پرش به محتوا

عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۸: خط ۶۸:
عمر بن خطاب در [[۲۲ جمادی الثانی]] سال [[سال ۱۳ هجری|۱۳ هجری]]، پس از مرگ [[خلیفه اول]] مسلمانان به [[خلافت]] رسید<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ‍۱۴۱۱ق، ص۱۳۱.</ref> و بیش از ده سال خلافت کرد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، دارالفکر، ج‏۶، ص۱۹۸.</ref>  
عمر بن خطاب در [[۲۲ جمادی الثانی]] سال [[سال ۱۳ هجری|۱۳ هجری]]، پس از مرگ [[خلیفه اول]] مسلمانان به [[خلافت]] رسید<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ‍۱۴۱۱ق، ص۱۳۱.</ref> و بیش از ده سال خلافت کرد.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، دارالفکر، ج‏۶، ص۱۹۸.</ref>  
بنابر نقل طبری مورخ قرن سوم و چهارم، ابوبکر در هنگام مرگ، [[عثمان بن عفان]] را فراخواند تا عهدنامه جانشینی را بنویسد. ابوبکر وقتی شروع به گفتن وصیت خود کرد از هوش رفت و عثمان عهدنامه را به نام عمر بن خطاب نوشت. وقتی ابوبکر به هوش آمد، آنچه را عثمان نوشته بود، تایید کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۳، ص۴۲۹.</ref> به گفته رسول جعفریان، با نوشتن عهدنامه، عمر عملاً به خلافت منصوب شد و بیعت مردم نقشی در خلافت او نداشت و صرفا جنبه اظهار وفاداری در فرمانبرداری داشت؛ این در حالی بود که خود عمر، انتخاب ابوبکر به خلافت را کاری شتابزده (فلتة) می‌دانست و معتقد بود انتخاب حاکم باید با مشورت مومنان باشد.<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۶۴-۶۵.</ref>
بنابر نقل طبری مورخ قرن سوم و چهارم، ابوبکر در هنگام مرگ، [[عثمان بن عفان]] را فراخواند تا عهدنامه جانشینی را بنویسد. ابوبکر وقتی شروع به گفتن وصیت خود کرد از هوش رفت و عثمان عهدنامه را به نام عمر بن خطاب نوشت. وقتی ابوبکر به هوش آمد، آنچه را عثمان نوشته بود، تایید کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۳، ص۴۲۹.</ref> به گفته رسول جعفریان، با نوشتن عهدنامه، عمر عملاً به خلافت منصوب شد و بیعت مردم نقشی در خلافت او نداشت و صرفا جنبه اظهار وفاداری در فرمانبرداری داشت؛ این در حالی بود که خود عمر، انتخاب ابوبکر به خلافت را کاری شتابزده (فلتة) می‌دانست و معتقد بود انتخاب حاکم باید با مشورت مومنان باشد.<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۶۴-۶۵.</ref>
به گفته رسول جعفریان تعیین عمر برای [[خلافت]] توسط ابوبکر، سبب شد تا اصل استخلاف{{یادداشت|به این معنا که خلیفه می‌تواند برای خود، ولیعهد تعیین کند و مردم را به اطاعت از او فرابخواند.(زرگری‌نژاد، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۴ش، ص۸۱.)}} به صورت یک اصل مشروع در فقه سیاسی اهل سنت درآید<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۶۴.</ref> و به گفته [[رشید رضا]]، نویسنده سنی قرن ۱۴ هجری، این امر به دستاویزی برای امامان جور ([[امویان]]) تبدیل شد و زمینه را برای موروثی شدن خلافت فراهم کرد.<ref>رشید رضا، الخلافة، قاهره، ص۴۰-۴۱</ref>


:'''ازدواج با ام‌کلثوم'''
:'''ازدواج با ام‌کلثوم'''
confirmed، protected، templateeditor
۲۱۲

ویرایش