اسلامهراسی: تفاوت میان نسخهها
جز
←مفاهیم مرتبط
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←مفاهیم مرتبط) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==مفاهیم مرتبط== | ==مفاهیم مرتبط== | ||
اسلامهراسی غالبا در ارتباط با مفاهیم زیر به کار برده میشود: | اسلامهراسی غالبا در ارتباط با مفاهیم زیر به کار برده میشود: | ||
*اسلام سیاسی: اصطلاح «اسلام سیاسی» {{به انگلیسی|political Islam}} متناسب با گفتمان «سکولار» شکل گرفته است. این مفروض که دین از سیاست جداست، منجر میشود تا برخی «اسلام» را یک مقوله «دینی» ذاتاً «غیرسیاسی» بدانند و جریانهای اسلامیای در حوزه سیاست فعال هستند را امری «خارج از عرف دین» ارزیابی کنند و با اطلاق «اسلام سیاسی» آن را به نوعی از جریان اصلی اسلام متمایز سازند. عمده نویسندگان غربی از این منظر «اسلام سیاسی» را مینگرند و آن را تهدیدی برای گفتمان لیبرال دموکراسی ارزیابی میکنند.<ref>افتخاری، اصغر، دو چهره اسلامهراسی؛ سلبی وایجادی در تبلیغات غرب، رسانه، پاییز ۱۳۸۸، شماره ۷۹</ref> | *اسلام سیاسی: اصطلاح «اسلام سیاسی» {{به انگلیسی|political Islam}} متناسب با گفتمان «سکولار» شکل گرفته است. این مفروض که دین از سیاست جداست، منجر میشود تا برخی «اسلام» را یک مقوله «دینی» ذاتاً «غیرسیاسی» بدانند و جریانهای اسلامیای که در حوزه سیاست فعال هستند را امری «خارج از عرف دین» ارزیابی کنند و با اطلاق «اسلام سیاسی» آن را به نوعی از جریان اصلی اسلام متمایز سازند. عمده نویسندگان غربی از این منظر «اسلام سیاسی» را مینگرند و آن را تهدیدی برای گفتمان لیبرال دموکراسی ارزیابی میکنند.<ref>افتخاری، اصغر، دو چهره اسلامهراسی؛ سلبی وایجادی در تبلیغات غرب، رسانه، پاییز ۱۳۸۸، شماره ۷۹</ref> | ||
*اسلامگرایی: واژه «اسلامگرا» {{به انگلیسی|Islamist}} برای آن دسته از افراد یا جریانهای اسلامی به کار گرفته میشود که براین اعتقادند که باید «هویت اسلامی» را در مرکز و کانون تحلیل قرار داد و بر اساس آن، تمامی مؤلفههای حیات (فردی جمعی) را فهم و عملیاتی کرد.<ref>السید، رضوان. اسلام سیاسی معاصر در کشاکش هویت و تجدد. مجید مرادی، مرکز بازشناسی اسلام وایران، ۱۳۸۳.</ref> | *اسلامگرایی: واژه «اسلامگرا» {{به انگلیسی|Islamist}} برای آن دسته از افراد یا جریانهای اسلامی به کار گرفته میشود که براین اعتقادند که باید «هویت اسلامی» را در مرکز و کانون تحلیل قرار داد و بر اساس آن، تمامی مؤلفههای حیات (فردی جمعی) را فهم و عملیاتی کرد.<ref>السید، رضوان. اسلام سیاسی معاصر در کشاکش هویت و تجدد. مجید مرادی، مرکز بازشناسی اسلام وایران، ۱۳۸۳.</ref> | ||
*بنیادگرایی: معنای واژه «بنیادگرایی» {{به انگلیسی|fundamentalism}} متأثر از رقابتهایایدئولوژیک پروتستانهای انجیلی و کاتولیکها در دهه ۲۰ میلادی است که طرحایده رجوع به اصول اولیه دین [[مسیحیت]]، آن هم بیتوجه به مقتضیات زمانی و مکانی هستیم که نوعی تصلب را تداعی میکرد. متعاقب آن «بنیادگرایی اسلامی» طراحی شد که هر گونه حرکت اسلامی را که با مظاهر جهان مدرن مخالف باشد و بازگشت به میراث اولیه را آن هم بدون هیچگونه تغییر و تحولی در آن تجویز میکند، شامل میشود. بنیادگرایی بااین معنا، تصویری منفی از اسلام عرضه میدارد که بیشتر با «جمود» و «تصلب» همراه میشود.<ref>دکمجیان، هرایر. اسلام در انقلاب؛ جنبشهای اسلامی در جهان غرب، حمید احمدی.کیهان، ۱۳۷۷.ص ۱۹</ref> | *بنیادگرایی: معنای واژه «بنیادگرایی» {{به انگلیسی|fundamentalism}} متأثر از رقابتهایایدئولوژیک پروتستانهای انجیلی و کاتولیکها در دهه ۲۰ میلادی است که طرحایده رجوع به اصول اولیه دین [[مسیحیت]]، آن هم بیتوجه به مقتضیات زمانی و مکانی هستیم که نوعی تصلب را تداعی میکرد. متعاقب آن «بنیادگرایی اسلامی» طراحی شد که هر گونه حرکت اسلامی را که با مظاهر جهان مدرن مخالف باشد و بازگشت به میراث اولیه را آن هم بدون هیچگونه تغییر و تحولی در آن تجویز میکند، شامل میشود. بنیادگرایی بااین معنا، تصویری منفی از اسلام عرضه میدارد که بیشتر با «جمود» و «تصلب» همراه میشود.<ref>دکمجیان، هرایر. اسلام در انقلاب؛ جنبشهای اسلامی در جهان غرب، حمید احمدی.کیهان، ۱۳۷۷.ص ۱۹</ref> |