Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۱٬۷۶۸
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== نمای کلی == | == نمای کلی == | ||
اهواز هفتمین کلانشهر در کشور و مرکز استان [[خوزستان]] است. مساحت این شهر ۲۱۹۵۴ هکتار و جمعیت آن بیش از یکمیلیون و صد هزار نفر است.<ref> [http://stats.ahvaz.ir/ سامانه اطلاعات و آمار شهرداری اهواز]</ref> دو قوم عرب و بختیاری بیشترین جمعیت را در شهر به خود اختصاص دادهاند.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/82215621 خوزستان تیراژه اقوام، سایت خبری ایرنا] | اهواز هفتمین کلانشهر در کشور و مرکز استان [[خوزستان]] است. مساحت این شهر ۲۱۹۵۴ هکتار و جمعیت آن بیش از یکمیلیون و صد هزار نفر است.<ref> [http://stats.ahvaz.ir/ سامانه اطلاعات و آمار شهرداری اهواز]</ref> دو قوم عرب و بختیاری بیشترین جمعیت را در شهر به خود اختصاص دادهاند.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/82215621 خوزستان تیراژه اقوام، سایت خبری ایرنا]</ref> | ||
کارون پرآبترین رود ایران با گذر از شهر اهواز آن را به دو نیمه غربی و شرقی تقسیم میکند. [[حمدالله مستوفی]] جغرافیدان مسلمان قرن هشتم هجری، در ارتباط با اهواز آن را شهری بسیار گرم معرفی کرده که حدودش تا ولایت [[عراق عرب]]، [[کردستان]]، [[لرستان]] و [[فارس]] کشیده شده است.<ref>مستوفی، نزهه القلوب، ۱۳۶۲ش، ص۱۳۰،</ref>. | کارون پرآبترین رود ایران با گذر از شهر اهواز آن را به دو نیمه غربی و شرقی تقسیم میکند. [[حمدالله مستوفی]] جغرافیدان مسلمان قرن هشتم هجری، در ارتباط با اهواز آن را شهری بسیار گرم معرفی کرده که حدودش تا ولایت [[عراق عرب]]، [[کردستان]]، [[لرستان]] و [[فارس]] کشیده شده است.<ref>مستوفی، نزهه القلوب، ۱۳۶۲ش، ص۱۳۰،</ref>. | ||
=== وجه نامگذاری شهر=== | === وجه نامگذاری شهر=== | ||
در مورد وجه نامگذاری چنین نقل شده که «خوجیها» یا «خوزیها» که از طوایف اصیل ایرانی هستند، در اراضی اطراف کارون به کشت نیشکر پرداخته و توانستند محصولات خود را به کشورهای دیگر صادر کنند و بهواسطه رونق کار نیشکر به «خوجستان وازار» و «هوجستان وازار» یعنی بازار خوزیها شهرت یافت. با سقوط ساسانیان، اعراب، خوجی و هوجی را به جمع مکسر عربی درآورده، «اهواز» نامیدند و گاه نیز آن را سوق الاهواز خطاب میکردند.<ref>بارتولد، تذکره جغرافیای تاریخ ایران، ۱۳۷۳ش، ص۱۹۹، </ref> | در مورد وجه نامگذاری چنین نقل شده که «خوجیها» یا «خوزیها» که از طوایف اصیل ایرانی هستند، در اراضی اطراف کارون به کشت نیشکر پرداخته و توانستند محصولات خود را به کشورهای دیگر صادر کنند و بهواسطه رونق کار نیشکر به «خوجستان وازار» و «هوجستان وازار» یعنی بازار خوزیها شهرت یافت. با سقوط ساسانیان، اعراب، خوجی و هوجی را به جمع مکسر عربی درآورده، «اهواز» نامیدند و گاه نیز آن را سوق الاهواز خطاب میکردند.<ref>بارتولد، تذکره جغرافیای تاریخ ایران، ۱۳۷۳ش، ص۱۹۹،</ref>{{یادداشت| درباره چگونگی تأسیس این شهر نقل شده: هرمز اردشیر نام دو شهر است چون اردشیر آنها را بنا کرد هریکی را به نامی مُرکب از نام خود و نام خدا نامید، آنگاه بزرگان و اشراف را دریکی جای داد و بازاریان را در دیگری، لذا شهر بازاریان به «هوجستان وازار» معروف شد اعراب آن را معرب نموده به «سوق الاهواز» و نام شهر دیگر را معرب کرده «هرمشیر» گفتند که آن در فتح اعراب خراب شده و فقط جای بازاریان مانده است (حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیا، بیتا، ص۴۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، بیتا، ج۱، ص۲۸۴ و ۲۸۵؛ مقدسی، احسن التقاسیم،۱۳۸۵ش، ص۶۰۷}} | ||
یاقوت حموی نیز واژه خوز را با هوز، هویزه و اهواز هم ریشه دانسته که اعراب نام اهواز را هم بر کل خوزستان اطلاق میکردند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، بیتا، ج۱، ص۲۸۴</ref> | یاقوت حموی نیز واژه خوز را با هوز، هویزه و اهواز هم ریشه دانسته که اعراب نام اهواز را هم بر کل خوزستان اطلاق میکردند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، بیتا، ج۱، ص۲۸۴</ref> | ||
نام این شهر در زمان قاجار، بندر ناصری بوده است. در شهریور [[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی]] به تصویب هیئتوزیران نام اهواز برای مرکز استان برگزیده شد.<ref>علم، انقلاب اسلامی در اهواز،۱۳۸۶ش، ص۳۶، </ref> | نام این شهر در زمان قاجار، بندر ناصری بوده است. در شهریور [[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی]] به تصویب هیئتوزیران نام اهواز برای مرکز استان برگزیده شد.<ref>علم، انقلاب اسلامی در اهواز،۱۳۸۶ش، ص۳۶، </ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۳: | ||
==== کارگزاران معروف ==== | ==== کارگزاران معروف ==== | ||
از شخصیتهای مشهور شیعه که در این منطقه به جایگاه ولایت و قضاوت رسیدهاند، میتوان به [[عبدالله بن عباس]]، که از سوی [[امام علی]](ع)، والی [[بصره]] و نواحی شرقی، از جمله اهواز بود، اشاره کرد<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۵۲.</ref> و یا میتوان از [[رفاعه بن شداد]]، قاضی منصوب امام در اهواز یاد کرد. همو که بعدها به عنوان یکی از رهبران قیام شیعی توابین مطرح شد. امام (ع)در طی نامهای برای او، نصایحی در زمینههای گوناگون ازجمله قضاوت، ارسال می کند.<ref>قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۲۲۷ و ج۲، ص۱۷۶</ref>{{یادداشت|بخشهایی از این نامه را قاضی نعمان مصری در دعائم الاسلام آورده است. با توجه به نام و موضوع این کتاب، چنان برمیآید که این نامه حاوی مطالبی در باب احکام حلال و حرام، اموری در باب قضا و از این قبیل وصایا بوده است}} | از شخصیتهای مشهور شیعه که در این منطقه به جایگاه ولایت و قضاوت رسیدهاند، میتوان به [[عبدالله بن عباس]]، که از سوی [[امام علی]](ع)، والی [[بصره]] و نواحی شرقی، از جمله اهواز بود، اشاره کرد<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۵۲.</ref> و یا میتوان از [[رفاعه بن شداد]]، قاضی منصوب امام در اهواز یاد کرد. همو که بعدها به عنوان یکی از رهبران قیام شیعی توابین مطرح شد. امام (ع)در طی نامهای برای او، نصایحی در زمینههای گوناگون ازجمله قضاوت، ارسال می کند.<ref>قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ۱۹۶۳م، ج۱، ص۲۲۷ و ج۲، ص۱۷۶</ref>{{یادداشت|بخشهایی از این نامه را قاضی نعمان مصری در دعائم الاسلام آورده است. با توجه به نام و موضوع این کتاب، چنان برمیآید که این نامه حاوی مطالبی در باب احکام حلال و حرام، اموری در باب قضا و از این قبیل وصایا بوده است}} | ||
در اوائل قرن دوم هم میتوان به کارگزارانی چون «[[سلیمان بن حبیب بن مهلب]]» که در زمان [[مروان حمار]]، بهطرف داری از [[عباسیان]] در اهواز قیام کرد<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیتا، ج۲، ص۳۴۱</ref> و «[[عبدالله بن نجاشی]]» از قبیله [[بنی اسد]] که از سوی منصور حاکم اهواز بود. | در اوائل قرن دوم هم میتوان به کارگزارانی چون «[[سلیمان بن حبیب بن مهلب]]» که در زمان [[مروان حمار]]، بهطرف داری از [[عباسیان]] در اهواز قیام کرد<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیتا، ج۲، ص۳۴۱</ref> و «[[عبدالله بن نجاشی]]» از قبیله [[بنی اسد]] که از سوی منصور حاکم اهواز بود.{{یادداشت|وی در زمان حاکمیت بر اهواز نامهای به [[امام صادق]] (ع) نوشت و در آن مسائلی پرسید و امام پاسخ او را داد. این پاسخ امام، در منابع با عنوان «[[الرساله الاهوازیه]]» یا «رساله عبدالله بن نجاشی» شهرت یافته است}}، اشاره نمود که همانا نفوذ و قدرت آنان در منطقه سبب گسترش مکتب [[تشیع]] در آن منطقه گردید. | ||
====خاندانها، قبایل و حکومتها==== | ====خاندانها، قبایل و حکومتها==== | ||
از قرن اول هجری بعضی از قبایل عرب شیعی، از [[عراق]] بهخصوص [[کوفه]] به اهواز مهاجرت کردند و زمینهساز آشنایی و شکلگیری باورهای شیعی در آن سامان شدند. قبایلی چون «[[بنی اسد]]»، «[[عبدالقیس]]» و «[[آل رسان]]» و... که با انتخاب اهواز بهعنوان محل سکونت خود سبب گسترش تشیع در منطقه اهواز شدند و نقش خاندانهایی همچون «[[آل مهزیار]]» و «[[ابن حماد]]» و قبیله «عبدالقیس»، «[[آل حضینی]]» و «آل رسان» در پرورش یاران و [[وکلای امامان]]، عالمان و متفکران شیعی، کاملاً مشهود است. همچنین می توان به نقش حکومتهای شیعی که در این منطقه به حکمرانی پرداختند، از جمله به [[آل بریدی|آل برید]] و [[مشعشعیان|مشعشیان]] اشاره نمود. | از قرن اول هجری بعضی از قبایل عرب شیعی، از [[عراق]] بهخصوص [[کوفه]] به اهواز مهاجرت کردند و زمینهساز آشنایی و شکلگیری باورهای شیعی در آن سامان شدند. قبایلی چون «[[بنی اسد]]»، «[[عبدالقیس]]» و «[[آل رسان]]» و... که با انتخاب اهواز بهعنوان محل سکونت خود سبب گسترش تشیع در منطقه اهواز شدند و نقش خاندانهایی همچون «[[آل مهزیار]]» و «[[ابن حماد]]» و قبیله «عبدالقیس»، «[[آل حضینی]]» و «آل رسان» در پرورش یاران و [[وکلای امامان]]، عالمان و متفکران شیعی، کاملاً مشهود است. همچنین می توان به نقش حکومتهای شیعی که در این منطقه به حکمرانی پرداختند، از جمله به [[آل بریدی|آل برید]] و [[مشعشعیان|مشعشیان]] اشاره نمود. | ||
==== | ====اصحاب و وکلای امامان==== | ||
برخی از | برخی از اصحاب و وکلای ائمه(ع) دراهواز زندگی میکردند. تعدادی از آنان، از مؤلفان شیعی در قرن دوم و سوم محسوب می شدند و نقش بهسزایی را در گسترش تشیع در این منطقه داشتند از جمله: | ||
* [[محمد بن مخلد اهوازی]]. از اصحاب و راویان امام جعفر صادق(ع).<ref> کلینی، الکافی، ج۷، ص۵۵۰</ref> | * [[محمد بن مخلد اهوازی]]. از اصحاب و راویان امام جعفر صادق(ع).<ref> کلینی، الکافی، ج۷، ص۵۵۰</ref> | ||
* [[عبدالله بن محمد اهوازی]]، از اصحاب موسی بن جعفر (ع).<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۲۲۷</ref> | * [[عبدالله بن محمد اهوازی]]، از اصحاب موسی بن جعفر (ع).<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۲۲۷</ref> |