۱۶٬۹۷۹
ویرایش
imported>Pourrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==معنای اصطلاح== | ==معنای اصطلاح== | ||
صاحب سر فردی است که امام اسرار خویش را برای وی بازگو نموده است..<ref>منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، | صاحب سر فردی است که امام اسرار خویش را برای وی بازگو نموده است..<ref>مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۹۹.</ref> | ||
== صاحب سر پیامبر == | == صاحب سر پیامبر == | ||
پیامبر(ص)، صاحب سر خود را [[حضرت علی]] دانستهاند.<ref>میراث حدیث شیعه، ج۲، | پیامبر(ص)، صاحب سر خود را [[حضرت علی]] دانستهاند.<ref> مهریزی و خوئی، میراث حدیث شیعه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۲۲.</ref> | ||
در منابع رجالی از [[حذیفه بن یمان]] به عنوان صاحب سر پیامبر(ص) یاد شده است زیرا پیامبر به او اطمینان داشت و اخباری از حوادث آینده را با او در میان گذاشته بود. همچنین از باطن برخی افراد به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود.<ref>رجوع کنید به ابنسعد، الطبقاتالکبری، ۱۹۶۸-۱۹۷۷م، ج۲، ص۳۴۶؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶ق، ج۱، ص۴۶۸</ref> به ویژه رسول خدا(ص) به هنگام بازگشت از تبوک، نام منافقانی را که قصد ترور وی را داشتند، به او گفت.<ref> رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۰۴۲ـ ۱۰۴۴</ref> به همین دلیل شرححالنگاران از وی با عنوان «صاحب سرّ» (رازدار) رسول خدا(ص) یاد کردهاند.<ref> برای نمونه رجوع کنید به ابنعبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۳۸۰ق، قسم ۱، ص۳۳۵؛ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶ق، ج۱، ص۴۶۸</ref> در برخی منابع از [[عبدالله بن مسعود]] نیز به عنوان صاحب سر پیامبر یاد شده است.<ref>استرآبادی، رجال الکشی- اختیار معرفه الرجال(مع تعلیقات میردامادالاسترآبادی)، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۷۷</ref> | در منابع رجالی از [[حذیفه بن یمان]] به عنوان صاحب سر پیامبر(ص) یاد شده است زیرا پیامبر به او اطمینان داشت و اخباری از حوادث آینده را با او در میان گذاشته بود. همچنین از باطن برخی افراد به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود.<ref>رجوع کنید به ابنسعد، الطبقاتالکبری، ۱۹۶۸-۱۹۷۷م، ج۲، ص۳۴۶؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶ق، ج۱، ص۴۶۸.</ref> به ویژه رسول خدا(ص) به هنگام بازگشت از تبوک، نام منافقانی را که قصد ترور وی را داشتند، به او گفت.<ref> رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۰۴۲ـ ۱۰۴۴</ref> به همین دلیل شرححالنگاران از وی با عنوان «صاحب سرّ» (رازدار) رسول خدا(ص) یاد کردهاند.<ref> برای نمونه رجوع کنید به ابنعبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۳۸۰ق، قسم ۱، ص۳۳۵؛ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶ق، ج۱، ص۴۶۸.</ref> در برخی منابع از [[عبدالله بن مسعود]] نیز به عنوان صاحب سر پیامبر یاد شده است.<ref>استرآبادی، رجال الکشی- اختیار معرفه الرجال(مع تعلیقات میردامادالاسترآبادی)، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۷۷.</ref> | ||
==اصحاب سر ائمه(ع)== | ==اصحاب سر ائمه(ع)== | ||
=== اصحاب سر حضرت علی=== | === اصحاب سر حضرت علی=== | ||
صاحب سر در مورد برخی از اصحاب حضرت علی(ع) به کار رفته است. امام علی(ع)، [[کمیل بن زیاد]] را صاحب سر خود دانستهاند.<ref>روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۲، | صاحب سر در مورد برخی از اصحاب حضرت علی(ع) به کار رفته است. امام علی(ع)، [[کمیل بن زیاد]] را صاحب سر خود دانستهاند.<ref> مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۸۱.</ref> تراجمنویسان، افراد دیگری را هم به عنوان صاحب سر امام نام بردهاند. [[رشید هجری]]<ref>قمی، منتهیالآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۷۳.</ref> در این شمار است. درباره میثم تمار نیز گفته شده است که حضرت علی او را از «أسرار خفیة من أسرار الوصیة» آگاه کرده بود.<ref> ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۷۹۷.</ref> | ||
اگر صاحب سر به معنای کسانی باشد که امام آنها را از برخی امور غیبی باخبر کرده باشد، میتوان افرادی چون [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] را نیز صاحب سر علی(ع) دانست، هر چند در منابع به صاحب سر بودن آنها تصریح نشده باشد. [[شیخ عباس قمی]] از این سه تن به عنوان کسانی یاد میکند که اخبار غیبی را برای یکدیگر بیان میکردند و از نحوه [[شهادت]] یکدیگر خبر میدادند.<ref> | اگر صاحب سر به معنای کسانی باشد که امام آنها را از برخی امور غیبی باخبر کرده باشد، میتوان افرادی چون [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] را نیز صاحب سر علی(ع) دانست، هر چند در منابع به صاحب سر بودن آنها تصریح نشده باشد. [[شیخ عباس قمی]] از این سه تن به عنوان کسانی یاد میکند که اخبار غیبی را برای یکدیگر بیان میکردند و از نحوه [[شهادت]] یکدیگر خبر میدادند.<ref>قمی، منتهیالآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۷۳</ref> | ||
===اصحاب سر دیگر امامان=== | ===اصحاب سر دیگر امامان=== | ||
این اصطلاح در مورد [[معلی بن خنیس]]<ref>تكمله الرجال، ج۱، | این اصطلاح در مورد [[معلی بن خنیس]]<ref>کاظمی، تكمله الرجال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> از اصحاب [[امام صادق]] و [[مسافر خادم امام رضا(ع)]]<ref>نمازی شاهرودی، مستطرفات المعالی، او، منتخب المقال و الاقوال فی علم الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۳۲۱.</ref> به کار رفته است. | ||
==ارزش رجالی اصطلاح== | ==ارزش رجالی اصطلاح== | ||
این اصطلاح از الفاظی است که چنانچه برای یک راوی به کار برود دلالت بر [[وثاقت]] وی دارد.<ref>منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، | این اصطلاح از الفاظی است که چنانچه برای یک راوی به کار برود دلالت بر [[وثاقت]] وی دارد.<ref>مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۹۹.</ref> برخی هم گویا معتقدند که این لفظ فقط بر مدح راوی دلالت دارد.<ref> کاظمی، تكمله الرجال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
* كاظمی، عبدالنبی، تکمله الرجال، انوارالهدی، قم، ۱۴۲۵ق. | * كاظمی، عبدالنبی، تکمله الرجال، انوارالهدی، قم، ۱۴۲۵ق. | ||
* کشی، محمد بن عمر، کتاب رجالالکشی -اختیار معرفهالرجال(مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، مصحح: مهدی رجائی، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۳۶۳ش. | * کشی، محمد بن عمر، کتاب رجالالکشی -اختیار معرفهالرجال(مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، مصحح: مهدی رجائی، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۳۶۳ش. | ||
* مجلسی، | * مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، مصحح: موسوی كرمانی، حسین و اشتهاردی علیپناه، مؤسسه فرهنگی اسلامی كوشانبور، قم، ۱۴۰۶ق. | ||
* مرعی، حسین عبدالله، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، مؤسسة العروة الوثقی، بیروت، ۱۴۱۷ق. | * مرعی، حسین عبدالله، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، مؤسسة العروة الوثقی، بیروت، ۱۴۱۷ق. | ||
* مهریزی، مهدی؛ صدرایی خویی، علی، میرات حدیث شیعه، مؤسسه دارالحدیث، قم، ۱۳۸۰ش. | * مهریزی، مهدی؛ صدرایی خویی، علی، میرات حدیث شیعه، مؤسسه دارالحدیث، قم، ۱۳۸۰ش. |
ویرایش