کاربر ناشناس
قصی بن کلاب: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قُصَی بن کِلاب بن مُرَّة بن کَعْب'''، جد چهارم [[پیامبر اکرم]](ص) و پیشوای [[قریش]] در [[مکه]] . او این شهر را از سیطره [[قبیله خزاعه|خُزاعیان]] بیرون آورد و قریش را دوباره سروری داد. حفر چاهها و ارائه خدمات به زائران [[کعبه|بیت الله الحرام]] و باز سازی کعبه، از جمله کارهای او است. به رغم شهرت و خدمات بسیار وی، از زندگیاش اطلاع چندانی نداریم و زمان تولد و وفات او نیز دانسته نیست. | '''قُصَی بن کِلاب بن مُرَّة بن کَعْب'''، جد چهارم [[پیامبر اکرم]] (ص) و پیشوای [[قریش]] در [[مکه]] . او این شهر را از سیطره [[قبیله خزاعه|خُزاعیان]] بیرون آورد و قریش را دوباره سروری داد. حفر چاهها و ارائه خدمات به زائران [[کعبه|بیت الله الحرام]] و باز سازی کعبه، از جمله کارهای او است. به رغم شهرت و خدمات بسیار وی، از زندگیاش اطلاع چندانی نداریم و زمان تولد و وفات او نیز دانسته نیست. | ||
==خاندان قصی بن کلاب== | ==خاندان قصی بن کلاب== | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
گفتهاند قصی همزمان با دوران سلطنت [[بهرام گور]]، پادشاه [[ساسانی]] (۴۳۸ یا ۴۳۹ میلادی)، میزیسته است.<ref>رجوع کنید به ابوهلال عسکری، ص۲۵؛ مقدسی، ج۴، ص۱۲۶</ref> | گفتهاند قصی همزمان با دوران سلطنت [[بهرام گور]]، پادشاه [[ساسانی]] (۴۳۸ یا ۴۳۹ میلادی)، میزیسته است.<ref>رجوع کنید به ابوهلال عسکری، ص۲۵؛ مقدسی، ج۴، ص۱۲۶</ref> | ||
بیشتر مورخان نام اصلی قصی را زید <ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج۱، ص۶۷؛ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۷؛ طبری، ج۲، ص۲۵۴</ref> نوشتهاند. | بیشتر مورخان نام اصلی قصی را زید<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج۱، ص۶۷؛ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۷؛ طبری، ج۲، ص۲۵۴</ref> نوشتهاند. | ||
==وجه نامگذاری قصی== | ==وجه نامگذاری قصی== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==القاب قصی== | ==القاب قصی== | ||
در وجه تسمیه [[قریش]] احتمالات مختلفی ذکر کردهاند، ابن جوزی شش احتمال دراین باره آورده | در وجه تسمیه [[قریش]] احتمالات مختلفی ذکر کردهاند، ابن جوزی شش احتمال دراین باره آورده است.<ref>المنتظم، ج۲، ص:۲۳۰</ref> یکی از احتمالات لقب قصی است، زیرا به او «قریش» یا «قرشی» میگفتند. درباره سبب این نامگذاری، تسلط قصی بر مکه و انجام دادن کارهای خوب و پسندیده را ذکر کردهاند یا به این علت که خصلتهای نیک در قصی جمع بود، زیرا یکی از معانی قریش، جمع است. | ||
به قصی «مُجَمَّع »، به معنای جمع کننده و گردآورنده، هم گفتهاند زیرا او بعد از مسلط شدن بر [[مکه]] و ریاست در آن ناحیه، [[قریش]]، را از درهها و کوههای اطراف مکه در آن شهر جمع کرد.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج۱، ص۷۱ـ ۷۲؛ ابن قتیبه، ص۱۱۷، ۶۴۱؛ طبری، ج۲، ص۲۵۶؛ سمعانی، ج۴، ص۴۸۵؛ ابن اثیر، ج۲، ص۲۷</ref> | به قصی «مُجَمَّع »، به معنای جمع کننده و گردآورنده، هم گفتهاند زیرا او بعد از مسلط شدن بر [[مکه]] و ریاست در آن ناحیه، [[قریش]]، را از درهها و کوههای اطراف مکه در آن شهر جمع کرد.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج۱، ص۷۱ـ ۷۲؛ ابن قتیبه، ص۱۱۷، ۶۴۱؛ طبری، ج۲، ص۲۵۶؛ سمعانی، ج۴، ص۴۸۵؛ ابن اثیر، ج۲، ص۲۷</ref> | ||
==جنگ با قبیله خزاعه== | ==جنگ با قبیله خزاعه== | ||
پس از آن که قصی در مکه اقامت گزید، از حُلَیل بن حُبشیه، آخرین | پس از آن که قصی در مکه اقامت گزید، از حُلَیل بن حُبشیه، آخرین امیرِ خُزاعی مکه و متولی کعبه، دخترش حُبّی را خواستگاری کرد. حلیل نیز، که او را نیرومند و با تدبیر و لایق و با اصل و نسب یافت، دخترش را به او تزویج نمود.<ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۲۲ـ ۱۲۳؛ ازرقی، ج۱، ص۱۰۵</ref> | ||
وقتی فرزندان قصی پراکنده شدند و اموالش بسیار شد و شرافتی بزرگ یافت، حلیل درگذشت. <ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۲۳</ref> حلیل در آستانه مرگ، قصی را نزد خود خواند و ولایت [[کعبه|بیت الله الحرام]] و [[کلیدداری]] خانه کعبه را به او واگذارد، اما پس از مرگش، [[خزاعه]] کلید کعبه را، که نزد حبّی بود، گرفتند و مانع قصی شدند. قصی برای گرفتن حق خویش، از قریش و [[بنی کنانه]] و برادر مادری خود رزاح و حامیان او یاری خواست و در نهایت بر خزاعه پیروز گردید.<ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۲۳ـ ۱۲۴، ۱۳۰ـ ۱۳۱؛ ازرقی، ج۱، ص۱۰۵ـ ۱۰۷؛ سهیلی، ج۲، ص۲۸ـ ۲۹، ۳۲- ۳۳، ۴۵ـ ۴۶</ref> | وقتی فرزندان قصی پراکنده شدند و اموالش بسیار شد و شرافتی بزرگ یافت، حلیل درگذشت. <ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۲۳</ref> حلیل در آستانه مرگ، قصی را نزد خود خواند و ولایت [[کعبه|بیت الله الحرام]] و [[کلیدداری]] خانه کعبه را به او واگذارد، اما پس از مرگش، [[خزاعه]] کلید کعبه را، که نزد حبّی بود، گرفتند و مانع قصی شدند. قصی برای گرفتن حق خویش، از قریش و [[بنی کنانه]] و برادر مادری خود رزاح و حامیان او یاری خواست و در نهایت بر خزاعه پیروز گردید.<ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۲۳ـ ۱۲۴، ۱۳۰ـ ۱۳۱؛ ازرقی، ج۱، ص۱۰۵ـ ۱۰۷؛ سهیلی، ج۲، ص۲۸ـ ۲۹، ۳۲- ۳۳، ۴۵ـ ۴۶</ref> |