کاربر ناشناس
احساء: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
استان احساء به مرکزیت شهر احساء، یکی از بزرگترین استانهای این کشور است. مساحت تقریبی این استان در حدود ۵۳۶٬۰۰۰ کیلومتر مربع است، که تقریباً یک چهارم مساحت کشور عربستان را در برمیگیرد. | استان احساء به مرکزیت شهر احساء، یکی از بزرگترین استانهای این کشور است. مساحت تقریبی این استان در حدود ۵۳۶٬۰۰۰ کیلومتر مربع است، که تقریباً یک چهارم مساحت کشور عربستان را در برمیگیرد. | ||
[[پرونده:نقشه استانی عربستان.jpg|بندانگشتی|300px|استان احساء در شرق کشور عربستان]] | [[پرونده:نقشه استانی عربستان.jpg|بندانگشتی|300px|استان احساء در شرق کشور عربستان]] | ||
== | == جغرافیا == | ||
این استان از طرف شمال: به بقیق، از طرف جنوب به یمن و از طرف مغرب به صحرای دهنا، و از سمت مشرق به [[خلیج فارس]] و خلیج سلوی منتهی میشود. | احساء در لغت جمع حسی است. [[ابن منظور]] مینویسد: حسی زمین همواری است که آبگیرهایی در آن وجود دارد. [[جوهری]] ذیل این واژه مینویسد: احساء زمینی را گویند که از شن پوشیده شده است.<ref> ۴/۲۳۱۳ </ref> این استان از طرف شمال: به بقیق، از طرف جنوب به یمن و از طرف مغرب به صحرای دهنا، و از سمت مشرق به [[خلیج فارس]] و خلیج سلوی منتهی میشود. احساء در ۲۵ و ۲۰َ تا ۲۵و ۴۰َ عرض شمالی و ۴۹ و ۳۰َ تا ۴۹ و ۵۰َ طول شرقی واقع است.<ref>EI۲</ref> طول آن ۳۶۰ میل (۵۸۰کیلومتر) است و ۲۰۰ تا ۳۰۰ میل (۳۲۰-۴۸۰کیلومتر) از آن در ریگزار دهنا قرار گرفته است. <ref>(کلیرز، همانجا)</ref> بخش عمدهای از احساء صحرایی خشک است.<ref>کحاله، ۲۳۸</ref> شرق احساء منطقهای ساحلی به عرض ۲۵-۵۰ میل (۴۰ تا ۸۰ کیلومتر) است <ref>(کلیرز، همانجا)</ref> ارتفاع آن از سطح دریا به ۱۷۵ متر میرسد. <ref>EI۲</ref> | ||
احساء در تابستان گرم و مرسوب و در زمستان معتدل و رطوبت آن اندک است. دمای آن میان ۱۲ تا ۴۶ درجۀ سانتی گراد در تغییر است و رطوبت آن در برخی از روزهای تابستان به ۸۰% میرسد. اما باران در آن اندک است و میانگین سالانۀ آن از ۲۵۴ میلی متر تجاوز نمیکند.<ref>کلیرز، همانجا</ref> | احساء در تابستان گرم و مرسوب و در زمستان معتدل و رطوبت آن اندک است. دمای آن میان ۱۲ تا ۴۶ درجۀ سانتی گراد در تغییر است و رطوبت آن در برخی از روزهای تابستان به ۸۰% میرسد. اما باران در آن اندک است و میانگین سالانۀ آن از ۲۵۴ میلی متر تجاوز نمیکند.<ref>کلیرز، همانجا</ref> | ||
وجود چشمه ها، کشت برنج و سبزیجات را ممکن ساخته است. مهمترین آنها عین نجم است. به گفته بستانی در احساء ۱۰۰۰ قنات کوچک و بزرگ و ۶۰ چاه ارتزین وجود دارد که در هر دقیقه ۷۵ هزار لیتر آب میدهد. <ref>بستانی، ۷/۱۸۵</ref> از مهمترین منابع آبی احساء باید به وادی فروق در جنوب غربی آن اشاره کرد.<ref>کحاله، ۲۳۸</ref> در احساء اسبان تیزرو، خران سفید و گوسفند پرورش مییابد. همچنین برخی حیوانات وحشی چون آهو، گرگ، خرگوش و روباه یافت میشود.<ref>بنتونی، ۴۹، کحاله، ۲۴۰، حاشیۀ ۴؛ EI۲</ref> | |||
وجود چشمه ها، کشت برنج و سبزیجات را ممکن ساخته است. مهمترین آنها عین نجم است. به گفته بستانی در احساء ۱۰۰۰ قنات کوچک و بزرگ و ۶۰ چاه ارتزین وجود دارد که در هر دقیقه ۷۵ هزار لیتر آب میدهد. <ref>بستانی، ۷/۱۸۵</ref> از مهمترین منابع آبی احساء باید به وادی فروق در جنوب غربی آن اشاره کرد.<ref>کحاله، ۲۳۸</ref> | |||
[[پرونده:نمایی از احساء.jpg|بندانگشتی|نمایی از شهر از بالای کوه قاره]] | [[پرونده:نمایی از احساء.jpg|بندانگشتی|نمایی از شهر از بالای کوه قاره]] | ||
احساء با داشتن بیش از ۷ هزار هکتار زمین قابل کشت، بیشترین بخش از | احساء با داشتن بیش از ۷ هزار هکتار زمین قابل کشت، بیشترین بخش از زمینهای کشاورزی عربستان را در خود دارد.<ref>غریب، همانجا</ref>خرما از مهمترین محصولات احساء است. و در آن ۷۰ نوع خرما به عمل میآید.<ref>بستانی، ۷/۱۸۵</ref>انجیر، انار، هلو، زردآلو، لیمو، موز، انبه از میوههای احساء، بادنجان، گوجه فرنگی، پیاز، سیر، هویج از تره بار آنجاست. برنج از فرآوردههای مهم کشاورزی احساء است<ref>. بستانی، ۷/۱۸۶</ref> | ||
زرگری و تولید سلاحهای سرد چون خنجرههای کنده کاری شده، شمشیرهای جواهرنشان، صنایع مسی، نقره کاری، منبت کاری و بافت عباهای است که از دیر زمان در شهر هُفوف رواج داشته است. همچنین قایق سازی، طناب بافی، صنایع چوب و استخراج مروارید را باید نام برد. | زرگری و تولید سلاحهای سرد چون خنجرههای کنده کاری شده، شمشیرهای جواهرنشان، صنایع مسی، نقره کاری، منبت کاری و بافت عباهای است که از دیر زمان در شهر هُفوف رواج داشته است. همچنین قایق سازی، طناب بافی، صنایع چوب و استخراج مروارید را باید نام برد. | ||
احساء تا ۱۹۱۲ م ایالت به شمار میرفت و مرکز آن شهر احساء بود و سه شهر قطیف، قطر و هفوف از توابع آن بودند.<ref>همانجا</ref> امروزه احساء شامل قطیف، جبیل و چندین شهر کوچک و بیش از پنجاه روستاست.<ref>کحاله، ۲۴۱-۲۴۲</ref> | احساء تا ۱۹۱۲ م ایالت به شمار میرفت و مرکز آن شهر احساء بود و سه شهر قطیف، قطر و هفوف از توابع آن بودند.<ref>همانجا</ref> امروزه احساء شامل قطیف، جبیل و چندین شهر کوچک و بیش از پنجاه روستاست.<ref>کحاله، ۲۴۱-۲۴۲</ref> | ||
#هفوف؛ از مهمترین شهرهای احساء و مرکز آن است که در بخش جنوب شرقی آن واقع شده و ساکنان آن به ۳۰ هزار تن میرسد. عرب ها، ایرانی ها، ترکها و کرد ها، اقوام مختلف در این شهر ساکن هستند. سه چهارم از کل جمعیت آن، پیرو مذهب تسنن و یک چهارم، شیعه اثناعشری هستند.<ref>همو، ۲۴۳-۲۴۴</ref> | #هفوف؛ از مهمترین شهرهای احساء و مرکز آن است که در بخش جنوب شرقی آن واقع شده و ساکنان آن به ۳۰ هزار تن میرسد. عرب ها، ایرانی ها، ترکها و کرد ها، اقوام مختلف در این شهر ساکن هستند. سه چهارم از کل جمعیت آن، پیرو مذهب تسنن و یک چهارم، شیعه اثناعشری هستند.<ref>همو، ۲۴۳-۲۴۴</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۲۴: | ||
#عمران؛ در ۱۶ کیلومتری شرق هفوف قرار دارد. در گذشته مجموعه روستاهای پراکنده بود که بعدها توسعه یافته و به صورت شهر در آمده است.<ref>شخص، ۱/۵۵</ref> | #عمران؛ در ۱۶ کیلومتری شرق هفوف قرار دارد. در گذشته مجموعه روستاهای پراکنده بود که بعدها توسعه یافته و به صورت شهر در آمده است.<ref>شخص، ۱/۵۵</ref> | ||
#عیون؛ در ۲۷ کیلومتری شمال هفوف قرار دارد. عیونیها در سالهای ۴۷۰-۶۳۰ ق [[قرامطه]] را ساقط کردند و حکومت منطقه را به دست گرفتند. <ref>همو، ۱/۵۰</ref> | #عیون؛ در ۲۷ کیلومتری شمال هفوف قرار دارد. عیونیها در سالهای ۴۷۰-۶۳۰ ق [[قرامطه]] را ساقط کردند و حکومت منطقه را به دست گرفتند. <ref>همو، ۱/۵۰</ref> | ||
==جمعیت احساء== | |||
جمعیت استان احساء بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۴ میلادی در حدود ۹۰۰٬۰۰۰ نفر بود. ۷۰% درصد از کل جمعیت احساء چادرنشین و ۳۰% شهرنشین هستند. در این بین ۷۰% [[شیعه|شیعیان اثناعشری]] و بقیه را [[اهل سنت|سنیان]] تشکیل میدهند. توضیح اینکه برخی از [[شیعیان]] احساء تابع [[شیخیه]]اند که بنیانگذار آن [[شیخ احمد احسایی]] بوده است.<ref>شخص، ۱/۳۸-۳۹</ref> دو مذهب مسلط اهل سنت در احساء، [[حنبلی]] و [[مالکی]] است. مهمترین عشایر احساء عبارتند از: عجمان، آل مره، بنی خالد، بنی هاجر و در شمال نیز قبایل عوازم و رشایده. <ref>کحاله، ۲۴۱-۲۴۲</ref> | |||
==تاریخ== | ==تاریخ== | ||
===پیش از اسلام=== | ===پیش از اسلام=== | ||
احساء دارای گذشته کهنی است که به دوره مس باز میگردد.<ref>جوادعلی، ۱/۱۷۵</ref> و به رغم فاصله جغرافیایی که میان قلمور دو دولت معین و سبا از یکسو و احساء از سوی دیگر وجود داشت، دانشمندان به آثاری در حنائه، جاوان، تاروت و قطیف دست یافتند که به زبان حمیری است.<ref>غریب، ۷۴-۷۵</ref> | احساء دارای گذشته کهنی است که به دوره مس باز میگردد.<ref>جوادعلی، ۱/۱۷۵</ref> و به رغم فاصله جغرافیایی که میان قلمور دو دولت معین و سبا از یکسو و احساء از سوی دیگر وجود داشت، دانشمندان به آثاری در حنائه، جاوان، تاروت و قطیف دست یافتند که به زبان حمیری است.<ref>غریب، ۷۴-۷۵</ref> | ||
دوره فینیقیها از مهمترین دورههای مهاجرت قبایل به سوی احساء بوده است. فینیقیها (کنعانی ها) حدود ۲۵۰۰ق م و پس از اقامت در سواحل احساء و جزیرههای [[بحرین]]، از آنجا کوچ کردند. مقبرههایی با قدمت ۵۰۰۰ سال از آنها به جا مانده است.<ref>همو، ۳۷</ref> | دوره فینیقیها از مهمترین دورههای مهاجرت قبایل به سوی احساء بوده است. فینیقیها (کنعانی ها) حدود ۲۵۰۰ق م و پس از اقامت در سواحل احساء و جزیرههای [[بحرین]]، از آنجا کوچ کردند. مقبرههایی با قدمت ۵۰۰۰ سال از آنها به جا مانده است.<ref>همو، ۳۷</ref> | ||
استرابون به نقل از پلینیوس در بیان ویژگیهای هجر مینویسد: از آنجا که این شهر مرکز تجارت و گذرگاه [[شام]]، [[حجاز]]، [[عراق]] و [[هند]] بود، اهمیت ویژهای داشت و به جهت برخورداری ساکنان آن از ذخایر طلا، موجب آزمندی آنتیوخوس سوم پادشاه سلوکی شد، تا آنجا که وی در ۲۵۰ ق م از [[دجله]] گذشت و برای پادشاه سلوکی خواستند تا در قبال دریافت هدایا به موطن خویش بازگردد. احتمالاً وجود صحرای سوزان عامل اصلی بازگشت پادشاه سلوکی بوده است.<ref>همانجا؛ غریب، ۳۷-۳۸</ref> پس از جرهایی ها، قبایل طسم، جدیس و بنی عبدالقیس در آنجا ساکن شدند.<ref>همانجا</ref> اردشیر بابکان (۲۲۶-۲۴۱م)نیز شهر الخط را بنا نهاد. <ref>حمدالله، ۱۳۷؛ نولدکه، ۴۸، ۷۰</ref> پس از اردشیر، شاپور دوم، بر عراق مستولی شد و از آنجا بحرین را به تصرف آورد و بسیاری از اعراب را کشت.<ref>ابن اثیر، ۱/۳۹۳</ref> و گروهی از بنی تغلب را در بحرین و نیز مردم عبدالقیس و طوایفی از [[بنی تمیم]] را در هجر سکنی داد.<ref>نولدکه، ۱۱۱</ref> انوشیروان پادشاه ساسانی سَبَک را که از سواران خود بود، مأمور ساختن دژ مُشَقّر کرد. این دژ که در نزدیکی هجر ساخته شد، از پایگاههای مهم جنگی [[ایران|ایرانیان]] به شمار میرفت. <ref>ابن مثرب، ۶۳۵؛ نولدکه، ۳۸۰، ۴۱۲</ref> | استرابون به نقل از پلینیوس در بیان ویژگیهای هجر مینویسد: از آنجا که این شهر مرکز تجارت و گذرگاه [[شام]]، [[حجاز]]، [[عراق]] و [[هند]] بود، اهمیت ویژهای داشت و به جهت برخورداری ساکنان آن از ذخایر طلا، موجب آزمندی آنتیوخوس سوم پادشاه سلوکی شد، تا آنجا که وی در ۲۵۰ ق م از [[دجله]] گذشت و برای پادشاه سلوکی خواستند تا در قبال دریافت هدایا به موطن خویش بازگردد. احتمالاً وجود صحرای سوزان عامل اصلی بازگشت پادشاه سلوکی بوده است.<ref>همانجا؛ غریب، ۳۷-۳۸</ref> پس از جرهایی ها، قبایل طسم، جدیس و بنی عبدالقیس در آنجا ساکن شدند.<ref>همانجا</ref> اردشیر بابکان (۲۲۶-۲۴۱م)نیز شهر الخط را بنا نهاد. <ref>حمدالله، ۱۳۷؛ نولدکه، ۴۸، ۷۰</ref> پس از اردشیر، شاپور دوم، بر عراق مستولی شد و از آنجا بحرین را به تصرف آورد و بسیاری از اعراب را کشت.<ref>ابن اثیر، ۱/۳۹۳</ref> و گروهی از بنی تغلب را در بحرین و نیز مردم عبدالقیس و طوایفی از [[بنی تمیم]] را در هجر سکنی داد.<ref>نولدکه، ۱۱۱</ref> انوشیروان پادشاه ساسانی سَبَک را که از سواران خود بود، مأمور ساختن دژ مُشَقّر کرد. این دژ که در نزدیکی هجر ساخته شد، از پایگاههای مهم جنگی [[ایران|ایرانیان]] به شمار میرفت. <ref>ابن مثرب، ۶۳۵؛ نولدکه، ۳۸۰، ۴۱۲</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۴۹: | ||
====ظهور محمد بن عبدالوهاب==== | ====ظهور محمد بن عبدالوهاب==== | ||
در ۱۱۰۳ ق سعدون فرزند محمد، حاکم احساء شد و قبایل ظفیر و فضول را در ناحیه برا سرکوب نمود و در نیمه دوم سده ۱۲ ق محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار فرقه وهابی ظهور کرد. سپس عریعر بن دجین بن سعدون که از ۱۱۶۶ ق به حکومت رسیده بود، در ۱۱۷۲ ق به درعیه مرکز اقتدار محمد بن سعود و خاستگاه دعوت محمد بن عبدالوهاب حمله برد، ولی به رغم محاصره طولانی نتوانست آنجا را فتح کند.<ref>حسین، حیات، ۲۵۶-۲۵۹</ref> سعودیها در ۱۱۷۶ ق بارها به احساء هجوم بردند و احساء در این دوره شاهد نابسامنی و آشوب بود و عبدالعزیز با استفاده از اختلافات داخلی خانوادۀ عریعر، به احساء تاخت. و برخی از افراد خاندان عریعر به او پیوستند و گروهی جانب توینی بن سعدون را گرفتند و در نتیجه احساء دو پاره شد و بخش جنوبی آن به تصرف عبدالعزیز درآمد. <ref>حمزه، ۳۳۷؛ انصاری ۱/ ۱۲۳؛ غریب ۱۶۶</ref> عبدالعزیز در خلال این مدت از کوششهای خود برای تسخیر احساء دست برنداشت و سرانجام در ۱۲۰۷ ق مردم آن دیار خواستار صلح شدند و به فرمان وهابیان گردن نهادند و زید بن عریعر امیر آنجا به [[کویت]] گریخت، اما چیزی نگذشت که مردم احساء سر به طغیان برداشتند و ابن عریعر بازگشت. در نبردهایی که رخ نمود، احساء دوباره به تصرف عبدالعزیز درآمد. و وی ناجم را به عنوان نخستین حاکم غیرخالدی بر احساء گماشت.<ref>ابوحاکمه، ۱۴۱</ref> | در ۱۱۰۳ ق سعدون فرزند محمد، حاکم احساء شد و قبایل ظفیر و فضول را در ناحیه برا سرکوب نمود و در نیمه دوم سده ۱۲ ق محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار فرقه وهابی ظهور کرد. سپس عریعر بن دجین بن سعدون که از ۱۱۶۶ ق به حکومت رسیده بود، در ۱۱۷۲ ق به درعیه مرکز اقتدار محمد بن سعود و خاستگاه دعوت محمد بن عبدالوهاب حمله برد، ولی به رغم محاصره طولانی نتوانست آنجا را فتح کند.<ref>حسین، حیات، ۲۵۶-۲۵۹</ref> سعودیها در ۱۱۷۶ ق بارها به احساء هجوم بردند و احساء در این دوره شاهد نابسامنی و آشوب بود و عبدالعزیز با استفاده از اختلافات داخلی خانوادۀ عریعر، به احساء تاخت. و برخی از افراد خاندان عریعر به او پیوستند و گروهی جانب توینی بن سعدون را گرفتند و در نتیجه احساء دو پاره شد و بخش جنوبی آن به تصرف عبدالعزیز درآمد. <ref>حمزه، ۳۳۷؛ انصاری ۱/ ۱۲۳؛ غریب ۱۶۶</ref> عبدالعزیز در خلال این مدت از کوششهای خود برای تسخیر احساء دست برنداشت و سرانجام در ۱۲۰۷ ق مردم آن دیار خواستار صلح شدند و به فرمان وهابیان گردن نهادند و زید بن عریعر امیر آنجا به [[کویت]] گریخت، اما چیزی نگذشت که مردم احساء سر به طغیان برداشتند و ابن عریعر بازگشت. در نبردهایی که رخ نمود، احساء دوباره به تصرف عبدالعزیز درآمد. و وی ناجم را به عنوان نخستین حاکم غیرخالدی بر احساء گماشت.<ref>ابوحاکمه، ۱۴۱</ref> | ||
====حمله | ====حمله عثمانیها==== | ||
[[پرونده:محمدعلی پاشا.jpg|بندانگشتی|محمدعلی پاشا]] | [[پرونده:محمدعلی پاشا.jpg|بندانگشتی|محمدعلی پاشا]] | ||
در این هنگام سعودیها مشکلاتی برای عثمانیها میآفریدند، تا آنجا که سلیمان پاشا والی [[عراق]] در ۱۲۱۱ق به قصد تصرف احساء و [[قطیف]] راهی آن نقطه شد، اما ناکام ماند و عثمانیها به رغم تلاش مجدد در تصرف احساء با شکست رو به رو شدند. سرانجام سعودیها و عثمانیها قرارداد ترک مخاصمه با یکدیگر منعقد کردند،<ref>غریب ۱۷۷</ref> ولی عثمانیها همواره به حجاز نظر داشتند. ابراهیم پاشا که از جانب محمدعلی پاشا، والی [[مصر]]، روانۀ جنگ با آل سعود شده بود، پس از چندی براحساء و قطیف مستولی شد و حاکمیت بر آن دو شهر را به خاندان بنی خالد واگذار کرد. | در این هنگام سعودیها مشکلاتی برای عثمانیها میآفریدند، تا آنجا که سلیمان پاشا والی [[عراق]] در ۱۲۱۱ق به قصد تصرف احساء و [[قطیف]] راهی آن نقطه شد، اما ناکام ماند و عثمانیها به رغم تلاش مجدد در تصرف احساء با شکست رو به رو شدند. سرانجام سعودیها و عثمانیها قرارداد ترک مخاصمه با یکدیگر منعقد کردند،<ref>غریب ۱۷۷</ref> ولی عثمانیها همواره به حجاز نظر داشتند. ابراهیم پاشا که از جانب محمدعلی پاشا، والی [[مصر]]، روانۀ جنگ با آل سعود شده بود، پس از چندی براحساء و قطیف مستولی شد و حاکمیت بر آن دو شهر را به خاندان بنی خالد واگذار کرد. | ||
خط ۹۶: | خط ۷۹: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ | {{منابع}} | ||
* ابن اثیر، الکامل. | * ابن اثیر، الکامل. | ||
* ابن درید، محمد، جمهرة اللغة، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۵ق. | * ابن درید، محمد، جمهرة اللغة، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۵ق. |