کاربر ناشناس
ناصر خسرو قبادیانی: تفاوت میان نسخهها
جز
←اهل بیت در آثار ناصرخسرو: نستعلیق زدایی
imported>Baqer h (+ رده:شاعران اهل ایران (هاتکت)) |
imported>Baqer h جز (←اهل بیت در آثار ناصرخسرو: نستعلیق زدایی) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
ناصر خسرو عشق و علاقه خود به اهل بیت را در دیوان اشعارش بیشتر منعکس ساخته است. توصیف و توضیح صفات، ستایش مردانگی، [[شجاعت]] و دلاوری حضرت علی در میان اشعار وی زیاد دیده میشود. او دوستی خاندان پیامبر را مایه راهیابی به [[بهشت]] در [[قیامت]] میداند: | ناصر خسرو عشق و علاقه خود به اهل بیت را در دیوان اشعارش بیشتر منعکس ساخته است. توصیف و توضیح صفات، ستایش مردانگی، [[شجاعت]] و دلاوری حضرت علی در میان اشعار وی زیاد دیده میشود. او دوستی خاندان پیامبر را مایه راهیابی به [[بهشت]] در [[قیامت]] میداند: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|چون به حبّ آل زهرا روی شُستی روز حشر|نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۱</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
در دیوان شعر ناصر خسرو این مفاهیم زیاد دیده میشود.<ref> [http://alinameh.com/entry165 تاج علی، مقاله امام علی در آثار ناصر خسرو]</ref> وی اهل بیت را لوای خداوند و ریسمان محکم الهی میداند که تمسک بدان موجب رهایی از چاه جهل است: | در دیوان شعر ناصر خسرو این مفاهیم زیاد دیده میشود.<ref> [http://alinameh.com/entry165 تاج علی، مقاله امام علی در آثار ناصر خسرو]</ref> وی اهل بیت را لوای خداوند و ریسمان محکم الهی میداند که تمسک بدان موجب رهایی از چاه جهل است: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|اهل عبا یکسره لوای خدایند|سوی تو، گر دوستدار اهل عبایی}}{{ب|حیدر زی ما عصای موسی دورست|موسی ما را جز او که کرد عصایی؟}}{{ب|آنچه علی داد در رکوع فزون بود|زآنکه به عمری بداد حاتم طایی}}{{ب|گر تو جز او را به جای او بنشاندی|والله والله که بر طریق خطایی}}{{ب|آل رسول خدای، حبل خدایند|چونش گرفتی، ز چاه جهل برآیی<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۴۲.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
بیت سوم این قصیده ناظر به [[آیه ولایت]] و بیت پایانی به [[آیه وحدت]]<ref>آیه وحدت ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا؛ همه دست به ریسمان خدا بگیرید و پراکنده نشوید.» </ref> اشاره دارد. | بیت سوم این قصیده ناظر به [[آیه ولایت]] و بیت پایانی به [[آیه وحدت]]<ref>آیه وحدت ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا؛ همه دست به ریسمان خدا بگیرید و پراکنده نشوید.» </ref> اشاره دارد. | ||
ناصرخسرو شرط پیروزی بر [[ابلیس]] را اطاعت و دوستی [[اهلبیت|اهلبیت(ع)]] میداند: | ناصرخسرو شرط پیروزی بر [[ابلیس]] را اطاعت و دوستی [[اهلبیت|اهلبیت(ع)]] میداند: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|یاری ندهد تو را بر این دیو|جز طاعت و حب آل یاسین}}{{ب|گرد دل خود ز دوستیشان|بر دیو حصار ساز و پرچین}}{{ب|در باغ شریعت پیمبر|کس نیست جز آل او دهاقین<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۷۵.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
وی نشان [[شیعه]] را مبارزه برای دین و [[قرآن]] بیان میکند: | وی نشان [[شیعه]] را مبارزه برای دین و [[قرآن]] بیان میکند: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|مبارزان سپاه شریعتیم و قرآن|از آنکه شیعت حیدر، سوار کراریم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده۱۵۱.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
این شاعر به جهت همین اعتقادات مورد حمله، تهمت و آزار قرارمیگیرد. در این باره سروده است: | این شاعر به جهت همین اعتقادات مورد حمله، تهمت و آزار قرارمیگیرد. در این باره سروده است: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|گر گفتم از رسول، علی خلق را وصیست|سوی شما سزای مساوی چرا شدم؟}}{{ب|ورگفتم اهل مدح و ثنا آل مصطفاست|چون زی شما سزای جفا و هجا شدم}}{{ب|عیبم همی کنند بدانچهام به دوست فخر|فخرم بدانکه شیعت اهل عبا شدم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده۱۵۴.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
گویاعلت رفتن ناصر خسرو به دره یمگان همین مدح وثنای اهل بیت و بیان دیدگاههای شیعی اوست، که در این رابطه میسراید: | گویاعلت رفتن ناصر خسرو به دره یمگان همین مدح وثنای اهل بیت و بیان دیدگاههای شیعی اوست، که در این رابطه میسراید: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|شو سخن گستر ز حیدر گر نیندیشی از آن|همچو بر من کوه یمگان بر تو بر زندان کنند<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۵۹.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
=== نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو=== | === نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو=== | ||
در دیوان این شاعر مضمونها و اندرزهایی دیده میشود که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امام علی]] است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیهالسلام، ۱۳۶۰ش، ص۲۰۹.</ref> دکتر [[سیدجعفر شهیدی]] میگوید: سراسر دیوان ناصر خسرو تا آن جایی که من استقصاء کردهام، بیش از شصت مورد، عیناً گفتار امام علی(ع) را در قالب نظم آورده است.<ref>شهیدی، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۵.</ref> نظیراین بیت که مضمون خطبه اول نهج البلاغه است: | در دیوان این شاعر مضمونها و اندرزهایی دیده میشود که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امام علی]] است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیهالسلام، ۱۳۶۰ش، ص۲۰۹.</ref> دکتر [[سیدجعفر شهیدی]] میگوید: سراسر دیوان ناصر خسرو تا آن جایی که من استقصاء کردهام، بیش از شصت مورد، عیناً گفتار امام علی(ع) را در قالب نظم آورده است.<ref>شهیدی، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۵.</ref> نظیراین بیت که مضمون خطبه اول نهج البلاغه است: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|خداوندی که در وحدت قدیمست از همه اشیاء|نهاندر وحدتش کثرت به محدث زین همه تنها<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۳۱</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
وی در قصیدهای با ردیف علی، خیلی از خصوصیات و ویژگیهای امام علی را به نظم آورده و اعتقاد کامل خود به حضرت علی(ع) را این گونه ابراز میکند: | وی در قصیدهای با ردیف علی، خیلی از خصوصیات و ویژگیهای امام علی را به نظم آورده و اعتقاد کامل خود به حضرت علی(ع) را این گونه ابراز میکند: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|بهار دل دوستار علی|همیشه پر است از نگارعلی}}{{ب|از امت سزای بزرگی و فخر|کسی نیست جز دوستدار علی}}{{ب|ازیرا کز ابلیس ایمن شدست|دل شیعت اندر حصار علی}}{{ب|علی از تبار رسول است و نیست| مگر شیعت حق تبار علی}}{{ب|به صد سال اگر مدح گوید کسی|نگوید یکی از هزار علی}}{{ب|به مردی و علم به زهد و سخا| بنازم بدین هر چهار علی<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۲۶۳</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
این قصیده، مجموعه کاملی از معتقدات ناصرخسروست که به طور پراکنده درآثارش آمده است. او در واقع ستاینده شجاعت، دلاوری و مردانگی حضرت است. امام علی در شعر او، دلاور عرصه جنگ، یاری گر دین خدا و آراسته به بهترین صفات انسانی است.<ref>محقق،تحلیل اشعار ناصر خسرو،۱۳۶۸ش، ص۲۶.</ref> | این قصیده، مجموعه کاملی از معتقدات ناصرخسروست که به طور پراکنده درآثارش آمده است. او در واقع ستاینده شجاعت، دلاوری و مردانگی حضرت است. امام علی در شعر او، دلاور عرصه جنگ، یاری گر دین خدا و آراسته به بهترین صفات انسانی است.<ref>محقق،تحلیل اشعار ناصر خسرو،۱۳۶۸ش، ص۲۶.</ref> | ||
===کربلا در شعر ناصرخسرو=== | ===کربلا در شعر ناصرخسرو=== | ||
برخی معتقدند ناصر خسرو بر غنای اشعار حسینی(ع) افزوده است.<ref>حجازی، حسینبن علی(ع) در آیینه شعر، ص۶۱-۶۸</ref> وی ابیاتی درباره [[شهادت]] [[امام حسین(ع)]] و [[واقعه کربلا]] دارد و از قاتلان او به زشتی یاد میکند و آنان را به سگان مست تشبیه مینماید. | برخی معتقدند ناصر خسرو بر غنای اشعار حسینی(ع) افزوده است.<ref>حجازی، حسینبن علی(ع) در آیینه شعر، ص۶۱-۶۸</ref> وی ابیاتی درباره [[شهادت]] [[امام حسین(ع)]] و [[واقعه کربلا]] دارد و از قاتلان او به زشتی یاد میکند و آنان را به سگان مست تشبیه مینماید. | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|بی عصا رفتن نیابد چون همی بینی که سگ|مر غریبان را همی جامه به درد بیعصا}}{{ب|پاره کردهستند جامۀ دین بر تو بر، لاجرم|آن سگان مست گشته روز حرب کربلا}}{{ب|آن سگان کز خون فرزندانش میجویند جاه|روز محشر سوی آن میمون و بیهمتا نیا}}{{ب|آن سگان کهت جان نگردد بیعوار از عیبشان|تا نشویی تن به آب دوستیِ اهل عبا}}{{ب|تا نشویی تن به آب دوستیِ اهل عبا|نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۱۱</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
در موارددیگر اشاره به «خون حسین» میکند مانند: | در موارددیگر اشاره به «خون حسین» میکند مانند: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|من که ز خون حسین پر غم و دردم|شاد چگونه کنند خون رزانم}}{{ب|از تو بدین کارها بماندم شاید|گرچه نشاید همی که از تو بمانم<ref>دیوان ناصر خسرو، قصیده۱۶۶</ref> }}{{پایان شعر}} | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|حاکم در خلوت خوبان به روز|نیم شبان محتسب اندر شراب}}{{ب|خون حسین آن بچشد در صبوح|وین بخورد ز اشتر صالح کباب<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۱۹</ref> }}{{پایان شعر}} | ||
وی با اظهار تأسف و اندوه بر شریعت اسلام که بدانجا رسیده است که مسلمانان سر [[امام حسین]] فرزند [[پیامبر]] را به طمع دنیا از تن جدا میکنند: | وی با اظهار تأسف و اندوه بر شریعت اسلام که بدانجا رسیده است که مسلمانان سر [[امام حسین]] فرزند [[پیامبر]] را به طمع دنیا از تن جدا میکنند: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|شاید که بگریند بر آن دین که بدو در|فرزند نبی را بکشند از قبل زر}}{{ب|ور یار رسول است کشنده پسر او|پس هیچ مر او را نه عدو بود و نه کافر<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۹۸</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
در نهایت ناصرخسرو در قصیدۀ شمارۀ ۱۹۷ دیوانش، با مطلع «از کین بتپرستان در هند و چین و ماچین/ پردرد گشت جانت رخ زرد و روی پر چین» به لعن قاتلان امام حسین پرداخته، میگوید: | در نهایت ناصرخسرو در قصیدۀ شمارۀ ۱۹۷ دیوانش، با مطلع «از کین بتپرستان در هند و چین و ماچین/ پردرد گشت جانت رخ زرد و روی پر چین» به لعن قاتلان امام حسین پرداخته، میگوید: | ||
{{شعر| | {{شعر|}}{{ب|لعنت کنم بر آن بت کز امت محمد|او بود جاهلان را ز اول بت نخستین}}{{ب|لعنت کنم بر آن بت کز فاطمه فدک را|بستد به قهر تا شد رنجور و خوار و غمگین}}{{ب|لعنت کنم بر آن بت کو کرد و شیعت او|حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین}}{{پایان شعر}} | ||
==بزرگداشت== | ==بزرگداشت== |