فطرت: تفاوت میان نسخهها
←فطرت در قرآن و روایات
(←فطرت در قرآن و روایات: افزایش/تکمیل) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کلمات هم ریشه فطرت ۲۰ بار در [[قرآن]] به کار رفتهاند که تنها در یک [[آیه]] آن از خود واژه «فطرت» استفاده شده است: {{عربی| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِكَ الدِّینُ الْقَیّمُ وَ لَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَایعْلَمُونَ|ترجمه= پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین كن، با همان سرشتی كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر است. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند. سوره روم، آیه ۳۰}}. | کلمات هم ریشه فطرت ۲۰ بار در [[قرآن]] به کار رفتهاند که تنها در یک [[آیه]] آن از خود واژه «فطرت» استفاده شده است: {{عربی| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِكَ الدِّینُ الْقَیّمُ وَ لَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَایعْلَمُونَ|ترجمه= پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین كن، با همان سرشتی كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر است. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند. سوره روم، آیه ۳۰}}. | ||
این آیه و [[روایات]] متعدد دیگر، به صراحت از وجود نوعی فطرت الهی در همه انسان ها حکایت میکند. [[شهید مطهری]] با استفاده از آیه بالا، این آفرینش خاص را آمادگی انسانها برای پذیرش دین میداند به گونهای که اگر انسان به حال خود رها شود راه دین را انتخاب میكند، مگر آن كه محیط و شرایط اجتماعی او را منحرف كند.<ref>مطهری، مرتضی، فطرت، انتشارات صدرا، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۲، ص۱۹ ـ ۲۱ </ref> [[علامه طباطبایی]] نیز بر اساس آیه بالا دین را فطری و متناسب با نیازها و فطرت بشر توصیف میکند ودین را همان اصول علمی و قوانین عملی می داند که پای بندی به آنها تضمین کننده سعادت حقیقی انسان می داند | این آیه و [[روایات]] متعدد دیگر، به صراحت از وجود نوعی فطرت الهی در همه انسان ها حکایت میکند. [[شهید مطهری]] با استفاده از آیه بالا، این آفرینش خاص را آمادگی انسانها برای پذیرش دین میداند به گونهای که اگر انسان به حال خود رها شود راه دین را انتخاب میكند، مگر آن كه محیط و شرایط اجتماعی او را منحرف كند.<ref>مطهری، مرتضی، فطرت، انتشارات صدرا، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۲، ص۱۹ ـ ۲۱ </ref> [[علامه طباطبایی]] نیز بر اساس آیه بالا دین را فطری و متناسب با نیازها و فطرت بشر توصیف میکند ودین را همان اصول علمی و قوانین عملی می داند که پای بندی به آنها تضمین کننده سعادت حقیقی انسان می داند وی هم چنان گرایش وتمایل به این دین رادر خلقت انسان نهفته می داند که همان انطباق تشریع(دین)بر خلقت و تکوین است. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۶، ص۱۹۳ </ref>{{یادداشت| فتبين أن من الواجب أن يتخذ الدين ـ أي الأصول العلمية والسنن والقوانين العملية التي تضمن باتخاذها والعمل بها سعادة الإنسان الحقيقية ـ من اقتضاءات الخلقة الإنسانية وينطبق التشريع على الفطرة والتكوين ، وهذا هو المراد بكون الدين فطريا}} | ||
===محتوای روایات=== | ===محتوای روایات=== |