کاربر ناشناس
زید بن ارقم: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (افزودن ناوبری) |
imported>Pourrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''زِید بن اَرقَم''' انصاری خزرجی، از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]]، یاران ویژه [[امیرالمؤمنین]](ع) و از راویان [[حدیث غدیر]]. او پس از [[واقعه عاشورا]] به رفتار [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] با سر [[امام حسین]](ع) شدیداً اعتراض کرد. | |||
''' | |||
==نسب و کنیه== | ==نسب و کنیه== | ||
'''زید بن ارقم''' بن زید بن قیس بن نعمان بن مالک انصاری خزرجی است.<ref>الامین، اعیان الشیعه، | '''زید بن ارقم''' بن زید بن قیس بن نعمان بن مالک انصاری خزرجی است.<ref>الامین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۸۷/ الاصابه، ج۲، ص۴۸۷</ref> | ||
درباره کنیه زید در منابع اختلاف نظر دیده | درباره کنیه زید در منابع اختلاف نظر دیده میشود: ابوسعد، ابوانیسه، ابوعمرو، ابوعامر، ابوسعیده، ابن عدی، ابوعماره، ابوحمزه، ابوانیس.<ref>الامین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۸۷-۸۸</ref> | ||
== زید در زمان پیامبر(ص) == | == زید در زمان پیامبر(ص) == | ||
زید در نوزده جنگ شرکت داشت که در هفده [[غزوه]] همراه رسول خدا بود. | زید در نوزده جنگ شرکت داشت که در هفده [[غزوه]] همراه رسول خدا بود. اولین غزوهای که شرکت نمود، [[غزوه مریسیع|مُرَیسیع]] بود.<ref>ابن عبد البر،الاستیعاب، ج۲، ص۵۳۵ </ref> او به دلیل کمی سن در احد و بدر حاضر نشد.<ref> ابن عبد البر،الاستیعاب، ج۲، ص۵۳۵</ref> | ||
عبدالله بن ابی | زید کسی است که سخن منافقانه [[عبدالله بن ابی]] را به پیامبر(ص) رساند.<ref group="یادداشت">ماجرا چنین بود: [[جهجاه بن مسعود غفاری]]، مزدور [[عمر بن خطاب]] که اسب او را میکشید با [[سنان بن وبر جهنی|سنان بن وَبَر جُهَنی]] حلیف بنی عوف بن خزرج بر سر آب زدوخورد کردند. «جهنی» [[انصار]] را به كمك خواست و «جهجاه» [[مهاجران]] را، قبایل «[[قریش]]» و «[[اوس و خزرج|أوس]]» و «[[اوس و خزرج|خزرج]]» به كمك ایشان شتافتند و شمشیرها كشیده شد، امّا به وساطت مردانی از مهاجر و أنصار سنان كه جهجاه او را زده بود، از حقّ خود صرف نظر كرد و نزاع از میان برخاست. | ||
زید بن ارقم، | عبدالله بن ابی از این پیشآمد خصوصاً از اینکه جهجاه، سنان را زده بود، خشم گرفت و در حضور جمعی از مردان قبیله خود، از جمله: زید بن ارقم، که جوانی نورس بود، گفت: آیا كار به جائی كشیده است كه اینان در سرزمین ما و در شهر ما بر ما برتری جویند و در مقابل ما ایستادگی كنند؟ این كاری است كه خودمان بر سر خود آوردهایم، به خدا قسم كه: مثل ما و این مهاجران قریش همان است كه گفتهاند: سمّن كلبك یأكلك (سگت را فربه كن تا تو را بخورد). | ||
به خدا قسم كه: اگر به [[مدینه]] بازگردیم، ما كه عزیزان مدینهایم، این مهاجران زبون و بیچاره را بیرون میكنیم. آنگاه رو به مردان قبیله خویش كرد و گفت: شما خود با خود چنین كردهاید، اینان را در شهر و خانههای خود جای دادید و هر چه داشتید میان خود و ایشان قسمت كردید، به خدا قسم: اگر مال خود را از ایشان دریغ میداشتید به جای دیگر میرفتند. | |||
زید بن ارقم، گفتار عبدالله را شنید و پس از پایان جنگ به پیامبر(ص) گزارش داد. عمر که در آنجا بود گفت: [[عباد بن بشر]] را بفرما تا عبدالله را بکشد. رسول خدا گفت: چگونه دستوری دهم که مردم بگویند: محمد اصحاب خود را میکشد؟! | |||
در اثر گزارشی كه «زید بن أرقم» داد، رسول خدا در ساعتی كه معمولاً حركت نمیكرد دستور حركت داد، و چون خود و أصحاب به راه افتادند، «[[اسید بن حضیر]]» شرفیاب شد و سلام كرد و گفت: ای پیغمبر خدا! چرا در این ساعت نامناسب به راه افتادهای؟ گفت: مگر نشنیدهای كه «عبد اللّه بن أبی» چه گفته است؟ گفت: مگر چه گفته است؟ رسول خدا گفت: این طور پنداشته است كه هر گاه به مدینه باز گردد عزیزان مدینه (یعنی أنصار) بیچارگان مدینه (یعنی مهاجران) را بیرون خواهند كرد. «أسید بن حضیر» گفت: به خدا قسم: تو ای رسول خدا! اگر بخواهی میتوانی «عبد اللّه» را از مدینه بیرون كنی، به خدا قسم كه: ذلیل اوست و عزیز توئی. سپس گفت: ای رسول خدا! با وی مدارا كن، به خدا قسم: هنگامی خداوند تو را به سوی ما فرستاد كه قبیلهاش تاج شاهی برای او میساختند، و این طور میپندارد كه تو پادشاهی را از دست وی بیرون كردهای. | |||
پس از آن كه «عبد اللّه بن | «عبد اللّه بن أبی» با خبر یافتن از گزارش «زید بن أرقم» نزد رسول خدا رفت و قسم خورد كه: چنان سخنانی نگفته است. و چون در میان قبیله خود بزرگ و محترم بود، مردان أنصار كه در حضور رسول خدا بودند، از راه طرفداری و حمایت از او گفتند: | ||
شاید این پسر- یعنی: زید بن أرقم- اشتباه كرده و گفتار عبد اللّه را درست حفظ نكرده، و در نقل آن گرفتار خبط و خطا شده است. آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، صص۳۵۶-۳۶۰.</ref> پس از آن كه «عبد اللّه بن أبی» گفتار ناروای خود را انكار كرد و بر دروغ گفتن «زید بن أرقم» اصرار ورزید و قسم خورد و بزرگان أنصار هم از وی طرفداری كردند و «زید» را به عذر آن كه كودك است، به خطا و اشتباه در نقل نسبت دادند. در این هنگام [[سوره منافقون]] نازل شد و گفتار ناروای «عبد اللّه بن أبی» را در آن سوره بازگفت: | |||
{{متن قرآن| | :::::{{متن قرآن|یقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یعْلَمُونَ یقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدِینَةِ، لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ|ترجمه= میگویند: «اگر به مدینه برگردیم، قطعاً آنكه عزتمندتر است آن زبونتر را از آنجا بیرون خواهد كرد.» و[لی] عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است؛ لیكن این دورویان نمیدانند.|سوره=[[سوره منافقون|منافقون]]|آیه=۸}} | ||
و | و نیز: | ||
{{متن قرآن|هُمُ | :::::{{متن قرآن|هُمُ الَّذِینَ یقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَیٰ مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّیٰ ینفَضُّوا...|ترجمه= آنان كسانیاند كه میگویند: «به كسانی كه نزد پیامبر خدایند انفاق مكنید تا پراكنده شوند...|سوره=[[سوره منافقون|منافقون]]|آیه=۷}} | ||
خداوند متعال در همان آغاز سوره به | خداوند متعال در همان آغاز سوره به دروغگوئی [[منافقان]] گواهی داد و دروغ بودن قَسمهای ایشان را آشكار ساخت و رسول خود را توجه داد كه: ظاهر فریبنده این منافقان تو را مغرور نكند و او را فرمود كه: دشمن تو همین منافقانند، از ایشان برحذر باش، و گفتار نفاق آمیز ایشان را باور مكن. | ||
== دوره خلفای سهگانه == | == دوره خلفای سهگانه == | ||
از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که زید بن ارقم از نخستین کسانی بود که [پس از درگذشت پیامبر(ص)] به سوی امام علی(ع) برگشتند.<ref>الطوسی، اختیار معرفة الرجال، | از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که زید بن ارقم از نخستین کسانی بود که [پس از درگذشت پیامبر(ص)] به سوی امام علی(ع) برگشتند.<ref>الطوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۱۷۷-۱۸۲.</ref> | ||
زید در [[واقعه سقیفه]] به طرفداری از امام علی(ع) معتقد بود اگر ایشان به جانشینی پیامبر مطرح شود اختلافی پیش نخواهد آمد.<ref>الامین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۸۸</ref> | |||
== حکومت امیرالمؤمنین(ع) == | == حکومت امیرالمؤمنین(ع) == | ||
زید به همراه امام علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد و از یاران ویژه او بود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، | زید به همراه امام علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد و از یاران ویژه او بود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۳۶.</ref> | ||
برخی | برخی گفتهاند هنگامی که [[امیرالمؤمنین]](ع) از [[صحابه]] خواست که شنیده خود از پیامبر(ص) را درباره حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» گواهی دهند زید گواهی نداد و امام دعا کرد که او کور شود و چنین شد. [[سید محسن امین]] مینویسد از آنجا که چنین روایتی درباره [[براء بن عازب]] [نیز] آمده است ظاهراً روایتهایی که کتمان شهادت را به زید نسبت دادهاند اشتباه با براء است؛ چرا که راویان بسیاری، [[حدیث غدیر]] را از زید نقل کردهاند. علاوه بر اینکه، زید از کسانی است که علی را بر دیگران برتر میدانست و از یاران ویژه آن حضرت بود.<ref>الامین، اعیان الشیعة، ج۷، ص۸۸.</ref> | ||
== نقل حدیث غدیر == | == نقل حدیث غدیر == | ||
{{اصلی|حدیث غدیر}} | {{اصلی|حدیث غدیر}} | ||
زید از راویان حدیث غدیر از پیامبر(ص) است و راویان بسیاری در میان منابع معتبر اهل سنت (از جمله: [[احمد ابن حنبل]] در مسند، | زید از راویان [[حدیث غدیر]] از پیامبر(ص) است و راویان بسیاری در میان منابع معتبر اهل سنت (از جمله: [[احمد ابن حنبل]] در مسند، نَسائی در السنن الکبری و خصائص امیرالمؤمنین، حاکم در مستدرک) این حدیث را با اسناد گوناگون از وی نقل کردهاند.<ref>رجوع کنید به: الامینی، الغدیر، ج۱، صص ۷۷-۹۲.</ref> | ||
== واکنش وی پس از عاشورا == | == واکنش وی پس از عاشورا == | ||
{{اصلی|واقعه عاشورا}} | {{اصلی|واقعه عاشورا}} | ||
'''اعتراض به ابن زیاد''' | :::::'''اعتراض به ابن زیاد''' | ||
[[علامه مجلسی]] | [[علامه مجلسی]] مینویسد: از [[سعید بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس ابن زیاد حاضر بودیم و مشاهده کردیم که عبیدالله با چوبدستی خود به چشمها و لبان [[امام حسین]](ع) میزد و نسبت به آن حضرت جسارت میکرد؛ [[زید بن ارقم]] (صحابی رسول خدا) حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوبدستیات را بردار، چرا که من [[رسول خدا]](ص) را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان مینهاد، (و آنها را میبوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد. | ||
در اینجا ابن زیاد گفت: | در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست دادهای، به یقین گردنت را میزدم!<ref>گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را [[شیخ مفید]] نیز در ارشاد (صص ۱۱۴-۱۱۵) با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref> | ||
زید گفت: پس بگذار | زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهمتر است و آن این است که من روزی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را دیدم که حسن(علیهالسلام) را روی زانوی راست و حسین(علیهالسلام) را روی زانوی چپ خود نشانده بود؛ دستان مبارک خود را بر سر آنها کشید و گفت: {{عربی|«أَللّهُمَّ إِنّی أسْتَوْدِعُکَ إیاهُما وَ صالِحَ الْمُؤمِنینَ»؛|ترجمه=خدایا من این دو و مؤمنان صالح را به تو میسپارم.}} اکنون بگو با امانت رسول خدا چه کردهای؟<ref>المجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۸.</ref> | ||
مطابق نقل | مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت.<ref>در بحارالانوار (ج ۴۵، ص۱۱۷) آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref> | ||
وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را میشنید، حتماً او را به قتل میرساند. | |||
راوی این خبر میگوید: پرسیدم چه گفت؟ | |||
گفتند: زید | گفتند: زید هنگامی که از کنار ما میگذشت، گفت: «مَلِکَ عَبْدٌ حُرّاً; بردهای مالک آزادهای شده است»؛ سپس افزود: {{عربی|«یا مَعْشَرَ الْعَرَبِ! اَلْعَبیدُ بَعْدَ الْیوْمِ، قَتَلْتُمُ ابْنَ فاطِمَةَ وَ أَمَّرْتُمُ ابْنَ مَرْجانَةَ، فَهُوَ یقْتُلُ خِیارَکُمْ وَ یسْتَعْبِدُ شِرارَکُمْ، فَرَضیتُمْ بِالذُّلِّ، فَبُعْداً لِمَنْ رَضِی بِالذُّلِّ»؛|ترجمه=ای مردم عرب! شما پس از این روز، برده اید! فرزند فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را فرمانروا ساختید. او کسی است که خوبان شما را میکشد و بدان شما را به بردگی و فرمانبری میگیرد، از رحمت خدا دورباد آن کس که به ذلّت و خواری راضی شد.}}<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۶ و بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۶ (با مقداری تفاوت)</ref> | ||
'''قرآنخوانی بر نیزه''' | :::::'''قرآنخوانی بر نیزه''' | ||
روایت دیگری نیز از زید نقل شده است که | روایت دیگری نیز از زید نقل شده است که میگوید: هنگامی که سر امام حسین(ع) در [[کوفه]] در حالی که بر نیزه بود در برابرم عبور داده شد من در غرفهای نشسته بودم. چون مقابل من رسید شنیدم میگفت: {{متن قرآن| أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِیمِ كَانُوا مِنْ آیاتِنَا عَجَبًا|ترجمه= مگر پنداشتی [[اصحاب کهف]] و [[اصحاب رقیم|رقیم]] [=خفتگان غار لوحهدار] از آیات ما شگفت بوده است؟|سوره= [[سوره کهف|کهف]]|آیه=۹}} پس به خدا سوگند مو بر بدنم راست شد و صدا زدم: پسر رسول خدا! بخدا سوگند! سر تو شگفتتر و شگفتتر است.<ref>المفید، الارشاد، ص۱۱۷.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
سال مرگ زید مورد اختلاف است. ابن سعد در طبقات، حاکم در مستدرک، نیز در استیعاب و | سال مرگ زید مورد اختلاف است. ابن سعد در طبقات، حاکم در مستدرک، نیز در استیعاب و اُسْدُ الغابة گفتهاند وی در کوفه در ۶۸ق درگذشت. برخی درگذشتِ وی را در کوفه در روزگار حکمرانی مختار در سال ۶۶ق و برخی ۶۵ق را سال درگذشت وی دانستهاند.<ref>الامین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۸۷</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تجدید نظر و اضافات از: ابوالقاسم گرجی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، | {{منابع}} | ||
* الامین،السید محسن، [[اعیان الشیعه]]، تحقیق حسن الامین، | * آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تجدید نظر و اضافات از: ابوالقاسم گرجی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۸. | ||
* الامینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، تحقیق: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، | * الامین،السید محسن، [[اعیان الشیعه]]، تحقیق حسن الامین، بیروت،دار التعارف للمطبوعات،۱۴۰۶/۱۹۸۶ | ||
* ابن عبد البر،الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، | * الامینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، تحقیق: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق-۱۹۹۵م. | ||
* الطبری، تاریخ | * ابن عبد البر،الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،دار الجیل، الاولی، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲ | ||
* الطوسی، اختیار معرفة الرجال، تصحیح و تعلیق: میرداماد الاسترآبادی، تحقیق: السید مهدی الرجائی، قم: مؤسسة آل البیت(ع)، | * الطبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، الثانیه، ۱۳۸۷ق/۱۹۹۷ | ||
* المجلسی، محمد باقر، [[بحارالانوار]]، بیروت، | * الطوسی، اختیار معرفة الرجال، تصحیح و تعلیق: میرداماد الاسترآبادی، تحقیق: السید مهدی الرجائی، قم: مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۴ق. | ||
*العسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، | * المجلسی، محمد باقر، [[بحارالانوار]]، بیروت، مؤسسة الوفا، بیتا. | ||
* المفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، قم: المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، | *العسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت،دار الکتب العلمیه، الاولی، ۱۴۱۵ق/ ۱۹۹۵ | ||
* المفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، قم: المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق. | |||
{{پایان}} | |||
{{صحابه}} | {{صحابه}} | ||
{{یاران امام علی}} | {{یاران امام علی}} |