کاربر ناشناس
حسبه: تفاوت میان نسخهها
جز
حذف موارد غیر ضروری که عمدتا مربوط به اهل سنت بود
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جز (حذف موارد غیر ضروری که عمدتا مربوط به اهل سنت بود) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''حِسْبَه'''، از تشکیلات اداری و دینی در حکومتهای اسلامی ناظر بر امور اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و بهداشتی. | ||
این تشکیلات در ارتباط مستقیم با [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] بوده است. درباره منشأ نهاد حسبه، برخی آن را برگرفته از سازمانهای مشابه رومی و ساسانی و عدهای آن را دارای اصل اسلامی میدانند. اما به هر حال چه حسبه را سازمانی اصیل و چه برگرفته از نظامهای دیگر بدانیم، تحول و گسترش آن کار مسلمانان و حاصل ناگزیر توسعه نظام دیوانسالاری بوده است. | این تشکیلات در ارتباط مستقیم با [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] بوده است. درباره منشأ نهاد حسبه، برخی آن را برگرفته از سازمانهای مشابه رومی و ساسانی و عدهای آن را دارای اصل اسلامی میدانند. اما به هر حال چه حسبه را سازمانی اصیل و چه برگرفته از نظامهای دیگر بدانیم، تحول و گسترش آن کار مسلمانان و حاصل ناگزیر توسعه نظام دیوانسالاری بوده است. | ||
حسبه و محتسب تحتتأثیر جریانهای سیاسی و اجتماعی و دخالتهای فردی و قابلیتهای محتسب، کارکرد نهاد حسبه نیز دستخوش دگرگونیهایی میشده است. این دگرگونیها و تحولات کمابیش از طریق مطالعه سرگذشت و رفتار محتسبان در حدّی که در منابع بدانها اشاره شده قابل ردیابی است. | |||
==تعریف== | |||
واژه حِسْبَه از مصدرهای فعل حَسَبَ و اسم مصدر از احتساب. حسبه در معنای لغوی علاوه بر شمردن و حساب کردن، به معنای تدبیر نیز بهکار رفته است.<ref>رجوع کنید به جوهری؛ ابنمنظور؛ فیروزآبادی، ذیل «حسب».</ref> در اصطلاح فقهی حسبه به معنای حساب کردن و شمردن به کار رفته است که در ارتباط با [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] میباشد<ref>ماوردی، ص۳۹۱؛ نیز رجوع کنید به ابنابییعلی، ص۲۸۴</ref> و از منظر کارکرد علمی از مجموعه علوم اسلامی ردهبندی و تقریباً معادل علم مدیریت شهر اسلامی تلقی شده و محتسب که مجری قوانین شرعی و عرفی در میان شهروندان است، بر امور جاری، اعم از روابط اقتصادی و معاملات میان افراد و مناسبات اجتماعی و اخلاقی، نظارت دارد و با امر به معروف و نهی از منکر، که از پشتوانه قدرت حکومت برخوردار است، مانع از بروز ناهنجاریهای اجتماعی میشود.<ref>طاشکوپریزاده، ج ۱، ص۳۹۳؛ حاجیخلیفه، ج ۱، ستون ۱۵۱۶.</ref> | |||
واژه حِسْبَه | |||
اشخاصی مانند ماوردی در الاحکام السلطانیۀ و غزالی در احیاء علومالدین از منظر فقهی به حسبه و مباحث مربوط به آن پرداختهاند. | |||
در | |||
==سیر تاریخی== | ==سیر تاریخی== | ||
خط ۲۲۰: | خط ۱۸: | ||
پیامبر اکرم(ص)، علاوه بر تنظیم روابط اقتصادی و اخلاق اقتصادی، بر بازار نظارت مستقیم داشت.<ref>برای نمونه رجوع کنید به متقی، ج ۲، جزء۴، ص۶۰، ج ۸، جزء۱۵، ص۱۶۳؛ حرّعاملی، ج ۱۷، ص۲۸۲؛ کتانی، ج ۱، ص۲۸۴۲۸۵.</ref> کار پیامبر(ص) به توصیه و ارشاد منحصر نمیشد، بلکه متخلفان را به مجازات میرسانید و تاجران را ملزم به رعایت قوانین میکرد.<ref>رجوع کنید به حرّعاملی، ج ۱۷، ص۳۸۶.</ref> گزارشهایی در دست است که پیامبر(ص) برای نظارت بر بازار [[مکه]] و [[مدینه]] مسئول گماشت.<ref>رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، ص۶۱؛ ابنعبدالبرّ، قسم ۲، ص۶۲۱.</ref> | پیامبر اکرم(ص)، علاوه بر تنظیم روابط اقتصادی و اخلاق اقتصادی، بر بازار نظارت مستقیم داشت.<ref>برای نمونه رجوع کنید به متقی، ج ۲، جزء۴، ص۶۰، ج ۸، جزء۱۵، ص۱۶۳؛ حرّعاملی، ج ۱۷، ص۲۸۲؛ کتانی، ج ۱، ص۲۸۴۲۸۵.</ref> کار پیامبر(ص) به توصیه و ارشاد منحصر نمیشد، بلکه متخلفان را به مجازات میرسانید و تاجران را ملزم به رعایت قوانین میکرد.<ref>رجوع کنید به حرّعاملی، ج ۱۷، ص۳۸۶.</ref> گزارشهایی در دست است که پیامبر(ص) برای نظارت بر بازار [[مکه]] و [[مدینه]] مسئول گماشت.<ref>رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، ص۶۱؛ ابنعبدالبرّ، قسم ۲، ص۶۲۱.</ref> | ||
===آل بویه=== | ===آل بویه=== | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۵: | ||
بدینسان، حسبه که از جایگاه مهمی برخوردار بود و بزرگان دین در صدر اسلام خود مباشر آن بودند، در این دوره با سهلانگاری و بیاعتنایی فرمانروایان و واگذاری این منصب به افراد نالایق، رو به سستی و ضعف گذاشت و مالاندوزان و رشوهگیران و فرصتطلبانِ چاپلوس را به طمع انداخت.<ref>رجوع کنید به ماوردی، ص۴۱۳.</ref> | بدینسان، حسبه که از جایگاه مهمی برخوردار بود و بزرگان دین در صدر اسلام خود مباشر آن بودند، در این دوره با سهلانگاری و بیاعتنایی فرمانروایان و واگذاری این منصب به افراد نالایق، رو به سستی و ضعف گذاشت و مالاندوزان و رشوهگیران و فرصتطلبانِ چاپلوس را به طمع انداخت.<ref>رجوع کنید به ماوردی، ص۴۱۳.</ref> | ||
==خاندانهای شیعی== | ==خاندانهای شیعی== | ||
خط ۲۸۳: | خط ۴۳: | ||
===پس از صفویه=== | ===پس از صفویه=== | ||
گفتنی است پس از دوران صفویه که نهاد حسبه رو به ضعف نهاد و بهتدریج ماهیت دینی خود را از دست داد و وظایف اداری آن به دیگر نهادهای دولتی واگذار شد آن دسته از وظایف شرعی و مذهبی که از نظر فقهی، بر عهده و در محدوده اختیارات فقها بود، با عنوان «امور حسبیه» استمرار یافت. این واژه که از دوره صفویه تاکنون در آثار فقهی به کار رفته است<ref>برای نمونه رجوع کنید به محقق کرکی، ج ۶، ص۸، ج ۱۱، ص۲۶۶.</ref> به وظایفی اطلاق میشود که شارع مقدّس راضی به ترک آنها نیست و اگر کسی به اجرای آن اقدام نکند، برخلاف رضایت شارع، معطل خواهد ماند،<ref>آملی، ج ۲، ص۳۳۸؛ امام خمینی، ج ۲، ص۴۹۷.</ref> مانند تصرفات ضروری در اموال خردسالان و تعیین قیم برای آنان، حفظ اموال غایبان، گردآوری خمس و زکات و توزیع آنها میان مستحقان.<ref>آملی، ج ۲، ص۳۳۸.</ref> | گفتنی است پس از دوران صفویه که نهاد حسبه رو به ضعف نهاد و بهتدریج ماهیت دینی خود را از دست داد و وظایف اداری آن به دیگر نهادهای دولتی واگذار شد آن دسته از وظایف شرعی و مذهبی که از نظر فقهی، بر عهده و در محدوده اختیارات فقها بود، با عنوان «امور حسبیه» استمرار یافت. این واژه که از دوره صفویه تاکنون در آثار فقهی به کار رفته است<ref>برای نمونه رجوع کنید به محقق کرکی، ج ۶، ص۸، ج ۱۱، ص۲۶۶.</ref> به وظایفی اطلاق میشود که شارع مقدّس راضی به ترک آنها نیست و اگر کسی به اجرای آن اقدام نکند، برخلاف رضایت شارع، معطل خواهد ماند،<ref>آملی، ج ۲، ص۳۳۸؛ امام خمینی، ج ۲، ص۴۹۷.</ref> مانند تصرفات ضروری در اموال خردسالان و تعیین قیم برای آنان، حفظ اموال غایبان، گردآوری خمس و زکات و توزیع آنها میان مستحقان.<ref>آملی، ج ۲، ص۳۳۸.</ref> | ||
===ایران=== | ===ایران=== | ||
خط ۲۹۹: | خط ۵۲: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس2}} | |||
{{ | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
{{ | |||
* محمدتقی آملی، المکاسب والبیع، تقریرات درس آیتاللّه نائینی، قم ۱۴۱۳؛ | * محمدتقی آملی، المکاسب والبیع، تقریرات درس آیتاللّه نائینی، قم ۱۴۱۳؛ | ||
* ابنابّار، کتاب الحُلةالسیراء، چاپ حسین مؤنس، قاهره ۱۹۶۳۱۹۶۴؛ | * ابنابّار، کتاب الحُلةالسیراء، چاپ حسین مؤنس، قاهره ۱۹۶۳۱۹۶۴؛ |