عبدالعلی مزاری: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[بصیر احمد دولتآبادی]]، خمیرمایه فکری سیاسی مزاری را برگرفته از افکار مبارزاتی سید اسماعیل بلخی میداند و دیدار میان این دو را آغاز تحولات در مزاری جوان معرفی میکند. <ref>رهبر شهید استاد مزاری را چگونه میشناسیم؟، بصیر احمد دولتآبادی، سراج، سال سوم، شماره ۱۱، ص ۲۳۰</ref> | [[بصیر احمد دولتآبادی]]، خمیرمایه فکری سیاسی مزاری را برگرفته از افکار مبارزاتی سید اسماعیل بلخی میداند و دیدار میان این دو را آغاز تحولات در مزاری جوان معرفی میکند. <ref>رهبر شهید استاد مزاری را چگونه میشناسیم؟، بصیر احمد دولتآبادی، سراج، سال سوم، شماره ۱۱، ص ۲۳۰</ref> | ||
عبدالعلی مزاری از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ هجری شمسی، سربازی خود را در ولایتهای | عبدالعلی مزاری از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ هجری شمسی، سربازی خود را در ولایتهای [[کابل]]، خوست و پکتیا گذراند و در همین حین به تحصیل نیز میپرداخت. | ||
===تحصیل در مزارشریف و قم=== | ===تحصیل در مزارشریف و قم=== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
[[سازمان نصر افغانستان]] از ائتلاف گروههایی همچون روحانیت نوین، گروه مستضعفین و حزب حسینی، پس از انقلاب اسلامی ایران و تشدید مبارزات مردم افغانستان در سال ۱۳۵۷ تشکیل شد و در فرردین ۱۳۵۸ اعلام موجودیت کرد و دفتر اصلی آن در ایران مستقر بود.<ref>بصیر احمد دولتآبادی، شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، ص ۳۰۰.</ref> | [[سازمان نصر افغانستان]] از ائتلاف گروههایی همچون روحانیت نوین، گروه مستضعفین و حزب حسینی، پس از انقلاب اسلامی ایران و تشدید مبارزات مردم افغانستان در سال ۱۳۵۷ تشکیل شد و در فرردین ۱۳۵۸ اعلام موجودیت کرد و دفتر اصلی آن در ایران مستقر بود.<ref>بصیر احمد دولتآبادی، شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، ص ۳۰۰.</ref> | ||
رهبری این سازمان جهادی، شورایی بود و اعضای آن اغلب از علمای شیعه مقیم | رهبری این سازمان جهادی، شورایی بود و اعضای آن اغلب از علمای [[شیعه]] مقیم [[قم]]، [[نجف]] و [[کابل]] بودند.<ref>محمدعزیز بختیاری، شیعیان افغانستان، ج ۱، ص ۲۰۵.</ref> سازمان نصر از قدیمیترین سازمانهای شیعه در افغانستان محسوب میشود و در [[هزارهجات]]، [[هرات]] و جنوب غربی افغانستان نفوذ زیادی داشت.<ref>سعید اربابشیرانی، افغانستان (مجموعه مقالات)، ص ۳۲۷.</ref> | ||
سازمان نصر از اندیشههای [[امام خمینی]] پیروی میکرد و عبدالعلی مزاری، محمدکریم خلیلی، میرحسین صادقی، عزیزالله شفق، یوسف واعظی، محمد ناطقی و... عضو شورای رهبری آن بودند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۸.</ref> | سازمان نصر از اندیشههای [[امام خمینی]] پیروی میکرد و عبدالعلی مزاری، محمدکریم خلیلی، میرحسین صادقی، عزیزالله شفق، یوسف واعظی، محمد ناطقی و... عضو شورای رهبری آن بودند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۸.</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
سازمان نصر گرچه در ابتدا در راستای سازماندهی و احقاق حقوق همه مردم افغانستان و تشکیل جمهوری اسلامی مبارزه میکرد، اما به تدریج در میان شیعیان هزاره متمرکز شد و حتی گاه بر سر حفظ یا گسترش منطقه نفوذ خود، با دیگر سازمانها و احزاب مجاهد رقیب وارد درگیری میشد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۸.</ref> | سازمان نصر گرچه در ابتدا در راستای سازماندهی و احقاق حقوق همه مردم افغانستان و تشکیل جمهوری اسلامی مبارزه میکرد، اما به تدریج در میان شیعیان هزاره متمرکز شد و حتی گاه بر سر حفظ یا گسترش منطقه نفوذ خود، با دیگر سازمانها و احزاب مجاهد رقیب وارد درگیری میشد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۸.</ref> | ||
مزاری که در اردیبهشت ۱۳۵۷ و پس از کودتای کمونیستها، افغانستان را ترک کرده بود، در سال ۱۳۵۸ پس از شدت گرفتن جنبش مردم بر ضد کمونیستها و نیروهای شوروی، به افغانستان بازگشت و در چهارکنت مشغول سازماندهی مبارزه با نیروهای دولتی شد. در همان سال برای تامین امکانات و تسلیحات بار دیگر به ایران سفر کرد و در اواخر ۱۳۵۹ به افغانستان بازگشت و تا اوایل زمستان ۱۳۶۰ در کشور خود ماند و سپس به ایران رفت و تا سال ۱۳۶۵ در ایران ماند. | مزاری که در اردیبهشت ۱۳۵۷ و پس از کودتای کمونیستها، [[افغانستان]] را ترک کرده بود، در سال ۱۳۵۸ پس از شدت گرفتن جنبش مردم بر ضد کمونیستها و نیروهای شوروی، به افغانستان بازگشت و در چهارکنت مشغول سازماندهی مبارزه با نیروهای دولتی شد. در همان سال برای تامین امکانات و تسلیحات بار دیگر به ایران سفر کرد و در اواخر ۱۳۵۹ به افغانستان بازگشت و تا اوایل زمستان ۱۳۶۰ در کشور خود ماند و سپس به ایران رفت و تا سال ۱۳۶۵ در ایران ماند. | ||
===حزب وحدت اسلامی افغانستان=== | ===حزب وحدت اسلامی افغانستان=== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==== به قدرت رسیدن مجاهدان در کابل ==== | ==== به قدرت رسیدن مجاهدان در کابل ==== | ||
پس از آنکه مجاهدان در اردیبهشت ۱۳۷۱ توانستند دولت کمونیستی نجیبالله را ساقط کنند و حکومت کابل را در دست بگیرند، برخی از مناطق راهبردی کابل هم به دست نیروهای حزب وحدت اسلامی افتاد و مزاری نیز از [[بامیان]] به کابل رفت. | پس از آنکه مجاهدان در اردیبهشت ۱۳۷۱ توانستند دولت کمونیستی نجیبالله را ساقط کنند و حکومت [[کابل]] را در دست بگیرند، برخی از مناطق راهبردی [[کابل]] هم به دست نیروهای حزب وحدت اسلامی افتاد و مزاری نیز از [[بامیان]] به [[کابل]] رفت. | ||
سقوط دولت نجیبالله و به قدرت رسیدن مجاهدان در حالی که تصور میشد پایانبخش درگیریهای خونین باشد، اما موجب آغاز دور جدیدی از درگیریها میان احزاب مختلف شد. احزابی مانند جمعیت اسلامی برهانالدین ربانی، شورای نظار احمد شاه مسعود، حزب وحدت اسلامی، و جنبش ملی اسلامی شمال با رهبری عبدالرشید دوستم، توانستند بر احزاب پشتون مانند حزب حکمتیار چیره شده و کابل را در دست بگیرند، اما به دلیل بیتجربگی و انحصارطلبی، به زودی با یکدیگر درافتادند و به فاصله چند ماه دوباره کشتارهای خونین در کابل به راه افتاد. | سقوط دولت نجیبالله و به قدرت رسیدن مجاهدان در حالی که تصور میشد پایانبخش درگیریهای خونین باشد، اما موجب آغاز دور جدیدی از درگیریها میان احزاب مختلف شد. احزابی مانند جمعیت اسلامی برهانالدین ربانی، شورای نظار احمد شاه مسعود، حزب وحدت اسلامی، و جنبش ملی اسلامی شمال با رهبری عبدالرشید دوستم، توانستند بر احزاب پشتون مانند حزب حکمتیار چیره شده و [[کابل]] را در دست بگیرند، اما به دلیل بیتجربگی و انحصارطلبی، به زودی با یکدیگر درافتادند و به فاصله چند ماه دوباره کشتارهای خونین در [[کابل]] به راه افتاد. | ||
حزب وحدت اسلامی در آغاز با احمد شاه مسعود و ربانی متحد شد اما بلافاصله از آنها جدا شد و به حزب حکمتیار پیوست و پس از آن بود که مناطق شیعهنشین کابل زیر حملات نیروهای ربانی-مسعود، و همچنین اتحاد اسلامی سیاف که گروهی وهابی و پشتون بودند قرار گرفت. | حزب وحدت اسلامی در آغاز با احمد شاه مسعود و ربانی متحد شد اما بلافاصله از آنها جدا شد و به حزب حکمتیار پیوست و پس از آن بود که مناطق شیعهنشین [[کابل]] زیر حملات نیروهای ربانی-مسعود، و همچنین اتحاد اسلامی سیاف که گروهی وهابی و پشتون بودند قرار گرفت. | ||
حزب وحدت اسلامی که در ابتدا در راستای تلاش برای احقاق حق هزارهها تلاش میکرد، با پشت کردن به دولت ربانی و پیوستن به حکمتیار، در حقیقت با دشمن تاریخی هزارهها و مسبب ستمدیدگی و کشتار هزارهها در ۲۵۰ سال اخیر ائتلاف کرد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۹.</ref> اقدامی که موجب اولین انشعاب در حزب وحدت شد و برخی ناراضیان از سیاستهای مزاری به رهبری محمد اکبری، از حزب وحدت اسلامی جدا شدند و به دولت ربانی پیوستند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۴۰.</ref> | حزب وحدت اسلامی که در ابتدا در راستای تلاش برای احقاق حق [[هزارهها]] تلاش میکرد، با پشت کردن به دولت ربانی و پیوستن به حکمتیار، در حقیقت با دشمن تاریخی هزارهها و مسبب ستمدیدگی و کشتار [[هزارهها]] در ۲۵۰ سال اخیر ائتلاف کرد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۹.</ref> اقدامی که موجب اولین انشعاب در حزب وحدت شد و برخی ناراضیان از سیاستهای مزاری به رهبری محمد اکبری، از حزب وحدت اسلامی جدا شدند و به دولت ربانی پیوستند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۴۰.</ref> | ||
==== ظهور طالبان، سقوط مزاری ==== | ==== ظهور طالبان، سقوط مزاری ==== | ||
اختلافات میان احزاب مجاهدین به حدی بالا گرفت که وقتی در اسفند ۱۳۷۳، نیروهای طالبان که از افراطیترین نیروهای پشتون بودند، به دروازههای کابل رسیدند، احمد شاه مسعود و عبدالعلی مزاری به جای آنکه در برابر خطر طالبان در کنار هم قرار گیرند، تلاش کردند برای تحکیم قدرت خود با طالبان متحد شوند. | اختلافات میان احزاب مجاهدین به حدی بالا گرفت که وقتی در اسفند ۱۳۷۳، نیروهای طالبان که از افراطیترین نیروهای پشتون بودند، به دروازههای [[کابل]] رسیدند، احمد شاه مسعود و عبدالعلی مزاری به جای آنکه در برابر خطر طالبان در کنار هم قرار گیرند، تلاش کردند برای تحکیم قدرت خود با طالبان متحد شوند. | ||
پس از آنکه نیروهای احمد شاه مسعود به مواضع حزب وحدت اسلامی در غرب کابل یورش بردند، مزاری به طالبان پیوست و موافقتنامهای با آنها امضا کرد. بر اساس این توافق، حزب وحدت سلاحهای سنگین خود را به طالبان واگذار میکرد و طالبان به عنوان نیروی حائل در مواضع حزب وحدت در غرب کابل مستقر میشدند. مزاری به توافق عمل کرد، اما طالبان به توافق پشت پا زد و در پی خلع سلاح و تصرف مناطق تحت تصرف حزب وحدت برآمدند. مزاری، برای مذاکره با طالبان به چاریکار رفت، اما محاسبات اشتباه او، به قیمت جانش تمام شد و به دست طالبان کشته شد. | پس از آنکه نیروهای احمد شاه مسعود به مواضع حزب وحدت اسلامی در غرب [[کابل]] یورش بردند، مزاری به طالبان پیوست و موافقتنامهای با آنها امضا کرد. بر اساس این توافق، حزب وحدت سلاحهای سنگین خود را به طالبان واگذار میکرد و طالبان به عنوان نیروی حائل در مواضع حزب وحدت در غرب [[کابل]] مستقر میشدند. مزاری به توافق عمل کرد، اما طالبان به توافق پشت پا زد و در پی خلع سلاح و تصرف مناطق تحت تصرف حزب وحدت برآمدند. مزاری، برای مذاکره با طالبان به چاریکار رفت، اما محاسبات اشتباه او، به قیمت جانش تمام شد و به دست طالبان کشته شد. | ||
==خاکسپاری و پس از مرگ== | ==خاکسپاری و پس از مرگ== | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
==مزاری از نگاه دیگران== | ==مزاری از نگاه دیگران== | ||
عبدالعلی مزاری از جمله چهرههایی است که نظرات بسیار متناقضی درباره او وجود دارد. برخی او را «رهبر شهید» و «بابه مزاری» میخوانند و مزاری را بزرگترین رهبر تاریخ معاصر هزارهها میدانند | عبدالعلی مزاری از جمله چهرههایی است که نظرات بسیار متناقضی درباره او وجود دارد. برخی او را «رهبر شهید» و «بابه مزاری» میخوانند و مزاری را بزرگترین رهبر تاریخ معاصر هزارهها میدانند. برخی دیگر، معتقدند مزاری در برابر طالبان تسلیم شد و با تغییر قیافه، و لباس مبدل در حال فرار بود که توسط طالبان شناسایی و کشته شد. برخی دیگر او را فرماندهی برجسته، سیاستمداری میانمایه و دارای سطح علمیای متوسط معرفی کردهاند. | ||
برخی دیگر، معتقدند مزاری در برابر طالبان تسلیم شد و با تغییر قیافه، و لباس مبدل در حال فرار بود که توسط طالبان شناسایی و کشته شد. | |||
برخی دیگر او را فرماندهی برجسته، سیاستمداری میانمایه و دارای سطح علمیای متوسط معرفی کردهاند. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |