Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{دیگر کاربردها|علویان (ابهامزدایی)}} | {{دیگر کاربردها|علویان (ابهامزدایی)}} | ||
[[پرونده:قلمرو دولت مستقل علویان سوریه.png|350px|بندانگشتی|نقشه [[سوریه]] و [[لبنان]] در دوره قیمومیت [[فرانسه]]؛ قلمرو دولت مستقل علویان با رنگ بنفش نشان داده شده است.]] | [[پرونده:قلمرو دولت مستقل علویان سوریه.png|350px|بندانگشتی|نقشه [[سوریه]] و [[لبنان]] در دوره قیمومیت [[فرانسه]]؛ قلمرو دولت مستقل علویان با رنگ بنفش نشان داده شده است.]] | ||
'''علویان سوریه'''، '''نُصیریه''' یا '''انصاریه''' یکی از فرقههای [[شیعه]] در کشور [[سوریه]]. در برخی منابع تاریخی و کتابهای ملل و نحل از آنها به عنوان یکی از فرقههای [[غالی]] یاد شده است. پیدایش این فرقه به [[قرن سوم هجری]] برمیگردد. محل اصلی سکونت نصیریه در شمال [[شام]] بوده است. علویان سوریه در دورههای مختلف تاریخی همواره مورد ظلم و ستم دولتهای [[سنی|سنی مذهب]] شام قرار میگرفتند. شیعی بودن نُصیریه در کنار رویکرد غالیانه برخی از انشعابات این فرقه، تقش مؤثری در افزایش فشار دولتها علیه آنان داشته است. نُصیریه علاوه بر کشور سوریه، در جنوب [[ترکیه]]، شمال [[لبنان]] و در [[فلسطین]] نیز زندگی میکنند. آنان در [[قرن چهاردهم هجری |قرن چهاردهم]] و [[قرن پانزدهم هجری|پانزدهم هجری]] پس از چندین قرن رنج و بدبختی | '''علویان سوریه'''، '''نُصیریه''' یا '''انصاریه''' یکی از فرقههای [[شیعه]] در کشور [[سوریه]]. در برخی منابع تاریخی و کتابهای ملل و نحل از آنها به عنوان یکی از فرقههای [[غالی]] یاد شده است. پیدایش این فرقه به [[قرن سوم هجری]] برمیگردد. محل اصلی سکونت نصیریه در شمال [[شام]] بوده است. علویان سوریه در دورههای مختلف تاریخی همواره مورد ظلم و ستم دولتهای [[سنی|سنی مذهب]] شام قرار میگرفتند. شیعی بودن نُصیریه در کنار رویکرد غالیانه برخی از انشعابات این فرقه، تقش مؤثری در افزایش فشار دولتها علیه آنان داشته است. نُصیریه علاوه بر کشور سوریه، در جنوب [[ترکیه]]، شمال [[لبنان]] و در [[فلسطین]] نیز زندگی میکنند. آنان در [[قرن چهاردهم هجری|قرن چهاردهم]] و [[قرن پانزدهم هجری|پانزدهم هجری]] پس از چندین قرن رنج و بدبختی توانستند به قدرت برسند. [[بشار اسد]] رئیس جمهور سوریه از طائفه علویان به شمار میرود. | ||
==پیدایش نصیریه== | ==پیدایش نصیریه== | ||
بیشتر مورخان و نویسندگان ملل و نحل پیدایش این فرقه را در [[قرن سوم هجری]] دانستهاند. این فرقه در دوره [[امام حسن عسکری (ع)]] یا دوران [[غیبت صغری]] در [[عراق]] شکل گرفت. این فرقه به [[محمد بن نصیر|محمد بن نُصیر]] از نزدیکان [[امام هادی (ع)]] و بنابر برخی منابع از اصحاب امام حسن عسکری منتسب است. | بیشتر مورخان و نویسندگان ملل و نحل پیدایش این فرقه را در [[قرن سوم هجری]] دانستهاند. این فرقه در دوره [[امام حسن عسکری(ع)]] یا دوران [[غیبت صغری]] در [[عراق]] شکل گرفت. این فرقه به [[محمد بن نصیر|محمد بن نُصیر]] از نزدیکان [[امام هادی(ع)]] و بنابر برخی منابع از اصحاب امام حسن عسکری منتسب است. | ||
===محمد بن نصیر=== | ===محمد بن نصیر=== | ||
{{اصلی| محمد بن نصیر}} | {{اصلی| محمد بن نصیر}} | ||
بر اساس گزارش منابع رجالی در دوران امام هادی انحرافاتی از [[محمد بن نصیر]] آشکار گردید که منجر به تبری امام از وی و طرد او شد. این وضعیت در دوره [[امام حسن عسکری]] نیز ادامه یافت. انحرافات وی در دوره امام حسن عسکری بر [[غلو]] در حق [[ائمه]] متمرکز بود. بنیانگذار فرقه نصیریه در دوره [[غیبت صغری]]، ادعای بابیت و [[نواب اربعه|سفارت]] [[امام زمان (عج)]] کرد. بر اساس این، او مدعی شده بود [[محمد بن عثمان]] دومین نائب از نواب اربعه امام زمان است. این اقدام وی موجب شد از حلقه نزدیکان امام منع شود. ابن نصیر پس از مطرود شدن، ادعای [[نبوت]] و [[الوهیت]] کرد. او به [[تناسخ]] معتقد بود و درباره امام هادی غلو کرده، ادعای ربوبیت وی را مطرح میکرد. | بر اساس گزارش منابع رجالی در دوران امام هادی انحرافاتی از [[محمد بن نصیر]] آشکار گردید که منجر به تبری امام از وی و طرد او شد. این وضعیت در دوره [[امام حسن عسکری]] نیز ادامه یافت. انحرافات وی در دوره امام حسن عسکری بر [[غلو]] در حق [[ائمه]] متمرکز بود. بنیانگذار فرقه نصیریه در دوره [[غیبت صغری]]، ادعای بابیت و [[نواب اربعه|سفارت]] [[امام زمان(عج)]] کرد. بر اساس این، او مدعی شده بود [[محمد بن عثمان]] دومین نائب از نواب اربعه امام زمان است. این اقدام وی موجب شد از حلقه نزدیکان امام منع شود. ابن نصیر پس از مطرود شدن، ادعای [[نبوت]] و [[الوهیت]] کرد. او به [[تناسخ]] معتقد بود و درباره امام هادی غلو کرده، ادعای ربوبیت وی را مطرح میکرد. | ||
پس از ابن نصیر، محمد بن جندب جانشین وی شد اطلاعات تاریخی در مورد او موجود نیست. بعد از ابن جندب نیز محمد جنان جنبلانی که بعدها طریقت [[جنبلانیه]] را در [[تصوف]] پایه گذاری کرد جانشین وی شد. | پس از ابن نصیر، محمد بن جندب جانشین وی شد اطلاعات تاریخی در مورد او موجود نیست. بعد از ابن جندب نیز محمد جنان جنبلانی که بعدها طریقت [[جنبلانیه]] را در [[تصوف]] پایه گذاری کرد جانشین وی شد. | ||
جنبلانی به [[مصر]] سفر کرد و در آنجا با [[حسین بن حمدان خصیبی]]، فرد تاریخ ساز فرقه نصیریه، آشنا شده و او را به شاگردی پذیرفت. خصیبی پس از وفات جنبلانی در [[سال ۲۸۷ هجری قمری]] در [[عراق]]، جانشین وی و زعیم علویان شد.<ref>محمد امین غالب، تاریخ العلویین، ص۲۵۸؛ متی موسی، پیدایش نصیریان، ص۱۰۷ | جنبلانی به [[مصر]] سفر کرد و در آنجا با [[حسین بن حمدان خصیبی]]، فرد تاریخ ساز فرقه نصیریه، آشنا شده و او را به شاگردی پذیرفت. خصیبی پس از وفات جنبلانی در [[سال ۲۸۷ هجری قمری]] در [[عراق]]، جانشین وی و زعیم علویان شد.<ref>محمد امین غالب، تاریخ العلویین، ص۲۵۸؛ متی موسی، پیدایش نصیریان، ص۱۰۷ ۱۲۲؛ ابوموسی حریری، العلویون النصیریون، ص۳۰ ۳۱.</ref> | ||
خصیبی از عراق به [[حلب]] رفته و در دوره [[سیف الدوله]] حمدانی دعوت خود را ادامه داد. خصیبی توانست با آمیختن آموزههای نصیری با تصوف و همچنین با حمایت دولت [[حمدانیان|حمدانی]] به ویژه سیفالدوله پایههای نصیریه را در [[شام]] تثیبت کرده و به طور کلی انتقال نصیریه از عراق به مناطق شمالی شام را فراهم کند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۶۶.</ref> | خصیبی از عراق به [[حلب]] رفته و در دوره [[سیف الدوله]] حمدانی دعوت خود را ادامه داد. خصیبی توانست با آمیختن آموزههای نصیری با تصوف و همچنین با حمایت دولت [[حمدانیان|حمدانی]] به ویژه سیفالدوله پایههای نصیریه را در [[شام]] تثیبت کرده و به طور کلی انتقال نصیریه از عراق به مناطق شمالی شام را فراهم کند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۶۶.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
رابطه متقابل خلیفه حمدانی با رهبر نصیریه تا آنجا پیش رفت بود که گاه گزارشهای مبالغه آمیزی در رابطه با آن ارائه شده است. در برخی از این گزارشها پیروزی حمدانیان در جنگ با روم تنها با حمایت خصیبی و نفوذ معنوی او میسر بوده است<ref>محمد امین غالب طویل، تاریخ العلویین، ص۴۴۰.</ref> که به اعتقاد برخی پژوهشگران، این گزارشها نوعی مبالغه در حق یک پیشوای دینی بوده است اما دست کم میتوان به جایگاه خصیبی به عنوان دومین شخصیت مهم نصیریه یا به عبارتی مؤسس دوم این فرقه پیبرد.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۷۵.</ref> | رابطه متقابل خلیفه حمدانی با رهبر نصیریه تا آنجا پیش رفت بود که گاه گزارشهای مبالغه آمیزی در رابطه با آن ارائه شده است. در برخی از این گزارشها پیروزی حمدانیان در جنگ با روم تنها با حمایت خصیبی و نفوذ معنوی او میسر بوده است<ref>محمد امین غالب طویل، تاریخ العلویین، ص۴۴۰.</ref> که به اعتقاد برخی پژوهشگران، این گزارشها نوعی مبالغه در حق یک پیشوای دینی بوده است اما دست کم میتوان به جایگاه خصیبی به عنوان دومین شخصیت مهم نصیریه یا به عبارتی مؤسس دوم این فرقه پیبرد.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۷۵.</ref> | ||
پس از سیف الدوله، [[تشیع]] در قلمرو حمدانیان رنگ جدیتری به خود گرفت؛ سعدالدوله و سعیدالدوله جانشینان سیف الدوله از قضات متعدد شیعه برای اداره امور قضایی استفاده کردند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، | پس از سیف الدوله، [[تشیع]] در قلمرو حمدانیان رنگ جدیتری به خود گرفت؛ سعدالدوله و سعیدالدوله جانشینان سیف الدوله از قضات متعدد شیعه برای اداره امور قضایی استفاده کردند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۷۱-۷۳.</ref> | ||
==علویان در دوره | ==علویان در دوره حکومتهای ضد شیعی== | ||
===نصیریه در دوره سلاجقه شام=== | ===نصیریه در دوره سلاجقه شام=== | ||
تشکیل حکومت [[سلجوقیان]] [[شام]] در [[سال ۴۸۷ هجری قمری |سال ۴۸۷ق]] اگرچه مقاومتی جدی در برابر حملات [[صلیبیان]] به شمار میرفت، اما نخستین اقدامات ضد [[شیعی]] نیز در این دوره در مناطق شمالی شام اتفاق افتاد. سلاجقه که از ترکان [[سنی]] متعصب بودند، نگاهی منفی به [[تشیع]] و [[فرق شیعه]] در شام، یعنی [[اسماعیلیان]] و [[علویان]]، داشتند.<ref>ابن العدیم حلبی، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ص۲۵۹ و ۲۶۰.</ref> | تشکیل حکومت [[سلجوقیان]] [[شام]] در [[سال ۴۸۷ هجری قمری|سال ۴۸۷ق]] اگرچه مقاومتی جدی در برابر حملات [[صلیبیان]] به شمار میرفت، اما نخستین اقدامات ضد [[شیعی]] نیز در این دوره در مناطق شمالی شام اتفاق افتاد. سلاجقه که از ترکان [[سنی]] متعصب بودند، نگاهی منفی به [[تشیع]] و [[فرق شیعه]] در شام، یعنی [[اسماعیلیان]] و [[علویان]]، داشتند.<ref>ابن العدیم حلبی، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ص۲۵۹ و ۲۶۰.</ref> | ||
برخوردهای ضد شیعی سلاجقه در [[حلب]] در حالی روی داد که همچنان فضای شیعی در این شهر غالب بود و برخی از شیعیان از مناصب حکومتی بالایی همچون قضاوت برخوردار بودند. فشار سلاجقه علیه [[علویان]] تا آنجا بود که برخی پژوهشگران دلیل اصلی مهاجرت علویان از حلب به [[لاذقیه]] را فشارهای شدید سلجوقیان ضد شیعیان دانستهاند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۸۸ و ۸۹.</ref> | برخوردهای ضد شیعی سلاجقه در [[حلب]] در حالی روی داد که همچنان فضای شیعی در این شهر غالب بود و برخی از شیعیان از مناصب حکومتی بالایی همچون قضاوت برخوردار بودند. فشار سلاجقه علیه [[علویان]] تا آنجا بود که برخی پژوهشگران دلیل اصلی مهاجرت علویان از حلب به [[لاذقیه]] را فشارهای شدید سلجوقیان ضد شیعیان دانستهاند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۸۸ و ۸۹.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
پس از شکست دولت سلجوقیان [[شام]] به دست عمادالدین زنگی در ۵۲۱ق در حلب، سلسله زنگیان بر شام و شمال [[عراق]] حکومت کردند. این تغییر حکومت نه تنها از فشار بر علویان کاسته نشد بلکه تا حدودی اقدامات ضد شیعی نیز تشدید شد. نورالدین محمود زنگی که پس از پدرش عمادالدین، به حکومت رسید به عنوان یکی از متعصبترین حاکمان ضدشیعی حلب و شمال شام تا این دوره شناخته میشود.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۸۹ و ۹۰.</ref> | پس از شکست دولت سلجوقیان [[شام]] به دست عمادالدین زنگی در ۵۲۱ق در حلب، سلسله زنگیان بر شام و شمال [[عراق]] حکومت کردند. این تغییر حکومت نه تنها از فشار بر علویان کاسته نشد بلکه تا حدودی اقدامات ضد شیعی نیز تشدید شد. نورالدین محمود زنگی که پس از پدرش عمادالدین، به حکومت رسید به عنوان یکی از متعصبترین حاکمان ضدشیعی حلب و شمال شام تا این دوره شناخته میشود.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۸۹ و ۹۰.</ref> | ||
او از [[سال ۵۴۱ هجری قمری|سال ۵۴۱ق]] با شعائر شیعی به شدت مبارزه کرد؛ برای نمونه گفتن [[حی علی خیر العمل]] را در [[اذان]] ممنوع اعلام کرد. این اقدامات واکنش شیعیان را در پی داشت و موجب درگیری | او از [[سال ۵۴۱ هجری قمری|سال ۵۴۱ق]] با شعائر شیعی به شدت مبارزه کرد؛ برای نمونه گفتن [[حی علی خیر العمل]] را در [[اذان]] ممنوع اعلام کرد. این اقدامات واکنش شیعیان را در پی داشت و موجب درگیری با گروههای سنی شد.<ref>ابن العدیم حلبی، زبده الحلب من تاریخ حلب، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref><ref>هاشم عثمان، تاریخ الشیعة فی سواحل بلاد الشام الشمالی، ص۱۰۹.</ref><ref>رسول جعفریان، مقالات تاریخی، ج۷، (تشیع در حلب)، ص۱۱۰ و ۱۱۱.</ref> | ||
اقدامات متعصبانه زنگیان منجر به بروز نزاعهای فرقهای و استمرار سیاست آوارگی علویان شد. حاکمان زنگی در برخی مواقع برای تضعیف شیعیان فتنهای میان شیعه و سنی ایجاد میکردند که در یک مورد شمار زیادی از شیعیان کشته شدند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علوبان سوریه، ص۹۰.</ref> | اقدامات متعصبانه زنگیان منجر به بروز نزاعهای فرقهای و استمرار سیاست آوارگی علویان شد. حاکمان زنگی در برخی مواقع برای تضعیف شیعیان فتنهای میان شیعه و سنی ایجاد میکردند که در یک مورد شمار زیادی از شیعیان کشته شدند.<ref>عباس برومند اعلم، جامعه علوبان سوریه، ص۹۰.</ref> | ||
فشارهای زنگیان تا زمان حمله [[صلاحالدین ایوبی]] برای فتح حلب ادامه یافت. اما ملک صالح فرزند نورالدین که در ابتدا سیاست پدرانش را در پیش گرفته بود با حمله [[ایوبیان]] به حلب و محاصره آن در [[سال ۵۷۰ هجری قمری |سال ۵۷۰ق]]، دست به دامان شیعه شده و برای دفع خطر ایوبیان و مقابله با آنان به شیعیان پناه آورد.شیعیان نیز برای حمایت از وی خواستار رفع محدودیت آزادیهای مذهبی و تعصبات دینی حکومت شدند.<ref>رسول جعفریان، مقالات تاریخی، ج۷ (تشیع در حلب)، ص۱۱۱ و ۱۱۲.</ref> | فشارهای زنگیان تا زمان حمله [[صلاحالدین ایوبی]] برای فتح حلب ادامه یافت. اما ملک صالح فرزند نورالدین که در ابتدا سیاست پدرانش را در پیش گرفته بود با حمله [[ایوبیان]] به حلب و محاصره آن در [[سال ۵۷۰ هجری قمری|سال ۵۷۰ق]]، دست به دامان شیعه شده و برای دفع خطر ایوبیان و مقابله با آنان به شیعیان پناه آورد.شیعیان نیز برای حمایت از وی خواستار رفع محدودیت آزادیهای مذهبی و تعصبات دینی حکومت شدند.<ref>رسول جعفریان، مقالات تاریخی، ج۷ (تشیع در حلب)، ص۱۱۱ و ۱۱۲.</ref> | ||
بدین ترتیب حمله صلاح الدین، فشارها علیه شیعیان را برداشت و وحدتی میان ساکنان شیعه و سنی حلب ایجاد شد. اما این دوره آنقدر طول نکشید زیرا در [[سال ۵۷۱ هجری قمری|سال ۵۷۱ق]] صلاح الدین موفق به فتح حلب شد.<ref>محمد کردعلی، خطط الشام، ج۳، ص۳۷۹.</ref> | بدین ترتیب حمله صلاح الدین، فشارها علیه شیعیان را برداشت و وحدتی میان ساکنان شیعه و سنی حلب ایجاد شد. اما این دوره آنقدر طول نکشید زیرا در [[سال ۵۷۱ هجری قمری|سال ۵۷۱ق]] صلاح الدین موفق به فتح حلب شد.<ref>محمد کردعلی، خطط الشام، ج۳، ص۳۷۹.</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
علویان در دوره [[ممالیک]] نیز مانند حکومتهای سنی پیش از خود با ستمهای فراوانی مواجه شدند. به اعتقاد برخی، ممالیک بیش از سایر حکومتهای شام بر شیعیان و علویان سخت گرفتند. [[ملک ظاهر بیبرس]]، پرآوازهترین پادشاه مملوکی، پس از شکست [[مغولان]] به مناطق نصیریه حمله کرد و قلعهها و مناطق آنان را تخریب کرد. او در سال ۶۶۵ق دستور پیروی از [[مذاهب اربعه]] [[اهل سنت]] را صادر کرد، غیر آن را تحریم نمود و شرط استفاده از مناصب حکومتی، آموزشی و دینی را پیروی از مذاهب اربعه اعلام کرد. | علویان در دوره [[ممالیک]] نیز مانند حکومتهای سنی پیش از خود با ستمهای فراوانی مواجه شدند. به اعتقاد برخی، ممالیک بیش از سایر حکومتهای شام بر شیعیان و علویان سخت گرفتند. [[ملک ظاهر بیبرس]]، پرآوازهترین پادشاه مملوکی، پس از شکست [[مغولان]] به مناطق نصیریه حمله کرد و قلعهها و مناطق آنان را تخریب کرد. او در سال ۶۶۵ق دستور پیروی از [[مذاهب اربعه]] [[اهل سنت]] را صادر کرد، غیر آن را تحریم نمود و شرط استفاده از مناصب حکومتی، آموزشی و دینی را پیروی از مذاهب اربعه اعلام کرد. | ||
پس از او نیز [[سلطان قلاوون]] تحریمها علیه [[تشیع]] را ادامه داد. در این میان نقش [[ابن تیمیه]] در تشدید این فشارها در اوایل قرن هشتم | پس از او نیز [[سلطان قلاوون]] تحریمها علیه [[تشیع]] را ادامه داد. در این میان نقش [[ابن تیمیه]] در تشدید این فشارها در اوایل قرن هشتم بیتأثیر نبود؛ ابن تیمیه در [[فتوا|فتوایی]] در [[سال ۷۰۵ هجری قمری|سال ۷۰۵ق]] طوائف مختلف شیعه از جمله نصیریه را [[مهدور الدم]] خواند و به دنبال آن [[جهاد]] و اجرای حدود اسلامی بر آنان را بزرگترین طاعت و مهمترین [[واجب]] اعلام کرد. | ||
به دنبال این فتوا سپاه ممالیک به فرماندهی [[نایب السلطنه اقوش افرم]] در محرم [[سال ۷۰۵ هجری قمری|۷۰۵ق]] به مناطق مسکونی علویان حمله کرده و دست به قتل و غارت زدند. منابع علوی از این حادثه به عنوان کشتارگاه علویان نام میبرند. مصیبت علویان با حمله [[تیمور لنگ]] مؤسس دولت [[تیموریان]] به سرزمین ممالیک و کشتار بیست هزار نفر در حلب در [[سال ۸۰۲ هجری قمری|سال ۸۰۲ق]] و ویران کردن مناطق شمال شام به دست او بیشتر شد و روند انحطاط علویان سوریه را کاملتر کرد. | به دنبال این فتوا سپاه ممالیک به فرماندهی [[نایب السلطنه اقوش افرم]] در محرم [[سال ۷۰۵ هجری قمری|۷۰۵ق]] به مناطق مسکونی علویان حمله کرده و دست به قتل و غارت زدند. منابع علوی از این حادثه به عنوان کشتارگاه علویان نام میبرند. مصیبت علویان با حمله [[تیمور لنگ]] مؤسس دولت [[تیموریان]] به سرزمین ممالیک و کشتار بیست هزار نفر در حلب در [[سال ۸۰۲ هجری قمری|سال ۸۰۲ق]] و ویران کردن مناطق شمال شام به دست او بیشتر شد و روند انحطاط علویان سوریه را کاملتر کرد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
دوره انحطاط مطلق علویان تا اواخر قرن ۱۹ میلادی ادامه داشت. اما با ظهور [[مدحت پاشا]]، صدراعظم وقت دو پادشاه عثمانی یعنی عبدالعزیز و سلطان عبدالحمید دوم و یکی از روشنفکران عثمانی این وضعیت کم رنگ شد. پس از آنکه مدحت پاشا به عنوان والی [[سوریه]] از سوی عبدالحمید دوم معین شد به سوریه رفته و خدمات رفاهی و عام المنفعه در سوریه را آغاز نموده و به انجام اصلاحات مبادرت ورزید. | دوره انحطاط مطلق علویان تا اواخر قرن ۱۹ میلادی ادامه داشت. اما با ظهور [[مدحت پاشا]]، صدراعظم وقت دو پادشاه عثمانی یعنی عبدالعزیز و سلطان عبدالحمید دوم و یکی از روشنفکران عثمانی این وضعیت کم رنگ شد. پس از آنکه مدحت پاشا به عنوان والی [[سوریه]] از سوی عبدالحمید دوم معین شد به سوریه رفته و خدمات رفاهی و عام المنفعه در سوریه را آغاز نموده و به انجام اصلاحات مبادرت ورزید. | ||
در این میان علویان که چند قرن در محرومیت شدید به سر | در این میان علویان که چند قرن در محرومیت شدید به سر میبردند مورد توجه شدید مدحت پاشا قرار گرفتند. او تلاش کرد علویان را از انحطاط و انزوا خارج نموده و حقوق تضییع شده علویان را احیا کند. اگرچه مدحت پاشا نتوانست در مدت کمتر از دو سال ولایت خود بر سوریه، به تمام وعدههای خود عمل کند اما اقدامات او منجر به بیداری علویان شده و آنان را نسبت به حقوق اجتماعی و حیات انسانی خود آگاه نماید. | ||
==علویان در قرن ۱۴ و ۱۵ هجری== | ==علویان در قرن ۱۴ و ۱۵ هجری== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در سال ۱۹۲۵م استقلال علویان شکل جدی تری به خود گرفت و دولت فرانسه فرمان استقلال کامل دولت علویان را صادر کرد. دولت مستقل علویان تا ۱۹۳۶م ادامه داشت. در این مدت تحولات مهمی در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه علویان به وجود آمد و آن جامعه منزوی به جامعهای پویا که در عرصههای مختلف به ویژه سیاسی به عنوان یکی از بازیگران عرصه قدرت در منطقه به شمار میآمد تبدیل شد. دولت علویان در سال ۱۹۳۶م به دلیل اعتراضات ملیگرایان سوریه و احزاب مخالف استقلال دولت علویان، از سوی [[فرانسه]] منحل و سرزمین علویان به سوریه ملحق شد.<ref>برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۱۱۶ و ۱۱۷.</ref> | در سال ۱۹۲۵م استقلال علویان شکل جدی تری به خود گرفت و دولت فرانسه فرمان استقلال کامل دولت علویان را صادر کرد. دولت مستقل علویان تا ۱۹۳۶م ادامه داشت. در این مدت تحولات مهمی در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه علویان به وجود آمد و آن جامعه منزوی به جامعهای پویا که در عرصههای مختلف به ویژه سیاسی به عنوان یکی از بازیگران عرصه قدرت در منطقه به شمار میآمد تبدیل شد. دولت علویان در سال ۱۹۳۶م به دلیل اعتراضات ملیگرایان سوریه و احزاب مخالف استقلال دولت علویان، از سوی [[فرانسه]] منحل و سرزمین علویان به سوریه ملحق شد.<ref>برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۱۱۶ و ۱۱۷.</ref> | ||
===حضور جوانان علوی در ارتش سوریه=== | ===حضور جوانان علوی در ارتش سوریه=== | ||
پس از الحاق مناطق علویان به سوریه، جوانان علوی با حضور در دانشکدههای افسری ارتش به تدریج توانستند از جایگاه مناسبی در ارتش برخوردار شوند. افسران جوان علوی به دلیل آنکه خود طعم فقر، محرومیت، ظلم و فشار را تجربه کرده بودند و به دلیل سکونت در مناطق غیر شهری ریشههای روستایی داشتند، توانستند با شعارهایی نظیر اصلاحات ارضی، کشاورزان و دهقانان ناراضیِ | پس از الحاق مناطق علویان به سوریه، جوانان علوی با حضور در دانشکدههای افسری ارتش به تدریج توانستند از جایگاه مناسبی در ارتش برخوردار شوند. افسران جوان علوی به دلیل آنکه خود طعم فقر، محرومیت، ظلم و فشار را تجربه کرده بودند و به دلیل سکونت در مناطق غیر شهری ریشههای روستایی داشتند، توانستند با شعارهایی نظیر اصلاحات ارضی، کشاورزان و دهقانان ناراضیِ علوی و غیر علوی را به مقابله با اربابان و عناصر سنتی تشویق کنند.<ref>برومند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۱۱۸و ۱۱۹.</ref> | ||
===نفوذ علویان در دولت سوریه=== | ===نفوذ علویان در دولت سوریه=== | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
==پراکندگی جغرافیایی و جمعیت علویان سوریه== | ==پراکندگی جغرافیایی و جمعیت علویان سوریه== | ||
علویان در طول تاریخ در سواحل [[شام]] از شمال به [[انطاکیه]] و از جنوب تا جبال [[لبنان]] و در [[حلب]] ساکن بودند. به طور کلی شهرها و مناطقی که علویان در گذشته ساکن بودند عبارتند از: حلب و حوالی آن، اسکندرون، انطاکیه، [[لاذقیه]]، صهیون، جبله، بانیاس، عمرانیه، [[طرطوس]] و کوهستانهای نصیریه.<ref>محمد امین غالب، تاریخ العلویین، ص۵۲۱ | علویان در طول تاریخ در سواحل [[شام]] از شمال به [[انطاکیه]] و از جنوب تا جبال [[لبنان]] و در [[حلب]] ساکن بودند. به طور کلی شهرها و مناطقی که علویان در گذشته ساکن بودند عبارتند از: حلب و حوالی آن، اسکندرون، انطاکیه، [[لاذقیه]]، صهیون، جبله، بانیاس، عمرانیه، [[طرطوس]] و کوهستانهای نصیریه.<ref>محمد امین غالب، تاریخ العلویین، ص۵۲۱ ۵۲۳.</ref> | ||
محل زندگی علویان در دوره معاصر در چهار استان سوریه واقع شده است. | محل زندگی علویان در دوره معاصر در چهار استان سوریه واقع شده است. | ||
#استان لاذقیه بخشهای چهارگانه لاذقیه، صهیون، جبله، قرداحه. | #استان لاذقیه بخشهای چهارگانه لاذقیه، صهیون، جبله، قرداحه. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
#استان [[حماة]] منطقه [[مصیاف]] (العمرانیة). | #استان [[حماة]] منطقه [[مصیاف]] (العمرانیة). | ||
#استان [[حمص]] منطقه تل کلخ.<ref>تقی، شرف الدین، النصیریه دراسة تحلیلیة، ص۹.</ref> | #استان [[حمص]] منطقه تل کلخ.<ref>تقی، شرف الدین، النصیریه دراسة تحلیلیة، ص۹.</ref> | ||
علاوه بر آن جمعیت کمی از علویان به صورت پراکنده در دیگر مناطق سوریه نظیر [[قنیطره]]، منطقه المیدان شهر [[دمشق]] و حلب ساکن هستند. همچنین شمار اندکی از علویان سوریه در استان مرزی حتای(آدانا)، طرسوس و [[انطاکیه]] در کشور [[ترکیه]]، منطقه عکار در [[لبنان]]، وادی تیم، جنوب کوه هرمون در شمال نابلس و ساحل غربی رود [[اردن]] در [[فلسطین]] زندگی میکنند.<ref>متی موسی، پیدایش نصیریان، | علاوه بر آن جمعیت کمی از علویان به صورت پراکنده در دیگر مناطق سوریه نظیر [[قنیطره]]، منطقه المیدان شهر [[دمشق]] و حلب ساکن هستند. همچنین شمار اندکی از علویان سوریه در استان مرزی حتای(آدانا)، طرسوس و [[انطاکیه]] در کشور [[ترکیه]]، منطقه عکار در [[لبنان]]، وادی تیم، جنوب کوه هرمون در شمال نابلس و ساحل غربی رود [[اردن]] در [[فلسطین]] زندگی میکنند.<ref>متی موسی، پیدایش نصیریان، ص۱۰۷-۱۲۲.</ref> | ||
===جمعیت علویان سوریه=== | ===جمعیت علویان سوریه=== | ||
درباره شمار جمعیت علویان اختلاف نظر است. بر اساس برخی آمارها علویان سوریه ۱۲ تا ۱۵ درصد جمعیت سوریه را تشکیل میدهند که بر این اساس جمعیت آنان در حدود چهار میلیون نفر است.<ref>[http://hablolmatin.dmsonnat.ir/?_action=articleInfo&article=781 محمد بقائی، فرقه نصیریه (علویان) در میان منابع فرق اسلامی، فصل نامه حبل المتین، دوره اول، شماره اول، زمستان ۱۳۹۱، ص۸۳ - ۹۸.]</ref> | درباره شمار جمعیت علویان اختلاف نظر است. بر اساس برخی آمارها علویان سوریه ۱۲ تا ۱۵ درصد جمعیت سوریه را تشکیل میدهند که بر این اساس جمعیت آنان در حدود چهار میلیون نفر است.<ref>[http://hablolmatin.dmsonnat.ir/?_action=articleInfo&article=781 محمد بقائی، فرقه نصیریه (علویان) در میان منابع فرق اسلامی، فصل نامه حبل المتین، دوره اول، شماره اول، زمستان ۱۳۹۱، ص۸۳ - ۹۸.]</ref> | ||
منابع دیگری جمعیت آنان را بین ۹ تا ۱۵ درصد از کل جمعیت سوریه اعلام کردهاند. در عین حال بر اساس آمار رسمی جمعیت علویان تا سال ۱۹۸۵م، یازده و نیم درصد از مجموع جمعیت سوریه بوده است و براساس آمارهای مراکز آمریکایی و نیز آمارهای منابع وابسته به علویان، این نسبت به بیست درصد هم میرسد.<ref>[http://fa.alalam.ir/news/1432436 چرا | منابع دیگری جمعیت آنان را بین ۹ تا ۱۵ درصد از کل جمعیت سوریه اعلام کردهاند. در عین حال بر اساس آمار رسمی جمعیت علویان تا سال ۱۹۸۵م، یازده و نیم درصد از مجموع جمعیت سوریه بوده است و براساس آمارهای مراکز آمریکایی و نیز آمارهای منابع وابسته به علویان، این نسبت به بیست درصد هم میرسد.<ref>[http://fa.alalam.ir/news/1432436 چرا اقلیتهای سوریه از اسد حمایت میکنند؟، خبرگزاری العالم.]</ref> | ||
در صورتی که فرق شیعه در سوریه اعم از [[اسماعیلیه]]، شیعیان [[اثناعشری]] و [[دروزیه]] بر جمعیت علویان افزوده شود، آمار شیعیان در سوریه در حدود بیست و پنج درصد از مجموع جمعیت سوریه است.<ref>[http://fa.alalam.ir/news/1432436 چرا | در صورتی که فرق شیعه در سوریه اعم از [[اسماعیلیه]]، شیعیان [[اثناعشری]] و [[دروزیه]] بر جمعیت علویان افزوده شود، آمار شیعیان در سوریه در حدود بیست و پنج درصد از مجموع جمعیت سوریه است.<ref>[http://fa.alalam.ir/news/1432436 چرا اقلیتهای سوریه از اسد حمایت میکنند؟، خبرگزاری العالم.]</ref> در عین حال برخی منابع جمعیت کل شیعیان سوریه را تا سال ۲۰۰۶ میلادی ۱۳درصد از جمعیت این کشور اعلام کردهاند.<ref>رسول جعفریان، اطلس شیعه، ص۴۹۵.</ref> | ||
==انشعابات علویان== | ==انشعابات علویان== | ||
علویان سوریه به چند گروه تقسیم | علویان سوریه به چند گروه تقسیم شدهاند: جعفریه، شمالیه، کلازیه، حیدریه، جنبلانیه (خَصیبیه). | ||
===جعفریه=== | ===جعفریه=== | ||
جعفریه علویانی هستند که هیچ تفاوتی با [[امامیه]] ندارند. براساس برخی منابع جمعیت آنان در [[سوریه]] تا سال | جعفریه علویانی هستند که هیچ تفاوتی با [[امامیه]] ندارند. براساس برخی منابع جمعیت آنان در [[سوریه]] تا سال ۲۰۰۶م ما بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر گزارش شده است. اعتقادات آنان همان اعتقاد شیعیان اثناعشری است.<ref>هاشم عثمان، هل العلویون شیعه؟، ص۴۲.</ref> | ||
===شمالیه=== | ===شمالیه=== | ||
شمالیه یا شمسیه گروهی منشعب از علویان هستند که ساکن در سواحل لاذقیهاند.<ref>عبدالرحمن بدوی، مذاهب الاسلامیین، ص۱۸۶.</ref> از جمله باورهای آنان اعتقاد به آن است که [[امیرالمؤمنین (ع)]] در قلب خورشید ظهور میکند.<ref>ابوموسی حریری، العلویون النصیریون، | شمالیه یا شمسیه گروهی منشعب از علویان هستند که ساکن در سواحل لاذقیهاند.<ref>عبدالرحمن بدوی، مذاهب الاسلامیین، ص۱۸۶.</ref> از جمله باورهای آنان اعتقاد به آن است که [[امیرالمؤمنین(ع)]] در قلب خورشید ظهور میکند.<ref>ابوموسی حریری، العلویون النصیریون، ص۱۹۳-۱۹۴.</ref> | ||
===کلازیه=== | ===کلازیه=== | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
===حَیدریه=== | ===حَیدریه=== | ||
حیدریه منسوب به [[حیدر]] لقب [[امام علی (ع)]] هستند. این فرقه به عنوان یکی از انشعابات علویان به شمار میرود. حیدریه دو فرقه از طریقت قلندریه هستند. یکی منسوب به قطب الدین حیدر زاوهای (م۶۱۸ق) و دیگری منسوب به میر قطبالدین حیدر تونی(م۸۳۰ق) است. از این رو حیدریه به عنوان شاخه تصوف علویان به شمار آمده و جنبه شریعت در میان آنان بسیار کم رنگ بوده است.<ref>علی کارشناس، تبیین اعتقادات و احکام فقهی علویان سوریه، ص۱۶۴ و ۱۶۵.</ref> اما این فرقه نیز مانند کلازیه از حمایتهای فرهنگی ایران برخوردار شد و رفته رفته رویکرد التزام به شریعت و پایبندی به احکام اسلامی در آنان تقویت شد.<ref>مهدی فرمانیان، عبدالحسین ابراهیمی، علویان سوریه، ص۹۴.</ref> | حیدریه منسوب به [[حیدر]] لقب [[امام علی(ع)]] هستند. این فرقه به عنوان یکی از انشعابات علویان به شمار میرود. حیدریه دو فرقه از طریقت قلندریه هستند. یکی منسوب به قطب الدین حیدر زاوهای (م۶۱۸ق) و دیگری منسوب به میر قطبالدین حیدر تونی(م۸۳۰ق) است. از این رو حیدریه به عنوان شاخه تصوف علویان به شمار آمده و جنبه شریعت در میان آنان بسیار کم رنگ بوده است.<ref>علی کارشناس، تبیین اعتقادات و احکام فقهی علویان سوریه، ص۱۶۴ و ۱۶۵.</ref> اما این فرقه نیز مانند کلازیه از حمایتهای فرهنگی ایران برخوردار شد و رفته رفته رویکرد التزام به شریعت و پایبندی به احکام اسلامی در آنان تقویت شد.<ref>مهدی فرمانیان، عبدالحسین ابراهیمی، علویان سوریه، ص۹۴.</ref> | ||
===جُنْبَلانیه=== | ===جُنْبَلانیه=== | ||
جنبلانیه یا خصیبیه یکی دیگر از طریقتهای علویان است. مؤسس این طریقت ابومحمد عبدالله جنبلانی (م۲۸۷ق) معروف به جنان بوده است. او در دوره زعامت خود بر علویان حسین بن حمدان خصیبی (م۳۴۶ق) فرد تاریخ ساز فرقه نصیریه را به شاگردی پذیرفت. پس از او خصیبی زعامت نصریه (علویان) را برعهده گرفت. مزار خصیبی در شمال حلب به شیخ یابراق معروف است که مردم آن را زیارت میکنند. این فرقه در [[قرن پانزدهم هجری |قرن پانزدهم هجری]] در علاوه بر [[سوریه]] در [[عراق]] و [[ایران]] نیز با عقاید التقاطی از [[شیعه]]، [[اهل سنت]]، [[تصوف |تصوف]] و [[غلات]] همچنان به حیات خود ادامه | جنبلانیه یا خصیبیه یکی دیگر از طریقتهای علویان است. مؤسس این طریقت ابومحمد عبدالله جنبلانی (م۲۸۷ق) معروف به جنان بوده است. او در دوره زعامت خود بر علویان حسین بن حمدان خصیبی (م۳۴۶ق) فرد تاریخ ساز فرقه نصیریه را به شاگردی پذیرفت. پس از او خصیبی زعامت نصریه (علویان) را برعهده گرفت. مزار خصیبی در شمال حلب به شیخ یابراق معروف است که مردم آن را زیارت میکنند. این فرقه در [[قرن پانزدهم هجری|قرن پانزدهم هجری]] در علاوه بر [[سوریه]] در [[عراق]] و [[ایران]] نیز با عقاید التقاطی از [[شیعه]]، [[اهل سنت]]، [[تصوف|تصوف]] و [[غلات]] همچنان به حیات خود ادامه میدهد.<ref>عبدالمنعم خنفی، موسوعه الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، ص۳۱۸.</ref> | ||
===مرشدیه=== | ===مرشدیه=== | ||
مرشدیه جماعت نوپدید دینی مستقل و منشعب شده از علویان است که در قرن بیستم میلادی ظهور کرد. رهبر این فرقه یکی از علویان به نام سلمان مرشد است. او از اعتقادات علویان فاصله گرفت و به سوی الوهیت شخصی، که نوعی شرک است روی آورد. از این رو مرشدیه خود را از علویان ندانسته و در مقابل علویان نیز مرشدیه را از خود نمیدانند. تعداد اعضای این فرقه ۳۰۰هزار نفر است که بیشتر در استانهای لاذقیه، طرطوس، حمص و حومه دمشق نظیر جُبَر و مأمونیه زندگی میکنند.<ref>دمیتری، سوروک، «مروری کوتاه بر تاریخ و باورهای فرقه مرشدیه در سوریه»، مترجم، محمد حسین محمدپور و سید علی بلندنژاد، مجله هفت آسمان، ص۱۵۱.</ref> | مرشدیه جماعت نوپدید دینی مستقل و منشعب شده از علویان است که در قرن بیستم میلادی ظهور کرد. رهبر این فرقه یکی از علویان به نام سلمان مرشد است. او از اعتقادات علویان فاصله گرفت و به سوی الوهیت شخصی، که نوعی شرک است روی آورد. از این رو مرشدیه خود را از علویان ندانسته و در مقابل علویان نیز مرشدیه را از خود نمیدانند. تعداد اعضای این فرقه ۳۰۰هزار نفر است که بیشتر در استانهای لاذقیه، طرطوس، حمص و حومه دمشق نظیر جُبَر و مأمونیه زندگی میکنند.<ref>دمیتری، سوروک، «مروری کوتاه بر تاریخ و باورهای فرقه مرشدیه در سوریه»، مترجم، محمد حسین محمدپور و سید علی بلندنژاد، مجله هفت آسمان، ص۱۵۱.</ref> | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
اعتقاد به حلول خداوند در [[امام علی(ع)|امام علی]] و الوهیت او، اسقاط تکالیف دینی و اباحه محرمات، تأویلگرایی و تناسخ همواره به عنوان یکی از اصول اساسی اعتقادات نصیریه در طول تاریخ حیات آنان بوده است. آنان معتقدند پیامبر(ص) اهل بیت(ع) را مرجع و رهبر دینی مسلمانان قرار داده است. علویان به [[تبری]] از دشمنان ائمه معتقدند.<ref>تقی شرف الدین، النصیریه دراسة تحلیلیة، ص۱۱۸.</ref> | اعتقاد به حلول خداوند در [[امام علی(ع)|امام علی]] و الوهیت او، اسقاط تکالیف دینی و اباحه محرمات، تأویلگرایی و تناسخ همواره به عنوان یکی از اصول اساسی اعتقادات نصیریه در طول تاریخ حیات آنان بوده است. آنان معتقدند پیامبر(ص) اهل بیت(ع) را مرجع و رهبر دینی مسلمانان قرار داده است. علویان به [[تبری]] از دشمنان ائمه معتقدند.<ref>تقی شرف الدین، النصیریه دراسة تحلیلیة، ص۱۱۸.</ref> | ||
انحرافات شدید غالیانه علویان ارتباط محکمی با شرایط خاص تاریخی، جغرافیایی و بستر عقیدتی که در آن رشد کردهاند دارد. از جمله این شرایط خاص | انحرافات شدید غالیانه علویان ارتباط محکمی با شرایط خاص تاریخی، جغرافیایی و بستر عقیدتی که در آن رشد کردهاند دارد. از جمله این شرایط خاص میتوان به فشار حکومتهای جور و تعصبات مذهبی دولتهای سنی مناطق شام، سکونت در مناطق مرزی میان مسلمانان و صلیبیان و حملات مداوم صلیبیها به آنان، و انزوای جغرافیایی و قطع ارتباط آنان با مراکز تشیع امامی اشاره کرد. این وضعیت منجر به تأثیر آنان از تصوف، اسماعیلیه و مسیحیت شد. البته برخی از گزارشهای صاحبان کتب فرق و مذاهب درباره علویان سوریه نیز اتهاماتی بوده که به آنان زده میشد که آن نیز ناشی از [[تعصب|تعصبات مذهبی]] این دسته از نویسندگان است.<ref>بروند اعلم، جامعه علویان سوریه، ص۱۴۴ و ۱۴۶.</ref> | ||
در مقابل در دوره معاصر شمار زیادی از گروههای علوی خود را ملتزم به اجرای احکام و شریعت اسلام میدانند و هرگونه اباحه و اعتقاد به حلول و تناسخ را باطل میشمارند. این وضعیت جدید تا حدی است که برخی مدعیاند نصیریه فرقهای است که دچار استحاله شده است؛ زیرا آنچه امروز به عنوان عقاید علویان شناخته میشود، کمتر شباهتی به گزارش منابع قدیمی فرق در باب فرقه نصیریه دارد.<ref>قاسم جوادی، نصیریه، علویان و شیعه اثنی عشری، فصلنامه طلوع، ش۷، پاییز۱۳۸۲، | در مقابل در دوره معاصر شمار زیادی از گروههای علوی خود را ملتزم به اجرای احکام و شریعت اسلام میدانند و هرگونه اباحه و اعتقاد به حلول و تناسخ را باطل میشمارند. این وضعیت جدید تا حدی است که برخی مدعیاند نصیریه فرقهای است که دچار استحاله شده است؛ زیرا آنچه امروز به عنوان عقاید علویان شناخته میشود، کمتر شباهتی به گزارش منابع قدیمی فرق در باب فرقه نصیریه دارد.<ref>قاسم جوادی، نصیریه، علویان و شیعه اثنی عشری، فصلنامه طلوع، ش۷، پاییز۱۳۸۲، ص۷۸.</ref><ref>العلوی، فدائیوالشیعة المجهولون، ص۱۱و ۱۲.</ref><ref>[http://hablolmatin.dmsonnat.ir/?_action=articleInfo&article=781 محمد بقائی، فرقه نصیریه (علویان) در میان منابع فرق اسلامی، فصل نامه حبل المتین، دوره اول، شماره اول، زمستان ۱۳۹۱، ص۸۳ - ۹۸.]</ref> | ||
===دیدگاه علمای معاصر علوی درباره اعتقادات نصیریان=== | ===دیدگاه علمای معاصر علوی درباره اعتقادات نصیریان=== | ||
منیر شریف از نویسندگان معاصر علوی در کتاب خود که مرجعی مهم شمرده میشود بیانیه حدود ۸۰ نفر از علمای علوی را آورده که در آن منشور اعتقادات خود را ذکر | منیر شریف از نویسندگان معاصر علوی در کتاب خود که مرجعی مهم شمرده میشود بیانیه حدود ۸۰ نفر از علمای علوی را آورده که در آن منشور اعتقادات خود را ذکر کردهاند این منشور که تفاوتی با اعتقادات شیعه اثناعشری در اصول و فروع دین ندارد سندی مهم در باب عقاید علویان شمرده میشود.<ref>[http://hablolmatin.dmsonnat.ir/?_action=articleInfo&article=781 محمد بقائی، فرقه نصیریه (علویان) در میان منابع فرق اسلامی، فصل نامه حبل المتین، دوره اول، شماره اول، زمستان ۱۳۹۱، ص۸۳ - ۹۸.]</ref> دیگر نویسندگان علوی معاصر نظیر محمدامین غالب طویل، شیخ عیسی سعود، شیخ علی عزیز ابراهیم نیز معتقدند بیشتر علویها حلول و تناسخ را قبول ندارند و صوفیان آنها هم قائل به تجلی اند (نه حلول). بر اساس دیدگاه آنان علت گرایش غالیانه نصیریان، عزلت، محرومیت و جهل بوده است.<ref>[http://hablolmatin.dmsonnat.ir/?_action=articleInfo&article=781 محمد بقائی، فرقه نصیریه (علویان) در میان منابع فرق اسلامی، فصل نامه حبل المتین، دوره اول، شماره اول، زمستان ۱۳۹۱، ص۸۳ - ۹۸.]</ref> | ||
===دیدگاه مراجع تقلید شیعه درباره علویان سوریه=== | ===دیدگاه مراجع تقلید شیعه درباره علویان سوریه=== | ||
*[[مراجع تقلید شیعه]] از جمله آیت الله [[سید علی خامنه ای]]، [[آیت الله صافی گلپایگانی]]، [[آیت الله مکارم شیرازی]]، [[آیت الله نوری همدانی]]، [[آیت الله موسوی اردبیلی]] و [[سید محمد حسین فضل الله|آیت الله سید محمد حسین فضل الله]] در جواب [[استفتاء|استفتاهایی]] که از آنان درباره حکم علویان سوریه شده است آنان را شیعیان اثناعشری به شمار آوردهاند. در متن استفتاء از مراجع، به بیانیه صادر شده علویان در کنگره خود در سال ۱۹۷۲م در لاذقیه اشاره شده است.<ref>محمد حسن بادیانی نیسابوری، العلویون هم اتباع اهل البیت(ع)، ج۱، | *[[مراجع تقلید شیعه]] از جمله آیت الله [[سید علی خامنه ای]]، [[آیت الله صافی گلپایگانی]]، [[آیت الله مکارم شیرازی]]، [[آیت الله نوری همدانی]]، [[آیت الله موسوی اردبیلی]] و [[سید محمد حسین فضل الله|آیت الله سید محمد حسین فضل الله]] در جواب [[استفتاء|استفتاهایی]] که از آنان درباره حکم علویان سوریه شده است آنان را شیعیان اثناعشری به شمار آوردهاند. در متن استفتاء از مراجع، به بیانیه صادر شده علویان در کنگره خود در سال ۱۹۷۲م در لاذقیه اشاره شده است.<ref>محمد حسن بادیانی نیسابوری، العلویون هم اتباع اهل البیت(ع)، ج۱، ص۶۴ ۹۰.</ref> علویان سوریه در این بیانیه اعتقادات خود را ذکر کردهاند که این اعتقادات منطبق بر عقیده تشیع امامی است.<ref>محمد حسن بادیانی نیسابوری، العلویون هم اتباع اهل البیت(ع)، ج۱، ص۹۶ ۱۱۲.</ref> | ||
*[[آیت الله جعفر سبحانی]] معتقد است عقائدی که به نصیریه نسبت میدهند مثل حلول و غلو در حق ائمه، تناسخ، نبوت محمد بن نصیر و شراکت [[امام علی(ع)]] با [[حضرت محمد(ص)]] در [[نبوت]]، ازدواج با [[محارم]] و مردان و غیره اتهاماتی است بدون سند و غیر قابل اعتماد.<ref>جعفر سبحانی، البحوث فی الملل و النحل، ج۸ ص۴۱۰، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۸ق.</ref>وی بزرگترین اتهامی که به علویان نسبت داده شده را غلو در حق امام علی برشمرده است.<ref>جعفر سبحانی، البحوث فی الملل و النحل، ج۸ ص۴۱۰.</ref> از منظر وی عقاید علویان بر حسب منابع آگاه، اختلافی با عقاید [[شیعه اثناعشری]] ندارد.<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۸، ص۴۱۱.</ref> بر همین اساس او معتقد است علویان به رسالت محمد(ص) و امامت علی(ع) و یازده امام از نسل او باور دارند و اصول دین نصیریه همان پنج اصل شیعه اثناعشری یعنی توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل است و فروع دین نیز از نگاه علویان همان ۱۰ فرع امامیه است.<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۸، ص۴۰۶ و ۴۰۷.</ref> | *[[آیت الله جعفر سبحانی]] معتقد است عقائدی که به نصیریه نسبت میدهند مثل حلول و غلو در حق ائمه، تناسخ، نبوت محمد بن نصیر و شراکت [[امام علی(ع)]] با [[حضرت محمد(ص)]] در [[نبوت]]، ازدواج با [[محارم]] و مردان و غیره اتهاماتی است بدون سند و غیر قابل اعتماد.<ref>جعفر سبحانی، البحوث فی الملل و النحل، ج۸ ص۴۱۰، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۸ق.</ref>وی بزرگترین اتهامی که به علویان نسبت داده شده را غلو در حق امام علی برشمرده است.<ref>جعفر سبحانی، البحوث فی الملل و النحل، ج۸ ص۴۱۰.</ref> از منظر وی عقاید علویان بر حسب منابع آگاه، اختلافی با عقاید [[شیعه اثناعشری]] ندارد.<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۸، ص۴۱۱.</ref> بر همین اساس او معتقد است علویان به رسالت محمد(ص) و امامت علی(ع) و یازده امام از نسل او باور دارند و اصول دین نصیریه همان پنج اصل شیعه اثناعشری یعنی توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل است و فروع دین نیز از نگاه علویان همان ۱۰ فرع امامیه است.<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۸، ص۴۰۶ و ۴۰۷.</ref> | ||
*ربانی گلپایگانی نیز معتقد است مطالبی که در منابع قدیمی و معاصر درباره علویان آمده، قابل اعتماد نیست؛ زیرا براساس حب و بغض نوشته شده است.<ref>علی، ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۱۱۸. قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۷ش.</ref> | *ربانی گلپایگانی نیز معتقد است مطالبی که در منابع قدیمی و معاصر درباره علویان آمده، قابل اعتماد نیست؛ زیرا براساس حب و بغض نوشته شده است.<ref>علی، ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص۱۱۸. قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۷ش.</ref> | ||
* علما و مراجع لبنان نظیر[[علامه شرف الدین]]، [[امام موسی صدر]]، [[محمد جواد مغنیه]]، [[محمد مهدی شمسالدین]] و [[شیخ عبدالامیر قبلان]] علویان سوریه را جزء شیعیان امامی به شمار آورده و حمایت خود را از آنها اعلام کردهاند.<ref>محمد حسن بادیانی نیسابوری، العلویون هم اتباع اهل البیت(ع)، ج۱، | * علما و مراجع لبنان نظیر[[علامه شرف الدین]]، [[امام موسی صدر]]، [[محمد جواد مغنیه]]، [[محمد مهدی شمسالدین]] و [[شیخ عبدالامیر قبلان]] علویان سوریه را جزء شیعیان امامی به شمار آورده و حمایت خود را از آنها اعلام کردهاند.<ref>محمد حسن بادیانی نیسابوری، العلویون هم اتباع اهل البیت(ع)، ج۱، ص۱۱۳ ۱۳۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{سوریه}} | {{سوریه}} | ||
{{فرقه های شیعه}} | {{فرقه های شیعه}} | ||
{{حکومتهای شیعی}} | {{حکومتهای شیعی}} |