پرش به محتوا

عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
===تلاش برای به خلافت رساندن ابوبکر===
===تلاش برای به خلافت رساندن ابوبکر===
{{اصلی|واقعه سقیفه بنی‌ساعده}}
{{اصلی|واقعه سقیفه بنی‌ساعده}}
عمر بن خطاب با وجود آنکه در [[واقعه غدیر]] حضور داشت و بنابر نقل منابع شیعه و سنی جزو کسانی بود که ولایت [[علی بن ابی طالب]] را به وی تبریک گفتند،<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج‏۱، ص۱۷۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دارالفکر، ج‏۷، ص۳۴۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج‏‏۴۲، ص۲۳۳.</ref> پس از رحلت پیامبر برای تثبیت خلافت [[ابوبکر]] تلاش بسیار کرد<ref name="تاریخ خلفا"/> و به گفته [[ابن ابی‌الحدید]] اگر عمر نبود ابوبکر به خلافت نمی‌رسید.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۷۴.</ref> از [[انس بن مالک]] نیز نقل شده است که عمر در [[واقعه سقیفه|روز سقیفه]]، ابوبکر را به زور روانه منبر کرد.<ref>صنعانی، المصنف، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۴۳۸.</ref> و از این جهت بود که‌ امام علی(ع) تلاش او برای حکومت ابوبکر را تلاش برای حکومت آینده خود دانست.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۱، ص۵۸۷.</ref>{{یادداشت|در نقل بلاذری آمده است:‌ به خدا سوگند حرص تو برای حکومت امروز ابوبکر جز برای این نیست که فردا او تو را برای حکومت مقدّم بدارد. ابن ابی‌الحدید نیز شبیه همین تعبیر را نقل کرده است(ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۶، ص۱۱.)}}
عمر بن خطاب با وجود آنکه در [[واقعه غدیر]] حضور داشت و بنابر نقل منابع شیعه و سنی جزو کسانی بود که ولایت [[علی بن ابی طالب]] را به وی تبریک گفتند،<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج‏۱، ص۱۷۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دارالفکر، ج‏۷، ص۳۴۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدیدرشتنة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج‏‏۴۲، ص۲۳۳.</ref> پس از رحلت پیامبر برای تثبیت خلافت [[ابوبکر]] تلاش بسیار کرد<ref name="تاریخ خلفا"/> و به گفته [[ابن ابی‌الحدید]] اگر عمر نبود ابوبکر به خلافت نمی‌رسید.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۷۴.</ref> از [[انس بن مالک]] نیز نقل شده است که عمر در [[واقعه سقیفه|روز سقیفه]]، ابوبکر را به زور روانه منبر کرد.<ref>صنعانی، المصنف، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۴۳۸.</ref> و از این جهت بود که‌ امام علی(ع) تلاش او برای به حکومت رسیدن ابوبکر را تلاش برای حکومت آینده خود دانست.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۱، ص۵۸۷.</ref>{{یادداشت|در نقل بلاذری آمده است:‌ به خدا سوگند حرص تو برای حکومت امروز ابوبکر جز برای این نیست که فردا او تو را برای حکومت مقدّم بدارد. ابن ابی‌الحدید عالم سنی قرن هفتم نیز شبیه همین تعبیر را نقل کرده است(ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۶، ص۱۱.)}}
در عین حال ابن ابی‌الحدید گفتگویی میان عمر بن خطاب و [[مغیره بن شعبه|مغیره]] نقل کرده است که بر اساس آن عمر، تقدم ابوبکر بر خود در روز سقیفه را ظالمانه می‌داند و می‌گوید وقتی ابوبکر از اقبال حاضران در [[سقیفه]] به خود مطمئن شد، به من پیشنهاد [[بیعت]] داد تا مرا بیازماید که آیا به خلافت طمع دارم یا نه. اگر من پیشنهاد او را می‌پذیرفتم مردم مرا نمی‌پذیرفتند و او نیز کینه مرا به دل می‌گرفت.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/2/33 ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۳۲-۳۳.]</ref>
در عین حال ابن ابی‌الحدید گفتگویی میان عمر بن خطاب و [[مغیره بن شعبه|مغیره]] نقل کرده است که بر اساس آن عمر، تقدم ابوبکر بر خود در روز سقیفه را ظالمانه می‌داند و می‌گوید وقتی ابوبکر از اقبال حاضران در [[سقیفه]] به خود مطمئن شد، به من پیشنهاد [[بیعت]] داد تا مرا بیازماید که آیا به خلافت طمع دارم یا نه. اگر من پیشنهاد او را می‌پذیرفتم مردم مرا نمی‌پذیرفتند و او نیز کینه مرا به دل می‌گرفت.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/2/33 ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۳۲-۳۳.]</ref>


به گفته [[ابن ابی‌الحدید]] عالم سنی قرن هفتم، امام علی(ع) در یکی از سخنان خود که به [[خطبه شقشقیه]] مشهور شده، تعبیری درباره خلیفه اول و دوم به کار برده است که [[شیعه امامیه]] آن را بیانگر غصب خلافت دانسته‌اند.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/1/156 ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۵۶.]</ref> ابن ابی‌الحدید با استناد به فرازی از همین خطبه، گفته است: امام علی(ع) انتخاب عمر به [[خلافت]] را کاری ناروا می‌دانست.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/1/163 ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۶۳.]</ref>{{یادداشت|برخی علمای شیعه همچون [[علامه مجلسی]] و [[سید جعفر مرتضی]] در مورد اقدامات عمر و همراهانش در [[واقعه سقیفه]]، که به کنار گذاشته شدن [[امام علی(ع)]] و به [[خلافت]] رسیدن [[ابوبکر]] انجامید، تعبیر [[غصب خلافت]] را به کار برده‌اند. (مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۳۰، ص۵۹۴؛ عاملی، الصحیح من السیرة النبی الأعظم، ج‏۲۰، ص۱۶۸.)}}
به گفته [[ابن ابی‌الحدید]] امام علی(ع) در یکی از سخنان خود که به [[خطبه شقشقیه]] مشهور شده، تعبیری درباره خلیفه اول و دوم به کار برده است که [[شیعه امامیه]] آن را بیانگر غصب خلافت دانسته‌اند.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/1/156 ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۵۶.]</ref> ابن ابی‌الحدید با استناد به فرازی از همین خطبه، گفته است: امام علی(ع) انتخاب عمر به [[خلافت]] را کاری ناروا می‌دانست.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/1/163 ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۶۳.]</ref>{{یادداشت|برخی علمای شیعه همچون [[علامه مجلسی]] و [[سید جعفر مرتضی]] در مورد اقدامات عمر و همراهانش در [[واقعه سقیفه]]، که به کنار گذاشته شدن [[امام علی(ع)]] و به [[خلافت]] رسیدن [[ابوبکر]] انجامید، تعبیر [[غصب خلافت]] را به کار برده‌اند. (مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۳۰، ص۵۹۴؛ عاملی، الصحیح من السیرة النبی الأعظم، ج‏۲۰، ص۱۶۸.)}}


===ماجرای خانه فاطمه(س)===
===ماجرای خانه فاطمه(س)===
{{اصلی|هجوم به خانه فاطمه(س)}}
{{اصلی|هجوم به خانه فاطمه(س)}}
بنابر نقل ابن عبد ربه، ادیب و مورخ قرن ۳ و ۴ هجری، عمر پس از انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان، به دستور وی به خانه [[فاطمه(س)]] رفت تا از [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] بیعت بگیرد. عمر در حالی که آتشی در دست داشت، تهدید کرد اگر اهل خانه بیعت نکنند خانه را آتش خواهد زد.<ref>[http://lib.eshia.ir/40936/5/13 ابن عبد ربه، العقد الفرید،دارالکتب العلمیة، ج۵، ص۱۳.]</ref>
بنابر نقل ابن عبد ربه، ادیب و مورخ قرن ۳ و ۴ هجری، عمر پس از انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان، به دستور وی به خانه [[فاطمه(س)]] رفت تا از [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] بیعت بگیرد. عمر در حالی که آتشی در دست داشت، تهدید کرد اگر اهل خانه بیعت نکنند خانه را آتش خواهد زد.<ref>[http://lib.eshia.ir/40936/5/13 ابن عبد ربه، العقد الفرید،دارالکتب العلمیة، ج۵، ص۱۳.]</ref>
منابع دیگری از اهل سنت همچون تاریخ طبری،<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۳، ص۲۰۲.</ref> انساب الاشراف<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۱، ص۵۸۶.</ref> و المصنَّف،<ref>ابن ابی‌الشیبه، المصنف، ۱۴۲۵ق، ج۱۳، ص۴۶۹.</ref> نیز این تهدید عمر را نقل کرده‌اند.
منابع دیگری از اهل سنت همچون تاریخ طبری،<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۳، ص۲۰۲.</ref> انساب الاشراف<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۱، ص۵۸۶.</ref> و المصنَّف،<ref>ابن ابی‌الشیبه، المصنف، ۱۴۲۵ق، ج۱۳، ص۴۶۹.</ref> و همچنین [[شیخ مفید]] در [[الجمل (کتاب)|کتاب الجمل]] نیز این تهدید عمر را نقل کرده‌اند.


در برخی منابع شیعه همچون [[کتاب سلیم بن قیس]]<ref>[http://lib.eshia.ir/70632/1/150 سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۵۰.]</ref> و [[بحارالانوار]]<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۲۸، ص۲۶۹.</ref> آمده است که عمر این تهدید خود را عملی کرد و درب خانه فاطمه(س) را آتش زد. به گفته [[علامه مجلسی]]، محدث شیعه قرن ۱۱ و ۱۲ هجری، عمر پس از آتش زدن درب خانه، وارد خانه شد و وقتی با مقاومت فاطمه(س) روبه‌رو گردید با غلاف شمشیر به پهلوی او و با تازیانه به بازوی او ضربه زد.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۲۸، ص۲۶۹.</ref> در نقل دلائل الامامة آمده است عمر به [[قنفذ]] دستور داد فاطمه(س) را بزند و در اثر آن، فاطمه(س) [[سقط جنین]] کرد.<ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.</ref>
در برخی منابع شیعه همچون [[کتاب سلیم بن قیس]]<ref>[http://lib.eshia.ir/70632/1/150 سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۵۰.]</ref> و [[بحارالانوار]]<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۲۸، ص۲۶۹.</ref> آمده است که عمر این تهدید خود را عملی کرد و درب خانه فاطمه(س) را آتش زد. به گفته [[علامه مجلسی]]، محدث شیعه قرن ۱۱ و ۱۲ هجری، عمر پس از آتش زدن درب خانه، وارد خانه شد و وقتی با مقاومت فاطمه(س) روبه‌رو گردید با غلاف شمشیر به پهلوی او و با تازیانه به بازوی او ضربه زد.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج‏۲۸، ص۲۶۹.</ref> در نقل دلائل الامامة آمده است عمر به [[قنفذ]] دستور داد فاطمه(س) را بزند و در اثر آن، فاطمه(س) [[سقط جنین]] کرد.<ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.</ref>
confirmed، protected، templateeditor
۱۹۸

ویرایش