۱۷٬۲۲۳
ویرایش
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شِمر بن ذی الجَوْشَن'''، از تابعین و رؤسای [[قبیله هوازن|قبیلۀ هوازِن]]. او به سبب نقش در [[واقعه کربلا]]، از چهرههای منفور نزد [[شیعیان]] است. شمر در ابتدا از یاران [[امام علی]] (ع) بود ولی بعدها در زمرۀ دشمنان پرکینه امام و خاندانش درآمد. | {{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا | ||
|اطلاعات قاتل = شمر بن ذی الجوشن | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام کامل = شمر بن شُرَحبیل(ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن عمرو | |||
| کنیه = ابوسابغه | |||
| لقب = | |||
| زادروز/زادگاه = | |||
| محل زندگی = | |||
| نسب/قبیله = خاندان ضِباب بن کلاب / قبیله هَوازِن | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| تاریخ و مکان درگذشت= ۶۶ ق | |||
| نحوه درگذشت= به دست یاران [[مختار]] | |||
| مدفن = | |||
| اقدامات = پراکنده کردن مردم از اطراف [[مسلم بن عقیل]] • قطع کردن سخنان [[امام حسین(ع)]] در [[روز عاشورا]] • پرتاب تیر به سوی [[زهیر بن قین]] • شهادت [[نافع بن هلال]] • نقش داشتن در شهادت امام حسین(ع) • تصمیم به شهادت رساندن [[امام سجاد(ع)]] و آتش زدن خیمهها • دستور به شهادت رساندن همسر [[عبدالله بن عمیر کلبی]] | |||
| انگیزه = | |||
| نقشهای برجسته = فرماندهی جناح چپ سپاه لشکر عمر بن سعد • از حاملان سرهای شهدای کربلا نزد ابن زیاد و یزید | |||
| دیگر فعالیتها = از یاران حضرت علی در جنگ صفین • شهادت علیه حجر بن عدی | |||
}} | |||
'''شِمر بن ذی الجَوْشَن'''<small>(کشته شده در ۶۶ ق)</small>، از تابعین و رؤسای [[قبیله هوازن|قبیلۀ هوازِن]]. او به سبب نقش در [[واقعه کربلا]]، از چهرههای منفور نزد [[شیعیان]] است. شمر در ابتدا از یاران [[امام علی]] (ع) بود ولی بعدها در زمرۀ دشمنان پرکینه امام و خاندانش درآمد. | |||
او در [[واقعه کربلا]] نقش مهمی داشت: زمینه سازی [[شهادت]] [[مسلم بن عقیل]]، برافروختن آتش جنگ در [[روز عاشورا]]، فرماندهی جناح چپ [[لشکر عمر بن سعد]]، به شهادت رساندن [[امام حسین(ع)]]، حمله به خیمهها و تلاش برای شهید کردن [[امام سجاد(ع)]]، ... از اقدامات او در این واقعه بود. | او در [[واقعه کربلا]] نقش مهمی داشت: زمینه سازی [[شهادت]] [[مسلم بن عقیل]]، برافروختن آتش جنگ در [[روز عاشورا]]، فرماندهی جناح چپ [[لشکر عمر بن سعد]]، به شهادت رساندن [[امام حسین(ع)]]، حمله به خیمهها و تلاش برای شهید کردن [[امام سجاد(ع)]]، ... از اقدامات او در این واقعه بود. | ||
خط ۶: | خط ۲۵: | ||
==نسب شمر== | ==نسب شمر== | ||
شِمر بن ذی الجَوْشَن، کنیهاش | شِمر بن ذی الجَوْشَن، کنیهاش ابوسابغه، از [[تابعین]] و رؤسای قبیلۀ هَوازِن از تیرۀ بنی عامر بن صَعْصَعَه و از خاندان ضِباب بن کلاب بود<ref> العقد الفرید، ابن عبدربّه، ج۳، ص۳۱۸ـ۳۲۰.</ref> ازاین رو، از او با نسبهایی چون عامری، ضِبابی<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۲۳، ص۱۸۶.</ref> و کلابی<ref> انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۴۸۲.</ref> یاد کردهاند. در کتابهای لغت، نام او به صورت شَمِر آمده، اما در نزد عامه مردم به شِمْر معروف است. ظاهراً شمر واژهای عِبری و اصل آن شامِر به معنای سامِر (افسانه سرا، هم صحبت در شب نشینی) است.<ref> ابومخنف، ص۱۲۴؛ پانویس ۳.</ref> در مورد تاریخ ولادت شمر اطلاع درستی در دست نیست. | ||
پدر شمر (ذی الجوشن) شُرَحبیل بن اَعْوَر بن عمرو نام داشت. <ref> ابن سعد، ج۶، ص۴۶.</ref> دربارۀ سبب نام گذاری او به ذی الجوشن گفته شده است که وی نخستین مرد عرب بود که زره برتن کرد و این زره را پادشاه ایران به وی داده بود. برخی دیگر در این زمینه معتقدند به جهت برآمده بودن سینهاش به ذی الجوشن معروف شده است. <ref> فیروزآبادی، ذیل «جشن».</ref> به قولی نیز، نام او جَوشن بن ربیعه بود.<ref> طبقات ابن سعد، ج۶ ص۲۴.</ref> ذوالجوشن به خواستۀ پیامبر اکرم (ص) برای پذیرش اسلام اهمیتی نداد اما پس از [[فتح مکه]]، چون مسلمانان بر مشرکان پیروز شدند، [[اسلام]] آورد.<ref> طبقات ابن سعد، ج ۶، ص۴۷ـ۴۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۲۳، ص۱۸۷ـ۱۸۸.</ref> | پدر شمر (ذی الجوشن) شُرَحبیل بن اَعْوَر بن عمرو نام داشت.<ref> ابن سعد، ج۶، ص۴۶.</ref> دربارۀ سبب نام گذاری او به ذی الجوشن گفته شده است که وی نخستین مرد عرب بود که زره برتن کرد و این زره را پادشاه ایران به وی داده بود. برخی دیگر در این زمینه معتقدند به جهت برآمده بودن سینهاش به ذی الجوشن معروف شده است. <ref> فیروزآبادی، ذیل «جشن».</ref> به قولی نیز، نام او جَوشن بن ربیعه بود.<ref> طبقات ابن سعد، ج۶ ص۲۴.</ref> ذوالجوشن به خواستۀ پیامبر اکرم (ص) برای پذیرش اسلام اهمیتی نداد اما پس از [[فتح مکه]]، چون مسلمانان بر مشرکان پیروز شدند، [[اسلام]] آورد.<ref> طبقات ابن سعد، ج ۶، ص۴۷ـ۴۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۲۳، ص۱۸۷ـ۱۸۸.</ref> | ||
از مادر شمر به بدی یاد کردهاند، تا جایی که گفتهاند او هنگام جابه جایی گوسفندانش، به گناه آلوده شد و شمر از راه نامشروع به دنیا آمد. امام حسین (ع) نیز در واقعۀ کربلا، شمر را پسر زن بزچران خطاب کرده است.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶.</ref> | از مادر شمر به بدی یاد کردهاند، تا جایی که گفتهاند او هنگام جابه جایی گوسفندانش، به گناه آلوده شد و شمر از راه نامشروع به دنیا آمد. امام حسین (ع) نیز در واقعۀ کربلا، شمر را پسر زن بزچران خطاب کرده است.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۴۸: | ||
صبح [[روز عاشورا]]، شمر فرماندهی پهلوی چپ سپاه ابن سعد را برعهده گرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷.</ref> و هنگامی که با خندق و هیزم مشتعل در اطراف خیمههای امام علیهالسلام و یارانش روبه رو شد، با امام گستاخانه سخن گفت<ref> وقعة الطف، ابومخنف، ص۲۰۵؛ انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶.</ref> پس از آنکه امام علیهالسلام برای تذکر به سپاه کوفه خطبهای در سابقۀ درخشان خاندانش و بیاناتی از [[رسول اکرم]] (ص) در مورد دوستی [[اهل بیت]] آغاز نمود، شمر کلام امام را قطع کرد اما [[حبیب بن مظاهر]] به او پاسخ دندان شکنی داد.<ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۵.</ref> | صبح [[روز عاشورا]]، شمر فرماندهی پهلوی چپ سپاه ابن سعد را برعهده گرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷.</ref> و هنگامی که با خندق و هیزم مشتعل در اطراف خیمههای امام علیهالسلام و یارانش روبه رو شد، با امام گستاخانه سخن گفت<ref> وقعة الطف، ابومخنف، ص۲۰۵؛ انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶.</ref> پس از آنکه امام علیهالسلام برای تذکر به سپاه کوفه خطبهای در سابقۀ درخشان خاندانش و بیاناتی از [[رسول اکرم]] (ص) در مورد دوستی [[اهل بیت]] آغاز نمود، شمر کلام امام را قطع کرد اما [[حبیب بن مظاهر]] به او پاسخ دندان شکنی داد.<ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۵.</ref> | ||
یک بار دیگر زمانی که [[زهیر بن قین|زُهَیر بن قَین]]، از یاران امام، به پند و اندرز کوفیان پرداخت و آنان را به یاری امام حسین دعوت کرد، شمر به سوی او تیری پرتاب نمود و به او اهانت کرد.<ref> | یک بار دیگر زمانی که [[زهیر بن قین|زُهَیر بن قَین]]، از یاران امام، به پند و اندرز کوفیان پرداخت و آنان را به یاری امام حسین دعوت کرد، شمر به سوی او تیری پرتاب نمود و به او اهانت کرد.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۸ـ۴۸۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۶.</ref> | ||
وقتی [[عبدالله بن عمیر کلبی|عبداللّه بن عُمَیر کلبی]] به شهادت رسید، شمر به غلام خود (رستم) دستور داد تا با نیزهای همسر عبداللّه را که بر بالینش نشسته بود نیز به شهادت رساند.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> شمر، [[نافع بن هلال|نافع بن هِلال جَمَلی]]، یار دلاور امام حسین، را پس از جنگی سخت، در حالی که دو بازوی نافع شکسته بود، اسیر کرد و به شهادت رساند. <ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۴۱ـ۴۴۲.</ref> | وقتی [[عبدالله بن عمیر کلبی|عبداللّه بن عُمَیر کلبی]] به شهادت رسید، شمر به غلام خود (رستم) دستور داد تا با نیزهای همسر عبداللّه را که بر بالینش نشسته بود نیز به شهادت رساند.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳.</ref> شمر، [[نافع بن هلال|نافع بن هِلال جَمَلی]]، یار دلاور امام حسین، را پس از جنگی سخت، در حالی که دو بازوی نافع شکسته بود، اسیر کرد و به شهادت رساند.<ref> تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۴۱ـ۴۴۲.</ref> | ||
پس از شهادت بسیاری از اصحاب امام حسین، دشمنان به سوی خیمهها حمله بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام حسین فروبرد و فریاد زد که آتش بیاورید تا این خیمه را با اهلش بسوزانم. امام او را نفرین کرد و حتی دوستش، [[شبث بن ربعی|شَبَث بن رِبعی]]، نیز او را سرزنش نمود.<ref> | پس از شهادت بسیاری از اصحاب امام حسین، دشمنان به سوی خیمهها حمله بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام حسین فروبرد و فریاد زد که آتش بیاورید تا این خیمه را با اهلش بسوزانم. امام او را نفرین کرد و حتی دوستش، [[شبث بن ربعی|شَبَث بن رِبعی]]، نیز او را سرزنش نمود.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۳۸.</ref> یک بار دیگر در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین، شمر قصد داشت به خیمه و خرگاه امام، که باروبنه و خاندانش در آن بود، حمله کند و آن را به تاراج برد اما امام او را از این کار برحذر داشت و شمر بازگشت.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۱۱۸.</ref> | ||
===به شهادت رساندن امام حسین=== | ===به شهادت رساندن امام حسین=== | ||
شمر به تیراندازان دستور داد تا بدن امام را هدف | شمر به تیراندازان دستور داد تا بدن امام را هدف قرار دهند<ref> الارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص۱۱۱ـ۱۱۲.</ref> سپس با فرمان او، همه به سوی امام حمله بردند و کسانی از جمله [[سنان بن انس|سِنان بن اَنَس]] و [[زرعة بن شریک|زُرْعَة بن شریک]] ضربههای نهایی را بر امام وارد کردند.<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۵۰۰؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۳؛ مفید، ج ۲، ص۱۱۲.</ref> | ||
دربارۀ کسی که امام حسین را به قتل رساند و سر | دربارۀ کسی که امام حسین را به قتل رساند و سر آن حضرت را از تن جدا کرد، روایات گوناگونی وجود دارد که برخی دربارۀ شمر است. به گفتۀ واقدی، شمر امام حسین را کشت و با اسب خود بدن آن حضرت را لگدکوب کرد<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج ۲، ص۵۱۲؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۹.</ref>در برخی روایات گفته شده است که وی بر سینۀ امام نشست و سر او را از قفا جدا کرد.<ref> خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۲، ص۴۱ـ۴۲؛ مفید، الارشاد، ج۲ ص۱۱۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۲، ص۵۰۰ـ۵۰۱؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۳.</ref> | ||
پس از شهادت امام حسین علیهالسلام و غارت و آتش زدن خیمه ها، شمر قصد داشت [[امام سجاد(ع)]] را که در بستر بیماری بود به قتل رساند، اما مانع او شدند.<ref> طبقات ابن سعد، ج ۵، ص۲۱۲؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۴؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۱۱۲ـ۱۱۳.</ref> | پس از شهادت امام حسین علیهالسلام و غارت و آتش زدن خیمه ها، شمر قصد داشت [[امام سجاد(ع)]] را که در بستر بیماری بود به قتل رساند، اما مانع او شدند.<ref> طبقات ابن سعد، ج ۵، ص۲۱۲؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۵۴؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۱۱۲ـ۱۱۳.</ref> | ||
شمر از جمله | شمر از جمله انسانهای ماجراجویی بود که در حوادث سود شخصی خود را دنبال میکرد و برای نیل به آن از هیچ عملی روگردان نبود. وی مردی ابرص و زشت روی بود.<ref> تاریخ طبری، ج ۶، ص۵۳؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج ۲۳، ص۱۹۰.</ref> امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا به شمر گفت: «رسول خدا راست گفت که گویا سگ سیاه و سفیدی را میبینم که خون اهل بیتم را میآشامد». در زیارت عاشورا از شمر با لعن و نفرین یاد شده است.<ref> کامل الزیارات، ابن قولویه، ص۳۲۹.</ref> | ||
===حوادث پس از عاشورا=== | ===حوادث پس از عاشورا=== |
ویرایش