پرش به محتوا

ابراهیم بن ادهم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
ابراهیم و پدرانش از امیران،<ref>سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵.</ref> حاکمان<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۴۸.</ref> و اشراف شهر بلخ بوده‌اند،<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۵؛ خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷.</ref> اما بنابر منابع تاریخی، او تاج و تخت و زندگی پر زرق و برق خود را رها کرده و به [[زهد]] و [[فقر]] روی آورد و مشغول [[سلوک]] و [[جهاد نفس|مجاهده با نفس]] شد.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷.</ref>
ابراهیم و پدرانش از امیران،<ref>سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵.</ref> حاکمان<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۴۸.</ref> و اشراف شهر بلخ بوده‌اند،<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰، ص۴۵؛ خوارزمی، ینبوع الأسرار، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۷۷.</ref> اما بنابر منابع تاریخی، او تاج و تخت و زندگی پر زرق و برق خود را رها کرده و به [[زهد]] و [[فقر]] روی آورد و مشغول [[سلوک]] و [[جهاد نفس|مجاهده با نفس]] شد.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷.</ref>


کتاب‌های مختلف از جمله آثار عرفانی، درباره زندگی‌نامه، رفتار و نصایح او، مطالبی بیان کرده‌اند.<ref>برای نمونه ببینید: عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۹۴؛ قشیری، رساله قشیریه، ۱۳۷۴ش، ص۳۴۵، ۴۳۰، ۴۵۵؛ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۹؛ مستملی بخاریی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۲۶؛ نسفی، راز ربانی اسرار الوحی سبحانی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۷، ۱۶۳؛ سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳؛ غزالی، ترجمه احیاء علوم الدین، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۱۸۵؛ سلمی، مجموعة آثار السلمی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۶۶؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۶۳؛ میبدی، کشف الأسرار و عدة الأبرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۵۱؛ سمعانی، روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹، ۵۱۳؛ انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۶۲؛ مشکینی، نصایح و سخنان چهارده معصوم(ع) و هزار و یک سخن، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۵؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲؛ فیض کاشانی، راه روشن، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۲۰؛ دیلمی، ترجمه إرشاد القلوب دیلمی، ۱۳۴۹ش، ج۲، ص۲۷۷؛ کراجکی، نزهة النواظر در ترجمه معدن الجواهر، تهران، ص۷۷؛ جامی، نفحات الأنس، ۱۸۵۸م، ص۴</ref> برخی منابع مانند [[تذکرة الاولیاء (کتاب)|تذکرة الاولیای عطار نیشابوری]]، از دیدار وی با [[خضر نبی]] و آگاهی‌اش از [[اسم اعظم خداوند]] سخن گفته‌اند.<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۸؛ شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فی طبقات الصوفیة، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱. </ref>
کتاب‌های مختلف از جمله آثار عرفانی، درباره زندگی‌نامه، رفتار و نصایح او، مطالبی بیان کرده‌اند.<ref>برای نمونه ببینید: عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۹۴؛ قشیری، رساله قشیریه، ۱۳۷۴ش، ص۳۴۵، ۴۳۰، ۴۵۵؛ هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۹؛ مستملی بخاریی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۲۶؛ نسفی، راز ربانی اسرار الوحی سبحانی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۷، ۱۶۳؛ سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳؛ غزالی، ترجمه احیاء علوم الدین، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۱۸۵؛ سلمی، مجموعة آثار السلمی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۶۶؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۶۳؛ میبدی، کشف الأسرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۵۱؛ سمعانی، روح الأرواح فی شرح أسماء الملک الفتاح، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹، ۵۱۳؛ انصاریان، عرفان اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۶۲؛ مشکینی، نصایح و سخنان چهارده معصوم(ع) و هزار و یک سخن، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۵؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲؛ فیض کاشانی، راه روشن، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۲۰؛ دیلمی، ترجمه إرشاد القلوب دیلمی، ۱۳۴۹ش، ج۲، ص۲۷۷؛ کراجکی، نزهة النواظر، تهران، ص۷۷؛ جامی، نفحات الأنس، ۱۸۵۸م، ص۴</ref> برخی منابع مانند [[تذکرة الاولیاء (کتاب)|تذکرة الاولیای عطار نیشابوری]]، از دیدار وی با [[خضر نبی]] و آگاهی‌اش از [[اسم اعظم خداوند]] سخن گفته‌اند.<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۸؛ شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱. </ref>


=== گرایش به زهد ===
=== گرایش به زهد ===
خط ۴۸: خط ۴۸:


=== مهاجرت به مکه و شام ===
=== مهاجرت به مکه و شام ===
ابراهیم پس از توبه به [[نیشابور]] رفت، ۹ سال در غار کوهی به نام البثراء ساکن شد<ref>زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۴۷.</ref> و پس از آن به [[مکه]] رفت. <ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۷.</ref> ذهبی، مورخ و محدث اهل سنت، خروج او از بلخ را به علت ترس از [[ابومسلم خراسانی]] دانسته است.<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰،ص۴۴.</ref> ابراهیم ادهم در مکه با عارفانی چون [[سفیان ثوری]] و [[فضیل بن عیاض]] آشنا شد<ref>سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۹.</ref> و سپس به شام رفت.<ref>ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۷.</ref> او را سبب پیشرفت [[زهد]] و [[عرفان]] در شام دانسته‌اند.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref>
ابراهیم پس از توبه به [[نیشابور]] رفت، ۹ سال در غار کوهی به نام البثراء ساکن شد<ref>زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۴۷.</ref> و پس از آن به [[مکه]] رفت. <ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۷.</ref> ذهبی، مورخ و محدث اهل سنت، خروج او از بلخ را به علت ترس از [[ابومسلم خراسانی]] دانسته است.<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۰،ص۴۴.</ref> ابراهیم ادهم در مکه با عارفانی چون [[سفیان ثوری]] و [[فضیل بن عیاض]] آشنا شد<ref>سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۹.</ref> و سپس به شام رفت.<ref>ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۷.</ref> او را سبب پیشرفت [[زهد]] و [[عرفان]] در شام دانسته‌اند.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref>


=== وفات ===
=== وفات ===
خط ۵۴: خط ۵۴:


==جایگاه==
==جایگاه==
ابراهیم ادهم در کنار [[حسن بصری]] (درگذشته ۱۱۰ق)، مالک دینار، [[رابعه عدویه]]، [[شقیق بلخی]] و [[معروف کرخی]] (درگذشته ۲۰۰ق) از طبقه نخستین عرفان و تصوف در [[اسلام]] بوده است.<ref>احمدپور، کتاب‌شناخت اخلاق اسلامی، گزارش تحلیلی میراث مکاتب اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷.</ref> {{یادداشت|هرچند برخی معتقدند که برخی از اصحاب امام علی(ع) چون سلمان فارسی، اویس قرنی، کمیل بن زیاد، رشید هجری و میثم تمار، جز طبقه اول عارفان هستند که عامه عرفا ایشان را پس از امام علی(ع) در راس سلسله‌های خود قرار داده‌اند؛(طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۰.)}} برخی معتقدند که نام [[صوفی]] در زمان ابراهیم ادهم رواج یافت.<ref>احمدپور، کتاب‌شناخت اخلاق اسلامی، گزارش تحلیلی میراث مکاتب اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷</ref>
ابراهیم ادهم در کنار [[حسن بصری]] (درگذشته ۱۱۰ق)، مالک دینار، [[رابعه عدویه]]، [[شقیق بلخی]] و [[معروف کرخی]] (درگذشته ۲۰۰ق) از طبقه نخستین عرفان و تصوف در [[اسلام]] بوده است.<ref>احمدپور، کتاب‌شناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷.</ref> {{یادداشت|هرچند برخی معتقدند که برخی از اصحاب امام علی(ع) چون سلمان فارسی، اویس قرنی، کمیل بن زیاد، رشید هجری و میثم تمار، جز طبقه اول عارفان هستند که عامه عرفا ایشان را پس از امام علی(ع) در راس سلسله‌های خود قرار داده‌اند؛(طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۰.)}} برخی معتقدند که نام [[صوفی]] در زمان ابراهیم ادهم رواج یافت.<ref>احمدپور، کتاب‌شناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷</ref>


صوفیان بلخ، از جمله ابراهیم ادهم، تحت تأثیر مکتب [[بصره]]، ویژگی‌هایی از قبیل مبالغه در [[زهد]]، [[عبادت]]، خوف و التزام به [[فقیر|فقر]] داشته‌اند.<ref>سلمی، مجموعة آثار أبوعبد الرحمن سلمی، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۵۸.</ref> ابراهیم ادهم همچنین تحت تأثیر چهره‌های برجسته تصوف از جمله حسن بصری و [[سفیان ثوری]] هم بوده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> در عین حال، تصوف [[شام]]، تأثیر بسیاری از ابراهیم ادهم گرفته<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> و تحول زهد و عبادت‌ورزی و نیز ایجاد ریاضت‌های صوفیانه، نتیجه تأثیرات او قلمداد شده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref>
صوفیان بلخ، از جمله ابراهیم ادهم، تحت تأثیر مکتب [[بصره]]، ویژگی‌هایی از قبیل مبالغه در [[زهد]]، [[عبادت]]، خوف و التزام به [[فقیر|فقر]] داشته‌اند.<ref>سلمی، مجموعة آثار أبوعبد الرحمن سلمی، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۵۸.</ref> ابراهیم ادهم همچنین تحت تأثیر چهره‌های برجسته تصوف از جمله حسن بصری و [[سفیان ثوری]] هم بوده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> در عین حال، تصوف [[شام]]، تأثیر بسیاری از ابراهیم ادهم گرفته<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> و تحول زهد و عبادت‌ورزی و نیز ایجاد ریاضت‌های صوفیانه، نتیجه تأثیرات او قلمداد شده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref>
خط ۶۵: خط ۶۵:
ابراهیم ادهم هم‌عصر [[امام سجاد]]، [[امام باقر]] و [[امام صادق(ع)]] بوده و گزارش‌هایی از رابطه وی با آنها در منابع آمده است. برخی منابع، از ملازمت وی با امام سجاد سخن گفته‌اند.<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰.</ref> ملاقات ابراهیم ادهم با امام چهارم شیعیان و توصیه [[امامت|امام]] به وی نیز در منابع شیعه ذکر شده است.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸؛ قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹.</ref>
ابراهیم ادهم هم‌عصر [[امام سجاد]]، [[امام باقر]] و [[امام صادق(ع)]] بوده و گزارش‌هایی از رابطه وی با آنها در منابع آمده است. برخی منابع، از ملازمت وی با امام سجاد سخن گفته‌اند.<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰.</ref> ملاقات ابراهیم ادهم با امام چهارم شیعیان و توصیه [[امامت|امام]] به وی نیز در منابع شیعه ذکر شده است.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸؛ قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹.</ref>


زین العابدین شیروانی، از ملاقات ابراهیم ادهم و [[امام باقر]] سخن گفته<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰.</ref> و محمدکاظم اسرار تبریزی (۱۲۶۵-۱۳۱۵ق)، شاعر و صوفی عصر [[قاجار]]، او را از مریدان امام پنجم شیعیان دانسته است.<ref>تبریزی، منظر الأولیاء، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۰.</ref> روایاتی از امام باقر(ع) به نقل از او در آثار روایی ذکر شده است.<ref>ابن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ۱۴۱۱ق، ص۷۵.</ref>
زین العابدین شیروانی، از ملاقات ابراهیم ادهم و [[امام باقر]] سخن گفته<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۹۰.</ref> و محمدکاظم اسرار تبریزی (۱۲۶۵-۱۳۱۵ق)، شاعر و صوفی عصر [[قاجار]]، او را از مریدان امام پنجم شیعیان دانسته است.<ref>تبریزی، منظر الأولیاء، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۰.</ref> روایاتی از امام باقر(ع) به نقل از او در آثار روایی ذکر شده است.<ref>ابن طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۷۵.</ref>


چنانکه در کتاب [[سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار (کتاب)|سفینة البحار]] و دیگر منابع آمده، در جریان خروج [[امام صادق]] از کوفه به سوی مدینه، ابراهیم ادهم نیز از مشایعت‌کنندگان وی بوده<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۱.</ref> و برخی منابع، ابراهیم را از خادمان امام صادق دانسته‌اند.<ref>جزائری، ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸؛ مجلسی، زندگانی حضرت امام جعفر صادق(ع)، ۱۳۹۸ق، ص۲۲.</ref>
چنانکه در کتاب [[سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار (کتاب)|سفینة البحار]] و دیگر منابع آمده، در جریان خروج [[امام صادق]] از کوفه به سوی مدینه، ابراهیم ادهم نیز از مشایعت‌کنندگان وی بوده<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۱.</ref> و برخی منابع، ابراهیم را از خادمان امام صادق دانسته‌اند.<ref>جزائری، ریاض الأبرار، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸؛ مجلسی، زندگانی حضرت امام جعفر صادق(ع)، ۱۳۹۸ق، ص۲۲.</ref>


== اساتید و شاگردان ==
== اساتید و شاگردان ==
خط ۷۵: خط ۷۵:


== در شعر و ادبیات ==
== در شعر و ادبیات ==
شیوه زندگی، رفتار و نصایح ابراهیم ادهم در سروده‌های شعرا به خصوص عارفان بازتاب گسترده‌ای داشته است به گونه‌ای که حکایات ابراهیم ادهم در موضوعات مختلف همچون زندگی‌نامه،<ref> شاه نعمت الله ولی، دیوان شاه نعمت الله ولی، ۱۳۸۰ش، ص۹۹۶؛ عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۲۱۹؛ اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بی‌تا، ص۱۸۲.</ref> داستان توبه و گرایش به [[زهد]]،<ref> خلخالی، رسائل فارسی ادهم خلخالی، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۱.</ref>سبب هجرت،<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۵۲۰.</ref> ملاقات با [[خضر]]،<ref> عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۲۷۷.</ref> و فرزند خود،<ref>عطار نیشابوری، منطق الطیر، ۱۳۷۳ش، ص۲۳۲.</ref> مناجات‌ها،<ref> عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۴۰۲</ref> کرامات‌،<ref> مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۲۷۹.</ref> حکایات و موضوعات مختلف دیگر<ref>عطار نیشابوری، مصیبت نامه، ۱۳۵۴ق، ص۲۲۵؛ مولوی، دیوان کبیر شمس، ۱۳۸۴ش، ص۷۱۷؛ عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۶۹، ۳۵۰؛ فیض کاشانی،دیوان فیض کاشانی، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۷۹؛ عطار نیشابوری، مظهر العجائب و مظهر الاسرار، ۱۳۲۳ش، ص۹۸؛ فیض کاشانی، عرفان مثنوی، ۱۳۷۹ش، ص۱۷۸.</ref> به نظم و شعر درآمده است.
شیوه زندگی، رفتار و نصایح ابراهیم ادهم در سروده‌های شعرا به خصوص عارفان بازتاب گسترده‌ای داشته است به گونه‌ای که حکایات ابراهیم ادهم در موضوعات مختلف همچون زندگی‌نامه،<ref> شاه نعمت الله ولی، دیوان شاه نعمت الله ولی، ۱۳۸۰ش، ص۹۹۶؛ عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۲۱۹؛ اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بی‌تا، ص۱۸۲.</ref> داستان توبه و گرایش به [[زهد]]،<ref> خلخالی، رسائل فارسی ادهم خلخالی، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۱.</ref>سبب هجرت،<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۵۲۰.</ref> ملاقات با [[خضر]]،<ref> عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۲۷۷.</ref> و فرزند خود،<ref>عطار نیشابوری، منطق الطیر، ۱۳۷۳ش، ص۲۳۲.</ref> مناجات‌ها،<ref> عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۴۰۲</ref> کرامات‌،<ref> مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۲۷۹.</ref> حکایات و موضوعات مختلف دیگر<ref>عطار نیشابوری، مصیبت نامه، ۱۳۵۴ق، ص۲۲۵؛ مولوی، دیوان کبیر شمس، ۱۳۸۴ش، ص۷۱۷؛ عطار نیشابوری، الهی‌نامه عطار، ۱۳۵۵ق، ص۶۹، ۳۵۰؛ فیض کاشانی،دیوان فیض کاشانی، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۷۹؛ عطار نیشابوری، مظهر العجائب، ۱۳۲۳ش، ص۹۸؛ فیض کاشانی، عرفان مثنوی، ۱۳۷۹ش، ص۱۷۸.</ref> به نظم و شعر درآمده است.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۷۱

ویرایش