Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
از آنجا که نخستین فرمانروایان ایلخان، مسلمان نبودند، در مقابل اختلاف شیعه و سنی نیز موضعی نداشتند. این شرایط به آزادی مذهب شیعیان انجامید که پیشتر در معرض تهدید دائم خلافت عباسی و حکومتهای سنی مذهب بودند. از همان آغاز حمله مغول، بسیاری از مناطق شیعه نشین، وقتی ایستادگی در برابر لشکر مغول را بیفایده دیدند، به قدرت مغولان تسلیم شدند. برخی از صاحب منصبان بزرگ در تشکیلات حکومتی ایلخانان نیز شخصیتهای شیعی بودند. حمایت این افراد از شیعیان و علمای شیعه به گسترش تشیع در این دوران یاری رساند. | از آنجا که نخستین فرمانروایان ایلخان، مسلمان نبودند، در مقابل اختلاف شیعه و سنی نیز موضعی نداشتند. این شرایط به آزادی مذهب شیعیان انجامید که پیشتر در معرض تهدید دائم خلافت عباسی و حکومتهای سنی مذهب بودند. از همان آغاز حمله مغول، بسیاری از مناطق شیعه نشین، وقتی ایستادگی در برابر لشکر مغول را بیفایده دیدند، به قدرت مغولان تسلیم شدند. برخی از صاحب منصبان بزرگ در تشکیلات حکومتی ایلخانان نیز شخصیتهای شیعی بودند. حمایت این افراد از شیعیان و علمای شیعه به گسترش تشیع در این دوران یاری رساند. | ||
چنان که گفته شد خواجه نصیر الدین طوسی با نزدیک شدن به هلاکو، جایگاه بلندی نزد وی یافت. رضی الدین علی بن طاووس حلی از علمای شیعه نیز روابط خوبی با هولاکو داشت و از سوی او نقیب النقبا شده بود. [[سید جمال الدین کاشی]] نیز در دربار اباقاخان خدمت میکرد و سید فخرالدین حسن که از سادات [[شیراز]] بود تعلیم و تربیت ارغون فرزند اباقاخان را برعهده داشت. از جمله شهرهایی که در زمان اباقاخان شیعیان در آن به آزادی فعالیت میکردند، شهر [[اصفهان]] بود که بهاء الدین جوینی فرزند عطاملک بر آن حکومت داشت و این شهر پایگاه تجمع شیعیان شده بود. از جمله [[ | چنان که گفته شد خواجه نصیر الدین طوسی با نزدیک شدن به هلاکو، جایگاه بلندی نزد وی یافت. رضی الدین علی بن طاووس حلی از علمای شیعه نیز روابط خوبی با هولاکو داشت و از سوی او نقیب النقبا شده بود. [[سید جمال الدین کاشی]] نیز در دربار اباقاخان خدمت میکرد و سید فخرالدین حسن که از سادات [[شیراز]] بود تعلیم و تربیت ارغون فرزند اباقاخان را برعهده داشت. از جمله شهرهایی که در زمان اباقاخان شیعیان در آن به آزادی فعالیت میکردند، شهر [[اصفهان]] بود که بهاء الدین جوینی فرزند عطاملک بر آن حکومت داشت و این شهر پایگاه تجمع شیعیان شده بود. از جمله [[حسن بن علی بن محمد طبری|عمادالدین طبری ]] که کتاب [[کامل بهایی]] را به نام بهاءالدین جوینی نگاشت، در این شهر میزیست.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص 689-691</ref> | ||
=== تمایل غازان خان به تشیع=== | === تمایل غازان خان به تشیع=== |