پرش به محتوا

ایوب (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۸۴۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۰
جز
←‏سوگند ایوب: ویرایش صوری
جز (←‏سوگند: ویرایش صوری)
جز (←‏سوگند ایوب: ویرایش صوری)
خط ۷۴: خط ۷۴:
ایوب در دوره بیماری‌اش [[سوگند]] یاد کرد که هرگاه بهبود یافت، صد تازیانه به همسرش بزند؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> با این حال پس از بهبود، تصمیم گرفت او را به‌خاطر وفاداریی‌ها و خدماتش ببخشد، ولی سوگندش مانع بود.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> ازاین‌رو به او [[وحی]] شد که دسته‌ای از ساقه‌های گندم یا مانند آن را بگیرد و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه ۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref>
ایوب در دوره بیماری‌اش [[سوگند]] یاد کرد که هرگاه بهبود یافت، صد تازیانه به همسرش بزند؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> با این حال پس از بهبود، تصمیم گرفت او را به‌خاطر وفاداریی‌ها و خدماتش ببخشد، ولی سوگندش مانع بود.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> ازاین‌رو به او [[وحی]] شد که دسته‌ای از ساقه‌های گندم یا مانند آن را بگیرد و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه ۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref>


درباره چرایی سوگند ایوب، میان مفسران اختلاف‌نظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که [[شیطان]] بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه می‌کنم، به‌شرط اینکه پس از بهبود بگوید من (شیطان)، تنها عامل بهبودی‌اش بوده‌ام. همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت. ازاین‌رو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزایری، قصص‌الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.</ref> برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد. ایوب که از بیماری رنج می‌برد، نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref>  
درباره چرایی سوگند ایوب، میان مفسران اختلاف‌نظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که [[شیطان]] بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه می‌کنم، به‌شرط اینکه پس از بهبود بگوید من (شیطان)، تنها عامل بهبودی‌اش بوده‌ام. همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت. ازاین‌رو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزایری، قصص‌الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.</ref> برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد. ایوب که از بیماری رنج می‌برد، نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> برخی هم [[تمکین]] نکردن همسر ایوب از وی<ref>مغنیه، تفسیرالکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۸۲.</ref> و رنجاندن ایوب با زبان در دوره بیماری<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۴۶. </ref> را علت سوگند او ذکر کرده‌اند.


برخی هم [[تمکین]] نکردن همسر ایوب از وی<ref>مغنیه، تفسیرالکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۸۲.</ref> و رنجاندن ایوب با زبان در دوره بیماری<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۴۶. </ref> را علت سوگند او ذکر کرده‌اند. برخی از محققان نیز از روی استعمالات مشابه کلمه «اضرب به» در آیه «وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ» به معنای شکافتن دانسته‎اند از این‌رو معتقدند نمی‌توان قسم ایوب را حمل بر زدن همسرش کرد<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۲.</ref>  چراکه در آیه ضمیر مؤنثی وجود ندارد که به همسر ایوب برگردد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۳۰.</ref>  با این حال بر پایه روایتی، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر می‌برد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود، وقتی که نزد ایوب بازگشت او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد به همین دلیل سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند، وقتی که از سبب آن اطلاع یافت از تصمیم خود پیشمان شد.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> البته در معتبر بودن این روایت به جهت تناقض با باورهای شیعه درباره [[عصمت پیامبران]]<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> و دیگر روایات<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> و نیز پیش‌داوری ایوب (بدگمان شدن به همسرش و تعیین مجازات برای او قبل از سؤال از او)و نیز مجهول بودن یکی از راویان آن<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.</ref>  تردید شده است.
برپایه روایتی، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر می‌برد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود. وقتی نزد ایوب بازگشت، او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد. به همین علت سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند؛ اما وقتی از سبب آن اطلاع یافت، از تصمیم خود پیشمان شد.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> البته در معتبر بودن این روایت به‌جهت تناقض با باورهای شیعه درباره [[عصمت پیامبران]]،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref>، تعارض با دیگر روایات،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> پیش‌داوری ایوب (بدگمان‌شدن به همسرش و تعیین مجازات برای او قبل از سؤال از او) و نیز مجهول‌بودن یکی از راویان آن<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.</ref>  تردید شده است.


برخی از مفسران اهل‌سنت از ماجرای سوگند ایوب استنباط کرده‌اند که مرد می‌تواند به جهت تأدیب همسرش را کتک بزند.<ref>جصاص، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>
برخی از مفسران اهل‌سنت از ماجرای سوگند ایوب استنباط کرده‌اند که مرد می‌تواند به جهت تأدیب، همسرش را کتک بزند.<ref>جصاص، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>


==عصمت==
==عصمت==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۷۸۱

ویرایش