Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
جز (←معرفی) |
جز (←سبک کتاب) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = عبارتی از تفسیر سوره حمد:{{سخ}}'''«مالکیته تعالی للأشیاء لیست کمالکیة الملاک لاملاکهم و لا کمالکیة الملوک لممالکهم و لا کمالکیة النّفوس لاعضائها بل کمالکیة النّفوس لقویها و صورها العلمیة الحاصلة الحاضرة عندها یفنی ما شاء منها و یوجد ما شاء و یمحو و یثبت»'''<ref>بیان السعاده فی مقامات العباده،موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج۱، ص۳۰</ref>{{سخ}} مالکیت خداوند متعال نسبت به اشیاء مانند مالکیت مالکان نسبت به املاک خود یا مالکیت پادشاهان نسبت به سرزمینهای خود، یا مالکیت نفس نسبت به اعضاء نیست. بلکه مانند مالکیت نفس نسبت به قوا و صور علمی خود است که در نزد او حاضر و حاصل است. هر کدام را بخواهد فانی و هر کدام را بخواهد ایجاد میکند و محو و اثبات میکند.|تاریخ بایگانی| منبع = <small></small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = عبارتی از تفسیر سوره حمد:{{سخ}}'''«مالکیته تعالی للأشیاء لیست کمالکیة الملاک لاملاکهم و لا کمالکیة الملوک لممالکهم و لا کمالکیة النّفوس لاعضائها بل کمالکیة النّفوس لقویها و صورها العلمیة الحاصلة الحاضرة عندها یفنی ما شاء منها و یوجد ما شاء و یمحو و یثبت»'''<ref>بیان السعاده فی مقامات العباده،موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج۱، ص۳۰</ref>{{سخ}} مالکیت خداوند متعال نسبت به اشیاء مانند مالکیت مالکان نسبت به املاک خود یا مالکیت پادشاهان نسبت به سرزمینهای خود، یا مالکیت نفس نسبت به اعضاء نیست. بلکه مانند مالکیت نفس نسبت به قوا و صور علمی خود است که در نزد او حاضر و حاصل است. هر کدام را بخواهد فانی و هر کدام را بخواهد ایجاد میکند و محو و اثبات میکند.|تاریخ بایگانی| منبع = <small></small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
== | == ویژگیهای کتاب == | ||
=== جنبههای گوناگون === | |||
=== محور بودن مفهوم ولایت === | |||
مدار بیان السعاده بر حول مفهوم [[ولایت|وَلایت]] به معنای عرفانی و شئون و جوانب مختلف آن است. چنانکه در آن، آیات راجع به [[کفر]] و [[ایمان]]، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است.<ref>ج۱، ص۲۲۳، مقدمۀ سلطان حسین تابنده، ص ه</ref> همچنین، مؤلف برای کلمۀ «رب» دو تعبیر به دست میدهد: یکی «ربّ مطلق» که مقام الوهیت است، دیگر «ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد.<ref>ج۱، ص۶۳</ref> از آنجا که مفسّر اساس مذهب شیعه را پیروی از همین اصل میداند و به اتحاد ذاتی تصوف حقیقی و تشیع به معنای وَلَوی آن قائل است، کسانی را که از بُعد عرفانی تشیع غافلاند، دربارة گرایش این تفسیر، دچار تردید میکند؛ چنانکه صاحب التفسیر والمفسّرون<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۹۲ـ۲۰۳،۲۲۶</ref> در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر [[صوفیه]] ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصّب و جانبداری سختِ حاج ملاسلطان محمد در مذهب تشیع به حدی بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازۀ خود او، قسمتهایی که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنی شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامی، تعدیل شد.<ref>ج۱، مقدمۀ سلطان حسین تابنده، ص ید</ref> | |||
=== برخورداری از جنبههای گوناگون === | |||
بیان السعادة علاوه بر جنبه عرفانی، جنبههای روایی، فقهی، فلسفی، کلامی و ادبی نیز دارد. از جنبۀ نقلی و روایی و بحث دربارۀ [[شأن نزول]] آیات، مباحث مستوفایی دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و ائمه اطهار علیهم السلام است. در نقل احادیث، از [[تفسیر صافی]] ِ [[فیض کاشانی]] و [[تفسیر برهان]] [[سید هاشم بحرانی]]، استفاده کرده است.<ref>سمیعی، ص۱۳۵</ref> | بیان السعادة علاوه بر جنبه عرفانی، جنبههای روایی، فقهی، فلسفی، کلامی و ادبی نیز دارد. از جنبۀ نقلی و روایی و بحث دربارۀ [[شأن نزول]] آیات، مباحث مستوفایی دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و ائمه اطهار علیهم السلام است. در نقل احادیث، از [[تفسیر صافی]] ِ [[فیض کاشانی]] و [[تفسیر برهان]] [[سید هاشم بحرانی]]، استفاده کرده است.<ref>سمیعی، ص۱۳۵</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۵۰: | ||
سلطانعلی شاه در خصوص اخبار مختلفی که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده دربارۀ شجره مَنهیه در قصّۀ آدم، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونهای که همۀ اقوال در مقام و مرتبۀ خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادری که صحت اخبار مخدوش باشد.<ref>ج۱، ص۸۱؛ ج۲، ص۱۷۳</ref> با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهم السلام و عرفان مبتنی بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفی و حکمی نیز هست، مانند تحقیق در مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن<ref>همان، ج۱، ص۳۷</ref> که غالباً به روش استادِ خود، [[حاج ملا هادی سبزواری]]، و براساس آرا و اقوال [[ملا صدرا]] است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وی آرای فلسفی را با لطایف عرفانی و عقاید کلامی درهم آمیخته و در مسائلی از قبیل [[معراج]]، [[جبر و اختیار]]، و [[بداء]]، که فلاسفه و متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است.<ref>ج۱، ص۲۱۸ـ۲۲۰، ج ۲، ص۲۷۶، ۲۷۷، ۴۳۱ـ۴۳۳</ref> | سلطانعلی شاه در خصوص اخبار مختلفی که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده دربارۀ شجره مَنهیه در قصّۀ آدم، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونهای که همۀ اقوال در مقام و مرتبۀ خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادری که صحت اخبار مخدوش باشد.<ref>ج۱، ص۸۱؛ ج۲، ص۱۷۳</ref> با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهم السلام و عرفان مبتنی بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفی و حکمی نیز هست، مانند تحقیق در مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن<ref>همان، ج۱، ص۳۷</ref> که غالباً به روش استادِ خود، [[حاج ملا هادی سبزواری]]، و براساس آرا و اقوال [[ملا صدرا]] است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وی آرای فلسفی را با لطایف عرفانی و عقاید کلامی درهم آمیخته و در مسائلی از قبیل [[معراج]]، [[جبر و اختیار]]، و [[بداء]]، که فلاسفه و متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است.<ref>ج۱، ص۲۱۸ـ۲۲۰، ج ۲، ص۲۷۶، ۲۷۷، ۴۳۱ـ۴۳۳</ref> | ||
=== مباحث ادبی === | === پرداختن به مباحث ادبی === | ||
بیان السعادة، متضمن مباحث ادبی نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبی آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است. برای مثال، در وجوه محتمل معانی حروف آغازین برخی سوره ها، مثل «الم» در بقره، بحثهای مفصلی آمده است.<ref>ج۱، ص۳۹ـ۴۳</ref> از دیگر ویژگیهای این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به این که جمع آوری آیات به ترتیب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوی میان آنها بوده، باتوجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوی میان آنها پرداخته است.<ref>ج۱، ص۲۹۹</ref> | بیان السعادة، متضمن مباحث ادبی نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبی آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است. برای مثال، در وجوه محتمل معانی حروف آغازین برخی سوره ها، مثل «الم» در بقره، بحثهای مفصلی آمده است.<ref>ج۱، ص۳۹ـ۴۳</ref> از دیگر ویژگیهای این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به این که جمع آوری آیات به ترتیب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوی میان آنها بوده، باتوجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوی میان آنها پرداخته است.<ref>ج۱، ص۲۹۹</ref> | ||