۱۷٬۰۷۶
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=اردیبهشت|روز=08|سال=۱۳۹۳|چند = 2}} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=اردیبهشت|روز=08|سال=۱۳۹۳|چند = 2}} | ||
میرزا محمد هاشم خوانساری، فقیه امامی قرن سیزدهم و چهاردهم. | میرزا محمد هاشم خوانساری، فقیه امامی قرن سیزدهم و چهاردهم. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
او در سال 1235 در شهر [[خوانسار]] به دنیا آمد | او در سال 1235 در شهر [[خوانسار]] به دنیا آمد | ||
درسهای مقدماتی را در زادگاهش از پدرش، [[زین العابدین خوانساری]] و برادرس [[محمد باقر]] فراگرفت. | درسهای مقدماتی را در زادگاهش از پدرش، [[زین العابدین خوانساری]] و برادرس [[محمد باقر]] فراگرفت. | ||
پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر (د 1240)، همراه پدر و خانوادهاش به اصفهان مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص191؛ روضاتی، ص113؛ابن الرضا، ج2، ص581-583 </ref> | پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر ( د 1240 ) ، همراه پدر و خانوادهاش به اصفهان مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص191؛ روضاتی، ص113؛ابن الرضا، ج2، ص581-583 </ref> | ||
بر اساس آنچه میرزا هاشم خوانساری در زندگی نامه خود آورده است، وی تحصیل [[فقه]] و [[اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در [[اصفهان]] آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] (د 1264)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند. <ref>المقالات اللطیفة، ص312-313</ref> به گفته او صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> | بر اساس آنچه میرزا هاشم خوانساری در زندگی نامه خود آورده است، وی تحصیل [[فقه]] و [[اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در [[اصفهان]] آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] ( د 1264)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند. <ref>المقالات اللطیفة، ص312-313</ref> به گفته او صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> | ||
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] (د 1273) شرکت کرد و در 1261 از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است. <ref>خوانساری، | خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] ( د 1273 ) شرکت کرد و در 1261 از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است. <ref>خوانساری، ص۷۸</ref> | ||
خوانساری پس از سالها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د | خوانساری پس از سالها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د ۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژه ای به او داشت و حتی به طور خصوصی با وی مذاکره علمی می کرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد. <ref>روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷</ref> | ||
برخی دیگر از استادان و مشایخ روایی وی، در اصفهان و نجف | برخی دیگر از استادان و مشایخ روایی وی، در اصفهان و نجف | ||
[[ابراهیم بن محمد حسن کلباسی]] (د | [[ابراهیم بن محمد حسن کلباسی]] (د ۱۲۶۱) | ||
[[اسدالله بیدآبادی]] | [[اسدالله بیدآبادی]] | ||
[[مهدی بن علی کاشف الغطاء]](د | [[مهدی بن علی کاشف الغطاء]] (د ۱۲۸۹).<ref>حرزالدین، ج۳، ص۲۷۶؛ روضاتی، ص ۱۱۴؛ مهدوی، ص۵۳۵-۵۳۶</ref> | ||
شاگردان در نجف و اصفهان | شاگردان در نجف و اصفهان | ||
* [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی]](د | * [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی]] (د ۱۳۳۷) | ||
* [[ملا فتح الله شریعت اصفهانی]] معروف به شیخ الشریعه (د | * [[ملا فتح الله شریعت اصفهانی]] معروف به شیخ الشریعه (د ۱۳۳۹) | ||
* [[شیخ محمد هادی تهرانی]] (د | * [[شیخ محمد هادی تهرانی]] (د ۱۳۲۱) | ||
* [[حاج آقا رضا همدانی]] (د | * [[حاج آقا رضا همدانی]] (د ۱۳۲۳) | ||
* [[ابو تراب خوانساری]] (د | * [[ابو تراب خوانساری]] (د ۱۳۴۶) | ||
* برادر زاده هایش | * برادر زاده هایش | ||
* [[محمد مهدی بن محمد باقر]] | * [[محمد مهدی بن محمد باقر]] | ||
* [[محمد ابراهیم بن محمد صادق]] | * [[محمد ابراهیم بن محمد صادق]] | ||
* [[محمد امین شوشتری]] | * [[محمد امین شوشتری]] | ||
* [[محمد تقی شوشتری]] فرزندان [[اسدالله شوشتری]]<ref>تبریزی خیابانی، | * [[محمد تقی شوشتری]] فرزندان [[اسدالله شوشتری]]<ref>تبریزی خیابانی، ص۶۸-۶۹؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۲</ref> | ||
برخی چون میرزا حسن نوری (د | برخی چون میرزا حسن نوری (د ۱۳۲۰) صاحب مستدرک | ||
[[سید حسن صدر]] (د | [[سید حسن صدر]] (د ۱۳۵۴) | ||
محمد مرتضی کشمیری ( | محمد مرتضی کشمیری (۱۳۲۳) | ||
از او روایت نقل کردهاند. | از او روایت نقل کردهاند. | ||
<ref>روضاتی، | <ref>روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ برای آگاهی از سایر شاگردان و راویان از او: نک، روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ این الرضا، ج۲، ص۵۸۶-۵۸۷؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۳</ref> | ||
وی در جوانی موضوعات فراوانی را به صورت منظوم به عربی و فارسی درآورده است. <ref>خوانساری، مبانی الاصول، | وی در جوانی موضوعات فراوانی را به صورت منظوم به عربی و فارسی درآورده است. <ref>خوانساری، مبانی الاصول، ص۲۵۷</ref> | ||
خوانساری را فقیهی عارف، زاهد، محقق و نویسنده ای کوشا دانستهاند.<ref> امینی، | خوانساری را فقیهی عارف، زاهد، محقق و نویسنده ای کوشا دانستهاند.<ref> امینی، ج۲، ص۵۴۸؛ انصاری، ص۳۷۲</ref> او حدود سی سال در بخشی مهمی از ایران مرجع شیعیان بود.<ref> حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۴</ref> | ||
[[ناصر الدین شاه]] (حک: | [[ناصر الدین شاه]] (حک: ۱۲۶۴-۱۳۱۳) نیز به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر [[مشهد]] به دستور شاه، مردم تهران از او استقبال کردند.<ref>موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲</ref> | ||
محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) | محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) | ||
که در دورۀ ناصر الدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت. از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در تهران ملاقات کرده و او را ستوده است. <ref> اعتماد السلطنه، | که در دورۀ ناصر الدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت. از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در تهران ملاقات کرده و او را ستوده است. <ref> اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
خوانساری در | خوانساری در ۱۳۳۸، هنگام رفتن به [[حج]] در شهر نجف درگذشت، و پس از تشییعی باشکوه در [[وادی السلام]] به خاک سپرده شد. | ||
در رثای او صیده های سرودهاند. <ref>بخشی، | در رثای او صیده های سرودهاند. <ref>بخشی، ص۱۸۷-۱۸۹؛ روضاتی، ص۱۱۷-۱۱۸</ref> | ||
خوانساری آثار بسیاری در فقه حدیث اصول کلام رجال و فلسفه دارد. | خوانساری آثار بسیاری در فقه حدیث اصول کلام رجال و فلسفه دارد. | ||
رسالۀ | رسالۀ الذّبیحیه | ||
نخستین اثر فقهی او و درباره حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش ، صدر الدین عاملی تألیف کرد. | نخستین اثر فقهی او و درباره حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش ، صدر الدین عاملی تألیف کرد. | ||
<ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، | <ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴</ref> | ||
احکام الایمان: رسالۀ عملیه اوست به فارسی درباره عبادات تا آخر مبحث [[رزوه]] که به درخواست ناصرالدین شاه نوشت. <ref>آقا بزرگ طهرانی، | احکام الایمان: رسالۀ عملیه اوست به فارسی درباره عبادات تا آخر مبحث [[رزوه]] که به درخواست ناصرالدین شاه نوشت. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶</ref> | ||
رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ ضمن مجموعهای با عنوان شش رساله چاپ شد. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹</ref> دراین مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام اصول الدین <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶</ref> و رساله های فارسی صیغ العقود، و صوم و مناسک [[حج]] نیز چاپ شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵</ref> | |||
او بر برخی منابع فقهی از جمله [[ریاض المسائل]] حاشیه زده و شرحی بر الدرة النجفیة [[محمد مهدی بحر العلوم]] (د ۱۲۱۲) نگاشته است.<ref> خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲</ref> | |||
خوانساری در جوانی برخی ابواب اصول فقه مانند اصل برائت، استصحاب، اجماع منقول و شهرت را به نظم در آورده که به نام منظومة لطیفة فی تحقیق المطالبالاصولیة منتشر شده است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵</ref> | |||
و کتابی به نام الاستصحاب نگاشته <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶</ref> و بر کتابهای معالم الدین حسین بن زین الدین و زبدة الاصول [[شیخ بهائی]] حاشیه یا شرح نوشته است. <ref>گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰</ref> | |||
مهمترین کتاب اصولی او مبانی الاصول است به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بی فایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد. <ref>مبانی الاصول، ص۳-۵</ref> | |||
اثر دیگر او در این زمینه [[اصول آل الرسول]] است که وی در آن مجموعه ای از احادیث [[امامان علیهم السلام]] را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است. | |||
[[شیخ انصاری]] اتمام این کتاب را به وی توصیه کرد <ref>مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷</ref> | |||
از آثار مهم خوانساری در باب [[حدیث]] و [[رجال]]، رسالهای دربارۀ اعتبار کتاب مشهور [[فقه الرضا]] منسوب به [[امام رضا علیه السلام]] است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹</ref> | |||
میرزا هاشم در این رساله ابتدا سه قول را دربارۀ مؤلف فقه الرضا مطرح کرده و پس از طرح دلایل موافقان و مخالفان انتساب کتاب به امام، صحت انتساب را نپذیرفته است. <ref> ص۳-۴، ۹</ref> | |||
به نظر او بسیاری از روایات این اثر با احکام و قواعد ضروری [[شیعه]] ناسازگار است. <ref>ص۲۴-۲۰</ref> | |||
و ضعف سند آن با شهرت جبران نمی شود. <ref>ص ۳۷</ref> | |||
اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت [[ابو بصیر مرادی]] است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابو بصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است. <ref>رسالة معمولة فی حال ابی بصیر</ref> | |||
تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب مبانی الاصول و برخی رساله های یاد شده از جمله رساله اصولی منظومة لطیفة و رساله های حدیثی و رجالی فقه الرضا و حال ابی بصیر در مجموعه ای به نام مجمع الفوائد و مخزن الفرائد در تهران، ۱۳۱۷ چاپ سنگی شده است. | |||
رسالهای فقهی با عنوان [[حلّ العسیر فی حلّ العصیر]] نیز در این مجموعه آمده است به علاوه مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی ، کلامی، حدیثی و رجالی است. | |||
اربعون حدیثاً دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخه ای خطی از آن در کتابخانۀ آیت الله گلپایگانی در قم وجود دارد. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲</ref> | |||
دیگر آثار حدیث و رجالی: | |||
شرح مشیخة الفقیه | |||
اجازاتی برای برخی علما از جمله [[میرزا ابوالهدی کلباسی]] | |||
دو اثر رجالی الفوائد الرجالیة و الفلاحظ که دومی خلاصۀ دو کتاب نفائس الفنون و ازهار الجنان است <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴، ص ۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹</ref> | |||
خوانساری در ۱۲۹۹ میزان الانساب را در شرح حال امامزاده های معتبر در اصفهان نگاشت <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷</ref> | |||
که در سال ۱۳۳۲ ش در قم با مقدمه و حواشی احمد روضاتی به چاپ رسید. او همچنین بر الاسفار الاربعة صدرالدین شیرازی حاشیه زده است که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته می شود. <ref>مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲</ref> | |||
خوانساری علاوه بر سرودن منظومه های یاد شده، قصاید و منظومه هایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او موسوی بود <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶</ref> خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰</ref> | |||
یکی از فرزندان او [[جمال الدین خوانساری|جمال الدین]]، از شاگردان او به شمار می رفت و او از خوانساری اجازۀ [[اجتهاد]] گرفت. جمال الدین چند رساله دبارۀ فقه و اصول تألیف کرد، او در سال ۱۳۳۹ در دنیا رفت و نخست در [[تخت فولاد اصفهان]] کنار عمویش [[محمد باقر]] به خاک سپرده شد و سپس در سال ۱۳۴۸ به نزدیک قبر پدرش در اصفهان منتقل شد. <ref>روضاتی، ص۱۱۹-۱۲۰؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۳۳۷، ۵۰۵-۵۰۶</ref> | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس|3}} | |||
==منابع== | |||
{{ستون-شروع|3}} | |||
* این مقاله از '''دانشنامه جهان اسلام'''، ج۱۶، ص۳۸۹-۳۹۱ اخذ شده است. | |||
* [[آقا بزرگ طهرانی]]. | |||
* مهدی ابن الرضا، ضیاء الابصار فی ترجمةعلماء خوانسار، قم ۱۳۸۲ش. | |||
* محمد حسن بن علی اعتماد السلطنه، المآثر و الآثار، در جهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج۱، تهران، اساطیر، ۱۳۶۳ش. | |||
* محمد هادی امینی، معجم الرجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف، ۱۴۱۳/۱۹۹۲. | |||
* مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت [[شیخ انصاری]] قدس سره، قم، ۱۳۷۳ش. | |||
* یوسف بخشی، تذکرۀ شعرای خوانسار، تهران، ۱۳۳۶ش. | |||
* علی تبریزی خیابانی، ، کتاب علماء معاصرین چاپ سنگی تهران، ۱۳۶ش. | |||
* محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم، ۱۴۰۵. | |||
* احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت الله گلپایگانی، ج۱، قم، ۱۳۵۷ش. | |||
* محمد علی حسینی یزدی، رسول علوی و علی اکبر زمانی نژاد، دانشمندان خوانسار، قم، ۱۳۷۸ش. | |||
* محمد هاشم بن زین العابدین خوانساری، مجمع الفوائد و مخزن الفرائد، چاپ سنگی تهران، ۱۳۱۷ش. | |||
* محمد علی روضاتی، زندگانی حضرت آیت الله چهار سوقی، حاوی شرح حال بیش از یکصد نفر قرون اخیره، اصفهان، ۱۳۳۲ش. | |||
* عبدالکریم بن مهدی گزی برخواری، تذکرة القبور، چاپ ناصر باقر یبیدهندی، قم، ۱۳۷۱ش. | |||
* محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران، ۱۳۶۹ش. | |||
* محمد مهدی موسوی اصفهانی، احسن الودیع فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، او تتمیم روضات الجنات، بغداد، ۱۳۴۸. | |||
* مصلح الدین مهدوی، تذکرة القبور، یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان، ۱۳۴۸ش. | |||
{{پایان}} | |||
ویرایش