پرش به محتوا

سوگند: تفاوت میان نسخه‌ها

۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ آوریل ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سُوْگَنْد''' یا '''قَسَم''' اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود می‌کند و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد می‌گیرد؛ تا به مخاطب بفهماند، انجام آن کار یا تعهدش، به اندازه چیزی که به آن قسم خورده، برایش ارزش دارد. به عقیده برخی قسم خوردن اگر برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس اشکالی ندارد؛ ولی برای امور شخصی، [[مکروه|کراهت شدید]] داشته و اگر [[قسم دروغ]] باشد، از [[گناهان کبیره]] است.
'''سُوْگَنْد''' یا '''قَسَم'''، اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود می‌کند و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد می‌گیرد؛ تا به مخاطب بفهماند، انجام آن کار یا تعهدش، به‌ اندازه چیزی که به آن قسم خورده، برایش ارزش دارد. به عقیده برخی، قسم خوردن اگر برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس اشکالی ندارد؛ ولی برای امور شخصی، [[مکروه|کراهت شدید]] داشته و اگر [[قسم دروغ]] باشد، از [[گناهان کبیره]] است.


برخی برای سوگند شرایطی مانند مخالفت نداشتن با شرع، قدرت توانایی بر انجام قسم، جاری شده بر زبان و .. بیان کرده‌اند. سوگند بیهوده، سوگند درخواست، سوگند تایید و سوگند تعهد جزو اقسام سوگند شمرده شده است. به عقیده [[مجتهد|فقهای شیعه]] کسی که سوگند «تعهد» یاد کند در صورت تخلف، باید [[کفاره]] بپردازد. کفاره شکستن قسم، سیر کردن یا پوشاندن ۱۰ فقیر و یا سه روز، [[روزه]] گرفتن است.
برخی برای سوگند شرایطی مانند مخالفت نداشتن با شرع، قدرت توانایی بر انجام قسم، جاری شده بر زبان و.. بیان کرده‌اند. سوگند بیهوده، سوگند درخواست، سوگند تایید و سوگند تعهد جزو اقسام سوگند شمرده شده است. به عقیده [[مجتهد|فقهای شیعه]] کسی که سوگند «تعهد» یاد کند در صورت تخلف، باید [[کفاره]] بپردازد. کفاره شکستن قسم، سیر کردن یا پوشاندن ۱۰ فقیر و یا سه روز، [[روزه]] گرفتن است.


سوگند خوردن، در فرهنگ‌‌ها، ادیان گذشته همچنین در جوامع غربی و ایران باستان نیز مرسوم بوده است. قسم در امور حقوقی از جمله اثبات ادعا و اثبات بی گناهی مورد استفاده قرار گرفته می‌گیرد.
سوگند خوردن، در فرهنگ‌ها، ادیان گذشته همچنین در جوامع غربی و ایران باستان نیز مرسوم بوده است. قسم در امور حقوقی از جمله اثبات ادعا و اثبات بی‌گناهی مورد استفاده قرار گرفته می‌گیرد.


== مفهوم شناسی ==  
== مفهوم‌شناسی ==  
سوگند یا قَسم خوردن اقرار و اعترافی است که شخص از روی شرف و ناموس خود می‌کند و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد می‌گیرد و با آن سخن خود را تاکید یا مورد تعهد قرار می‌دهد.<ref>سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۸.</ref> از سوگند به تعهد و پیمان نیز تعبیر می‌شود.<ref>محمد حسن سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۹.</ref> به عقیده [[سید محمدحسین طباطبائی|محمد حسین طباطبایی]] سوگند خوردن به هرچیزی، نوعی تعظیم مورد سوگند است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج ۱۹، ص۴۰۳.</ref> شخصی که قسم یاد می‌کند؛ می‌خواهد به مخاطب بفهماند که انجام آن کار یا عملِ به تعهد، برایش به اندازه نام [[خداوند]] مهم است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۵۰.</ref> قسم یا با الفاظ عربی مانند «تالله، بالله،والله» و یا فارسی، مانند «به خدا سوگند» و یا دیگر الفاظ جاری می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰.</ref>
سوگند یا قَسم خوردن اقرار و اعترافی است که شخص از روی شرف و ناموس خود می‌کند و [[خدا]] یا بزرگی را شاهد می‌گیرد و با آن سخن خود را تأکید یا مورد تعهد قرار می‌دهد.<ref>سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۸.</ref> از سوگند به تعهد و پیمان نیز تعبیر می‌شود.<ref>محمد حسن سعیدی، «واژه قسم»، ج۱۳، ص۱۶۹.</ref> به عقیده [[سید محمدحسین طباطبائی|محمد حسین طباطبایی]] سوگند خوردن به هرچیزی، نوعی تعظیم مورد سوگند است.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج ۱۹، ص۴۰۳.</ref> شخصی که قسم یاد می‌کند؛ می‌خواهد به مخاطب بفهماند که انجام آن کار یا عملِ به تعهد، برایش به‌اندازه نام [[خداوند]] مهم است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۵۰.</ref> قسم یا با الفاظ عربی مانند «تالله، بالله، والله» و یا فارسی، مانند «به خدا سوگند» و یا دیگر الفاظ جاری می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰.</ref>
 
قسم خوردن در کار‌های شخصی چنانچه [[دروغ]] باشد [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است و اگر سوگند راست باشد، [[مکروه|کراهت شدید]] دارد.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۵.</ref> از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است: «به خدا قسم نخورید، چه راست چه دروغ؛ زیرا خداوند فرموده خدا را در معرض سوگندهایتان قرار مدهید.»<ref>شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۳، ص۱۹۸.</ref> هدف از قسم خوردن انسان‌ها به امور مقدس، اشاره به قداست آن‌ها، ترغیب و تشویق، ترساندن و یا جلب اعتماد طرف مقابل دانسته شده است.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۵.</ref>


قسم خوردن در کار‌های شخصی چنانچه [[دروغ]] باشد [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است و اگر سوگند راست باشد، [[مکروه|کراهت شدید]] دارد.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۵.</ref> از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است: «به خدا قسم نخورید، چه راست چه دروغ؛ زیرا خداوند فرموده خدا را در معرض سوگندهایتان قرار مدهید.» <ref>شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۳، ص۱۹۸.</ref> هدف از قسم خوردن انسان‌‌ها به امور مقدس، اشاره به قداست آنها، ترغیب و تشویق، ترساندن و یا جلب اعتماد طرف مقابل دانسته شده است.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۵.</ref>
==جایگاه و پیشینه ==
==جایگاه و پیشینه ==
علمای شیعه معتقدند در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]]، قسم خوردن در امور شخصی به خداوند و به غیر خداوند مانند قسم به قرآن، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]]، نهی شده است؛ اما اگر جنبه [[شرک]] نداشته و یا برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس باشد، مشکلی ندارد.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> چنان‌چه نمونه‌های گوناگونی از سوگند در قرآن و کلام معصومین(ع) دیده می‌شود.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> خداوند در قرآن به جان شخص پیامبر، [[قیامت|روز قیامت]]، جان و روح انسان، [[فرشته|فرشتگان]] و همچنین موجودات با عظمتی مانند خورشید، ماه، شب و روز، شفق، صبحگاهان، [[مکه]]، [[انجیل]]، زیتون و مانند آن سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۸.</ref> به گزارش برخی قسم در قرآن ۹۳ بار ذکر شده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۷.</ref>
علمای شیعه معتقدند در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]]، قسم خوردن در امور شخصی به خداوند و به غیر خداوند مانند قسم به قرآن، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، و [[امامان شیعه|ائمه(ع)]]، نهی شده است؛ اما اگر جنبه [[شرک]] نداشته و یا برای امور تربیتی، هدایت، دفع ظلم و تعظیم امور مقدس باشد، مشکلی ندارد.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> چنان‌چه نمونه‌های گوناگونی از سوگند در قرآن و کلام معصومین(ع) دیده می‌شود.<ref>سبحانی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱۷؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۳.</ref> خداوند در قرآن به جان شخص پیامبر، [[قیامت|روز قیامت]]، جان و روح انسان، [[فرشته|فرشتگان]] و همچنین موجودات با عظمتی مانند خورشید، ماه، شب و روز، شفق، صبحگاهان، [[مکه]]، [[انجیل]]، زیتون و مانند آن سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۸.</ref> به گزارش برخی قسم در قرآن ۹۳ بار ذکر شده است.<ref>مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۷.</ref>


[[ابلیس|شیطان]] جزو نخستین کسانی بود که سوگند به فریفتن انسان خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref> همچنین طبق [[آیه]]۲۱ [[سوره اعراف]]، شیطان برای اثبات خیرخواهی خود برای [[حضرت آدم علیه‌السلام|حضرت آدم]] و [[حوا]] قسم دروغ خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref>
[[ابلیس|شیطان]] جزو نخستین کسانی بود که سوگند به فریفتن انسان خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref> همچنین طبق [[آیه]]۲۱ [[سوره اعراف]]، شیطان برای اثبات خیرخواهی خود برای [[حضرت آدم علیه‌السلام|حضرت آدم]] و [[حوا]] قسم دروغ خورد.<ref>خرقانی، «در آمدی بر سوگند‌های قرآنی»، ص۴۰.</ref>
[[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] نیز در خطاب به بت‌پرستان برای شکستن بت‌‌ها بدست خود، سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص ۴۳۱.</ref> قسم خوردن در فرهنگ‌ها، ادیان، جوامع غربی و ایران باستان نیز رایج بوده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۰۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۳؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۱؛ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۴ش، ص۵۰.</ref>
[[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] نیز در خطاب به بت‌پرستان برای شکستن بت‌ها بدست خود، سوگند یاد کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۱.</ref> قسم خوردن در فرهنگ‌ها، ادیان، جوامع غربی و ایران باستان نیز رایج بوده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۰۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۳؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۱؛ دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۴ش، ص۵۰.</ref>
 
== احکام و کاربردها ==
== احکام و کاربردها ==
به عقیده فقها اگر شخصی برای انجام یا ترک کاری سوگند یاد کند، به این نوع سوگند، «سوگند تعهد» می‌گویند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> سوگند تعهد ضمان آور است و اگر کسی به سوگندی که خورده است عمل نکند، قسم خود را شکسته است.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۶۱؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۶؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹.</ref> در [[اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]] به این عمل «حِنث قسم» می‌گویند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۷۹. </ref> کسی که «عمدا» با قسم خود مخالفت کند، گناه کرده و باید کفاره بپردازد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref> کفاره شکستن قسم، سیر کردن ۱۰ فقیر یا پوشاندن آنها، یا آزاد کردن یک بنده و اگر قادر به انجام این کار‌ها نبود، سه روز، [[روزه]] است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref> همچنین فقها برای سوگند انواع دیگری نیز شمرده‌اند؛
به عقیده فقها اگر شخصی برای انجام یا ترک کاری سوگند یاد کند، به این نوع سوگند، «سوگند تعهد» می‌گویند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> سوگند تعهد ضمان آور است و اگر کسی به سوگندی که خورده است عمل نکند، قسم خود را شکسته است.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۶۱؛ مکارم شیرازی، سوگندهای پربار قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۶؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹.</ref> در [[اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]] به این عمل «حِنث قسم» می‌گویند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۳۷۹. </ref> کسی که «عمدا» با قسم خود مخالفت کند، گناه کرده و باید کفاره بپردازد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref> کفاره شکستن قسم، سیر کردن ۱۰ فقیر یا پوشاندن آنها، یا آزاد کردن یک بنده و اگر قادر به انجام این کار‌ها نبود، سه روز، [[روزه]] است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۸.</ref> همچنین فقها برای سوگند انواع دیگری نیز شمرده‌اند؛


# '''سوگند بیهوده:''' سوگندی که بدون قصد، اراده و تعهد و از سر عادت بر زبان جاری شود. طبق [[آیه]]: «لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِى أَيْمَانِكُمْ‌»<ref>سوره مائده، آیه۸۹.</ref> این گونه قسم‌‌‌ها [[کفاره]] و [[گناه|گناهی]] ندارد و خداوند مردم را بخاطر آن مواخده نمی‌کند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
# '''سوگند بیهوده:''' سوگندی که بدون قصد، اراده و تعهد و از سر عادت بر زبان جاری شود. طبق [[آیه]]: «لَا یؤَاخِذُکمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیمَانِکمْ»<ref>سوره مائده، آیه۸۹.</ref> این‌گونه قسم‌ها [[کفاره]] و [[گناه|گناهی]] ندارد و خداوند مردم را بخاطر آن مواخده نمی‌کند.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
# '''سوگند تایید:''' به معنای تایید کردن خبری که در گذشته یا حال اتفاق افتاده است. که در صورت [[دروغ]] بودنِ قسم، شخص مرتکب گناه شده است. به این نوع قسم در روایات «یَمین الغَموس» نیز گفته می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> به عقیده [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] قسم دروغ برای نجات [[اسلام|مسلمان]] اشکالی ندارد.<ref>خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref>
# '''سوگند تأیید:''' به معنای تایید کردن خبری که در گذشته یا حال اتفاق افتاده است. که در صورت [[دروغ]] بودنِ قسم، شخص مرتکب گناه شده است. به این نوع قسم در روایات «یمین الغَموس» نیز گفته می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref> به عقیده [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] قسم دروغ برای نجات [[اسلام|مسلمان]] اشکالی ندارد.<ref>خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۶.</ref>
# '''سوگند درخواست:''' قسمی که شخص آن را به هنگام درخواست چیزی استفاده می‌کند، تا طرف مقابل را برای انجام خواسته‌اش تحریک کند. مانند: تو را به خدا کتاب را به من بده. به عقیده برخی این قسم نه برای قسم خورنده و نه برای طرف مقابل، الزام آور نیست و انجام ندادن آن باعث گناه یا کفاره نمی‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
# '''سوگند درخواست:''' قسمی که شخص آن را به هنگام درخواست چیزی استفاده می‌کند، تا طرف مقابل را برای انجام خواسته‌اش تحریک کند. مانند: تو را به خدا کتاب را به من بده. به عقیده برخی این قسم نه برای قسم خورنده و نه برای طرف مقابل، الزام‌آور نیست و انجام ندادن آن باعث گناه یا کفاره نمی‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۵ و ۴۵۶.</ref>
 
در فقه و حقوق اسلامی قاعده کلی به عنوان: «البینة علی المدعی و یمین علی المنکر یعنی آوردن دلیل برای [[مدعی]] و قسم خوردن بر عهده [[منکر]]»، است.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعة، ج۶، ص۷۴؛ امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳.</ref> برخی از کاربردهای قسم در مسائل حقوقی، اثبات بی‌گناهی، اثبات ادعا، اثبات حق نداشتن بر میت و همچنین به عنوان تمام‌کننده دعوا بیان شده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref>


در فقه و حقوق اسلامی قاعده کلی به عنوان: «البینة علی المدعی و یمین علی المنکر یعنی آوردن دلیل برای [[مدعی]] و قسم خوردن بر عهده [[منکر]]»، است.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعة، ج۶، ص۷۴؛ امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳.</ref> برخی از کاربردهای قسم در مسائل حقوقی، اثبات بی گناهی، اثبات ادعا، اثبات حق نداشتن بر میت و همچنین به عنوان تمام کننده دعوا بیان شده است.<ref>امین، «سوگند در اسلام و ایران»، ص۱۱۳-۱۱۷.</ref>
== شرایط ==
== شرایط ==
فقها برای سوگند شرایطی بیان کرده‌اند که به برخی از آن بدین شرح است:
فقها برای سوگند شرایطی بیان کرده‌اند که به برخی از آن بدین شرح است:


'''اهلیت سوگند خوردنده:''' از شرایط سوگند این است که شخصی که قسم میخورد، [[بلوغ|بالغ]]، عاقل، داری اختیار و اراده باشد. قسم شخصی که دیوانه، نابالغ، عصبانی و مست هست، مورد قبول نیست.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۷.</ref>
*'''اهلیت سوگند خوردنده:''' از شرایط سوگند این است که شخصی که قسم می‌خورد، [[بلوغ|بالغ]]، عاقل، داری اختیار و اراده باشد. قسم شخصی که دیوانه، نابالغ، عصبانی و مست هست، مورد قبول نیست.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۷.</ref>


'''سوگند به نام خدا:''' قسم به خداوند باید به نام «الله» یا یکی از نام‌‌ها، [[اسما و صفات|اوصاف]] و افعال مختص به او باشد. مانند خدا، خالق، رازق. به عقیده برخی سوگند به غیر نام خداوند از جمله [[قرآن]]، ائمه معصومین و [[کعبه]]، شامل [[احکام شرعی|احکام فقهی]] قسم مانند کفاره و روزه نمی‌شود.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۸.</ref>
*'''سوگند به نام خدا:''' قسم به خداوند باید به نام «الله» یا یکی از نام‌ها، [[اسما و صفات|اوصاف]] و افعال مختص به او باشد. مانند خدا، خالق، رازق. به عقیده برخی سوگند به غیر نام خداوند از جمله [[قرآن]]، ائمه معصومین و [[کعبه]]، شامل [[احکام شرعی|احکام فقهی]] قسم مانند کفاره و روزه نمی‌شود.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۸.</ref>


'''جاری شدن بر زبان:''' قسم باید بر زبان جاری شده و اشخاصی که قادر به تَکلم نیستند، با نوشتن سوگندشان جاری می‌شود.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۸.</ref>
*'''جاری شدن بر زبان:''' قسم باید بر زبان جاری شده و اشخاصی که قادر به تَکلم نیستند، با نوشتن سوگندشان جاری می‌شود.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۸.</ref>


''' مخالفت نداشتن با شرع:''' به عقیده برخی قسم باید برای انجام واجب، مستحب، یا ترک مکروه و حرام و یا برای کاری که منفعت داشته باشد، جاری شده و در غیر این صورت شامل احکام قسم نمی‌شود. به عنوان مثال شخصی که قسم یاد کند ترک [[صله رحم]] کند؛ سوگندش باطل است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref>
*''' مخالفت نداشتن با شرع:''' به عقیده برخی قسم باید برای انجام واجب، مستحب، یا ترک مکروه و حرام و یا برای کاری که منفعت داشته باشد، جاری شده و در غیر این صورت شامل احکام قسم نمی‌شود. به عنوان مثال شخصی که قسم یاد کند ترک [[صله رحم]] کند؛ سوگندش باطل است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref>


'''قدرت و توانایی:''' یادکننده سوگند هنگام قسم خوردن، باید توانایی و قدرت بر انجام مورد قسم را داشته باشد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹ و۸۱۰؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> [[سید علی حسینی سیستانی|آیت الله سیستانی]] معتقد است اگر بعد‌ها قدرت انجام قسم را داشته باشد نیز، قسم صحیح است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۱۲.</ref>
*'''قدرت و توانایی:''' یادکننده سوگند هنگام قسم خوردن، باید توانایی و قدرت بر انجام مورد قسم را داشته باشد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۰۹ و۸۱۰؛ مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> [[سید علی حسینی سیستانی|آیت‌الله سیستانی]] معتقد است اگر بعد‌ها قدرت انجام قسم را داشته باشد نیز، قسم صحیح است.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۸۱۲.</ref>


'''مخالفت نداشتن پدر یا شوهر:''' به عقیده برخی فقها جلوگیری شوهر از قسم خوردن همسر و یا پدر از فرزند موجب باطل شدن سوگند می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۵.</ref>
*'''مخالفت نداشتن پدر یا شوهر:''' به عقیده برخی فقها جلوگیری شوهر از قسم خوردن همسر و یا پدر از فرزند موجب باطل شدن سوگند می‌شود.<ref>مدرسی، احکام معاملات، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۶۰؛ خویی، توضیح المسائل، ۱۴۲۲ق، ص۴۸۵.</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[قسم دروغ]]
* [[قسم دروغ]]
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۱۷۹

ویرایش