۱۶٬۹۸۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
به گفته منابع تاریخی، پیامبر بعد اسارت صفیه، در چهره او کبودی یافت از او پرسید: «این چیست؟» صفیه در پاسخ گفت: «ای رسولخدا(ص) در خواب دیدم که ماهی از سوی آسمان [[یثرب]] آمد و در دامنم قرار گرفت این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت گویا دوست داری همسر پادشاهی شوی که از مدینه میآید؟ پس ضربهای بر من وارد کرد...».<ref> البدایه و النهایه، ج8، ص46، ج4، ص196؛ بنگرید: اسدالغابه، ج6، ص170، که به جای شوهرش از پدرش نام می برد.</ref> | به گفته منابع تاریخی، پیامبر بعد اسارت صفیه، در چهره او کبودی یافت از او پرسید: «این چیست؟» صفیه در پاسخ گفت: «ای رسولخدا(ص) در خواب دیدم که ماهی از سوی آسمان [[یثرب]] آمد و در دامنم قرار گرفت این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت گویا دوست داری همسر پادشاهی شوی که از مدینه میآید؟ پس ضربهای بر من وارد کرد...».<ref> البدایه و النهایه، ج8، ص46، ج4، ص196؛ بنگرید: اسدالغابه، ج6، ص170، که به جای شوهرش از پدرش نام می برد.</ref> | ||
صفیه هفده | صفیه هفده سال بود که به ازدواج پیامبر درآمد.<ref> الاصابه، ج8، ص212</ref> ازدواج او پس از ازدواج حضرت با جویریه و صهباء در میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> <ref> انساب الاشراف، ج1، ص444؛ البدایه و النهایه، ج4، ص196؛ السیرة النبویة، ج2، ص464؛ الطبقات الکبری، ج8، ص99</ref> | ||
پیامبر در مدینه صفیه را در خانهای از خانههای انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او میرفتند. عایشه نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> | پیامبر در مدینه صفیه را در خانهای از خانههای انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او میرفتند. عایشه نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==خصوصیات== | ==خصوصیات== | ||
در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله، و حلیمه یاد شده است.<ref>اسدالغابه، ج6، ص169؛ الاستیعاب، ج4، ص1872 ؛ البدایة و النهایة، ج8، ص64</ref> گفته شده هنگام ترک خیبر هنگامی که شتر پیامبر(ص) را آوردند تا از خیبر خارج شود پیامبر(ص) ران خود را رکاب قرار داد تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود، صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص443</ref> | در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله، و حلیمه یاد شده است.<ref>اسدالغابه، ج6، ص169؛ الاستیعاب، ج4، ص1872 ؛ البدایة و النهایة، ج8، ص64</ref> گفته شده هنگام ترک خیبر هنگامی که شتر پیامبر(ص) را آوردند تا از خیبر خارج شود پیامبر(ص) ران خود را رکاب قرار داد تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود، صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.<ref> انساب الاشراف، ج1، ص443</ref> | ||
در بیماری وفات رسول خدا به او گفت: «إني و الله يا نبيّ الله لوددت أن الّذي بك بي»؛ ای رسول خدا به خدا سوگند دوست می دارم بیماری تو بر جان من وارد شود و تو سالم شوی<ref> الاصابه، ج8، ص212؛ طبقات الکبری، ج2، ص239، ج8، ص101</ref> | |||
گزارشهایی از اذیت و آذار برخی از همسران پیامبر نسبت به صفیه در منابع آمده است.<ref> الاصابه، ج8، ص212؛ طبقات الکبری، ج2، ص239، ج8، ص101</ref> از جمله روزی پیامبر از علت گریه صفیه پرسید وی گفت دو نفر از همسرانت با زبان خویش مرا آزرده اند آنان می گویند ما از صفیه برتریم چون دختران عموهای رسول خدا و همسران او هستیم. پیامبر فرمود چرا نگفتی پدرم موسی عمویم هارون و شوهرم محمد است؟<ref> الاصابه، ج8، ص211</ref> | |||
== پس از رحلت پیامبر== | == پس از رحلت پیامبر== | ||
پس از رحلت پیامبر(ص) [[عمر بن خطاب]] برای او شش هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> <ref>دلائل النبوه، ج7، ص286</ref> | پس از رحلت پیامبر(ص) [[عمر بن خطاب]] برای او شش هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444</ref> <ref>دلائل النبوه، ج7، ص286</ref> | ||
او در 35 ق و در پی محاصره خانه خلیفه سوم به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود و از طریق آن آب و غذا به او | او در 35 ق و در پی محاصره خانه خلیفه سوم به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود و از طریق آن آب و غذا به او میرساند.<ref> الاصابه، ج8، ص212</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۹: | ||
==روایت== | ==روایت== | ||
در کتب روایی ده حدیث از پیامبر روایت کرده است.<ref>الاعلام، ج3، ص206</ref> افراد ذیل نیز از او روایت نقل کردهاند: | در کتب روایی ده حدیث از پیامبر روایت کرده است.<ref>الاعلام، ج3، ص206</ref> <ref> الاصابه، ج8، ص212</ref>افراد ذیل نیز از او روایت نقل کردهاند: | ||
* امام سجاد(ع)<ref> اسدالغابه، ج6، ص171</ref> | * امام سجاد(ع)<ref> اسدالغابه، ج6، ص171</ref> | ||
* کنانه، غلام او<ref>انساب الاشراف، ج5، ص </ref> | * کنانه، غلام او<ref>انساب الاشراف، ج5، ص </ref> | ||
*یزید بن معتب، غلام او | * یزید بن معتب، غلام او | ||
* اسحاق بن عبدالله بن حارث | * اسحاق بن عبدالله بن حارث<ref> الاصابه، ج8، ص212</ref> | ||
* صُخَیرَه بنت جفیر بصری | * صُخَیرَه بنت جفیر بصری | ||
* صافیه | * صافیه |
ویرایش