confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تمیز کاری) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
'''نظریۀ تجلی''' | '''نظریۀ تجلی''' | ||
نظریۀ تجلی، که گاه از آن به کشف الهی تعبیر میشود، از بنیانیترین اعتقادات دروزیه است.<ref> انور یاسین و همکاران، ص۱۱۲؛ سامی نسیب مکارم، ص۱۰۵</ref> تجلی خدا در ۷۲ دور از عمر حیات جهان... | نظریۀ تجلی، که گاه از آن به کشف الهی تعبیر میشود، از بنیانیترین اعتقادات دروزیه است.<ref> انور یاسین و همکاران، ص۱۱۲؛ سامی نسیب مکارم، ص۱۰۵</ref> تجلی خدا در ۷۲ دور از عمر حیات جهان... در قالب العلی الاعلی بوده که قبل از دور هفتاد و یکم رخ نموده و مدت آن در مجموع ۷۰ دور و برابر با ۳۴۳ میلیون سال بوده است. ظهور انسان و [[سجده|سجدۀ]] [[ملائکه|ملائکه]] در مقابل او در همین ادوار بوده است.<ref>رسائل الحکمة، ص۱۳۴، ۱۵۱؛ کتاب النقط و الدوایر، ص۴۴</ref> آنگاه خدا در دور هفتاد و یکم در قالب البارّ متجلی شده است.<ref>رسائل الحکمة، ص۱۱۳-۱۱۸؛ کتاب النقط و الدوایر، ص۴۴؛ برای آگاهی بیشتر از این دور انور یاسین و همکاران، ص۱۴۱-۱۴۷</ref> | ||
در دورۀ «البارّ» عقل در «آدم صفاالکی» یا «شَطنیل» ظاهر شد؛ شطنیل مردم را به [[توحید]] و دوری از مشرکین فرا خواند. قومی دعوت او را پذیرا شدند که شطنیل آنان را به سبب جدایی از مشرکین به «بنّ» نامبردار کرد.<ref>رسائل الحکمة، ص۱۱۴</ref>در نهایت، در این دور مردم به سوی مشرکان متمایل شدند، و البارّ بر آنان خشم گرفت و شریعتهایی پیاپی به واسطۀ [[حضرت نوح|نوح]]، [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]، [[حضرت موسی|موسی]]، [[حضرت عیسی|عیسی]]، [[محمد|محمد صلی الله علیه و آله و سلم]] و [[محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق|محمد بن اسماعیل]] برای آنها فرستاد.<ref>سائل الحکمة، ص۱۲۰-۱۲۲، ۲۶۳؛ نیز انور یاسین و همکاران، ص۱۴۴-۱۴۷</ref> | در دورۀ «البارّ» عقل در «آدم صفاالکی» یا «شَطنیل» ظاهر شد؛ شطنیل مردم را به [[توحید]] و دوری از مشرکین فرا خواند. قومی دعوت او را پذیرا شدند که شطنیل آنان را به سبب جدایی از مشرکین به «بنّ» نامبردار کرد.<ref>رسائل الحکمة، ص۱۱۴</ref>در نهایت، در این دور مردم به سوی مشرکان متمایل شدند، و البارّ بر آنان خشم گرفت و شریعتهایی پیاپی به واسطۀ [[حضرت نوح|نوح]]، [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]، [[حضرت موسی|موسی]]، [[حضرت عیسی|عیسی]]، [[محمد|محمد صلی الله علیه و آله و سلم]] و [[محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق|محمد بن اسماعیل]] برای آنها فرستاد.<ref>سائل الحکمة، ص۱۲۰-۱۲۲، ۲۶۳؛ نیز انور یاسین و همکاران، ص۱۴۴-۱۴۷</ref> |