Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{دیگر کاربردها|تسبیح}} | {{دیگر کاربردها|تسبیح}} | ||
[[پرونده:تسبیح 1.jpg|300px|بندانگشتی|تسبیحی ساختهشده از چوب]] | [[پرونده:تسبیح 1.jpg|300px|بندانگشتی|تسبیحی ساختهشده از چوب]] | ||
'''تَسْبیح''' (به عربی: مَسْبَحه یا سُبْحَه) مهرههایی به نخ یا رشته کشیده شده که برای به خاطر سپردن شماره اذکار به کار میرود. در بسیاری از ادیان جهان، از تسبیح برای شمارش اذکار استفاده میشود. | |||
به اعتقاد [[شیعه|شیعیان]]، [[حضرت زهرا(س)]] از نخستین کسانی بود که در [[اسلام]] از تسبیح استفاده کرد. نزد شیعیان [[تسبیح تربت|تسبیح تربت امام حسین(ع)]] ارزش معنوی بالایی دارد. از مشهورترین کاربردهای تسبیح نزد شیعیان قرائت [[تسبیحات حضرت زهرا (س)]] پس از [[نماز]] است. به کار بردن تسبیح در [[استخاره]] از دیگر موارد استفاده از این شیءاست. | |||
به اعتقاد [[شیعه|شیعیان]]، [[حضرت زهرا(س)]] از نخستین کسانی بود که در [[اسلام]] از تسبیح استفاده کرد. نزد شیعیان [[تسبیح تربت|تسبیح تربت امام حسین(ع)]] ارزش معنوی بالایی دارد. از مشهورترین کاربردهای تسبیح نزد شیعیان قرائت [[تسبیحات حضرت زهرا (س)]] پس از [[نماز]] است. | |||
رنگ، اندازه و جنس دانههای تسبیح متنوع است و یکی از سوغات اماکن مقدس نیز به شمار میآید. | رنگ، اندازه و جنس دانههای تسبیح متنوع است و یکی از سوغات اماکن مقدس نیز به شمار میآید. | ||
==ریشه== | ==ریشه== | ||
تسبیح کلمهای عربی و از ریشه «س ـ ب ـ ح» و مصدر ثلاثی مزید به معنای منزه و پاک دانستن خداوند است؛ اما برخی این واژه را [[تصحیف]] کلمه تسلیخ و تشلیخ (به معنای [[سجاده]] و جانماز) و از غلطهای مشهور میدانند.<ref>هدایت، ص۲۶۹</ref> برخی دیگر با استناد به متون ادب فارسی و اشعار برخی شاعران کهن عرب استعمال آن را صحیح و فصیح دانستهاند.<ref> قزوینی، ص۶-۱۴؛ خاقانی، ص۶۳۹؛ عطار، ص۸۰۸؛ سلمان ساوجی، ص۳۵۶؛ حافظ، ص۲۱۵، ۲۵۶، ۴۸۴؛ نظامی، ص۱۲۰</ref> | تسبیح کلمهای عربی و از ریشه «س ـ ب ـ ح» و مصدر ثلاثی مزید به معنای منزه و پاک دانستن خداوند است؛ اما برخی این واژه را [[تصحیف]] کلمه تسلیخ و تشلیخ (به معنای [[سجاده]] و جانماز) و از غلطهای مشهور میدانند.<ref>هدایت، ص۲۶۹</ref> برخی دیگر با استناد به متون ادب فارسی و اشعار برخی شاعران کهن عرب استعمال آن را صحیح و فصیح دانستهاند.<ref> قزوینی، ص۶-۱۴؛ خاقانی، ص۶۳۹؛ عطار، ص۸۰۸؛ سلمان ساوجی، ص۳۵۶؛ حافظ، ص۲۱۵، ۲۵۶، ۴۸۴؛ نظامی، ص۱۲۰</ref> | ||