۱۷٬۱۳۹
ویرایش
imported>M.r.seifi (.) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==صیغه ازدواج== | ==صیغه ازدواج== | ||
صیغه ازدواج از الفاظی است که به واسطه آن زن و مرد | صیغه ازدواج از الفاظی است که به واسطه آن زن و مرد به ازدواج یکدیگر در میآیند.<ref>رجوع کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۷۸.</ref> صیغه عقد ازدواج تنها با ایجاب و قبولی که به زبان آید، ثابت میشود و صرف رضایت باطنی کافی نیست.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref> ایجاب به معنای پیشنهاد انجام یک معامله به شخص دیگر است.<ref>رجوع کنید به: انصاری و طاهری، دانشنامه حقوق خصوصی، ۱۳۸۴ش، ج۳، ص۱۵۰۷.</ref> قبول نیز عبارت است از رضایت به پیشنهادی که برای آن معامله داده شده است.<ref>رجوع کنید به: انصاری و طاهری، دانشنامه حقوق خصوصی، ۱۳۸۴ش، ج۳، ص۱۵۰۷.</ref> | ||
الفاظ ایجاب که توسط زن خوانده میشود<ref>رجوع کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> عبارت است از: «زَوَّجْتُكَ» یا «أنْکَحْتُكَ».<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> برخی از [[مجتهد|فقها]] لفظ «مَتَّعْتُكَ» را نیز صحیح دانستهاند.<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> الفاظ قبول که توسط مرد خوانده میشود<ref>رجوع کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> عبارت است از: «قَبِلْتُ التَزْویج»، «قَبِلْتُ النِّکاح»، «قَبِلْتُ التَزْویج و النِّکاح» یا «تَزَوَّجْتُ».<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> | الفاظ ایجاب که توسط زن خوانده میشود<ref>رجوع کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> عبارت است از: «زَوَّجْتُكَ» یا «أنْکَحْتُكَ».<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> برخی از [[مجتهد|فقها]] لفظ «مَتَّعْتُكَ» را نیز صحیح دانستهاند.<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> الفاظ قبول که توسط مرد خوانده میشود<ref>رجوع کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۱.</ref> عبارت است از: «قَبِلْتُ التَزْویج»، «قَبِلْتُ النِّکاح»، «قَبِلْتُ التَزْویج و النِّکاح» یا «تَزَوَّجْتُ».<ref>شوشتری، النجعة فی شرح اللمعة، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۳۶.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
* صیغه عقد ازدواج باید به عربی خوانده شود.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref> هر چند برخی [[مجتهد|فقها]] صیغه غیر عربی را نیز درست دانسته اند مشروط به اینکه از الفاظی استفاده شود که معنای «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را برساند.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۵.</ref> | * صیغه عقد ازدواج باید به عربی خوانده شود.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref> هر چند برخی [[مجتهد|فقها]] صیغه غیر عربی را نیز درست دانسته اند مشروط به اینکه از الفاظی استفاده شود که معنای «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را برساند.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۵.</ref> | ||
* کسی که صیغه را میخواند، باید [[قصد انشاء]] داشته باشد.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref> یعنی هنگام خواندن صیغه عقد قصدش ایجاد همسری بین زن و مرد باشد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۴.</ref> | * کسی که صیغه را میخواند، باید [[قصد انشاء]] داشته باشد.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref> یعنی هنگام خواندن صیغه عقد قصدش ایجاد همسری بین زن و مرد باشد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۴.</ref> | ||
* کسی که صیغه را میخواند باید [[بلوغ|بالغ]] و | * کسی که صیغه را میخواند باید [[بلوغ|بالغ]] و عاقل باشد.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.</ref> | ||
* کسی که صیغه عقد را میخواند در موقع عقد، زن و شوهر را معین کند. مثلا اسم آنها را ببرد یا به آنها اشاره کند.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۴.</ref> | * کسی که صیغه عقد را میخواند در موقع عقد، زن و شوهر را معین کند. مثلا اسم آنها را ببرد یا به آنها اشاره کند.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۴.</ref> | ||
* زن و مرد باید به خواندن صیغه عقد رضایت داشته باشند.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref> | * زن و مرد باید به خواندن صیغه عقد رضایت داشته باشند.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۱.</ref> | ||
* بین صیغه | * بین صیغه ایجاب و قبول نباید فاصله بیافتد.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳.</ref> | ||
* صیغه عقد باید به صورت صحیح خواند شود.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref> اگر در عقد یک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل است.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref> | * صیغه عقد باید به صورت صحیح خواند شود.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref> اگر در عقد یک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل است.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۸۷.</ref> | ||
* واجب نیست لفظى كه مرد مى گوید با لفظى كه زن مى گوید مطابق باشد، مثلا اگر زن «زَوَّجْتُ» مى گوید مرد هم «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ» بگوید.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref> | * واجب نیست لفظى كه مرد مى گوید با لفظى كه زن مى گوید مطابق باشد، مثلا اگر زن «زَوَّجْتُ» مى گوید مرد هم «قَبِلْتُ التَزْوِیجَ» بگوید.<ref>یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۲.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==صیغه محرمیت== | ==صیغه محرمیت== | ||
{{اصلی|صیغه محرمیت}} | {{اصلی|صیغه محرمیت}} | ||
صیغه عقد | صیغه عقد ازدواجی که هدف از خواندن آن صرف ایجاد [[محارم|محرمیت]] (بدون [[استمتاع|بهره جنسی]]) است. به عنوان مثال مردی برای محرم شدن با زنی، با دختر او -که به معمولاً در این گونه موارد دختر بچه انتخاب میشود- با [[اذن ولی|اذن ولیّ]]، برای مدتی کوتاه -مثلا یک ساعت- صیغه ازدواج موقت میخواند تا مادر این دختر مادرزن او به شمار رود و برای همیشه به او محرم گردد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۴.</ref> | ||
در صحت چنین عقدی، بین [[مجتهد|فقها]] اختلاف وجود دارد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۵.</ref> برخی آن را مطلقا صحیح دانستهاند.<ref>بحرانی، الدرر النجفیة، ۱۴۲۳ق، ج۳، ۲۰۵-۲۲۰؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۲۹، ۲۱۳-۲۱۴.</ref>در مقابل برخی دیگر این نوع صیغه را یا مطلقا صحیح ندانستهاند<ref>میرازی قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۴۶۲-۴۶۸.</ref> و یا با وجود شرایطی آن را صحیح دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، صراط النجاة، ۱۳۷۳ش، ص۲۴۴.</ref> | در صحت چنین عقدی، بین [[مجتهد|فقها]] اختلاف وجود دارد.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۲۵.</ref> برخی آن را مطلقا صحیح دانستهاند.<ref>بحرانی، الدرر النجفیة، ۱۴۲۳ق، ج۳، ۲۰۵-۲۲۰؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۲۹، ۲۱۳-۲۱۴.</ref>در مقابل برخی دیگر این نوع صیغه را یا مطلقا صحیح ندانستهاند<ref>میرازی قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۴۶۲-۴۶۸.</ref> و یا با وجود شرایطی آن را صحیح دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، صراط النجاة، ۱۳۷۳ش، ص۲۴۴.</ref> |
ویرایش