کاربر ناشناس
فطرت: تفاوت میان نسخهها
جز
←فطرت شناختی و گرایشی
imported>Shadpoor |
imported>Shadpoor |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
فطرت را در دو حوزه شناخت و گرایش به کار بردهاند که هر کدام نیز زیرشاخههایی دارد:<ref>حسینزاده، نگاهی معرفتشناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۴.</ref> | فطرت را در دو حوزه شناخت و گرایش به کار بردهاند که هر کدام نیز زیرشاخههایی دارد:<ref>حسینزاده، نگاهی معرفتشناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۴.</ref> | ||
*'''شناختهایی که فطری نامیده شدهاند:''' | *'''شناختهایی که فطری نامیده شدهاند:''' | ||
# | # شناختهای حضوری و غیرمفهومی و بیواسطه انسان، مثل علم حضوری او به خودش، فطری و در سرشت و آفرینش او است. | ||
# قضایای وجدانی که از علم حضوری حکایت میکنند؛ همانند اعتقاد به این که «من هستم» یا «من خوشحال هستم». این دسته از قضایا، از سنخ علم حصولی و مفهومی هستند اما چون از علم حضوری بیواسطه حکایت میکنند، به آنها فطری گفته میشود. | # قضایای وجدانی که از علم حضوری حکایت میکنند؛ همانند اعتقاد به این که «من هستم» یا «من خوشحال هستم». این دسته از قضایا، از سنخ علم حصولی و مفهومی هستند اما چون از علم حضوری بیواسطه حکایت میکنند، به آنها فطری گفته میشود. | ||
# قضایایی که [[عقل]] با تصور صحیح از موضوع و محمول و رابطه آنها، بی نیاز از حواس، شهود و استدلال، آنها را تصدیق میکند؛ همانند تصدیق به این که «اجتماع دو نقیض، محال است». به این دسته از قضایای فطری، اولیات یا بدیهیات اولیه نیز گفته میشود. | # قضایایی که [[عقل]] با تصور صحیح از موضوع و محمول و رابطه آنها، بی نیاز از حواس، شهود و استدلال، آنها را تصدیق میکند؛ همانند تصدیق به این که «اجتماع دو نقیض، محال است». به این دسته از قضایای فطری، اولیات یا بدیهیات اولیه نیز گفته میشود. |