۱۷٬۳۰۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اِرْتِدادْ''' خارجشدن از [[اسلام]] است. مسلمانی را که از اسلام رویگردان میشود، مُرتَد مینامند. مرتد را به دو نوع [[مرتد ملی]] و [[مرتد فطری]] تقسیم کردهاند که هریک احکام شرعی مخصوص خود را دارد. بنابر دیدگاه مشهور میان [[فقیه|فقیهان]]، مجازات مرتد فطریِ مرد، مرگ است؛ ولی به مرتد ملیِ مرد، فرصت [[توبه]] و بازگشت به [[دین]] داده میشود و اگر توبه نکرد، کشته میشود. مرتد زن چه ملی و چه فطری، کشته نمیشود، اما تا زمانی که توبه نکند، زندانی میشود. | '''اِرْتِدادْ''' خارجشدن از [[اسلام]] است. مسلمانی را که از اسلام رویگردان میشود، مُرتَد مینامند. مرتد را به دو نوع [[مرتد ملی]] و [[مرتد فطری]] تقسیم کردهاند که هریک احکام شرعی مخصوص خود را دارد. بنابر دیدگاه مشهور میان [[فقیه|فقیهان]]، مجازات مرتد فطریِ مرد، مرگ است؛ ولی به مرتد ملیِ مرد، فرصت [[توبه]] و بازگشت به [[دین]] داده میشود و اگر توبه نکرد، کشته میشود. مرتد زن چه ملی و چه فطری، کشته نمیشود، اما تا زمانی که توبه نکند، زندانی میشود. | ||
برخی از [[فقیه|فقیهان]] در برابر دیدگاه مشهور، براین باورند که مرتد فطریِ مرد نیز اگر توبه کند، | برخی از [[فقیه|فقیهان]] در برابر دیدگاه مشهور، براین باورند که مرتد فطریِ مرد نیز اگر توبه کند، کشته نمیشود. | ||
[[نجس|نجسبودن]] مرتد و جایزنبودن [[ازدواج]] با او از دیگر [[احکام]] ارتداد است. بهباور برخی، علت وجود چنین مجازتهایی برای ارتداد، جلوگیری از سهلانگاری مسلمانان در پذیرش دین و عدم تضعیف باورهای دینی توسط مخالفان اسلام است. | [[نجس|نجسبودن]] مرتد و جایزنبودن [[ازدواج]] با او از دیگر [[احکام]] ارتداد است. بهباور برخی، علت وجود چنین مجازتهایی برای ارتداد، جلوگیری از سهلانگاری مسلمانان در پذیرش دین و عدم تضعیف باورهای دینی توسط مخالفان اسلام است. | ||
== | ==مفهومشناسی== | ||
ارتداد اصطلاحی [[فقه|فقهی]] است و [[فقیه|فقیهان]] آن را رویگردانی از [[اسلام]] معنا میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، حاشیةالارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۸۵؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> به مسلمانی که از دین اسلام خارج شده است، مُرتَدّ میگویند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، تکملةالمنهاج، ۱۴۱۰ق، ص۵۳؛ وحید خراسانی، منهاجالصالحین، ۸۱۴۲ق، ج۳، ص۵۰۰؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> در کتابهای فقهی از ارتداد در بخشهای مختلفی ازجمله [[طهارت]]، [[صلاة]]، [[زکات]]، [[صوم]]، [[حج]]، تجارت، [[ازدواج|نکاح]] و [[ارث]] سخن میآید.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref> در برخی کتابهای فقهی بخش مسقلی با عنوان «کتاب المُرتَدّ»، به ارتداد اختصاص یافته است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref> | ارتداد اصطلاحی [[فقه|فقهی]] است و [[فقیه|فقیهان]] آن را رویگردانی از [[اسلام]] معنا میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، حاشیةالارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۸۵؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> به مسلمانی که از دین اسلام خارج شده است، مُرتَدّ میگویند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، تکملةالمنهاج، ۱۴۱۰ق، ص۵۳؛ وحید خراسانی، منهاجالصالحین، ۸۱۴۲ق، ج۳، ص۵۰۰؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> در کتابهای فقهی از ارتداد در بخشهای مختلفی ازجمله [[طهارت]]، [[صلاة]]، [[زکات]]، [[صوم]]، [[حج]]، تجارت، [[ازدواج|نکاح]] و [[ارث]] سخن به میان میآید.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref> در برخی کتابهای فقهی بخش مسقلی با عنوان «کتاب المُرتَدّ»، به ارتداد اختصاص یافته است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref> | ||
==چگونگی تحقق ارتداد== | ==چگونگی تحقق ارتداد== | ||
ارتداد هم با سخن و هم با فعل تحقق پیدا میکند؛ با سخن به این نحو که کسی سخنی بگوید که بر این مسئله دلالت داشته باشد که از دین [[اسلام]] خارج شده است. برای مثال بگوید: خدا وجود ندارد یا [[حضرت محمد(ص)]] پیامبر نیست یا دین اسلام دین حق نیست.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۷.</ref> | ارتداد هم با سخن و هم با فعل تحقق پیدا میکند؛ با سخن به این نحو که کسی سخنی بگوید که بر این مسئله دلالت داشته باشد که از دین [[اسلام]] خارج شده است. برای مثال بگوید: خدا وجود ندارد یا [[حضرت محمد(ص)]] پیامبر نیست یا دین اسلام دین حق نیست.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۷.</ref> | ||
با فعل به این شکل که کاری [[کفر|کفرآمیز]] را از روی عمد و با علم به کفرآمیزبودنش انجام دهد. برای مثال برای بتی سجده کند یا ماه یا خورشید را پرستش کند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۸.</ref> | با فعل به این شکل که کاری [[کفر|کفرآمیز]] را از روی عمد و با علم به کفرآمیزبودنش انجام دهد. برای مثال برای بتی [[سجده]] کند یا ماه یا خورشید را پرستش کند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۸.</ref> | ||
==اقسام مرتد== | ==اقسام مرتد== |
ویرایش