پرش به محتوا

سابقون: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ آوریل ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


'''سابقون'''، تعبیری قرآنی به معنای پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی.
'''سابقون'''، تعبیری قرآنی به معنای پیشگامان در کارهای خیر و طاعت الهی.
==ریشه==
==ریشه و معانی==
سابقون صیغۀ جمع مذکر اسم فاعل از مصدر سَبْق، به معنای پیشی گیرندگان، است. به اسب پیشرو در مسابقه، سابق و سَبوق گفته می شود.<ref>ازهری؛ ابن منظور، ذیل «سبق» </ref>
سابقون صیغۀ جمع مذکر اسم فاعل از مصدر سَبْق، به معنای پیشی گیرندگان، است. به اسب پیشرو در مسابقه، سابق و سَبوق گفته می شود.<ref>ازهری؛ ابن منظور، ذیل «سبق» </ref>


==معانی==
سَبق در مقابل لُحوق، در اصل، به معنای پیش افتادن در راه است و مجازاً دربارۀ هر پیشی گرفتن و تقدم یافتنی به کار می‌رود، مانند تعبیر «ما سبقونا الیه» (در پذیرش [[اسلام]] بر ما پیشی نمی‌گرفتند) در آیۀ ۱۱ [[سوره احقاف|سورۀ احقاف]].
سَبق در مقابل لُحوق، در اصل، به معنای پیش افتادن در راه است و مجازاً دربارۀ هر پیشی گرفتن و تقدم یافتنی به کار می‌رود، مانند تعبیر «ما سبقونا الیه» (در پذیرش [[اسلام]] بر ما پیشی نمی‌گرفتند) در آیۀ ۱۱ [[سوره احقاف|سورۀ احقاف]].


خط ۲۱: خط ۲۰:


==آیات==
==آیات==
آیاتی‌ که دربارۀ معنای سابقون مباحث فراوانی برانگیخته، آیات۱۰ و ۱۱ [[سوره واقعه|سورۀ واقعه]] است که سابقون را، پس از دو دستۀ «اصحاب میمنة» و «اصحاب مشئمة» <ref>نک: جنة؛ جحیم</ref>، در دسته بندی سه گانه انسان‌ها ذکر کرده است: «والسابقون السابقون. اولئک المقربون ».
آیاتی‌ که دربارۀ معنای سابقون مباحث فراوانی برانگیخته، آیات۱۰ و ۱۱ [[سوره واقعه|سورۀ واقعه]] است که سابقون را، پس از دو دستۀ «اصحاب میمنة» و «اصحاب مشئمة» <ref>نک: جنة؛ جحیم</ref>، در دسته بندی سه‌گانه انسان‌ها ذکر کرده است: «والسابقون السابقون. اولئک المقربون ».


برخی از مفسران معتقدند که در دو واژۀ مکرر سابقون در این آیه، متعلَّق سبقت در هر مورد متفاوت است و این دو کلمه را مبتدا و خبر می‌دانند<ref>نک: سمرقندی؛ زمخشری؛ فخررازی، ذیل آیه</ref>برخی مفسران <ref>نک: طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل آیه</ref> این وجه را نیز جایز دانسته‌اند که السابقون دوم تأکید اولی باشد و جملۀ «اولئک المقربون» خبر آن. در این صورت، معنای عبارت چنین خواهد بود که سابقون به درجه‌ای از برتری و فضیلت رسیده‌اند که گویا مقام آنان به وصف در نمی‌آید و بر همین اساس تعبیری که دربارۀ ایشان به کار رفته از تعبیر مربوط به اصحاب میمنه بالاتر است که با «ما» ی تعجبیه در «ما أصحاب المیمنة» <ref>واقعه: ۸</ref> آمده است.<ref>نک:ابن عاشور؛ سید قطب، ذیل آیه</ref>
برخی از مفسران معتقدند که در دو واژۀ مکرر سابقون در این آیه، متعلَّق سبقت در هر مورد متفاوت است و این دو کلمه را مبتدا و خبر می‌دانند<ref>نک: سمرقندی؛ زمخشری؛ فخررازی، ذیل آیه</ref>برخی مفسران <ref>نک: طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل آیه</ref> این وجه را نیز جایز دانسته‌اند که السابقون دوم تأکید اولی باشد و جملۀ «اولئک المقربون» خبر آن. در این صورت، معنای عبارت چنین خواهد بود که سابقون به درجه‌ای از برتری و فضیلت رسیده‌اند که گویا مقام آنان به وصف در نمی‌آید و بر همین اساس تعبیری که دربارۀ ایشان به کار رفته از تعبیر مربوط به اصحاب میمنه بالاتر است که با «ما» ی تعجبیه در «ما أصحاب المیمنة» <ref>واقعه: ۸</ref> آمده است.<ref>نک:ابن عاشور؛ سید قطب، ذیل آیه</ref>


==بهشت جایگاه سابقون==
==بهشت جایگاه سابقون==
فارغ از این نظریه، مسلّم است که السابقون در این آیه درجاتی بالاتر از دو دستۀ قبل، یعنی اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه، دارند. بنا بر آیات بعدی (۱۲ـ۱۴)، جایگاه این افراد در [[بهشت]] است، گروهی از آنان از پیشینیان و اندکی ازآنان از متأخران هستند.  
فارغ از این نظریه، مسلّم است که السابقون در این آیه درجاتی بالاتر از دو دستۀ قبل، یعنی اصحاب میمنه و اصحاب مشئمه، دارند. بنا بر آیات بعدی (۱۲ـ۱۴)، جایگاه این افراد در [[بهشت]] است، گروهی از آنان از پیشینیان و اندکی ازآنان از متأخران هستند.


گرچه اغلب مفسران<ref>نک: مقاتل‌بن سلیمان؛ طبری؛ طبرسی؛ زمخشری؛ بیضاوی؛ آلوسی؛ طباطبایی، ذیل آیه</ref>پیشینیان (الاولین) را امت‌های پیش از اسلام و متأخران را امت [[اسلام]] معنا کرده‌اند، اما در جمع بین این دیدگاه و بین روایتی که از [[ابوهریره]] نقل شده است، اختلاف وجود دارد. از ابوهریره نقل شده وقتی آیۀ ۱۳ و ۱۴ [[سوره واقعه|سورۀ واقعه]] نازل شد، بر مسلمانان گران آمد که سابقون از امت‌های پیشین بسیار باشند و از امت اسلام اندک. پس آیۀ ۳۹ و ۴۰ نازل شد (گروهی از پیشینیان و گروهی از متأخران) و [[پیامبر (ص)]] به [[صحابه]] فرمود شما دو سوم، بلکه نیمی،از بهشتیان هستید و در نیم دیگر نیز با پیشینیان شریک خواهید بود.<ref>نک:احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن‌ابی حاتم رازی، ج۱۰، ص۳۳۳۰</ref> برخی گفته‌اند شاید مراد از پیشینیان، مردم صدر اسلام و مراد از متأخران مسلمانان دوره های بعدی‌اند.<ref>نک: طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیه</ref>
گرچه اغلب مفسران<ref>نک: مقاتل‌بن سلیمان؛ طبری؛ طبرسی؛ زمخشری؛ بیضاوی؛ آلوسی؛ طباطبایی، ذیل آیه</ref>پیشینیان (الاولین) را امت‌های پیش از اسلام و متأخران را امت [[اسلام]] معنا کرده‌اند، اما در جمع بین این دیدگاه و بین روایتی که از [[ابوهریره]] نقل شده است، اختلاف وجود دارد. از ابوهریره نقل شده وقتی آیۀ ۱۳ و ۱۴ [[سوره واقعه|سورۀ واقعه]] نازل شد، بر مسلمانان گران آمد که سابقون از امت‌های پیشین بسیار باشند و از امت اسلام اندک. پس آیۀ ۳۹ و ۴۰ نازل شد (گروهی از پیشینیان و گروهی از متأخران) و [[پیامبر (ص)]] به [[صحابه]] فرمود شما دو سوم، بلکه نیمی،از بهشتیان هستید و در نیم دیگر نیز با پیشینیان شریک خواهید بود.<ref>نک:احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن‌ابی حاتم رازی، ج۱۰، ص۳۳۳۰</ref> برخی گفته‌اند شاید مراد از پیشینیان، مردم صدر اسلام و مراد از متأخران مسلمانان دوره‌های بعدی‌اند.<ref>نک: طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیه</ref>


[[زمخشری]] (ذیل آیه) روایت ابوهریره را نپذیرفته و آن را به دو دلیل نادرست شمرده است: ۱) آیۀ ۱۳ و ۱۴ دربارۀ السابقون است و آیۀ ۳۹ و ۴۰ در مورد اصحاب یمین، ۲) نسخ در اخبار جایز نیست<ref>نک: فخر رازی؛ طباطبایی، ذیل آیات</ref> [[آلوسی]] (ذیل آیات) به زمخشری چنین پاسخ گفته است که شاید وقتی صحابه آیۀ اول را شنیدند گمان کردند تعداد اصحاب یمین در امت اسلام اندک است، پس آیۀ دوم نازل شد تا این نگرانی آنها دربارۀ اصحاب یمین برطرف شود و این مورد از موارد نسخ اخبار نیست. به نظر می¬رسد بهترین وجه در رفع این اشکال از [[فخر رازی]] (ذیل آیه) است که گفته گرچه سابقون از امت اسلام اندک‌اند و از امتهای پیشین زیاد، اما خدا بر امت اسلام رحمتی نازل کرده و چیزهایی را بر آنان بخشیده که بر دیگران نبخشیده و به پیامبر آنها مقام [[شفاعت]] داده است که در نتیجه تعداد نجات-یافتگان آنها که از اصحاب یمین هستند بسیار است.<ref>برای دیگر وجوه جمع این تعارض نک: بیضاوی؛ آلوسی؛ ابن عاشور، ذیل آیات</ref>
[[زمخشری]] (ذیل آیه) روایت ابوهریره را نپذیرفته و آن را به دو دلیل نادرست شمرده است:  


یکی دیگر از موارد بحث در این باره، تعبیر «السابقون الاولون» <ref>توبه: ۱۰۰</ref> در مورد نخستین پیشگامان از مهاجرین و انصار است که خدا به آنها و کسانی که از ایشان به نیکی پیروی کنند، وعدۀ خشنودی خود و بهشت و رضایت آنها از خود را داده است. دربارۀ اینکه نخستین سابقون چه کسانی هستند آرای گوناگونی بیان شده، که از آن جمله است: کسانی که به دو قبله نماز خواندند، مسلمانانی که در جنگ بدر حضور داشتند، کسانی که بیعت رضوان را درک کردند، کسانی که پیش از [[هجرت]] اسلام آوردند و پیش از بدر مهاجرت کردند، آنان که در [[شهادت]] پیشی گرفتند، کسانی که در هجرت به [[حبشه]] یا مدینه پیشگام بودند <ref>نک: طبری؛ طوسی، تبیان؛ ماوردی؛ طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل توبه: ۱۰۰</ref> به نظر می‌رسد آیاتی مانند آیۀ ۱۰ [[سوره حدید|سورۀ حدید]] – که در آن گفته شده است کسانی که پیش از فتح ([[مکه]] یا [[حدیبیه]]) [[انفاق]] کردند و جنگیدند، از کسانی که پس از آن، انفاق و کارزار کردند، برترند – به نوعی، بیان برخی مصادیق «السابقون الاولون» است <ref>نک: طبری؛ طبرسی، ذیل آیه</ref> سید قطب (ذیل توبه: ۱۰۰) سابقون را کسانی می¬داند که پیش از [[غزوۀ بدر]] هجرت کردند و «الذین اتبعوهم بإحسان» را کسانی که تا غزوۀ تبوک ایمان آوردند و از طریقۀ مسلمانان قبل پیروی کردند و در راه ایمان سختی بسیار کشیدند <ref>نک: طباطبایی، ذیل آیه</ref> گرچه آیه، عام است و سَبق و اتّباع از امور نسبی‌اند و سابقون شامل همۀ کسانی است که از آغاز [[اسلام]] تا [[قیامت]] در [[ایمان]] آوردن سبقت بگیرند.<ref>طباطبایی، ذیل آیه</ref> «سابقه» در اسلام ویژگی بسیار مهمی بوده که در مجادلات کلامی پس از [[رحلت پیامبراکرم]]، برای تعیین جانشین ایشان، تاثیر بسیاری داشته است.<ref>نک: افسرالدین، ذیل «سابقه» </ref>


بر اساس تفاسیر، برخی اموری که سابقون در آن پیشگام هستند عبارت‌اند از: [[ایمان]]، [[اسلام]]، اطاعت از خدا و انجام دادن اموری که خدا به آن دعوت نموده و رضای الهی در آن است، تصدیق و پیروی از انبیا، یاری کردن [[پیامبر اسلام]]، [[جهاد]]، انجام دادن امور خیر، برپاداشتن نمازهای پنج-گانه، [[توبه]]، [[صدقه]] و انفال اموال، فضائل اخلاقی و صفات پسندیده، و رفتن به [[مسجد]] <ref>نک: طبری؛ ثعلبی؛ میبدی؛ طبرسی؛ سورآبادی؛ قرطبی، ذیل واقعه:۱۰</ref>
*آیۀ ۱۳ و ۱۴ دربارۀ السابقون است و آیۀ ۳۹ و ۴۰ در مورد اصحاب یمین.
*نسخ در اخبار جایز نیست<ref>نک: فخر رازی؛ طباطبایی، ذیل آیات</ref> [[آلوسی]] (ذیل آیات) به زمخشری چنین پاسخ گفته است که شاید وقتی [[صحابه]] آیۀ اول را شنیدند گمان کردند تعداد اصحاب یمین در امت اسلام اندک است، پس آیۀ دوم نازل شد تا این نگرانی آنها دربارۀ اصحاب یمین برطرف شود و این مورد از موارد نسخ اخبار نیست. به نظر می‌رسد بهترین وجه در رفع این اشکال از [[فخر رازی]] (ذیل آیه) است که گفته گرچه سابقون از امت اسلام اندک‌اند و از امت‌های پیشین زیاد، اما خدا بر امت اسلام رحمتی نازل کرده و چیزهایی را بر آنان بخشیده که بر دیگران نبخشیده و به پیامبر آنها مقام [[شفاعت]] داده است که در نتیجه تعداد نجات‌یافتگان آنها که از اصحاب یمین هستند بسیار است.<ref>برای دیگر وجوه جمع این تعارض نک: بیضاوی؛ آلوسی؛ ابن عاشور، ذیل آیات</ref>
 
یکی دیگر از موارد بحث در این باره، تعبیر «السابقون الاولون» <ref>توبه: ۱۰۰</ref> در مورد نخستین پیشگامان از مهاجرین و انصار است که خدا به آنها و کسانی که از ایشان به نیکی پیروی کنند، وعدۀ خشنودی خود و بهشت و رضایت آنها از خود را داده است. دربارۀ اینکه نخستین سابقون چه کسانی هستند آرای گوناگونی بیان شده، که از آن جمله است: کسانی که به دو قبله نماز خواندند، مسلمانانی که در جنگ بدر حضور داشتند، کسانی که بیعت رضوان را درک کردند، کسانی که پیش از [[هجرت]] اسلام آوردند و پیش از بدر مهاجرت کردند، آنان که در [[شهادت]] پیشی گرفتند، کسانی که در هجرت به [[حبشه]] یا مدینه پیشگام بودند <ref>نک: طبری؛ طوسی، تبیان؛ ماوردی؛ طبرسی؛ ابوحیان اندلسی؛ طباطبایی، ذیل توبه: ۱۰۰</ref> به نظر می‌رسد آیاتی مانند آیۀ ۱۰ [[سوره حدید|سورۀ حدید]] – که در آن گفته شده است کسانی که پیش از فتح ([[مکه]] یا [[حدیبیه]]) [[انفاق]] کردند و جنگیدند، از کسانی که پس از آن، انفاق و کارزار کردند، برترند – به نوعی، بیان برخی مصادیق «السابقون الاولون» است <ref>نک: طبری؛ طبرسی، ذیل آیه</ref> سید قطب (ذیل توبه: ۱۰۰) سابقون را کسانی می‌داند که پیش از [[غزوۀ بدر]] هجرت کردند و «الذین اتبعوهم بإحسان» را کسانی که تا غزوۀ تبوک ایمان آوردند و از طریقۀ مسلمانان قبل پیروی کردند و در راه ایمان سختی بسیار کشیدند <ref>نک: طباطبایی، ذیل آیه</ref> گرچه آیه، عام است و سَبق و اتّباع از امور نسبی‌اند و سابقون شامل همۀ کسانی است که از آغاز [[اسلام]] تا [[قیامت]] در [[ایمان]] آوردن سبقت بگیرند.<ref>طباطبایی، ذیل آیه</ref> «سابقه» در اسلام ویژگی بسیار مهمی بوده که در مجادلات کلامی پس از [[رحلت پیامبراکرم]]، برای تعیین جانشین ایشان، تاثیر بسیاری داشته است.<ref>نک: افسرالدین، ذیل «سابقه» </ref>
 
بر اساس تفاسیر، برخی اموری که سابقون در آن پیشگام هستند عبارت‌اند از: [[ایمان]]، [[اسلام]]، اطاعت از خدا و انجام دادن اموری که خدا به آن دعوت نموده و رضای الهی در آن است، تصدیق و پیروی از انبیا، یاری کردن [[پیامبر اسلام]]، [[جهاد]]، انجام دادن امور خیر، برپاداشتن نمازهای پنج‌گانه، [[توبه]]، [[صدقه]] و انفال اموال، فضائل اخلاقی و صفات پسندیده، و رفتن به [[مسجد]] <ref>نک: طبری؛ ثعلبی؛ میبدی؛ طبرسی؛ سورآبادی؛ قرطبی، ذیل واقعه:۱۰</ref>


==اوصاف سابقون در قرآن و تفاسیر==
==اوصاف سابقون در قرآن و تفاسیر==
برخی اوصاف سابقون در [[قرآن]] و [[تفاسیر]] عبارتند از:  
برخی اوصاف سابقون در [[قرآن]] و [[تفاسیر]] عبارتند از:
{{ستون-شروع|4}}
{{ستون-شروع|4}}
* توکل به خدا
* توکل به خدا
خط ۴۵: خط ۴۸:
* بهتر بودن باطن از ظاهر
* بهتر بودن باطن از ظاهر
* برپا داشتن نوافل و [[مستحبات]]
* برپا داشتن نوافل و [[مستحبات]]
* انجام دادن واجبات،
* انجام دادن واجبات
* اخلاص در کارها،
* اخلاص در کارها
* الگو بودن برای دیگران،
* الگو بودن برای دیگران
* دارا بودن بلند مرتبه ترین درجات اهل سعادت،
* دارا بودن بلند مرتبه ترین درجات اهل سعادت
* رسیدن به مقام قرب الهی،
* رسیدن به مقام قرب الهی
* متنعم شدن از انواع نعمتهای بهشتی،
* متنعم شدن از انواع نعمتهای بهشتی
* نوشیدن از تسنیم که گواراترین شراب بهشتیان است
* نوشیدن از تسنیم که گواراترین شراب بهشتیان است
* ورود به [[بهشت]] بدون حساب
* ورود به [[بهشت]] بدون حساب
خط ۵۷: خط ۶۰:


===در منابع شیعه===
===در منابع شیعه===
علاوه بر اینها، در منابع روایی شیعه آمده است که سابقون، پیامبران و اولیای خدا هستند و خدا پنج روح در آنها قرار داده که عبارت است از:
علاوه بر اینها، در منابع روایی [[شیعه]] آمده است که سابقون، پیامبران و اولیای خدا هستند و خدا پنج روح در آنها قرار داده که عبارت است از:
روح القُدُس، که اشیا را با آن شناختند؛
* روح القُدُس، که اشیا را با آن شناختند.
روح ایمان، که با آن از خدا خوف دارند؛
* روح ایمان، که با آن از خدا خوف دارند.
روح قوّت، که با آن قادر به اطاعت از خدا هستند؛
* روح قوّت، که با آن قادر به اطاعت از خدا هستند.
روح شهوت، که با آن خواستار اطاعت خدا و بیزار از عصیان او شدند؛
* روح شهوت، که با آن خواستار اطاعت خدا و بیزار از عصیان او شدند.
و روحِ در جریانی که به وسیلۀ آن در میان مردم رفت و آمد می‌کنند.<ref>محمدبن حسن صفار، ص ۴۶۶؛ كلینی، ج ۱ ،ص ۲۷۱ – ۲۷۲</ref>
* و روحِ در جریانی که به وسیلۀ آن در میان مردم رفت و آمد می‌کنند.<ref>محمدبن حسن صفار، ص ۴۶۶؛ كلینی، ج ۱، ص ۲۷۱ – ۲۷۲</ref>


==مصادیق==
==مصادیق==
خط ۷۷: خط ۸۰:


==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع|3}}
* شهاب الدین محمودبن عبدالله آلوسی بغدادی، تفسیر روح المعانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
* شهاب الدین محمودبن عبدالله آلوسی بغدادی، تفسیر روح المعانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
* عبدالرحمن بن محمدبن أبی حاتم رازی، تفسیر القرآن، چاپ أسعد محمد الطیب، صیدا، المكتبۀ العصریۀ؛
* عبدالرحمن بن محمدبن أبی حاتم رازی، تفسیر القرآن، چاپ أسعد محمد الطیب، صیدا، المكتبۀ العصریۀ؛
* احمدبن موسی ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن أبی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی (ع)، چاپ عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین، قم ۱۴۲۴ - ۱۳۸۲ش؛
* احمد بن موسی ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن أبی طالب(ع) و ما نزل من القرآن فی علی (ع)، چاپ عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین، قم ۱۴۲۴ - ۱۳۸۲ش؛
* محمدطاهر بن محمد شاذلی معروف به ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، تونس، دار سحنون ۱۹۹۷/ ۱۳۷۶؛
* محمدطاهر بن محمد شاذلی معروف به ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، تونس، دار سحنون ۱۹۹۷/ ۱۳۷۶؛
* ابن منظور؛ ابوحیان محمدبن یوسف اندلسی، البحر المحیط، چاپ عادل أحمد عبدالموجود/ علی محمد معوض، بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۱؛
* ابن منظور؛ ابوحیان محمدبن یوسف اندلسی، البحر المحیط، چاپ عادل أحمد عبدالموجود/ علی محمد معوض، بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۱؛
خط ۱۰۳: خط ۱۰۷:
* سید قطب، فی ظلال القرآن، بیروت ۱۳۸۶/ ۱۹۶۷؛
* سید قطب، فی ظلال القرآن، بیروت ۱۳۸۶/ ۱۹۶۷؛
* علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴؛
* علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴؛
* کلینی؛علی بن محمد ماوردی، النکت والعیون، چاپ عبدالمقصود بن عبدالرحیم، بیروت ۱۹۹۲/ ۱۳۷۱؛
*[[کلینی]].
*علی بن محمد ماوردی، النکت والعیون، چاپ عبدالمقصود بن عبدالرحیم، بیروت ۱۹۹۲/ ۱۳۷۱؛
* سید حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران ۱۳۶۰؛
* سید حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران ۱۳۶۰؛
* محمدبن محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید، الامالی، چاپ حسین استاد ولی/ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳؛
* محمدبن محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید، الامالی، چاپ حسین استاد ولی/ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳؛
* مقاتل بن سلیمان، التفسیر، چاپ احمد فرید، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳؛
* مقاتل بن سلیمان، التفسیر، چاپ احمد فرید، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳؛
* احمدبن محمد میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش؛
* احمدبن محمد میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش؛
* محمدبن ابراهیم نعمانی، كتاب الغیبۀ، چاپ فارس حسون كریم، قم ۱۴۲۲؛
* محمد بن ابراهیم نعمانی، كتاب [[الغیبه]]، چاپ فارس حسون كریم، قم ۱۴۲۲؛
 


{{چپچین}}


The Quran: an Encyclopedia. Edited by Oliver Leaman. New York ۲۰۰۶;Routledge. SABIQA (by Asma Afsaruddin) ;EI۲. AL-SABIĶŪN (by D. MACEOIN./
The Quran: an Encyclopedia. Edited by Oliver Leaman. New York ۲۰۰۶;Routledge. SABIQA (by Asma Afsaruddin) ;EI۲. AL-SABIĶŪN (by D. MACEOIN./


 
{{پایان چپ چین}}
 
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
این مقاله از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6444 دانشنامه جهان اسلام] اخذ شده است.
این مقاله از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6444 دانشنامه جهان اسلام] اخذ شده است.
[[رده:اصطلاحات قرآنی‎‏]]