پرش به محتوا

مزار شریف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱
درج الگوی درجه بندی
(درج الگوی درجه بندی)
خط ۳۹: خط ۳۹:


==جایگاه==
==جایگاه==
مزار شریف بزرگ‌ترین شهر از نظر جمعیت و مساحت در ناحیه شمال افغانستان است. سالانه هزاران مسلمان به مزار شریف می‌روند تا مزار سخی را زیارت کنند که گفته شده مرقد علی بن ابی‌طالب است و نیز در مراسم برافراشتن عَلم سخی شرکت می‌کنند که هر نوروز در این زیارت‌گاه انجام می‌شود.  
مزار شریف بزرگ‌ترین شهر از نظر جمعیت و مساحت در ناحیه شمال افغانستان است. سالانه هزاران مسلمان به مزار شریف می‌روند تا مزار سخی را زیارت کنند که گفته شده مرقد علی بن ابی‌طالب است و نیز در مراسم برافراشتن عَلم سخی شرکت می‌کنند که هر نوروز در این زیارت‌گاه انجام می‌شود.{{مدرک}}


==جغرافیا و جمعیت==
==جغرافیا و جمعیت==
[[پرونده:Balkh 1.jpg|بندانگشتی|موقعیت ولایت بلخ]]
[[پرونده:Balkh 1.jpg|بندانگشتی|موقعیت ولایت بلخ]]
مزار شریف در شمال افغانستان، در مرکز ولایت بلخ و در همسایگی شهرهای نهر شاهی، مارمَل و دِهدادی قرار دارد. جمعیت مزار شریف در ۱۳۹۸ش حدود ۴۶۵ هزار نفر برآورد شده بود. ساکنین این شهر، از اقوام هزاره، ازبک، تاجیک و ترکمن هستند.   
مزار شریف در شمال افغانستان، در مرکز ولایت بلخ و در همسایگی شهرهای نهر شاهی، مارمَل و دِهدادی قرار دارد. جمعیت مزار شریف در ۱۳۹۸ش حدود ۴۶۵ هزار نفر برآورد شده بود. ساکنین این شهر، از اقوام هزاره، ازبک، تاجیک و ترکمن هستند.{{مدرک}}  


==مقبره منسوب به امام علی(ع) ==
==مقبره منسوب به امام علی(ع) ==
[[پرونده:بارگاه منسوب به حضرت علی در مزار شریف.jpg|300px|بندانگشتی|بارگاه منسوب به [[حضرت علی(ع)]] در مزار شریف]]
[[پرونده:بارگاه منسوب به حضرت علی در مزار شریف.jpg|300px|بندانگشتی|بارگاه منسوب به [[حضرت علی(ع)]] در مزار شریف]]
===اقدام ابومسلم===
===اقدام ابومسلم===
گفته شده پیکر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به دستور [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] و توسط [[ابومسلم خراسانی]] از [[نجف]] به محل فعلی مقبره منسوب، منتقل شده است. سلطان حسین تابنده در سفری که در اواخر دهه چهل خورشیدی به [[افغانستان]] داشته، ماجرا و باورهای مردم افغانستان را درباره این موضوع به تفصیل نوشته است:<br />
گفته شده پیکر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به دستور [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] و توسط [[ابومسلم خراسانی]] از [[نجف]] به محل فعلی مقبره منسوب، منتقل شده است.{{مدرک}} سلطان حسین تابنده در سفری که در اواخر دهه چهل خورشیدی به [[افغانستان]] داشته، ماجرا و باورهای مردم افغانستان را درباره این موضوع به تفصیل نوشته است:<br />
چون ابومسلم مروزی خراسانی در سال ۱۲۹ق از قریه سفیدج [[مرو]]، قیام کرد و با [[بنی‌امیه]] جنگید، به امام صادق(ع) نامه نوشت که اگر او مایل به [[خلافت]] است، او و سپاهیانش در خدمت وی خواهند بود. امام نپذیرفت و در جواب از او خواست پیکر امام علی(ع) را که همراه یک تابوت در نجف دفن شده، برای در امان ماندن از دستبرد بنی‌امیه به [[بلخ]] ببرد تا پس از فرونشستن جنگ و فتنه، به [[مدینه]] منتقل شود. ابومسلم افراد کارآزموده خود را فرستاد و آنها تابوت حاوی پیکر امام علی(ع) را پنهانی از نجف با شتر به [[مرو|مرو شاه‌جهان]] بردند و در محلی موسوم به کوه نور گذاشتند و از آنجا وارد بلخ کردند و در قریه خواجه خیران مخفیانه مدفون ساختند و لوحی نیز بر آن گذاشتند.
چون ابومسلم مروزی خراسانی در سال ۱۲۹ق از قریه سفیدج [[مرو]]، قیام کرد و با [[بنی‌امیه]] جنگید، به امام صادق(ع) نامه نوشت که اگر او مایل به [[خلافت]] است، او و سپاهیانش در خدمت وی خواهند بود. امام نپذیرفت و در جواب از او خواست پیکر امام علی(ع) را که همراه یک تابوت در نجف دفن شده، برای در امان ماندن از دستبرد بنی‌امیه به [[بلخ]] ببرد تا پس از فرونشستن جنگ و فتنه، به [[مدینه]] منتقل شود. ابومسلم افراد کارآزموده خود را فرستاد و آنها تابوت حاوی پیکر امام علی(ع) را پنهانی از نجف با شتر به [[مرو|مرو شاه‌جهان]] بردند و در محلی موسوم به کوه نور گذاشتند و از آنجا وارد بلخ کردند و در قریه خواجه خیران مخفیانه مدفون ساختند و لوحی نیز بر آن گذاشتند.
به سبب درگیری ابومسلم در جنگ و قلع و قمع بنی‌امیه و تشتت امور در آغاز دولت [[بنی‌عباس]] و قتل ابومسلم، موضوع انتقال جسد مطهر یا اظهار و اعلان موضوع دفن در بلخ میسر نشد و مدفن پنهان بود. در زمان [[هارون الرشید]] بر او معلوم شد که جسد امام(ع)در نجف دفن شده است. هارون بارگاهی در آنجا ساخت و از این رو ماجرای بلخ همچنان پنهان ماند و آن واقعه فراموش شد.
به سبب درگیری ابومسلم در جنگ و قلع و قمع بنی‌امیه و تشتت امور در آغاز دولت [[بنی‌عباس]] و قتل ابومسلم، موضوع انتقال جسد مطهر یا اظهار و اعلان موضوع دفن در بلخ میسر نشد و مدفن پنهان بود. در زمان [[هارون الرشید]] بر او معلوم شد که جسد امام(ع)در نجف دفن شده است. هارون بارگاهی در آنجا ساخت و از این رو ماجرای بلخ همچنان پنهان ماند و آن واقعه فراموش شد.{{مدرک}}
===دوران سنجر سلجوقی===
===دوران سنجر سلجوقی===
[[پرونده:مزار شریف 1.jpg|300px|بندانگشتی|نمایی از مزار شریف در ۱۸۹۰میلادی]]
[[پرونده:مزار شریف 1.jpg|300px|بندانگشتی|نمایی از مزار شریف در ۱۸۹۰میلادی]]
در زمان سلطان سنجر بن ملکشاه [[سلجوقیان|سلجوقی]] (در گذشتۀ ۵۵۲ق) در سال ۵۳۰ق در یادداشت‌هایی از ابومسلم، مطالبی از جمله موضوع نامه به امام صادق(ع) و جواب آن حضرت و انتقال جسد و دفن به قریه خواجه خیران، پیدا شد. گویند از طرفی دیگر چهارصد نفر از سادات و اکابر بلخ در یک شب حضرت را در نزدیکی قریه خیران خواب دیدند که بالای صفه آن ایستاده و به آنان دستور می‌دهد که محل دفنش را به سلطان خبر دهند. سلطان سنجر از مرو به امیر قماج، والی بلخ دستور داد تا موضوع را پی گیرد. او با وجود مخالفت بعضی علمای بلخ و انکار وجود جسد در آنجا به قریه خیران آمد و بر تپه‌ای که به نام تل علی معروف بود، شروع به حفاری کرد. پس از اندکی حفاری به گنبد کوچکی با دریچه فولادین با قفل نقره برخوردند. همراه گروهی از علما آن را باز کردند و داخل حجره شدند. صندوقی فولادین پیدا شد. روی آن [[قرآن|قرآنی]] به [[خط کوفی]] روی پوست آهو با شمشیری بزرگ و سنگی دیدند که بر سنگ نوشته بود:«هذا قبر ولی الله علی اسدالله». صندوق را باز کردند و جسد مطهر را‌ تر و تازه یافتند.
در زمان سلطان سنجر بن ملکشاه [[سلجوقیان|سلجوقی]] (در گذشتۀ ۵۵۲ق) در سال ۵۳۰ق در یادداشت‌هایی از ابومسلم، مطالبی از جمله موضوع نامه به امام صادق(ع) و جواب آن حضرت و انتقال جسد و دفن به قریه خواجه خیران، پیدا شد.{{مدرک}} گویند از طرفی دیگر چهارصد نفر از سادات و اکابر بلخ در یک شب حضرت را در نزدیکی قریه خیران خواب دیدند که بالای صفه آن ایستاده و به آنان دستور می‌دهد که محل دفنش را به سلطان خبر دهند. سلطان سنجر از مرو به امیر قماج، والی بلخ دستور داد تا موضوع را پی گیرد. او با وجود مخالفت بعضی علمای بلخ و انکار وجود جسد در آنجا به قریه خیران آمد و بر تپه‌ای که به نام تل علی معروف بود، شروع به حفاری کرد. پس از اندکی حفاری به گنبد کوچکی با دریچه فولادین با قفل نقره برخوردند. همراه گروهی از علما آن را باز کردند و داخل حجره شدند. صندوقی فولادین پیدا شد. روی آن [[قرآن|قرآنی]] به [[خط کوفی]] روی پوست آهو با شمشیری بزرگ و سنگی دیدند که بر سنگ نوشته بود:«هذا قبر ولی الله علی اسدالله». صندوق را باز کردند و جسد مطهر را‌ تر و تازه یافتند.
چون خبر به سلطان سنجر رسید، برای زیارت به آنجا رفت و پنجاه هزار دینار زر سرخ تقدیم کرد و خواست صندوق را با خود به مرو ببرد و در آنجا دفن کند و بارگاهی بسازد ولی علما و مردم مانع شده و تقاضا کردند در همانجا بماند و او از تصمیم خود منصرف شد و ساختمان کوچک خشتی بنا کرد. او تصمیم داشت بارگاه بسیار مجللی بسازد ولی به سبب گرفتاری به جنگ توفیق ساختن نیافت و در سال ۵۵۲ق درگذشت.
چون خبر به سلطان سنجر رسید، برای زیارت به آنجا رفت و پنجاه هزار دینار زر سرخ تقدیم کرد و خواست صندوق را با خود به مرو ببرد و در آنجا دفن کند و بارگاهی بسازد ولی علما و مردم مانع شده و تقاضا کردند در همانجا بماند و او از تصمیم خود منصرف شد و ساختمان کوچک خشتی بنا کرد. او تصمیم داشت بارگاه بسیار مجللی بسازد ولی به سبب گرفتاری به جنگ توفیق ساختن نیافت و در سال ۵۵۲ق درگذشت.{{مدرک}}
===ایجاد زیارت‌گاه===
===ایجاد زیارت‌گاه===
[[پرونده:Sardare rawze sakhi.jpg|بندانگشتی|250px|یکی از سر دروازه‌های روضه سخی]]
[[پرونده:Sardare rawze sakhi.jpg|بندانگشتی|250px|یکی از سر دروازه‌های روضه سخی]]
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|گویند که مرتضی علی در نجف است|در بلخ بیا ببین چه بیت الشرف است}}
{{ب|گویند که مرتضی علی در نجف است|در بلخ بیا ببین چه بیت الشرف است}}
{{ب|جامی نه عدن گوی و نه بین الجبلین|خورشید یکی و نور او هر طرف است}}
{{ب|جامی نه عدن گوی و نه بین الجبلین|خورشید یکی و نور او هر طرف است}}{{مدرک}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


در زمان حمله چنگیز مغول به [[خراسان بزرگ]]، مردم از ترس حمله مغولان به بارگاه مزارشریف و حرمت‌شکنی آنان، بنای مزار را ویران کردند و اثری از آن بر جای نگذاشتند. سالها گذشت و باز قبر امام علی(ع) گمنام شد.
در زمان حمله چنگیز مغول به [[خراسان بزرگ]]، مردم از ترس حمله مغولان به بارگاه مزارشریف و حرمت‌شکنی آنان، بنای مزار را ویران کردند و اثری از آن بر جای نگذاشتند. سالها گذشت و باز قبر امام علی(ع) گمنام شد.{{مدرک}}


شمس‌الدین محمد از احفاد بایزید بسطامی در سال ۸۸۵ قمری در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا، برادر امیر بایقرا، حاکم بلخ، از کتابخانه ملتان [[هند]] منبعی تاریخی به دست آورد که در زمان سلطان سنجر نوشته شده و قضیه مدفن حضرت را نیز شرح داده بود. شمس الدین محمد آن را به میرزا بایقرا ارائه داد و او بزرگان را جمع کرد و با حضور آنها شروع به کاوش کرد و قبر باری دیگر پیدا شد. میرزا بایقرا پیکی به سوی سلطان حسین فرستاد. سلطان نیز وزیر خود امیر علیشیر را برای تحقیق گسیل کرد و او پس از زیارت آنجا موضوع را تایید نمود و سلطان حسین نیز به زیارت رفت و گویند اشعاری در آنجا تقدیم بارگاه کرد از جمله «بر درت آمد گدای بینوا سلطان حسین/ رحم کن بر حال این مشتاق‌ ای شاه کرام».
شمس‌الدین محمد از احفاد بایزید بسطامی در سال ۸۸۵ قمری در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا، برادر امیر بایقرا، حاکم بلخ، از کتابخانه ملتان [[هند]] منبعی تاریخی به دست آورد که در زمان سلطان سنجر نوشته شده و قضیه مدفن حضرت را نیز شرح داده بود. شمس الدین محمد آن را به میرزا بایقرا ارائه داد و او بزرگان را جمع کرد و با حضور آنها شروع به کاوش کرد و قبر باری دیگر پیدا شد. میرزا بایقرا پیکی به سوی سلطان حسین فرستاد. سلطان نیز وزیر خود امیر علیشیر را برای تحقیق گسیل کرد و او پس از زیارت آنجا موضوع را تایید نمود و سلطان حسین نیز به زیارت رفت و گویند اشعاری در آنجا تقدیم بارگاه کرد از جمله «بر درت آمد گدای بینوا سلطان حسین/ رحم کن بر حال این مشتاق‌ ای شاه کرام».{{مدرک}}


او سپس خواست صندوق را به [[هرات]] نقل دهد ولی [[استخاره]] موافقت نکرد و علما هم نقل آن را توهین و هتک حرمت دانستند و اجازه ندادند. به دستور سلطان حسین بارگاهی در آنجا ساختند که بنای فعلی، از بقایای همان است. او دستور داد برای آبادانی آنجا ساختمانها و بازاری ساختند و صد خانوار از بزرگان هرات را بدانجا فرستاد و نهری از رودخانه بلخ به بدانجا آورد که به [[نهر شاهی]] موسوم گردید و آن را وقف بارگاه و تولیت کرده و [[نقابت]] را به سید تاج الدین اندخویی واگذار کرد و نهر خضر آباد را هم که سلطان سنجر وقف نموده، اما از بین رفته بود، باری دیگر حفر کردند. بدین ترتیب مردم از اطراف بدانجا روی آوردند و اندک اندک شهر بزرگی بر پا و به مزار شریف مشهور شد.<ref>میرخواند، تاریخ حبیب السیر، ج۴، ص۱۷۱ و ۱۷۲؛ هروی، تاریخ روضة الصفا، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۷۴۶ و ۵۷۴۷.</ref>
او سپس خواست صندوق را به [[هرات]] نقل دهد ولی [[استخاره]] موافقت نکرد و علما هم نقل آن را توهین و هتک حرمت دانستند و اجازه ندادند. به دستور سلطان حسین بارگاهی در آنجا ساختند که بنای فعلی، از بقایای همان است. او دستور داد برای آبادانی آنجا ساختمانها و بازاری ساختند و صد خانوار از بزرگان هرات را بدانجا فرستاد و نهری از رودخانه بلخ به بدانجا آورد که به [[نهر شاهی]] موسوم گردید و آن را وقف بارگاه و تولیت کرده و [[نقابت]] را به سید تاج الدین اندخویی واگذار کرد و نهر خضر آباد را هم که سلطان سنجر وقف نموده، اما از بین رفته بود، باری دیگر حفر کردند. بدین ترتیب مردم از اطراف بدانجا روی آوردند و اندک اندک شهر بزرگی بر پا و به مزار شریف مشهور شد.<ref>میرخواند، تاریخ حبیب السیر، ج۴، ص۱۷۱ و ۱۷۲؛ هروی، تاریخ روضة الصفا، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۷۴۶ و ۵۷۴۷.</ref>
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
* [https://www.farsnews.com/news/13980403000221 خبرگزاری فارس،«وایتی از زندگی عارفانه مرجع تقلید شیعیان افغانستان/ رهبری فرمودند «سلام خاص مرا به آیت‌الله محقق کابلی برسانید»»]
* [https://www.farsnews.com/news/13980403000221 خبرگزاری فارس،«وایتی از زندگی عارفانه مرجع تقلید شیعیان افغانستان/ رهبری فرمودند «سلام خاص مرا به آیت‌الله محقق کابلی برسانید»»]
{{تشیع در افغانستان}}
{{تشیع در افغانستان}}
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->دارد
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| شناسه = <!--ناقص، کامل-->ناقص
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>


[[رده:مناطق شیعه‌نشین افغانستان]]
[[رده:مناطق شیعه‌نشین افغانستان]]
۶٬۱۲۰

ویرایش