پرش به محتوا

واقعه سقیفه بنی‌ساعده: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
[[اهل‌سنت]] برای مشروعیت‌بخشی به حاکمیت و خلافت ابوبکر به اصل اجماع استناد کرده‌اند. این در حالی است که به نوشته تاریخ‌نگاران انتخاب ابوبکر مورد پذیرش عمومی نبوده است. پس از این واقعه افرادی مانند حضرت علی(ع)، [[فاطمه زهرا(س)]]، [[فضل بن عباس|فضل]] و [[عبدالله بن عباس|عبدالله]] پسران [[عباس عموی پیامبر]] و نیز برخی اصحاب معروف پیامبر مانند [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]]، [[مقداد بن عمرو]]، [[زبیر بن عوام]] و [[حذیفة بن یمان]] به برگزاری شورای سقیفه و نتیجه آن اعتراض کردند. [[شیعیان]] واقعه سقیفه و نتایج آن را بر خلاف سخنان پیامبر(ص) مبنی بر جانشینی امام علی(ع) به‌ویژه در [[واقعه غدیر|غدیر خم]]، می‌دانند.
[[اهل‌سنت]] برای مشروعیت‌بخشی به حاکمیت و خلافت ابوبکر به اصل اجماع استناد کرده‌اند. این در حالی است که به نوشته تاریخ‌نگاران انتخاب ابوبکر مورد پذیرش عمومی نبوده است. پس از این واقعه افرادی مانند حضرت علی(ع)، [[فاطمه زهرا(س)]]، [[فضل بن عباس|فضل]] و [[عبدالله بن عباس|عبدالله]] پسران [[عباس عموی پیامبر]] و نیز برخی اصحاب معروف پیامبر مانند [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]]، [[مقداد بن عمرو]]، [[زبیر بن عوام]] و [[حذیفة بن یمان]] به برگزاری شورای سقیفه و نتیجه آن اعتراض کردند. [[شیعیان]] واقعه سقیفه و نتایج آن را بر خلاف سخنان پیامبر(ص) مبنی بر جانشینی امام علی(ع) به‌ویژه در [[واقعه غدیر|غدیر خم]]، می‌دانند.


در منابع تاریخی واقعه سقیفه گزارش شده است. همچنین آثاری نیز برای بررسی و تحلیل آن نوشته شده است. علاوه بر این، اسلام‌شناسان غربی و برخی مستشرقان مانند هنری لامنس، کایتانی و [[ویلفرد مادلونگ]] در تألیفاتی به نقل و بررسی واقعه سقیفه پرداخته‌اند. [[جانشینی حضرت محمد (کتاب)|کتاب جانشینی حضرت محمد(ص)]] اثر مادلونگ و نظریه مثلث قدرت از هنری لامنس از معروف‌ترین آن‌ها هستند.
در منابع تاریخی واقعه سقیفه گزارش شده است. همچنین آثاری نیز برای بررسی و تحلیل آن نوشته شده است. همچنین مستشرقانی مانند هنری لامنس، کایتانی و [[ویلفرد مادلونگ]] در تألیفاتی به نقل و بررسی واقعه سقیفه پرداخته‌اند. [[جانشینی حضرت محمد (کتاب)|کتاب جانشینی حضرت محمد(ص)]] اثر مادلونگ و نظریه مثلث قدرت از هنری لامنس از معروف‌ترین آن‌ها هستند.


==محل واقعه==
==محل واقعه==
خط ۱۵: خط ۱۵:


==شرح واقعه==
==شرح واقعه==
به گفته [[مادلونگ]] (زاده ۱۹۳۰م) اسلام‌شناس آلمانی، روایت اصلی درباره اجتماع در [[سقیفه بنی‌ساعده]] به [[عبدالله بن عباس]] از [[عمر بن خطاب]] برمی‎‌گردد. تمام روایات دیگر از این اطلاعات استفاده کرده یا از آن مایه گرفته‌اند. این روایات را، با اندک‌تغییری در سلسله راویان مختلف، ابن‌هشام، محمد جریر طبری، عبدالرزاق بن همّام، محمد بن اسماعیل بخاری و [[احمد بن حنبل|ابن حنبل]] نقل کرده‌اند.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۴۷.</ref>
به گفته [[ویلفرد مادلونگ]] (زاده ۱۹۳۰م) اسلام‌شناس آلمانی، روایت اصلی درباره اجتماع در [[سقیفه بنی‌ساعده]] به [[عبدالله بن عباس]] از [[عمر بن خطاب]] برمی‎‌گردد. تمام روایات دیگر از این اطلاعات استفاده کرده یا از آن مایه گرفته‌اند. این روایات را، با اندک‌تغییری در سلسله راویان مختلف، ابن‌هشام، محمد جریر طبری، عبدالرزاق بن همّام، محمد بن اسماعیل بخاری و [[احمد بن حنبل|ابن حنبل]] نقل کرده‌اند.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۴۷.</ref>


به دنبال اطلاع عمومی مسلمانان [[مدینه]] از وفات [[پیامبر اسلام(ص)]] عده‌ای از [[انصار]] برای تصمیم‎‌گیری درباره وضعیت خود و همچنین چاره‌جویی درباره مسئله جانشینی رسول خدا، در [[سقیفه بنی‌ساعده]] گرد آمدند. مطابق منابع تاریخی در آغاز این جلسه [[سعد بن عباده]]، بزرگ [[قبیله خزرج]] به‌خاطر شدت بیماری به‌واسطه فرزندش با جمعیت سخن گفت. وی با ذکر دلایلی جانشینی پیامبر اسلام را حق انصار دانست و آنان را به گرفتن اداره امور دعوت نمود. حاضران سخنان وی را تأیید کرده و اعلام نمودند که سعد را به‌عنوان حاکم بر خود انتخاب نموده و تأکید کردند که بر خلاف نظر وی کاری انجام ندهند.<ref> ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲.</ref> اما برخی از حاضران احتمال مخالفت مهاجران با این تصمیم را مطرح کردند و امکان عدم تسلیم آنان در برابر تصمیم این جمع را دادند. این احتمال پیشنهاد انتخاب امیری از انصار و امیری از مهاجران را در پی داشت.<ref>ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲.</ref>
به دنبال اطلاع عمومی مسلمانان [[مدینه]] از وفات [[پیامبر اسلام(ص)]] عده‌ای از [[انصار]] برای تصمیم‎‌گیری درباره وضعیت خود و همچنین چاره‌جویی درباره مسئله جانشینی رسول خدا، در [[سقیفه بنی‌ساعده]] گرد آمدند. مطابق منابع تاریخی در آغاز این جلسه [[سعد بن عباده]]، بزرگ [[قبیله خزرج]] به‌خاطر شدت بیماری به‌واسطه فرزندش با جمعیت سخن گفت. وی با ذکر دلایلی جانشینی پیامبر اسلام را حق انصار دانست و آنان را به گرفتن اداره امور دعوت نمود. حاضران سخنان وی را تأیید کرده و اعلام نمودند که سعد را به‌عنوان حاکم بر خود انتخاب نموده و تأکید کردند که بر خلاف نظر وی کاری انجام ندهند.<ref> ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲.</ref> اما برخی از حاضران احتمال مخالفت مهاجران با این تصمیم را مطرح کردند و امکان عدم تسلیم آنان در برابر تصمیم این جمع را دادند. این احتمال پیشنهاد انتخاب امیری از انصار و امیری از مهاجران را در پی داشت.<ref>ابن‌قتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲.</ref>
خط ۴۱: خط ۴۱:
بیشتر گزارش‌های موجود در منابع [[اهل‌سنت]] پیرامون سقیفه بنی‌ساعده از حضور و مشارکت سیاسی عموم [[مهاجران]] و [[انصار]] در این واقعه دارد،<ref>مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۲-۵۳.</ref> حال آنکه بسیاری از منابع از دو مرحله [[بیعت]] با [[ابوبکر]] یاد کرده‌اند که عبارتند از بیعت روز سقیفه و بیعت بقیه حاضران در شهر [[مدینه]] که روز پس از واقعه سقیفه اتفاق افتاده و از آن با عنوان بیعت عام یاد می‌شود؛<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۶۶۰؛ بلاذری، أنساب الأشراف، اعلمی، ج۱، ص۵۶۷.</ref>
بیشتر گزارش‌های موجود در منابع [[اهل‌سنت]] پیرامون سقیفه بنی‌ساعده از حضور و مشارکت سیاسی عموم [[مهاجران]] و [[انصار]] در این واقعه دارد،<ref>مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۲-۵۳.</ref> حال آنکه بسیاری از منابع از دو مرحله [[بیعت]] با [[ابوبکر]] یاد کرده‌اند که عبارتند از بیعت روز سقیفه و بیعت بقیه حاضران در شهر [[مدینه]] که روز پس از واقعه سقیفه اتفاق افتاده و از آن با عنوان بیعت عام یاد می‌شود؛<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۶۶۰؛ بلاذری، أنساب الأشراف، اعلمی، ج۱، ص۵۶۷.</ref>


محققان تاریخی به این نتایج رسیده‌اند که از بین مهاجرین تنها ابوبکر، [[عمر]] و [[ابوعبیده جراح|ابوعبیده]] در جلسه سقیفه حضور داشتند که امکان همراهی چند ملازم شخصی، اعضای خانواده و موالی این سه نفر نیز دور از ذهن نیست. همین‌گونه برخی محققان حضور [[سالم مولی ابوحذیفه|سالم]] بنده آزادشده [[ابوحذیفه]]، را ذکر می‌کنند که از نخستین افرادی بود که در سقیفه با ابوبکر بیعت کرد؛ هرچند هیچ‌یک از منابع معتبر نخستین، درباره حضور وی سخنی به میان نیاورده‌‎اند. منابع درباره حضور دیگر مهاجران حتی اصحاب مرتبه متوسط یا پایین غیر از این افراد، سخنی به میان نیاورده‎‌اند.<ref> مادلونگ، ویلفرد، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۲-۵۳.</ref> برخی محققان با استناداتی تصریح کرده‎‌اند که تعداد مهاجران حاضر در سقیفه بسیار کم بوده است.<ref> عبدالمقصود، السقیفه و الخلافه، ۱۴۲۷ق، ص۳۱۷.</ref>
به گفته ویلفرد مادلونگ، از بین مهاجرین تنها ابوبکر، [[عمر]] و [[ابوعبیده جراح|ابوعبیده]] در جلسه سقیفه حضور داشتند که امکان همراهی چند ملازم شخصی، اعضای خانواده و موالی این سه نفر نیز دور از ذهن نیست. همین‌گونه برخی محققان حضور [[سالم مولی ابوحذیفه|سالم]] بنده آزادشده [[ابوحذیفه]]، را ذکر می‌کنند که از نخستین افرادی بود که در سقیفه با ابوبکر بیعت کرد؛ هرچند هیچ‌یک از منابع معتبر نخستین، درباره حضور وی سخنی به میان نیاورده‌‎اند. منابع درباره حضور دیگر مهاجران حتی اصحاب مرتبه متوسط یا پایین غیر از این افراد، سخنی به میان نیاورده‎‌اند.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۲-۵۳.</ref> برخی محققان با استناداتی تصریح کرده‎‌اند که تعداد مهاجران حاضر در سقیفه بسیار کم بوده است.<ref> عبدالمقصود، السقیفه و الخلافه، ۱۴۲۷ق، ص۳۱۷.</ref>


معروف‎‌ترین انصار حاضر در سقیفه به گزارش منابع عبارتند از: [[سعد بن عباده]]، پسرش [[قیس بن سعد بن عباده|قیس]]، [[بشیر بن سعد]] پسرعمو و رقیب سعد، [[اسید بن حضیر بن سماک|اسید بن حضیر]]، [[ثابت بن قیس]]، [[منذر بن ارقم]]، [[براء بن عازب]]، [[حباب بن منذر]].<ref>ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱-۲۶.</ref>
معروف‎‌ترین انصار حاضر در سقیفه به گزارش منابع عبارتند از: [[سعد بن عباده]]، پسرش [[قیس بن سعد بن عباده|قیس]]، [[بشیر بن سعد]] پسرعمو و رقیب سعد، [[اسید بن حضیر بن سماک|اسید بن حضیر]]، [[ثابت بن قیس]]، [[منذر بن ارقم]]، [[براء بن عازب]]، [[حباب بن منذر]].<ref>ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۱-۲۶.</ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
*'''مقداد بن عمرو''' رفتار مسلمانان در تبعیت از تصمیمات سقیفه را شگفت‌آور خوانده و به حقانیت امام علی(ع) تصریح کرده است.<ref>عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر، ۱۳۸۷ش، ص۷۶.</ref>
*'''مقداد بن عمرو''' رفتار مسلمانان در تبعیت از تصمیمات سقیفه را شگفت‌آور خوانده و به حقانیت امام علی(ع) تصریح کرده است.<ref>عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر، ۱۳۸۷ش، ص۷۶.</ref>
*'''عمر بن خطاب''' در سال آخر زندگی‌اش، در خطبه‎‌‌ای عمومی گفت: «بیعت با ابوبکر لغزش و اشتباهی بود، که انجام گرفت و گذشت، آری، چنین بود، ولی خداوند مردم را از شرّ آن لغزش حفظ فرمود، هرکس به این شکل در انتخاب خلیفه عمل نمود او را بکشید.»<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۵۸۱؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینی، ج۵، ص۱۹۰.</ref>
*'''عمر بن خطاب''' در سال آخر زندگی‌اش، در خطبه‎‌‌ای عمومی گفت: «بیعت با ابوبکر لغزش و اشتباهی بود، که انجام گرفت و گذشت، آری، چنین بود، ولی خداوند مردم را از شرّ آن لغزش حفظ فرمود، هرکس به این شکل در انتخاب خلیفه عمل نمود او را بکشید.»<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۵۸۱؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینی، ج۵، ص۱۹۰.</ref>
*'''[[ابوسفیان]]''' که توسط پیامبر برای کاری بیرون از مدینه فرستاده شده بود پس از ورود به مدینه و آگاهی از وفات پیامبر و بیعت سقیفه درباره واکنش علی(ع) و عباس بن عبدالمطب سؤال کرد. با اطلاع از خانه‌نشینی این دو نفر گفت: «به خدا سوگند، اگر برای ایشان زنده بمانم، پایشان را بر فراز بلندی رسانم.» وی اضافه کرد: «من گرد و غباری می‌بینم که جز بارش خون، چیزی آن را فرو ننشاند.»<ref> جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبه نینوی الحدیثه، ص۳۷.</ref> به گزارش منابع، ابوسفیان با ورود به مدینه اشعاری در حمایت از جانشینی علی(ع) و نیز در نکوهش ابوبکر و عمر خوانده است.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیة‌الله المرعشی، ج۶، ص۱۷.</ref> {{یادداشت|برخی ابیات اشعار ابوسفیان:
*'''[[ابوسفیان]]''' که توسط پیامبر برای کاری بیرون از مدینه فرستاده شده بود پس از ورود به مدینه و آگاهی از وفات پیامبر و بیعت سقیفه درباره واکنش علی(ع) و عباس بن عبدالمطب سؤال کرد. با اطلاع از خانه‌نشینی این دو نفر گفت: «به خدا سوگند، اگر برای ایشان زنده بمانم، پایشان را بر فراز بلندی رسانم.» وی اضافه کرد: «من گرد و غباری می‌بینم که جز بارش خون، چیزی آن را فرو ننشاند.»<ref> جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبه نینوی الحدیثه، ص۳۷.</ref> به گزارش منابع، ابوسفیان با ورود به مدینه اشعاری در حمایت از جانشینی علی(ع) و نیز در نکوهش ابوبکر و عمر خوانده است.<ref> ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیة‌الله المرعشی، ج۶، ص۱۷.</ref> {{یادداشت|برخی ابیات اشعار ابوسفیان:
بنی‌هاشم لا تطمعوا النّاس فیکم/ و لا سیما تیم بن مرّة او عدی/ فما الامر الاّ فیکم و الیکم/ و لیس لها الاّ ابو حسن علی:
بنی‌هاشم لا تطمعوا النّاس فیکم/ و لا سیما تیم بن مرّة او عدی/ فما الامر الاّ فیکم و الیکم/ و لیس لها الاّ ابو حسن علی:
ای بنی‌هاشم، راه طمع حکومت کردن را بر مردم ببندید، به‌ویژه بر دو قبیلۀ تیم و عدی (قبیله‌های ابوبکر و عمر).
ای بنی‌هاشم، راه طمع حکومت کردن را بر مردم ببندید، به‌ویژه بر دو قبیلۀ تیم و عدی (قبیله‌های ابوبکر و عمر).
خط ۷۳: خط ۷۳:
ای ابوالحسن، با دستی کاردان و نیرومند، حکومت را قبضه کن؛ چه، تو بر آنچه امید می‌رود نیرومند و توانایی. و البتّه مردی که قصی پشتیبان اوست، حقّ او پایمال‌شدنی نیست و تنها (اخلاف) قصی، مردمی از نسل غالب‌اند. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیةالله العظمی المرعشی النجفی، ج۶، ص۱۷-۱۸.}}
ای ابوالحسن، با دستی کاردان و نیرومند، حکومت را قبضه کن؛ چه، تو بر آنچه امید می‌رود نیرومند و توانایی. و البتّه مردی که قصی پشتیبان اوست، حقّ او پایمال‌شدنی نیست و تنها (اخلاف) قصی، مردمی از نسل غالب‌اند. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیةالله العظمی المرعشی النجفی، ج۶، ص۱۷-۱۸.}}


*'''[[معاویه بن ابوسفیان]]''' در نامه‌ای به [[محمد بن ابی‌بکر]] (در سال‌ها پس از واقعه سقیفه)، گفته است: «... پدر تو و فاروقش عمر، اولین کسانی بودند که حق علی(ع) را غصب کردند و با وی مخالفت نمودند. این دو، دست اتفاق به یکدیگر دادند؛ سپس علی(ع) را به بیعت خود خواندند. چون علی(ع) خودداری کرد و استنکاف ورزید، تصمیم‌هایی ناروا گرفتند و اندیشه‌هایی خطرناک درباره او نمودند تا در نتیجه علی با آنان بیعت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیة‌الله مرعشی النجفی، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref>
*'''[[معاویة بن ابی‌سفیان]]''' در نامه‌ای به [[محمد بن ابی‌بکر]] (در سال‌ها پس از واقعه سقیفه)، گفته است: «... پدر تو و فاروقش عمر، اولین کسانی بودند که حق علی(ع) را غصب کردند و با وی مخالفت نمودند. این دو، دست اتفاق به یکدیگر دادند؛ سپس علی(ع) را به بیعت خود خواندند. چون علی(ع) خودداری کرد و استنکاف ورزید، تصمیم‌هایی ناروا گرفتند و اندیشه‌هایی خطرناک درباره او نمودند تا در نتیجه علی با آنان بیعت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیة‌الله مرعشی النجفی، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref>


==واکنش علی(ع)==
==واکنش علی(ع)==
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


==سقیفه از منظر مستشرقان==
==سقیفه از منظر مستشرقان==
*'''هنری لامنس و نظریه مثلث قدرت''': هنری لامنس (۱۸۶۲-۱۹۳۷م) نظریه‌پرداز بلژیکی، در مقاله «مثلث قدرت؛ ابوبکر، عمر و ابوعبیده» ادعا کرد که هدف مشترک و همکاری نزدیک این سه تن در زمان حیات پیامبر(ص) آغاز شده و این قدرت را به آنان داد که خلافت ابوبکر و عمر را پایه‌گذاری کنند و اگر ابوعبیده در دوران حیات عمر از دنیا نرفته بود، قطعاً وی خلیفه منصوب بعدی از جانب عمر بود. وی در پی ادعایی معتقد است [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] و [[حفصه بنت عمر بن خطاب|حفصه]] دختران ابوبکر و عمر که از [[همسران پیامبر]] بودند، پدران خود را از هر حرکت و اندیشه محرمانه شوهرشان آگاه نموده و این دو تن موفّق شدند اعمال نفوذ زیادی در کارهای پیامبر اسلام داشته و از همین راه بوده است که در پی کسب قدرت برآمدند.<ref>لامنس، مثلث قدرت: ابوبکر، عمر ابوعبیده، ص۱۲۶، به نقل از: مادلونگ، ویلفرد، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۵.</ref>
*'''هنری لامنس و نظریه مثلث قدرت''': هنری لامنس (۱۸۶۲-۱۹۳۷م) نظریه‌پرداز بلژیکی، در مقاله «مثلث قدرت؛ ابوبکر، عمر و ابوعبیده» ادعا کرد که هدف مشترک و همکاری نزدیک این سه تن در زمان حیات پیامبر(ص) آغاز شده و این قدرت را به آنان داد که خلافت ابوبکر و عمر را پایه‌گذاری کنند و اگر ابوعبیده در دوران حیات عمر از دنیا نرفته بود، قطعاً وی خلیفه منصوب بعدی از جانب عمر بود. وی در پی ادعایی معتقد است [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] و [[حفصه بنت عمر بن خطاب|حفصه]] دختران ابوبکر و عمر که از [[همسران پیامبر]] بودند، پدران خود را از هر حرکت و اندیشه محرمانه شوهرشان آگاه نموده و این دو تن موفّق شدند اعمال نفوذ زیادی در کارهای پیامبر اسلام داشته و از همین راه بوده است که در پی کسب قدرت برآمدند.<ref>لامنس، مثلث قدرت: ابوبکر، عمر ابوعبیده، ص۱۲۶، به نقل از: مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۵.</ref>
* '''نظریه کایتانی''': شرق‌شناس ایتالیایی، لئون کایتانی در مباحث مقدماتی کتاب تاریخ اسلام از عمق اختلاف بین ابوبکر و بنی‌هاشم یاد کرده و از ادعای خلافت [[ابوبکر]] در جمع انصار در سقیفه بنی‌ساعده، چند ساعت پس از رحلت پیامبر(ص)، اظهار تعجب می‌کند. کایتانی جدی بودن بالقوه ادعای علی(ع) را برای خلافت، با ردّ روایات متداول که ابوبکر در جمع انصار در ادّعای خود برای جانشینی به اولویت حقوق قریش به‌عنوان قبیله پیامبر(ص) متوسل می‌شود، تلویحاً تأیید می‌کند؛ زیرا این بحث داعیه علی(ع) را که نزدیکترین خویشاوند پیامبر بود تقویت می‌کرد. به نظر وی اگر محمد(ص) می‌توانست برای خود جانشینی انتخاب کند احتمالا ابوبکر را بر هرکس دیگری ترجیح می‎‌داد؛ با این وجود کایتانی در یکی از مجلدات بعدی تاریخ اسلام، نظریه «مثلث قدرت: ابوبکر، عمر و ابوعبیده» لامنس را مناسب‌ترین نظریه درباره ریشه‌‎های خلافت عنوان می‎‌کند.<ref>رجوع کنید به: مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۷-۱۸.</ref>
* '''نظریه کایتانی''': شرق‌شناس ایتالیایی، لئون کایتانی در مباحث مقدماتی کتاب تاریخ اسلام از عمق اختلاف بین ابوبکر و بنی‌هاشم یاد کرده و از ادعای خلافت [[ابوبکر]] در جمع انصار در سقیفه بنی‌ساعده، چند ساعت پس از رحلت پیامبر(ص)، اظهار تعجب می‌کند. کایتانی جدی بودن بالقوه ادعای علی(ع) را برای خلافت، با ردّ روایات متداول که ابوبکر در جمع انصار در ادّعای خود برای جانشینی به اولویت حقوق قریش به‌عنوان قبیله پیامبر(ص) متوسل می‌شود، تلویحاً تأیید می‌کند؛ زیرا این بحث داعیه علی(ع) را که نزدیکترین خویشاوند پیامبر بود تقویت می‌کرد. به نظر وی اگر محمد(ص) می‌توانست برای خود جانشینی انتخاب کند احتمالا ابوبکر را بر هرکس دیگری ترجیح می‎‌داد؛ با این وجود کایتانی در یکی از مجلدات بعدی تاریخ اسلام، نظریه «مثلث قدرت: ابوبکر، عمر و ابوعبیده» لامنس را مناسب‌ترین نظریه درباره ریشه‌‎های خلافت عنوان می‎‌کند.<ref>رجوع کنید به: مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۱۷-۱۸.</ref>
*'''[[ویلفرد مادلونگ]]''': وی در کتاب [[جانشینی حضرت محمد (کتاب)|جانشینی پیامبر اسلام(ص)]] این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داده است. وی معتقد است بر خلاف اعتقاد اکثر تاریخ‌نگاران، شورای سقیفه در ابتدا جهت تعیین خلیفه مسلمانان راه‌اندازی نشده بود و از آنجا که نظریه خلافت، به‌عنوان جانشینی پیامبر در جامعه اسلامی سابقه‌ای نداشته، تصور این که انصار، با تجمع خود به دنبال آن بوده باشند، دور از ذهن است.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۱.</ref> مادلونگ معتقد است: انصار با این تصور که در پی رحلت محمد(ص) بیعت با او نیز به پایان رسیده و فروپاشی جامعه سیاسی که پیامبر آن را بنا کرده محتمل است، در صدد انتخاب رهبری از انصار برای اداره امور شهر مدینه بود و به همین روی بدون مشورت با مهاجران گرد هم جمع شدند.<ref>مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۱.</ref> تصور انصار بر این بود که مهاجران دلیل موجهی برای اقامت در مدینه ندارند و به شهر خود مکه مراجعت خواهند کرد و آنانی که تمایل به ماندن دارند احتمالا حکومت انصار را خواهند پذیرفت.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۱.</ref>
*'''[[ویلفرد مادلونگ]]''': وی در کتاب [[جانشینی حضرت محمد (کتاب)|جانشینی پیامبر اسلام(ص)]] این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داده است. وی معتقد است بر خلاف اعتقاد اکثر تاریخ‌نگاران، شورای سقیفه در ابتدا جهت تعیین خلیفه مسلمانان راه‌اندازی نشده بود و از آنجا که نظریه خلافت، به‌عنوان جانشینی پیامبر در جامعه اسلامی سابقه‌ای نداشته، تصور این که انصار، با تجمع خود به دنبال آن بوده باشند، دور از ذهن است.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۱.</ref> مادلونگ معتقد است: انصار با این تصور که در پی رحلت محمد(ص) بیعت با او نیز به پایان رسیده و فروپاشی جامعه سیاسی که پیامبر آن را بنا کرده محتمل است، در صدد انتخاب رهبری از انصار برای اداره امور شهر مدینه بود و به همین روی بدون مشورت با مهاجران گرد هم جمع شدند.<ref>مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۱.</ref> تصور انصار بر این بود که مهاجران دلیل موجهی برای اقامت در مدینه ندارند و به شهر خود مکه مراجعت خواهند کرد و آنانی که تمایل به ماندن دارند احتمالا حکومت انصار را خواهند پذیرفت.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۵۱.</ref>
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
به اعتقاد [[شیعیان]] تجمع در سقیفه و نتایج آن تخلف از دستورات صریح [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] درباره جانشینی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] پس از خود است. شیعه برای ردّ مشروعیت سقیفه و اثبات حقانیت علی(ع) در جانشینی پیامبر به تفسیر برخی آیات [[قرآن]]، وقایع تاریخی و روایاتی استناد کرده‎‌اند که در منابع [[اهل‌سنت]] نیز وجود دارد و مهم‎ترین آن‎ها [[واقعه غدیر]] و روایات مربوط به آن است. به اعتقاد شیعیان در واقعه غدیر خم، پیامبر، جانشینی علی(ع) را به‌عنوان اکمال رسالت خود به [[مسلمانان]] اعلام کرد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۵.</ref>
به اعتقاد [[شیعیان]] تجمع در سقیفه و نتایج آن تخلف از دستورات صریح [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] درباره جانشینی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] پس از خود است. شیعه برای ردّ مشروعیت سقیفه و اثبات حقانیت علی(ع) در جانشینی پیامبر به تفسیر برخی آیات [[قرآن]]، وقایع تاریخی و روایاتی استناد کرده‎‌اند که در منابع [[اهل‌سنت]] نیز وجود دارد و مهم‎ترین آن‎ها [[واقعه غدیر]] و روایات مربوط به آن است. به اعتقاد شیعیان در واقعه غدیر خم، پیامبر، جانشینی علی(ع) را به‌عنوان اکمال رسالت خود به [[مسلمانان]] اعلام کرد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۵.</ref>


[[محمدرضا مظفر]] ۱۷ روایت متواتر و یا مشهور که مربوط به وقایع مختلف تاریخی است نقل می‌کند که پیامبر در ضمن آنها به جانشینی علی(ع) پس از خود با تصریح و یا کنایه اشاره کرده است. واقعه [[آیه انذار|انذار عشیره]]، [[حدیث غدیر]]، [[عقد اخوت|پیمان اخوت]]، غزوات [[غزوه خندق|خندق]] و [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[خاصف النعلین]]، [[ماجرای سد الابواب|مسدود کردن درب خانه‌های اصحاب به مسجد النبی غیر از خانه علی(ع)]] و احادیثی مانند: «إن علیا منی و أنا من علی، و هو ولی کل مؤمن بعدی»، «لکل نبی وصی و وارث و إن وصیی و وارثی علی بن ابی طالب» و «أنا مدینة العلم و علی بابها» از آن جمله‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۶.</ref>
[[محمدرضا مظفر]]، ۱۷ روایت متواتر و یا مشهور که مربوط به وقایع مختلف تاریخی است نقل می‌کند که پیامبر در ضمن آنها به جانشینی علی(ع) پس از خود با تصریح و یا کنایه اشاره کرده است. واقعه [[آیه انذار|انذار عشیره]]، [[حدیث غدیر]]، [[عقد اخوت|پیمان اخوت]]، غزوات [[غزوه خندق|خندق]] و [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[خاصف النعلین]]، [[ماجرای سد الابواب|مسدود کردن درب خانه‌های اصحاب به مسجد النبی غیر از خانه علی(ع)]] و احادیثی مانند: «إن علیا منی و أنا من علی، و هو ولی کل مؤمن بعدی»، «لکل نبی وصی و وارث و إن وصیی و وارثی علی بن ابی طالب» و «أنا مدینة العلم و علی بابها» از آن جمله‌‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۶.</ref>
آیه ۵۵ [[سوره مائده]] {{یادداشت|إِنَّمٰا وَلِیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاٰةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکٰاةَ وَ هُمْ رٰاکِعُونَ. «ولی شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات می‌دهند.»}} معروف به [[آیه ولایت]]، آیه ۳۳ سوره احزاب {{یادداشت|إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. «بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»}} معروف به [[آیه تطهیر]]، آیه ۶۱ [[سوره آل عمران]] {{یادداشت|فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ. «هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»}} معروف به [[آیه مباهله]] نیز آیاتی از قرآن هستند که متکلمان شیعه برای اثبات جانشینی علی(ع) بعد از پیامبر به آن‎ها استناد کرده‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۶.</ref>
آیه ۵۵ [[سوره مائده]] {{یادداشت|إِنَّمٰا وَلِیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاٰةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکٰاةَ وَ هُمْ رٰاکِعُونَ. «ولی شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات می‌دهند.»}} معروف به [[آیه ولایت]]، آیه ۳۳ سوره احزاب {{یادداشت|إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. «بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»}} معروف به [[آیه تطهیر]]، آیه ۶۱ [[سوره آل عمران]] {{یادداشت|فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ. «هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»}} معروف به [[آیه مباهله]] نیز آیاتی از قرآن هستند که متکلمان شیعه برای اثبات جانشینی علی(ع) بعد از پیامبر به آن‎ها استناد کرده‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۶.</ref>


===پیامدهای واقعه سقیفه===
===پیامدهای واقعه سقیفه===
برخی از محققان، بسیاری از وقایع تاریخی پس از رحلت رسول‌الله را نتیجه واقعه سقیفه می‌دانند. برخی از این وقایع عبارتند از:
برخی از محققان، بسیاری از وقایع تاریخی پس از رحلت رسول‌الله را نتیجه واقعه سقیفه می‌دانند. برخی از این وقایع عبارتند از:
*[[واقعه هجوم به خانه فاطمه(س)|هجوم به خانه فاطمه(س)]] در پی وقایع اجبار [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به [[بیعت]] که منجر به شهادت حضرت زهرا(س) گردید.<ref>ابن‌ شهرآشوب، المناقب، علامه، ج۲، ص۲۰۶.</ref>
*[[واقعه هجوم به خانه فاطمه(س)|هجوم به خانه فاطمه(س)]] در پی وقایع اجبار [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به [[بیعت]] که منجر به شهادت حضرت زهرا(س) گردید.<ref>ابن‌‌شهرآشوب، المناقب، علامه، ج۲، ص۲۰۶.</ref>
*[[ماجرای فدک|مصادره فدک]]: بعضی تحلیل‎گران تاریخ معتقدند گرفتن فدک از فاطمه(س) پس از سقیفه در جهت مبارزه اقتصادی با اهل‌بیت بود. این اقدام، هم پایه‎‌های حکومت [[خلیفه اول]] را محکم می‌کرد و هم خاندان [[رسول الله(ص)]] را از مبارزه و مخالفت مانع می‌شد.<ref>عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر، ۱۳۸۷، ص۱۱۵.</ref>
*[[ماجرای فدک|مصادره فدک]]: بعضی تحلیل‎گران تاریخ، معتقدند گرفتن فدک از فاطمه(س) پس از سقیفه در جهت مبارزه اقتصادی با اهل‌بیت بوده است. این اقدام، هم پایه‎‌های حکومت [[خلیفه اول]] را محکم می‌کرد و هم مانع خاندان [[رسول الله(ص)]] از مبارزه و مخالفت می‌شد.<ref>عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر، ۱۳۸۷، ص۱۱۵.</ref>
*[[واقعه کربلا]]: به اعتقاد برخی تغییر مسیر جانشینی پیامبر در روز سقیفه موجب شد انتخاب خلیفه از هیچ قانونی پیروی نکند. در نتیجه، خلیفه مسلمانان روزی در بین مشاجره انصار و چند نفر از قریش، روزی با وصیت خلیفه اول، روزی با شورای شش نفری و روزی هم معاویه برای یزید بیعت گرفت. یزید نیز عامل واقعه کربلا گردید.<ref>داودی و رستم‌نژاد، عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۶.</ref>  [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق)، از عالمان شیعه نیز در شعری این مضمون را بیان کرده است:
*[[واقعه کربلا]]: به اعتقاد برخی تغییرِ مسیر جانشینی پیامبر در سقیفه موجب شد انتخاب خلیفه از هیچ قانونی پیروی نکند. ازاین‌رو خلیفه مسلمانان روزی در بین مشاجره انصار و چند نفر از قریش، روزی با وصیت خلیفه اول، روزی با [[شورای شش‌نفره|شورای شش‌نفری]] و روزی هم معاویه برای یزید بیعت گرفت. یزید نیز عامل واقعه کربلا گردید.<ref>داودی و رستم‌نژاد، عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۶.</ref>  [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق)، از عالمان شیعه نیز در شعری این مضمون را بیان کرده است:
{{شعر۲
{{شعر۲
|سبک نگارش=
|سبک نگارش=
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
ترجمه:حرمله نبود که تیر انداخت، بلکه کسی تیر را رها کرد که زمینه‌ساز آن بود، تیری از سوی سقیفه آمد که کمان آن به دست خلیفه بود و تیر او نه بر گلوی کودک، بلکه بر قلب دین و جان پیامبر نشست.
ترجمه:حرمله نبود که تیر انداخت، بلکه کسی تیر را رها کرد که زمینه‌ساز آن بود، تیری از سوی سقیفه آمد که کمان آن به دست خلیفه بود و تیر او نه بر گلوی کودک، بلکه بر قلب دین و جان پیامبر نشست.


نیر تبریزی هم در اشعار خود به این نکته اشاره کرده است.
نَیِّر تبریزی هم در اشعار خود به این نکته اشاره کرده است.


{{شعر۲
{{شعر۲
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
|عرض=۷۰
|عرض=۷۰
|کانکه طرح بیعت شورا فکند|خود همانجا طرح عاشورا فکند
|کانکه طرح بیعت شورا فکند|خود همانجا طرح عاشورا فکند
|چرخ در یثرب رها کرد از کمان|تیر کاندر [[نینوا]] شد بر نشان<ref>نیر تبریزی، دیوان آتشکده، ۱۳۱۹ش، ص۵۹.</ref>}}
|چرخ در یثرب رها کرد از کمان|تیر کاندر نینوا شد بر نشان<ref>نیر تبریزی، دیوان آتشکده، ۱۳۱۹ش، ص۵۹.</ref>}}


==سقیفه و اصل اجماع==
==سقیفه و اصل اجماع==
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
{{ستون|۲}}  
{{ستون|۲}}  
*السقیفة: نوشته ابی‌صالح السلیل بن احمد بن عیسی (حیات در حدود قرن سوم هجری)
*السقیفة: نوشته ابی‌صالح السلیل بن احمد بن عیسی (حیات در حدود قرن سوم هجری)
*السقیفة و بیعة أبی‌بکر : نوشته محمد بن عمر واقدی (۱۳۰ -۲۰۷).
*السقیفة و بیعة ابی‌بکر: نوشته محمد بن عمر واقدی (۱۳۰-۲۰۷ق).
*السقیفة : نوشته [[ابی‌مخنف|ابی‌مخنف لوط بن یحیی بن سعید]](درگذشت [[سال ۱۵۷ هجری قمری|۱۵۷ق]]).
*السقیفة : نوشته [[ابی‌مخنف|ابی‌مخنف لوط بن یحیی بن سعید]] (درگذشت [[سال ۱۵۷ هجری قمری|۱۵۷ق]]).
*سقیفه و اختلاف در تعیین خلیفه: نوشته سحاب بن محمد زمان تفرشی. چاپ سال ۱۳۳۴ش در تهران.
*سقیفه و اختلاف در تعیین خلیفه: نوشته سحاب بن محمد زمان تفرشی. چاپ سال ۱۳۳۴ش در تهران.
*السقیفة: نوشته ابی‌عیسی الوراق محمد بن هارون.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة،‌ دار الاضواء، ج۱۲، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref>
*السقیفة: نوشته ابی‌عیسی الوَراق محمد بن هارون.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة،‌ دار الاضواء، ج۱۲، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref>
*[[السقیفة (کتاب)|السقیفه]]: [[محمد رضا مظفر]].
*[[السقیفة (کتاب)|السقیفه]]: [[محمد رضا مظفر]].
*[[جانشینی محمد (کتاب)|جانشینی محمد]]: [[ویلفرد مادلونگ]].
*[[جانشینی محمد (کتاب)|جانشینی محمد]]: [[ویلفرد مادلونگ]].
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
*السقیفة و الخلافة: [[عبدالفتاح عبدالمقصود]].
*السقیفة و الخلافة: [[عبدالفتاح عبدالمقصود]].
*السقیفة و فدک: احمد بن عبدالعزیز جوهری بصری.
*السقیفة و فدک: احمد بن عبدالعزیز جوهری بصری.
*مؤتمر السقیفة، دراسة موضوعیة لأخطر حادث فی تأریخ الإسلام السیاسی: [[باقر شریف قرشی]].
*مؤتمر السقیفة، دراسة موضوعیة لاَخطر حادث فی تأریخ الإسلام السیاسی: [[باقر شریف قرشی]].
*مؤتمر السقیفة نظرة جدیدة فی التاریخ الاسلامی: [[سید محمد تیجانی سماوی]].
*مؤتمر السقیفة نظرة جدیدة فی التاریخ الاسلامی: [[سید محمد تیجانی سماوی]].
*ناگفته‌هایی از سقیفه (رویکردها، پیامدها و واکنش‌ها): نجم‌الدین طبسی.
*ناگفته‌هایی از سقیفه (رویکردها، پیامدها و واکنش‌ها): نجم‌الدین طبسی.
خط ۲۰۸: خط ۲۰۸:
 ٢ ـ و چه بسا چیز پوشیده شده و مستور، همانند طبل پر بانگ از زیر قطیفه و روپوش آشكار مى‌شود. حقّاً جواب تو آن طور كه مى‌خواهى بفهمى در نزد من حاضر است ولیكن من از دهشت و ترس از بیان آن را مخفى مى‌دارم.
 ٢ ـ و چه بسا چیز پوشیده شده و مستور، همانند طبل پر بانگ از زیر قطیفه و روپوش آشكار مى‌شود. حقّاً جواب تو آن طور كه مى‌خواهى بفهمى در نزد من حاضر است ولیكن من از دهشت و ترس از بیان آن را مخفى مى‌دارم.


 ٣ ـ اگر تعدّى و تجاوز به رعیتى كه سیاست امور آنها را خلیفه در دست گرفته است نمى‌بود؛ و اگر شمشیرهاى دشمنان كه مَغْز و مُخّ سرهاى ما را بیرون مى‌كشید و ظاهر مى‌كرد، نمى‌بود؛
 ٣ ـ اگر تعدى و تجاوز به رعیتى كه سیاست امور آنها را خلیفه در دست گرفته است نمى‌بود؛ و اگر شمشیرهاى دشمنان كه مَغْز و مُخّ سرهاى ما را بیرون مى‌كشید و ظاهر مى‌كرد، نمى‌بود؛


 ٤ ـ هر آینه من از اسرار آل محمد مطالب نادر و داستان‌هاى ناشنودنى را بیان مى‌كردم كه از آنچه مالك و ابوحنیفه گفته‌اند و روایت كرده‌اند شما را بى‌نیاز مى‌نمود!
 ٤ ـ هر آینه من از اسرار آل محمد مطالب نادر و داستان‌هاى ناشنودنى را بیان مى‌كردم كه از آنچه مالك و ابوحنیفه گفته‌اند و روایت كرده‌اند شما را بى‌نیاز مى‌نمود!