پرش به محتوا

آیه سأل سائل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۱۴: خط ۱۴:
}}
}}
'''آیه عذاب'''، [[آیه|آیات]] اول [[سوره معارج]] که در مورد [[عذاب]] [[کافر|کافران]] است. برخی این سوره را [[سوره‌های مکی|مکی]] دانسته‌اند؛ اما برخی از [[مفسران]] [[شیعه]] به‌دلیل [[شأن نزول]] آیات اولیه این سوره، آن را نپذیرفته‌اند. بر اساس [[روایات]]، شأن نزول این آیه در مورد عذاب یکی از منکران ولایت و جانشینی [[امام علی(ع)]] است.  
'''آیه عذاب'''، [[آیه|آیات]] اول [[سوره معارج]] که در مورد [[عذاب]] [[کافر|کافران]] است. برخی این سوره را [[سوره‌های مکی|مکی]] دانسته‌اند؛ اما برخی از [[مفسران]] [[شیعه]] به‌دلیل [[شأن نزول]] آیات اولیه این سوره، آن را نپذیرفته‌اند. بر اساس [[روایات]]، شأن نزول این آیه در مورد عذاب یکی از منکران ولایت و جانشینی [[امام علی(ع)]] است.  
==متن و ترجمه آیه==
==متن و ترجمه آیه==
{{گفت و گو
{{گفت و گو
خط ۲۴: خط ۲۳:
|تراز=وسط
|تراز=وسط
|عنوان={{عربی|اندازه=100%|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ}}|پرسنده‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسید كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‌‏اى نيست.}}
|عنوان={{عربی|اندازه=100%|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ}}|پرسنده‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسید كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‌‏اى نيست.}}
==محتوای آیه==
==محتوای آیه==
به گزارش برخی از [[مفسران]] کلمه سؤال در این آیه به دو معنای طلب و دعا یا اهتمام و اعتنا تفسیر شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> به نظر برخی این آیه از درخواست عذاب توسط بعضی از [[کفار]] حکایت می‌کند. درخواستی که با نوعی تحکم و تحقیر برای اجابت همراه است. بر این اساس، معنای آیه این‌گونه می‌شود که سائلی از کفار عذابی که مخصوص کافران بودن را از خداوند درخواست کرد که آن عذاب به او رسید. عذابی که مخصوص کافران است و آن‌ها هیچ دفع‌کننده‌ای برای آن ندارند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref>
به گزارش برخی از [[مفسران]] کلمه سؤال در این آیه به دو معنای طلب و دعا یا اهتمام و اعتنا تفسیر شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> به نظر برخی این آیه از درخواست عذاب توسط بعضی از [[کفار]] حکایت می‌کند. درخواستی که با نوعی تحکم و تحقیر برای اجابت همراه است. بر این اساس، معنای آیه این‌گونه می‌شود که سائلی از کفار عذابی که مخصوص کافران بودن را از خداوند درخواست کرد که آن عذاب به او رسید. عذابی که مخصوص کافران است و آن‌ها هیچ دفع‌کننده‌ای برای آن ندارند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref>
خط ۳۵: خط ۳۳:
او از پیامبر(ص) پرسید که این تصمیم خودت است یا [[خداوند]]؟ پیامبر(ص) فرمود «قسم به خدایى که معبودى جز او نیست این از طرف خدا است». نعمان زمانی که این سخن را شنید از حضرت روی برگرداند، در حالی که می‌گفت‌ «خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>» در [[روایات]] آمده است که چیزی نگذشت که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت و  این آیه نازل شد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref>
او از پیامبر(ص) پرسید که این تصمیم خودت است یا [[خداوند]]؟ پیامبر(ص) فرمود «قسم به خدایى که معبودى جز او نیست این از طرف خدا است». نعمان زمانی که این سخن را شنید از حضرت روی برگرداند، در حالی که می‌گفت‌ «خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>» در [[روایات]] آمده است که چیزی نگذشت که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت و  این آیه نازل شد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref>


به گزارش [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] مرحوم [[علامه امینی]] در [[کتاب الغدیر]] این روایت تاریخی را از سی نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل‌ کرده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref> [[مکارم شیرازی]] همچنین عنوان کرده است؛ در مورد اینکه این شخص دقیقا چه شخصی بوده اختلاف است. <ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> [[علامه طباطبایی]] نیز نقل این روایت از علمای [[اهل سنت]] را تأیید کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref>
به گزارش [[تفسیر نمونه]] مرحوم [[علامه امینی]] در [[کتاب الغدیر]] این روایت تاریخی را از سی نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل‌ کرده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref> [[مکارم شیرازی]] همچنین عنوان کرده است؛ در مورد اینکه این شخص دقیقا چه شخصی بوده اختلاف است. <ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> [[علامه طباطبایی]] نیز نقل این روایت از علمای [[اهل سنت]] را تأیید کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref>


برخی از [[مفسران]] [[شأن نزول]] دیگری را نیز برای این آیه گزارش کرده‌اند، بر اساس این گزارش، نضر بن حارث بن کلده که از جمله مکذبان [[قرآن]] و معاندان [[پیامبر(ص)]] بود در [[مسجد الحرام]] با حالتی تمسخرآمیز و استهزاء خطاب به پیامبر(ص) گفت: « خدایا اگر محمّد بر حق است و آنچه می‌گوید از نزد توست، پس تو سنگى بر ما ببار یا ما را به عذاب الیم گرفتار کن.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref> این آیه بعد از این سخن حارث بر پیامبر(ص) نازل شد.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۳۵؛ قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۳.</ref> برخی عنوان کرده‌اند که او بعد از [[جنگ بدر]] اسیر و سپس کشته شد.<ref>ماتریدی، تأویلات اهل السنه، ۱۴۲۶ق، ج۱۰، ص۱۹۴.</ref>
برخی از [[مفسران]] [[شأن نزول]] دیگری را نیز برای این آیه گزارش کرده‌اند، بر اساس این گزارش، نضر بن حارث بن کلده که از جمله مکذبان [[قرآن]] و معاندان [[پیامبر(ص)]] بود در [[مسجد الحرام]] با حالتی تمسخرآمیز و استهزاء خطاب به پیامبر(ص) گفت: « خدایا اگر محمّد بر حق است و آنچه می‌گوید از نزد توست، پس تو سنگى بر ما ببار یا ما را به عذاب الیم گرفتار کن.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref> این آیه بعد از این سخن حارث بر پیامبر(ص) نازل شد.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۳۵؛ قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۳.</ref> برخی عنوان کرده‌اند که او بعد از [[جنگ بدر]] اسیر و سپس کشته شد.<ref>ماتریدی، تأویلات اهل السنه، ۱۴۲۶ق، ج۱۰، ص۱۹۴.</ref>
خط ۵۳: خط ۵۱:
'''پاسخ:''' آیه مذکور در خصوص عذاب عمومی و فراگیر است است، بر این اساس، این آیه شامل عذاب‌هاى  شخصى نمی‌شود. علاوه بر این، در تاریخ اسلام نام افرادی همچون «ابو زمعه» و «مالک بن طلاله» و «حکم بن ابى العاص» به‌عنوان کسانی که دچار عذاب الهی شده‌اند، ثبت شده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲-۱۳.</ref>
'''پاسخ:''' آیه مذکور در خصوص عذاب عمومی و فراگیر است است، بر این اساس، این آیه شامل عذاب‌هاى  شخصى نمی‌شود. علاوه بر این، در تاریخ اسلام نام افرادی همچون «ابو زمعه» و «مالک بن طلاله» و «حکم بن ابى العاص» به‌عنوان کسانی که دچار عذاب الهی شده‌اند، ثبت شده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲-۱۳.</ref>


* اگر چنین شان نزولى صحیح بود باید مانند داستان «[[اصحاب فیل|اصحاب الفیل]]» معروف می‌شد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>  
* اگر چنین شان نزولى صحیح بود باید مانند داستان «[[اصحاب فیل]]» معروف می‌شد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>  
'''پاسخ:''' این شان نزول به قدر کافى مشهور و معروف است؛ چراکه در سى کتاب، از کتاب‌های تفسیر و حدیث اهل سنت مطرح شده است. علاوه بر این، تفاوت زیادی میان داستان اصحاب فیل و نعمان وجود دارد و آن تفاوت این است که داستان اصحاب فیل یک حادثه عمومی بوده، در حالی که داستان نعمان یک حادثه شخصی است. لذا عجیب نیست که مانند داستان اصحاب فیل معروف نشده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>
'''پاسخ:''' این شان نزول به قدر کافى مشهور و معروف است؛ چراکه در سى کتاب، از کتاب‌های تفسیر و حدیث اهل سنت مطرح شده است. علاوه بر این، تفاوت زیادی میان داستان اصحاب فیل و نعمان وجود دارد و آن تفاوت این است که داستان اصحاب فیل یک حادثه عمومی بوده، در حالی که داستان نعمان یک حادثه شخصی است. لذا عجیب نیست که مانند داستان اصحاب فیل معروف نشده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>


* از محتوای [[روایات]] به دست می‌آید که «حارث بن نعمان» مبانى [[اسلام]] را قبول داشته است. بر این اساس، چگونه ممکن است یک [[مسلمان]] در عصر پیامبر(ص) به چنین عذابى گرفتار شود؟<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>  
* از محتوای [[روایات]] به دست می‌آید که «حارث بن نعمان» مبانى [[اسلام]] را قبول داشته است. بر این اساس، چگونه ممکن است یک [[مسلمان]] در عصر [[پیامبر(ص)]] به چنین عذابى گرفتار شود؟<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>  
'''پاسخ:''' محتوای روایت، اعتراض نعمان به امر [[خداوند]] را نشان می‌دهد که شدیدترین مرتبه [[کفر]] است و به نوعی [[ارتداد]] به حساب می‌آید.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>
'''پاسخ:''' محتوای روایت، اعتراض نعمان به امر [[خداوند]] را نشان می‌دهد که شدیدترین مرتبه [[کفر]] است و به نوعی [[ارتداد]] به حساب می‌آید.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>


خط ۷۱: خط ۶۹:
* [[آیه تبلیغ]]
* [[آیه تبلیغ]]
* [[آیه اکمال]]
* [[آیه اکمال]]
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس ۲}}
{{پانویس ۲}}
confirmed، templateeditor
۱۱٬۷۸۷

ویرایش