۶؛ سعدی، کلیات سعدی، چاپ بهاءالدین خرمشاهی، ص ۸۳۸؛ حافظ، دیوان، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، ص ۳۹۰؛ نیز ← بدیعالزمان فروزانفر، مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، ص ۱۵۳۱۵۴</ref><ref> سعدی، کلیات سعدی، چاپ بهاءالدین خرمشاهی، ص ۱۸۳</ref> | ||
:::مهمترین دلیل این تطبیق شهرت فراوان اسکندر به پادشاهی جهانگیر در تاریخ بوده که فقط وصف کشورگشاییهای او با ذوالقرنین قرآن منطبق بوده است<ref> فخررازی، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۱۶۳</ref>. در مجموع، دلایلی همچون رواج متونی حاوی افسانهپردازی درباره اسکندر در اوایل دوره اسلامی و وجود برخی مشابهتها میان مندرجات این متون با داستان قرآن و نیز قداستیافتن اسکندر در اسکندریه عصر یونانیمآبی و در نخستین جوامع مسیحی، از اسباب رواج این تصور در میان مفسران و مورخان مسلمان شمرده شده است<ref> فتحاللّه مجتبایی، «ذوالقرنین: اسکندر یا کوروش ؟»، ص ۲۸۲۹</ref>. | :::مهمترین دلیل این تطبیق شهرت فراوان اسکندر به پادشاهی جهانگیر در تاریخ بوده که فقط وصف کشورگشاییهای او با ذوالقرنین قرآن منطبق بوده است<ref> فخررازی، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۱۶۳</ref>. در مجموع، دلایلی همچون رواج متونی حاوی افسانهپردازی درباره اسکندر در اوایل دوره اسلامی و وجود برخی مشابهتها میان مندرجات این متون با داستان قرآن و نیز قداستیافتن اسکندر در اسکندریه عصر یونانیمآبی و در نخستین جوامع مسیحی، از اسباب رواج این تصور در میان مفسران و مورخان مسلمان شمرده شده است<ref> فتحاللّه مجتبایی، «ذوالقرنین: اسکندر یا کوروش ؟»، ص ۲۸۲۹</ref>. | ||
:::در رد این دیدگاه، گفتهاند که ذوالقرنین قرآن فردی مؤمن به خدا و روز جزاست که با عدل و رفق رفتار میکردهاست، اما اسکندر فردی از صابئین معرفی شده است. افزونبراین، در هیچ یک از تواریخ به سدی ساخته اسکندر مقدونی، با مشخصاتی که قرآن ذکر کرده، اشارهای نشدهاست.<ref>طباطبائی، ج ۱۳، ص ۳۸۳۳۸۴؛ نیز ← فتحاللّه مجتبایی، «ذوالقرنین: اسکندر یا کوروش ؟»، ص ۲۹۳۰ </ref> | :::در رد این دیدگاه، گفتهاند که ذوالقرنین قرآن فردی مؤمن به خدا و روز جزاست که با عدل و رفق رفتار میکردهاست، اما اسکندر فردی از [[صابئین]] معرفی شده است. افزونبراین، در هیچ یک از تواریخ به سدی ساخته اسکندر مقدونی، با مشخصاتی که قرآن ذکر کرده، اشارهای نشدهاست.<ref>طباطبائی، ج ۱۳، ص ۳۸۳۳۸۴؛ نیز ← فتحاللّه مجتبایی، «ذوالقرنین: اسکندر یا کوروش ؟»، ص ۲۹۳۰ </ref> | ||
===کوروش هخامنشی=== | ===کوروش هخامنشی=== |