کاربر ناشناس
فطرت: تفاوت میان نسخهها
جز
←فطرت ادراکی و گرایشی
imported>Shadpoor جز (←منابع) |
imported>Shadpoor |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
فطرت در لغت، معنای عام و گستردهای دارد که امور سرشتی مشترک در انسان و حیوان (مثلا گرایش به تغذیه، گرایش به لذات جنسی، حبّ ذات) را دربرمیگیرد؛ اما در فرهنگ اسلامی اصطلاحا فقط به امور سرشتی مخصوصِ انسان، فطرت گفته میشود و امور سرشتی مشترک میان انسان و حیوان را غریزه مینامند.<ref>حسینزاده، نگاهی معرفتشناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۳-۲۳۴ و ص۲۳۹.</ref> | فطرت در لغت، معنای عام و گستردهای دارد که امور سرشتی مشترک در انسان و حیوان (مثلا گرایش به تغذیه، گرایش به لذات جنسی، حبّ ذات) را دربرمیگیرد؛ اما در فرهنگ اسلامی اصطلاحا فقط به امور سرشتی مخصوصِ انسان، فطرت گفته میشود و امور سرشتی مشترک میان انسان و حیوان را غریزه مینامند.<ref>حسینزاده، نگاهی معرفتشناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۳-۲۳۴ و ص۲۳۹.</ref> | ||
==فطرت | ==فطرت شناختی و گرایشی== | ||
فطرت را در دو حوزه | فطرت را در دو حوزه شناخت و گرایش به کار بردهاند که هر کدام نیز زیرشاخههایی دارد:<ref>حسینزاده، نگاهی معرفتشناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۴.</ref> | ||
*''' | *'''شناختهایی که فطری نامیده شدهاند:''' | ||
# شناخت حضوری و غیرمفهومی و بیواسطه انسان به خودش، فطری و در سرشت و آفرینش او است. | # شناخت حضوری و غیرمفهومی و بیواسطه انسان به خودش، فطری و در سرشت و آفرینش او است. | ||
# قضایای وجدانی که از علم حضوری حکایت میکنند؛ همانند اعتقاد به این که «من هستم» یا «من خوشحال هستم». این دسته از قضایا، از سنخ علم حصولی و مفهومی هستند اما چون از علم حضوری بیواسطه حکایت میکنند، به آنها فطری گفته میشود. | # قضایای وجدانی که از علم حضوری حکایت میکنند؛ همانند اعتقاد به این که «من هستم» یا «من خوشحال هستم». این دسته از قضایا، از سنخ علم حصولی و مفهومی هستند اما چون از علم حضوری بیواسطه حکایت میکنند، به آنها فطری گفته میشود. |