پرش به محتوا

ولایت تشریعی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۰۰۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
خط ۱۷: خط ۱۷:
در مقابل اینان، برخی همچون غروی اصفهانی معتقدند پیامبر و امام بر تمام امور دینی ولایت تشریعی دارند.<ref>غروی اصفهانی، حاشیة کتاب المکاسب، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۳۷۹؛ حسینی تهرانی، امام‌شناسی، ج۵، ۱۴۱۸ق، ص۱۱۴، ۱۷۹.</ref>
در مقابل اینان، برخی همچون غروی اصفهانی معتقدند پیامبر و امام بر تمام امور دینی ولایت تشریعی دارند.<ref>غروی اصفهانی، حاشیة کتاب المکاسب، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۳۷۹؛ حسینی تهرانی، امام‌شناسی، ج۵، ۱۴۱۸ق، ص۱۱۴، ۱۷۹.</ref>


کلینی در کتاب کافی، در بخشی با عنوان تفویض امر دین به پیامبر و امامان روایاتی در این زمینه آورده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۸</ref> صفار هم در بصائرالدرجات دو بخش را به این مسئله اختصاص داده و روایاتی ذکر کرده است.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۳۷۸-۳۸۷</ref>
ازجمله محمد بن حسن میثمی می‌گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمود: «خداوند رسولش را تأدیب کرد تا اینکه او را نسبت به آنچه اراده کرده بود توانا ساخت، سپس به او اختیار داد و فرمود: آنچه را رسول خدا به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه نهی می‌کند دست بردارید. سپس آنچه را خدا به رسولش تفویض کرد همان را به ما نیز تفویض کرده است. <ref>کلینی، الکافی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۸، ح۹.</ref>


=== موافقان===
=== موافقان===
گروهی بر اساس [[روایات]] باب [[تفویض]]، براین باورند ولایت بر تشریع به اذن خدا برای پیامبر(ص) و امامان(ع) ثابت است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به: عاملی، الولایة التکوینیة والتشریعیة، ۱۴۲۸ق، ص۶۰-۶۳؛ مؤمن، «ولایة ولی المعصوم(ع)»، ص۱۰۰-۱۱۸؛ حسینی، میلانی، اثبات الولایة العامة، ۱۴۳۸ق، ص۲۷۲ و ۲۷۳، ۳۱۱و۳۱۲.</ref>
گروهی بر اساس [[روایات]] باب [[تفویض]]، براین باورند ولایت بر تشریع به اذن خدا برای پیامبر(ص) و امامان(ع) ثابت است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به: عاملی، الولایة التکوینیة والتشریعیة، ۱۴۲۸ق، ص۶۰-۶۳؛ مؤمن، «ولایة ولی المعصوم(ع)»، ص۱۰۰-۱۱۸؛ حسینی، میلانی، اثبات الولایة العامة، ۱۴۳۸ق، ص۲۷۲ و ۲۷۳، ۳۱۱و۳۱۲.</ref>
صفار در کتاب بصائر الدرجات دو باب تحت عنوان «باب التفویض إلی رسول الله» و «باب فی أن ما فوض إلی رسول الله فقد فوض إلی الائمه» دارد.(صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۳۷۸-۳۸۷) درباب دوم فقط سیزده روایت در یکسان بودن شأن امامان با پیامبر در تفویض تشریع می‌آورد. پس از آن نیز دو باب دیگر با عنوانهای «باب فی الائمة أنهم یوفقون و یسددون فی ما لایوجد فی الکتاب و السنة» و «باب فی المعضلات التی لاتوجد فی الکتاب و السنة ما یعرفه الائمة» دارد.(صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۳۸۷-۳۹۰) کلینی نسبت به ولایت تشریعی معصومان یک باب با عنوان «التفویض إلی رسول الله و إلی الائمة فی أمر الدین» دارد.(کلینی، الکافی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۸) وی در این باب ده روایت ذکر کرده است که به یک روایت اشاره می‌شود:
محمد بن حسن میثمی می‌گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمود: «خداوند رسولش را تأدیب کرد تا اینکه او را نسبت به آنچه اراده کرده بود توانا ساخت، سپس به او اختیار داد و فرمود: آنچه را رسول خدا به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه نهی می‌کند دست بردارید. سپس آنچه را خدا به رسولش تفویض کرد همان را به ما نیز تفویض کرده است. کلینی، الکافی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۸، ح۹.
در کتاب‌های خود [[روایات]] ولایت بر تشریع را بدون بیان معارض آورده‌اند. همچنین عناوینی که برای این روایات انتخاب کرده‌اند نشان می‌دهد که چنین ولایتی را در مورد امامان پذیرفته‌اند.<ref>صادقی، رکّعی، گونه‌های ولایت تشریعی امامان علیهم السلام در روایات.</ref>
[[شیخ صدوق]] معتقداست: اگر مراد از تفویض این باشد که خدا چون پیامبر خود را به مرتبه کمال رساند، چنانکه جز آنچه را موافق حقّ باشد نمیپذیرد و با خواست او مخالفت نمی‌­کند، در این صورت به منظور اظهار شرف و کرامت پیامبر تعیین برخی از امورمانند افزودن بعضی از رکعات و تعیین [[نماز]]ها و [[صوم|روزه‌]]های [[مستحب]] را به او تفویض کرده و این تفویض را به وسیله وحی از جانب خود مورد تأ کید قرار داده است. چنین تفویضی چه از جهت عقل و چه از جنبۀ نقل فسادی در آن نیست.<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۳۷۸ق، ج۶، ص۵۷۶.</ref>
[[صاحب حدائق]] ازجمله فقهایی است که وجوب [[خمس]] را از تشریعات [[ائمه]] می‌داند. ایشان می‌نویسد:«بعضی روایات دلالت می‌کنند همان‌گونه که حق تشریع به رسول خدا واگذار شده، به امامان نیز داده شده است.»<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۳۵۷.</ref>
یکی از معاصران نیز در پاسخ به اشکالی در مورد حق تشریع امامان چنین می‌نگارد: «ما معتقدیم ایشان این حق را اعمال نکرده و رسول خدا نیز جز در موارد محدودی آن را به کار نبسته است؛ این حق به ایشان داده شده که در صورت نیاز با قانون گذاری آن را برطرف کنند و لیکن چون دین کامل بوده، نیازی به تشریع ائمه نبوده است؛ پس عدم اعمال حق تشریع از سوی ائمه بر کامل بودن دین دلالت می‌کند.»<ref>رحمانی، بازشناسی احکام صادره از معصومین، ۱۳۸۲، ص۱۱۷.</ref>
برخی نیز برای راه حل جمع میان روایات باب تشریع امامان و عمل ائمه گفته‌اند: امامان بر اساس [[روایات]] معتبر ولایت بر تشریع دارند؛ اما با توجه به اینکه شرایط برای پذیرش اجتماعی احکام وضع شده از سوی آنان مهیا نبوده است؛ این ولایت را در حداقل اعمال کرده‌اند و اعمال بیش از آن در زمان ظهور خواهد بود.{{مدرک}} همان طوری که از [[امام صادق]] روایت شده: «هنگامی که [[قائم]] قیام کند امر جدیدی می‌آورد همان‌گونه که [[رسول خدا]] در ابتدای دعوت به [[اسلام]] دعوت به امر جدیدی کرد».<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۳۰ق، ج۵۱، ص۳۰</ref>
برخی نیز معتقدند: ممکن است با توجه به اینکه نیازهای بشر در دوران امامان در چهار چوب سنت پیامبر پاسخ داده می‌شد، دیگر نیازی به جعل و تشریع احکام بیشتر نبوده است. با این حال می‌توان احکامی را در نظر گرفت که امامان تشریع کرده‌اند؛ ولی مستند آن را بیان نکرده باشند؛ مانند احکام [[زیارت|زیارات]] ائمه و امور مربوط به آن، که در زمان رسول خدا نه موضوع داشته است و نه حکم آنها پیشتر بیان شده است.<ref>صادقی، رکّعی، گونه‌های ولایت تشریعی امامان علیهم السلام در روایات.</ref>


=== قائلان به تفصیل===
=== قائلان به تفصیل===
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۵۹۱

ویرایش