پرش به محتوا

ناصر خسرو قبادیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح ویرایشی برخی موارد ازجمله لینک دهی
imported>Hasaninasab
جز (اصلاح برخی موارد ازجمله لینک دهی سال)
imported>Hasaninasab
(اصلاح ویرایشی برخی موارد ازجمله لینک دهی)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام = ناصرخسرو قبادیانی
| نام = ناصر خسرو قبادیانی
| تصویر =سردیس ناصرخسرو قبادیانی.jpg
| تصویر =سردیس ناصرخسرو قبادیانی.jpg
| توضیح تصویر =سردیس ناصرخسرو قبادیانی
| توضیح تصویر =سردیس ناصرخسرو قبادیانی
| نام اصلی =ناصر
| نام اصلی =
| زمینه فعالیت =حکمت، فلسفه، شعر، ادب
| زمینه فعالیت =حکمت، فلسفه، شعر، ادب
| ملیت = ایران
| ملیت = ایران
| تاریخ تولد =۳۹۴ق
| تاریخ تولد =[[سال ۳۹۴ هجری قمری|۳۹۴ق]]
| محل تولد =[[بلخ]]
| محل تولد =[[بلخ]]
| والد =خسرو
| والد =خسرو
| تاریخ مرگ =۴۸۱ق
| تاریخ مرگ =[[سال ۴۸۱ هجری قمری|۴۸۱ق]]
| محل مرگ =یمگان
| محل مرگ =یمگان
| علت مرگ =
| علت مرگ =
| محل زندگی = بلخ، مرو، قاهره، بدخشان
| محل زندگی = بلخ، [[مرو]]، [[قاهره]]، [[بدخشان]]
| مختصات محل زندگی =
| مختصات محل زندگی =
| مدفن =یمگان
| مدفن =یمگان
|در زمان حکومت =غزنویان، سلجوقیان، فاطمیان مصر
|در زمان حکومت =[[غزنویان]]، [[سلجوقیان]]، [[فاطمیان]] مصر
|اتفاقات مهم =
|اتفاقات مهم =
| نام دیگر =
| نام دیگر =
خط ۴۶: خط ۴۶:
|امضا =
|امضا =
}}
}}
'''ناصر خسرو قبادیانی''' (۳۹۴-۴۸۱ق) متکلم، شاعر، نویسنده و جهانگرد بزرگ  قرن پنجم  که مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] داشت. وی از جوانی به تحصیل علوم پرداخت و به دربار [[غزنویان]] و سپس به دربار [[سلجوقیان]] راه یافت. در سال ۴۳۷ ق به  جهت خوابی که دید ، کارهای دولتی را رها کرد و به سفر [[حج]] رفت. در این سفر به [[مصر]] رفت .چندسالی در این شهر ماند. وبا پیوستن به فرقهٔ [[اسماعیلیه]] به تبلیغ عقاید آنان پرداخت. حاکمان [[سلجوقی]] در صدد کشتن وی برآمدند، پس به ناچار به بدخشان فرار کرد. سرانجام در سال ۴۸۱ق در روستای  یمگان  در ولایت بدخشان [[افغانستان]] وفات یافت.  از آثارمهم او می توان به سفرنامه و دیوان اشعار اشاره کرد.وی به [[پیامبراکرم|پیامبر]] و [[اهل بیت]] ارادتی خاص داشت لذا در آثارش نمود فراوان دارد. در دیوان این شاعر بیش از ۶۰ مضمون و اندرز که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امیرالمؤمنین ]]است، یافت می‌شود.
'''ناصر خسرو قبادیانی''' ([[سال ۳۹۴ هجری قمری|۳۹۴]]-[[سال ۴۸۱ هجری قمری|۴۸۱]]ق) متکلم، شاعر، نویسنده و جهانگرد بزرگ  قرن پنجم  که مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] داشت. وی از جوانی به تحصیل علوم پرداخت و به دربار [[غزنویان]] و سپس به دربار [[سلجوقیان]] راه یافت. در سال ۴۳۷ق به  جهت خوابی که دید، کارهای دولتی را رها کرد و به سفر [[حج]] رفت. در این سفر به [[مصر]] رفت. چندسالی در این شهر ماند و با پیوستن به فرقهٔ [[اسماعیلیه]] به تبلیغ عقاید آنان پرداخت. حاکمان [[سلجوقی]] در صدد کشتن وی برآمدند، پس به ناچار به بدخشان فرار کرد. سرانجام در سال ۴۸۱ق در روستای  یمگان  در ولایت بدخشان [[افغانستان]] وفات یافت.  از آثارمهم او می‌توان به سفرنامه و دیوان اشعار اشاره کرد. وی به [[پیامبراکرم|پیامبر]] و [[اهل بیت]] ارادتی خاص داشت؛ لذا در آثارش نمود فراوان دارد. در دیوان این شاعر بیش از ۶۰ مضمون و اندرز که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امیرالمؤمنین ]]است، یافت می‌شود.
[[پرونده:آرامگاه حکیم ناصر خسرو در یمگان.jpg|بندانگشتی|آرامگاه حکیم ناصر خسرو در یمگان]]
[[پرونده:آرامگاه حکیم ناصر خسرو در یمگان.jpg|بندانگشتی|آرامگاه حکیم ناصر خسرو در یمگان ولایت [[بدخشان]]]]


==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
ناصرخسروقبادیانی در سال [[سال ۳۹۴ هجری قمری|۳۹۴ق]] در روستای قبادیان  [[بلخ]] متولد شد. از آغاز جوانی به تحصیل علوم پرداخت و به دربار [[غزنویان]] و سپس به دربار [[سلجوقیان]] راه یافت. در سال ۴۳۷ق خوابی دید که باعث شد ، کارهای دولتی را رها و به سفر [[حج]] برود. در این سفر وقتی به [[مصر]] رسید، چندسالی در آنجا ماند. <ref>ادوارد برون،تاریخ ادبی ایران، ۱۳۵۸ش،ج۲، ص۴۱۱.</ref>  وعقاید فرقهٔ [[اسماعیلیه ]]را پذیرفت واز دانشمندان آنان به حساب آمد.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۷۴</ref> لذا تبلیغ عقاید اسماعیلیه را شروع کرد که [[سلجوقیان]] در صدد کشتن وی برآمدند، پس به ناچار به بدخشان فرار کرد. در این رابطه درباره وی داستانها وافسانه هایی ساخته اند.<ref>ادوارد برون،تاریخ ادبی ایران، ۱۳۵۸ش،ج۲،ص۴۱۶.</ref> سرانجام در سال ۴۸۱ق در روستای  یمگان در ولایت بدخشان [[افغانستان]] وفات یافت.
ناصرخسرو قبادیانی در سال [[سال ۳۹۴ هجری قمری|۳۹۴ق]] در روستای قبادیان  [[بلخ]] متولد شد. از آغاز جوانی به تحصیل علوم پرداخت و به دربار [[غزنویان]] و سپس به دربار [[سلجوقیان]] راه یافت. در سال ۴۳۷ق خوابی دید که باعث شد کارهای دولتی را رها کند و به سفر [[حج]] برود. در این سفر وقتی به [[مصر]] رسید، چندسالی در آنجا ماند. <ref>ادوارد برون،تاریخ ادبی ایران، ۱۳۵۸ش،ج۲، ص۴۱۱.</ref>  و عقاید فرقهٔ [[اسماعیلیه ]]را پذیرفت واز دانشمندان آنان به حساب آمد.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۷۴</ref> لذا تبلیغ عقاید اسماعیلیه را شروع کرد که [[سلجوقیان]] در صدد کشتن وی برآمدند؛ پس به ناچار به بدخشان فرار کرد. در این رابطه درباره وی داستان‌ها وافسانه‌هایی ساخته‌اند.<ref>ادوارد برون، تاریخ ادبی ایران، ۱۳۵۸ش، ج۲، ص۴۱۶.</ref> وی در سال ۴۸۱ق در روستای  یمگان در ولایت بدخشان [[افغانستان]] وفات یافت.


==اهل بیت در آثار ناصرخسرو==
==اهل بیت در آثار ناصرخسرو==
وی شهرتش در بین مردم به شعر است. ولی ناصر پیش از آن که شاعر باشد، متکلم است.<ref>نویسندگان، یاد نامه ناصر خسرو، مقاله شهیدی، افکار وعقاید کلامی ناصر خسرو،۱۳۹۴ق،ص۳۱۶.</ref> وی به [[اهل بیت]] ارادت داشت. در آثارش به ویژه در دیوان  شعرش  این علاقه زیاد دیده می شود.
شهرت ناصرخسرو در بین مردم به شعر است. ولی ناصر پیش از آن که شاعر باشد، متکلم است.<ref>نویسندگان، یاد نامه ناصر خسرو، مقاله شهیدی، افکار و عقاید کلامی ناصر خسرو، ۱۳۹۴ق، ص۳۱۶.</ref> وی به [[اهل بیت]] ارادت داشت. در آثارش به ویژه در دیوان  شعرش  این علاقه زیاد دیده می‌شود. ناصرخسرو در کتاب [[جامع الحکمتین|جامعُ الحِکمَتَین]] که در اواخر عمرش آن را نوشته، به اثبات وجود وصی برای [[پیامبر(ص)]] می‌پردازد و شرافت هر دو را ذکر می‌کند و این گونه نتیجه می‌گیرد: «وصایتی که در [[غدیر خم]] به همگان  اعلان شد در فرزندان [[امام علی]] جاری است.»<ref> ناصر خسرو، جامع الحکمتین، ص ۱۸۰.</ref>
ناصرخسرو در کتاب [[جامع الحکمتین|جامعُ الحِکمَتَین]] که در اواخر عمرش آن را نوشته، به اثبات وجود وصی برای [[پیامبر(ص)]] می پردازد و شرافت هر دو را ذکر می کند و این گونه نتیجه می گیرد: وصایتی که در [[غدیر خم]] به همگان  اعلان شد در فرزندان [[امام علی]] جاری است. <ref> ناصر خسرو ، جامع الحکمتین، ص ۱۸۰.</ref>
وی در تفسیر[[حدیث سفینه]] می‌نویسد:«[[کشتی نوح]]  چوب نیست؛ بل [[اهل بیت]] رسول است و نیز [[طوفان نوح]] آب نیست؛ بل جهل و ضلالت است که هلاک عاصیان است.» <ref>ناصر خسرو، جامع الحکمتین، ص ۱۸۱.</ref>
وی در تفسیر[[حدیث سفینه]] می نویسد:«[[کشتی نوح]]  چوب نیست بل اهل بیت رسول است و نیز [[طوفان نوح]] آب نیست بل جهل و ضلالت است که هلاک عاصیان است.» <ref>ناصر خسرو، جامع الحکمتین، ص ۱۸۱.</ref>


او در کتاب «وجه دین» که رساله عملی محسوب می شود درباره اثبات وصایت [[حضرت علی]] پرادخته و می نویسد:«وصی آدم مولانا شیث بود علیه السلام و وصی نوح مولانا سام بود علیه السلام و وصی ابراهیم مولانا اسماعیل بود علیه السلام و وصی موسی مولانا هارون بود علیه السلام و وصی عیسی مولانا شمعون بود علیه السلام و وصی محمد مصطفی علی المرتضی بود علیه السلام.»<ref>ناصر خسرو، وجه دین، ۱۳۹۷ق، ص‏۶۴</ref>
او در کتاب «وجه دین» که رساله عملی محسوب می‌شود درباره اثبات وصایت [[حضرت علی]] پرادخته و می‌نویسد:«وصی [[حضرت آدم|آدم]] مولانا [[شیث]] بود علیه السلام و وصی [[نوح]] مولانا [[سام پسر نوح|سام]] بود علیه السلام و وصی [[ابراهیم]] مولانا [[اسماعیل نبی|اسماعیل]] بود علیه السلام و وصی [[حضرت موسی|موسی]] مولانا [[هارون (پیامبر)|هارون]] بود علیه السلام و وصی [[عیسی]] مولانا [[شمعون]] بود علیه السلام و وصی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] مصطفی [[امام علی|علی المرتضی]] بود علیه السلام.»<ref>ناصر خسرو، وجه دین، ۱۳۹۷ق، ص‏۶۴</ref>


ناصر خسرو در سفرنامه، نام حضرت علی را بارها  با ذکر سلام و احترام یاد کرده است. در خوان الاخوان حضرت علی را به همراه اولیا و رسول و امامان، [[واسطه فیض]] دانسته و این گونه می گوید : « اگر کسی بی این میانجیان توحید جوید معطل است.»<ref>ناصر خسرو، خوان‌الاخوان،۱۳۳۸ش، ص‏۱۲۹.</ref>
ناصر خسرو در سفرنامه، نام حضرت علی را بارها  با ذکر سلام و احترام یاد کرده است. در خوان الاخوان حضرت علی را به همراه اولیا و رسول و امامان، [[واسطه فیض]] دانسته و این گونه می‌گوید : « اگر کسی بی این میانجیان توحید جوید معطل است.»<ref>ناصر خسرو، خوان‌الاخوان،۱۳۳۸ش، ص‏۱۲۹.</ref>


ناصر خسرو عشق وعلاقه خود به اهل بیت را در دیوان اشعارش بیشتر منعکس ساخته است. توصیف و توضیح صفات ، ستایش مردانگی، شجاعت و دلاوری حضرت علی  در میان اشعار وی زیاد دیده می شود. او دوستی خاندان پیامبر را مایه راهیابی به [[بهشت]] در [[قیامت]] می داند:
ناصر خسرو عشق و علاقه خود به اهل بیت را در دیوان اشعارش بیشتر منعکس ساخته است. توصیف و توضیح صفات، ستایش مردانگی، شجاعت و دلاوری حضرت علی  در میان اشعار وی زیاد دیده می‌شود. او دوستی خاندان پیامبر را مایه راهیابی به [[بهشت]] در [[قیامت]] می‌داند:
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|چون به حبّ آل زهرا روی شُستی روز حشر |نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۱</ref>}}{{پایان شعر}}  
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|چون به حبّ آل زهرا روی شُستی روز حشر |نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۱</ref>}}{{پایان شعر}}  


در دیوان شعر ناصر خسرو این  مفاهیم زیاد دیده می شود.<ref> [http://alinameh.com/entry165 تاج علی، مقاله امام علی در آثار ناصر خسرو]</ref> وی اهل بیت را لوای خداوند و ریسمان محکم الهی می داند که تمسک بدان موجب رهایی از چاه جهل است:
در دیوان شعر ناصر خسرو این  مفاهیم زیاد دیده می‌شود.<ref> [http://alinameh.com/entry165 تاج علی، مقاله امام علی در آثار ناصر خسرو]</ref> وی اهل بیت را لوای خداوند و ریسمان محکم الهی می‌داند که تمسک بدان موجب رهایی از چاه جهل است:


{{شعر|نستعلیق}}{{ب|اهل عبا یکسره لوای خدایند|سوی تو، گر دوستدار اهل عبایی}}{{ب|حیدر زی ما عصای موسی دورست |موسی ما را جز او که کرد عصایی؟}}{{ب|آنچه علی داد در رکوع فزون بود|زآنکه به عمری بداد حاتم طایی}}{{ب|گر تو جز او را به جای او بنشاندی|والله والله که بر طریق خطایی}}{{ب|آل رسول خدای، حبل خدایند|چونش گرفتی، ز چاه جهل برآیی<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۴۲.</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|اهل عبا یکسره لوای خدایند|سوی تو، گر دوستدار اهل عبایی}}{{ب|حیدر زی ما عصای موسی دورست |موسی ما را جز او که کرد عصایی؟}}{{ب|آنچه علی داد در رکوع فزون بود|زآنکه به عمری بداد حاتم طایی}}{{ب|گر تو جز او را به جای او بنشاندی|والله والله که بر طریق خطایی}}{{ب|آل رسول خدای، حبل خدایند|چونش گرفتی، ز چاه جهل برآیی<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۴۲.</ref>}}{{پایان شعر}}
بیت سوم این قصیده ناظر به [[آیه ولایت]] و بیت پایانی به  [[آیه وحدت]]<ref>آیه وحدت ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا؛ همه دست به ریسمان خدا بگیرید و پراکنده نشوید.» </ref> اشاره دارد.  
بیت سوم این قصیده ناظر به [[آیه ولایت]] و بیت پایانی به  [[آیه وحدت]]<ref>آیه وحدت ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا؛ همه دست به ریسمان خدا بگیرید و پراکنده نشوید.» </ref> اشاره دارد.  


ناصرخسرو شرط پیروزی بر [[ابلیس]] را اطاعت و دوستی [[اهلبیت|اهلبیت(ع)]] می داند:
ناصرخسرو شرط پیروزی بر [[ابلیس]] را اطاعت و دوستی [[اهلبیت|اهلبیت(ع)]] می‌داند:
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|یاری ندهد تو را بر این دیو|جز طاعت و حب آل یاسین}}{{ب|گرد دل خود ز دوستیشان |بر دیو حصار ساز و پرچین}}{{ب|در باغ شریعت پیمبر |کس نیست جز آل او دهاقین <ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۷۵.</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|یاری ندهد تو را بر این دیو|جز طاعت و حب آل یاسین}}{{ب|گرد دل خود ز دوستیشان |بر دیو حصار ساز و پرچین}}{{ب|در باغ شریعت پیمبر |کس نیست جز آل او دهاقین <ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۱۷۵.</ref>}}{{پایان شعر}}
وی نشان [[شیعه]] را مبارزه برای دین و [[قرآن]]  بیان می کند:
وی نشان [[شیعه]] را مبارزه برای دین و [[قرآن]]  بیان می‌کند:
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|مبارزان سپاه شریعتیم و قرآن|از آنکه شیعت حیدر، سوار کراریم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده۱۵۱.</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|مبارزان سپاه شریعتیم و قرآن|از آنکه شیعت حیدر، سوار کراریم<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده۱۵۱.</ref>}}{{پایان شعر}}


خط ۸۰: خط ۷۹:


=== نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو===
=== نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو===
در دیوان این شاعر مضمونها و اندرزهایی دیده می‌شود که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امام علی]] است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، ۱۳۶۰ش، ص۲۰۹.</ref> دکتر [[سیدجعفر شهیدی]] می‌گوید: سراسر دیوان ناصر خسرو  تا آن جایی که من استقصاء کرده‌ام، بیش از شصت مورد، عیناً گفتار امام علی(ع) را در قالب نظم آورده است.<ref>شهیدی، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۵.</ref> نظیراین بیت که مضمون خطبه اول نهج البلاغه است:
در دیوان این شاعر مضمون‌ها و اندرزهایی دیده می‌شود که ترجمه و یا برگرفته از سخنان [[امام علی]] است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، ۱۳۶۰ش، ص۲۰۹.</ref> دکتر [[سیدجعفر شهیدی]] می‌گوید: سراسر دیوان ناصر خسرو  تا آن جایی که من استقصاء کرده‌ام، بیش از شصت مورد، عیناً گفتار امام علی(ع) را در قالب نظم آورده است.<ref>شهیدی، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۵.</ref> نظیراین بیت که مضمون خطبه اول نهج البلاغه است:
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|خداوندی که در وحدت قدیمست از همه اشیاء|نه اندر وحدتش کثرت به محدث زین همه تنها<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۳۱</ref>}}{{پایان شعر}}
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|خداوندی که در وحدت قدیمست از همه اشیاء|نه اندر وحدتش کثرت به محدث زین همه تنها<ref>دیوان ناصر خسرو،قصیده۳۱</ref>}}{{پایان شعر}}
وی در قصیده‌ای با ردیف علی، خیلی از خصوصیات و ویژگی‌های امام علی را به نظم آورده و اعتقاد کامل خود به حضرت علی(ع) را این گونه ابراز می‌کند:
وی در قصیده‌ای با ردیف علی، خیلی از خصوصیات و ویژگی‌های امام علی را به نظم آورده و اعتقاد کامل خود به حضرت علی(ع) را این گونه ابراز می‌کند:
خط ۱۲۰: خط ۱۱۹:
*شهیدی، سیدجعفر، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، بی‌جا، بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۶۰ش.
*شهیدی، سیدجعفر، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، بی‌جا، بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۶۰ش.
*شهیدی، سیدجعفر، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، تهران، وزارت ارشاد اسلامی و بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش.
*شهیدی، سیدجعفر، بهره گیری ادبیات فارسی از نهج البلاغه، تهران، وزارت ارشاد اسلامی و بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش.
*ناصر خسرو ، خوان الاخوان، به کوشش قویمی، تهران، کتابخانه بارانی، ۱۳۳۸ش.
*ناصر خسرو، خوان الاخوان، به کوشش قویمی، تهران، کتابخانه بارانی، ۱۳۳۸ش.
*ناصر خسرو، وجه دین، به کوشش اعوانی، انجمن فلسفه ایران، ۱۳۹۷ق.
*ناصر خسرو، وجه دین، به کوشش اعوانی، انجمن فلسفه ایران، ۱۳۹۷ق.
*ناصرخسرو، دیوان ناصرخسرو،تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران ، دانشگاه تهران، ۱۳۶۵ش.
*ناصرخسرو، دیوان ناصرخسرو،تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۵ش.
*ناصرخسرو، کتاب جامع الحکمتین، چاپ هانری کربن و محمد معین، تهران ۱۳۶۳ش.
*ناصرخسرو، کتاب جامع الحکمتین، چاپ هانری کربن و محمد معین، تهران ۱۳۶۳ش.
*نویسندگان، یاد نامه ناصر خسرو، مشهد، دانشگاه فردوسی،۱۳۹۴ق.
*نویسندگان، یاد نامه ناصر خسرو، مشهد، دانشگاه فردوسی،۱۳۹۴ق.
کاربر ناشناس