کاربر ناشناس
تزکیه: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadpur جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mohamadpur جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
تزکیه به معنای دوری کردن از عیب و نقص، پاک و اصلاح کردن نفس از آلودگیها<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ص۳۴۸؛ فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۳۵۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۹، ص۳۷۷.</ref> و جایگزین نمودن صفات پسندیده، جهت رسیدن به سعادت است.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۴۰۰؛ نراقی، معراج السعاده، ۱۳۸۵ش، ص۷۵-۷۸؛ نجم رازی، مرصاد العباد من المبدا الی المعاد، ۱۳۵۲ق، ص۱۷۳-۱۷۴؛ شمسالدین آملی، نفائس الفنون، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۱۲.</ref> برخی آن را به معنای رشد دادن نفس و پاک دانستن آن و شهادت به این پاکی دانستهاند.<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۱۷؛ معلوف، المنجد فیاللغه، ۱۹۹۶م، ص۶۱۶؛ ابن منظور، لسانالعرب، ۱۴۰۸ق، ج۶،ص۶۴.</ref> همچنین مفسران «تزکیه» را به افزایش [[تقوا]] در انسان معنا کردهاند.<ref>صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم(صدرا)، ۱۳۷۰ش، ج۷، ص۳۹۱.</ref> | تزکیه به معنای دوری کردن از عیب و نقص، پاک و اصلاح کردن نفس از آلودگیها<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ص۳۴۸؛ فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۳۵۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۹، ص۳۷۷.</ref> و جایگزین نمودن صفات پسندیده، جهت رسیدن به سعادت است.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۴۰۰؛ نراقی، معراج السعاده، ۱۳۸۵ش، ص۷۵-۷۸؛ نجم رازی، مرصاد العباد من المبدا الی المعاد، ۱۳۵۲ق، ص۱۷۳-۱۷۴؛ شمسالدین آملی، نفائس الفنون، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۱۲.</ref> برخی آن را به معنای رشد دادن نفس و پاک دانستن آن و شهادت به این پاکی دانستهاند.<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۱۷؛ معلوف، المنجد فیاللغه، ۱۹۹۶م، ص۶۱۶؛ ابن منظور، لسانالعرب، ۱۴۰۸ق، ج۶،ص۶۴.</ref> همچنین مفسران «تزکیه» را به افزایش [[تقوا]] در انسان معنا کردهاند.<ref>صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم(صدرا)، ۱۳۷۰ش، ج۷، ص۳۹۱.</ref> | ||
به عقیده [[فیض کاشانی]] تزکیه را میتوان نوعی مبالغه در [[تطهیر]] دانست.<ref>فیضکاشانی، تفسیرالصافی، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۱؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۹۲.</ref> اما برخی از مفسران شیعه از جمله [[علامه طباطبایی]] «تطهیر» را پاک شدن نفس از ناپاکیها و «تزکیه» را رشدن دادن نفس میداند.<ref>ابنعاشور، التحریر والتنویر، ۱۹۹۷م، ج۱۱، ص۲۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۹، ص۳۷۷.</ref> | به عقیده [[فیض کاشانی]] تزکیه را میتوان نوعی مبالغه در [[تطهیر]] (پاک بودن از گناهان) دانست.<ref>فیضکاشانی، تفسیرالصافی، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۱؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۹۲.</ref> اما برخی از مفسران شیعه از جمله [[علامه طباطبایی]] «تطهیر» را پاک شدن نفس از ناپاکیها و «تزکیه» را رشدن دادن نفس میداند.<ref>ابنعاشور، التحریر والتنویر، ۱۹۹۷م، ج۱۱، ص۲۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۹، ص۳۷۷.</ref> | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
تزکیه در فرهنگ اسلامی، از مفاهیم مورد بوده که در [[قرآن کریم]] و روایات [[امامان شیعه|معصومان]] مورد تأکید قرار گرفته است.{{مدرک}} در قرآن از واژه تزکیه استفاده نشده اما واژگان هم ریشۀ تزکیه بسیار به کار رفته است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۵؛ ص۵۳۳؛ سجستانی، غریبالقرآن، ۱۳۸۲ق، ص۶۰؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۲۲-۳۲۳.</ref> این واژه ۲۰ بار در قرآن تکرار شده است.{{مدرک}} | تزکیه در فرهنگ اسلامی، از مفاهیم مورد بوده که در [[قرآن کریم]] و روایات [[امامان شیعه|معصومان]] مورد تأکید قرار گرفته است.{{مدرک}} در قرآن از واژه تزکیه استفاده نشده اما واژگان هم ریشۀ تزکیه بسیار به کار رفته است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۵؛ ص۵۳۳؛ سجستانی، غریبالقرآن، ۱۳۸۲ق، ص۶۰؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۳۲۲-۳۲۳.</ref>{{یادداشت| به عنوان نمونه: «قد افلح من زکّها» شمس:آیه۹ و««یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب» جمعه:آیه۲}} این واژه ۲۰ بار در قرآن تکرار شده است.{{مدرک}} | ||
به عقیده [[ابوالفتوح رازی]]، هدف از بعثت پیامبران<ref>سوره بقره، آیه۱۲۹؛ ابوالفتوح رازی، روضالجنان، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۷۳؛ واعظ کاشفی، مواهب علیه یا تفسیر حسینی، ۱۳۱۷ش، ج۱، ص۳۶.</ref> تزکیه نفوس، رشد و تعالی دادن آن و دوری از [[گناه]] و [[شرک]]<ref>سوره بقره، آیه۱۵۱؛ سوره العمران، آیه۷۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> و عواقب آن است.<ref>سوره بقره، آیه۱۲۹-۱۷۴؛ سوره توبه، آیه۱۰۳؛ سوره طه، آیه۷۵-۷۶؛ اشکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۱۶؛فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۱۷۳.</ref> همچنین در قرآن تزکیه، تنها راه رستگاری و جاودان شدن در [[بهشت]] معرفی شده است.<ref>سوره طه، آیه۷۶؛ سوره اعلی، آیه۷۸.</ref> | به عقیده [[ابوالفتوح رازی]]، هدف از بعثت پیامبران<ref>سوره بقره، آیه۱۲۹؛ ابوالفتوح رازی، روضالجنان، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۷۳؛ واعظ کاشفی، مواهب علیه یا تفسیر حسینی، ۱۳۱۷ش، ج۱، ص۳۶.</ref> تزکیه نفوس، رشد و تعالی دادن آن و دوری از [[گناه]] و [[شرک]]<ref>سوره بقره، آیه۱۵۱؛ سوره العمران، آیه۷۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> و عواقب آن است.<ref>سوره بقره، آیه۱۲۹-۱۷۴؛ سوره توبه، آیه۱۰۳؛ سوره طه، آیه۷۵-۷۶؛ اشکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۱۶؛فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۱۷۳.</ref> همچنین در قرآن تزکیه، تنها راه رستگاری و جاودان شدن در [[بهشت]] معرفی شده است.<ref>سوره طه، آیه۷۶؛ سوره اعلی، آیه۷۸.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==عوامل تزکیه== | ==عوامل تزکیه== | ||
در روایات، راه رسیدن به تزکیه، اطاعت از دستورات خداوند و پیمودن راه حق بیان شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۷، ص۸۸؛ برقی، المحاسن، ۱۴۱۶ق، ص۱۹۷.</ref> عوامل دیگری برای تزکیه بیان شده که به برخی از آن اشاره میشود: | |||
* بر اساس آیه ۲۱ [[سوره نور]]، یکی از بزرگترین عوامل تزکیه نفس، اراده و کمک خداوند است.<ref>سوره نور، آیه ۲۱.</ref> به همین سبب، یکی از صفاتی که به خداوند نسبت داده شده «تزکیه کننده» است.<ref>الکفعمی، البلد الامین، ۱۴۱۸ق، ص۳۲۳؛ الکفعمی، المقام الأسنی، بیتا، ص۹۵؛ المناوی القاهری، فیض القدیر، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۰-۹۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۴، ص۳۷۲؛ واعظ کاشفی، مواهب علیه، ۱۳۱۷ش، ج۸، ص۲۷۷.</ref> | |||
* سبزواری معتقد است [[پیامبران|پیامبران الهی]] و [[امامان شیعه|امامان معصوم]] و اولیای الهی نیز از عوامل تزکیه نفس بندگانند. به عقیده وی پیامبران و امامان شیعه، به دلیل ارتباط با خدا و دارا بودن موهبتالهی و [[فطرت]] پاک، در راهنمایی نمودن دیگران برای رسیدن به تزکیه نفس دارای آمادگی بیشتری هستند.<ref>سوره مریم، آیه۱۹.</ref> پیامبران و امامان، با بیان آیات و احکام الهی و فضائل اخلاقی، مردم را از امور ناپسند دور و به سوی تزکیه نفس، هدایت میکنند.<ref>سوره بقره، آیه۱۲۹؛ سوره آلعمران، آیه۱۴۶-۱۶۴؛ سوره نازعات، آیه۱۷-۱۸؛ سوره جمعه، آیه۲؛ سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۷۶؛ ابنعاشور، التحریر و التنویر، ۱۹۹۷م، ج۱، ص۱۹۴؛ مراغی، تفسیر المراغی، دارالفکر، ج۱۱، ص۱۶-۱۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۹۵.</ref> | |||
* | |||
*[[ | * به گفته عالمان اخلاق، بندگان خود نیز نقش بهسزایی در تزکیه نفس دارند.<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۸۵ش، ص۶۲۱؛ محیطی، صراط سلوک، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۴. </ref> علمای اخلاق برای رسیدن به تزکیه مراحلی چون [[تقوا]]، [[توبه]]، بازنگشتن به گناه([[مشارطه]])، [[محاسبه]] نفس، مراقبت بر انجام تکالیفالهی، عتاب و عقاب کردن نفس در صورت بازگشت به گناه([[معاتبه]]، [[معاقبه]])،<ref>مدنیشیرازی، ریاض السالکین فی شرح صحیفه سیدالساجدین، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۵۲؛ مصباح، اخلاق در قرآن،، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۱۷.</ref> خالی کردن نفس از صفات زشت([[تخلیه]]) و پرکردن با صفات پسندیده([[تحلیه]]) و انجام دستورات دینی([[تجلیه]])، بر شمردهاند.<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۸۵ش، ص۶۲۱؛ محیطی، صراط سلوک، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۴.</ref> | ||
همچنین گروهی از عالمان شیعه، خواندن [[نماز]] و بخشش مال در راه خدا را برای تزکیه نفس بسیار توصیه کردهاند.<ref>طوسی، مصباح المتهجد، المکتبهالاسلامیه، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ص۲۸۵؛ کفعمی، جنة الامان، ۱۳۴۹ق، ص۲۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۳، ص۴؛ ج۹۲، ص۳۲۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۰۷-۳۰۸؛ کاشانی، منهجالصادقین، ۱۳۳۶ق، ج۴، ص۴۶۰-۴۶۲؛ حر عاملی، وسائلالشیعه، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۴-۲۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۹، ص۳۸۴.</ref> | |||
==موانع تزکیه== | ==موانع تزکیه== | ||
موانعی چون خودپسندی و تکبر و بخل<ref>سوره نساء، آیه ۴۹؛ سوره نجم، آیه ۳۲؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۹۱؛ ج۹، ص۲۷۲؛ ابوالفتوح رازی، روضالجنان، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۱.</ref> همچنین در قرآن گناهانی چون [[قتل]] و [[شراب خواری]] و اعتقادات فاسدی چون، شرک و [[کفر]] را در قرآن به عنوان موانع تزکیهنفس بیان میکند.<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> | موانعی چون خودپسندی و تکبر و بخل<ref>سوره نساء، آیه ۴۹؛ سوره نجم، آیه ۳۲؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۹۱؛ ج۹، ص۲۷۲؛ ابوالفتوح رازی، روضالجنان، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۱.</ref> همچنین در قرآن گناهانی چون [[قتل]] و [[شراب خواری]] و اعتقادات فاسدی چون، شرک و [[کفر]] را در قرآن به عنوان موانع تزکیهنفس بیان میکند.<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> | ||
* [[شیطان]]؛ قرآن شیطان را دشمن [[سوگند|قسم]] خورده انسان معرفی کرده و او را از تبعیت شیطان نهی میکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۲۱۰.</ref> | * [[شیطان]]؛ قرآن شیطان را دشمن [[سوگند|قسم]] خورده انسان معرفی کرده و او را از تبعیت شیطان نهی میکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۲۱۰.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
* ضعف اراده و عدم قدرت بر پیمودن راه صحیح<ref>غزالی، میزان العمل، ۱۴۰۳ق، ص۲۰-۲۱؛ امینی، خودسازی و تزکیه نفس، ۱۳۶۷ش، ص۱۶۷؛ غزالی، الاربعین فی اصولالدین، دارالکتب العلمیه، ۱۰۷-۱۸۱؛ فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۹۹.</ref> | * ضعف اراده و عدم قدرت بر پیمودن راه صحیح<ref>غزالی، میزان العمل، ۱۴۰۳ق، ص۲۰-۲۱؛ امینی، خودسازی و تزکیه نفس، ۱۳۶۷ش، ص۱۶۷؛ غزالی، الاربعین فی اصولالدین، دارالکتب العلمیه، ۱۰۷-۱۸۱؛ فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۹۹.</ref> | ||
==تزکیه در ادیان== | ==تزکیه در ادیان== | ||
در دیگر ادیان الهی مانند [[یهودیت]]، [[مسیحیت]]، [[زرتشت]] و [[صابئین]] نیز بر مسئله تزکیه توجه و به آن سفارش نمودهاند.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ۱۳۸۶ش، ص۶۳-۱۱۵-۲۰۵.</ref> | در دیگر ادیان الهی مانند [[یهودیت]]، [[مسیحیت]]، [[زرتشت]] و [[صابئین]] نیز بر مسئله تزکیه توجه و به آن سفارش نمودهاند.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ۱۳۸۶ش، ص۶۳-۱۱۵-۲۰۵.</ref> |