ابولهب: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) (ایجاد و تکمیل بخش در قرآن و تکمیل بخش فرزندان) |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عبدالعُزّی بن | '''عبدالعُزّی بن عبدالمُطَّلب''' (مرگ [[سال ۲ هجری قمری|۲]]ق/۶۲۴م) معروف به '''ابولَهَب''' عموی [[پیامبر(ص)]] و از سرسختترین دشمنان ایشان پس از [[بعثت]] بود. او و همسرش، [[ام جمیل]]، در راه آزار پیامبر(ص) و مخالفت با اسلام از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. [[سوره مسد]] در نکوهش او و همسرش نازل شده است. | ||
[[عبدالمطلب]] او را به دلیل زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند. ابولهب به همراه | [[عبدالمطلب]] او را به دلیل زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند. ابولهب به همراه عدهای، غزالی طلایی را از [[کعبه]] دزدید، اما با دخالت داییهایش از [[قبیله خزاعه]] از مجازات گریخت. | ||
ثویبه، کنیز ابولهب، مدتی پیامبر (ص) را شیر داد. عتبه و عتیبه، پسران ابولهب، با [[رقیه دختر پیامبر (ص)|رقیه]] و [[ام کلثوم دختر پیامبر (ص)|ام کلثوم]]، دو دختر پیامبر (ص) ازدواج کرده بودند اما پس از ظهور اسلام و نزول سوره مسد ابولهب و همسرش پسرانشان را وادار به طلاق دختران پیامبر (ص) کردند. او همواره معجزات پیامبر | ثویبه، کنیز ابولهب، مدتی پیامبر (ص) را شیر داد. عتبه و عتیبه، پسران ابولهب، با [[رقیه دختر پیامبر (ص)|رقیه]] و [[ام کلثوم دختر پیامبر(ص)|ام کلثوم]]، دو دختر پیامبر (ص) ازدواج کرده بودند اما پس از ظهور اسلام و نزول سوره مسد ابولهب و همسرش پسرانشان را وادار به طلاق دختران پیامبر(ص) کردند. او همواره معجزات پیامبر را از سحر میدانست و با بدگویی از پیامبر مانع از تبلیغ اسلام میشد. وقتی [[قریش|قریشیان]] تصمیم گرفتند مسلمانان و [[بنی هاشم]] را تحریم کنند او تنها فرد از بنی هاشم بود که با قریش همراهی کرد. ابولهب از جمله سران قریش بود که تصمیم گرفتند پیامبر(ص) را شبانه به قتل برسانند. | ||
پس از [[هجرت]] پیامبر(ص)، ابولهب در [[جنگ بدر]] شرکت نکرد، ولی به جای خود شخص دیگری را فرستاد. ابولهب هفت روز پس از | پس از [[هجرت]] پیامبر(ص)، ابولهب در [[جنگ بدر]] شرکت نکرد، ولی به جای خود شخص دیگری را فرستاد. ابولهب هفت روز پس از واقعه بدر در اثر بیماری درگذشت. | ||
==کنیه و نسب== | ==کنیه و نسب== | ||
عبدالعزی بن عبدالمطلب، در اصل به ابوعتبه [[کنیه]] داشت ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۹۳</ref> مادرش لُبنی دختر هاجر بن عبدمناف از قبیله [[خزاعه]] بود. لبنی فرزندی جز ابولهب نداشت.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۱۱۰</ref> او از مردان زیبای قریش به شمار | عبدالعزی بن عبدالمطلب، در اصل به ابوعتبه [[کنیه]] داشت ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۹۳</ref> مادرش لُبنی دختر هاجر بن عبدمناف از قبیله [[خزاعه]] بود. لبنی فرزندی جز ابولهب نداشت.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۱۱۰</ref> او از مردان زیبای قریش به شمار میرفت ولی چشمانش لوچ بود.<ref>ابن حبیب، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳</ref> | ||
==پیش از بعثت== | ==پیش از بعثت== | ||
از زندگی ابولهب پیش از ظهور [[اسلام]] آگاهی کمی در دست است اما از آیه دوم سوره مسد ({{متن قرآن|مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ|سوره=[[سوره مسد|مسد]]|آیه=۲}}) برمیآید که احتمالا همچون بیشتر [[قریش|قریشیان]] به بازرگانی اشتغال داشته و ثروتی نیز اندوخته بوده است.{{مدرک}} | از زندگی ابولهب پیش از ظهور [[اسلام]] آگاهی کمی در دست است اما از آیه دوم سوره مسد ({{متن قرآن|مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ|سوره=[[سوره مسد|مسد]]|آیه=۲}}) برمیآید که احتمالا همچون بیشتر [[قریش|قریشیان]] به بازرگانی اشتغال داشته و ثروتی نیز اندوخته بوده است.{{مدرک}} | ||
ابولهب به همراه | ابولهب به همراه عدهای، غزالی طلایی که عبدالمطلب به کعبه هدیه کرده بود را دزدید. پس از دستگیری دزدان، دست برخی از کسانی که در دزدی نقش داشتند قطع شد ولی داییهای ابولهب از قبیله خزاعه مانع قطع شدن دست او شدند.<ref>ابن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۵۹-۷۱؛ ابن درید، الاشتقاق، ۱۳۷۸ق، ص۱۲۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۲۵</ref> | ||
کنیز ابولهب | ثوبیه کنیز ابولهب مدتی پیش از [[حلیمه سعدیه]]، پیامبر(ص) را در کودکی شیر داد. پیامبر قصد داشت ثویبه را از ابولهب بخرد تا آزادش کند اما ابولهب حاضر نشد. پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه ابولهب خود ثویبه را آزاد کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۰۸، بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۹۶، یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۹</ref> | ||
هنگام وفات، | عبدالمطلب هنگام وفات، فرزندان خود را جمع و آنان را به سرپرستی پیامبر(ص) وصیت کرد. وقتی ابولهب برای سرپرستی پیامبر داوطلب شد، عبدالمطلب پاسخ داد: «شرّ خود را از او باز بدار» و سرپرستی پیامبر را به ابوطالب واگذار کرد.<ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۳۵</ref> | ||
==از بعثت تا هجرت== | ==از بعثت تا هجرت== | ||
پس از [[بعثت]] پیامبر اسلام (ص)، ابولهب در زمره سرسختترین دشمنان آن حضرت درآمد و شهرت او در تاریخ صدر اسلام به این سبب است. | پس از [[بعثت]] پیامبر اسلام(ص)، ابولهب در زمره سرسختترین دشمنان آن حضرت درآمد و شهرت او در تاریخ صدر اسلام به این سبب است. | ||
===ممانعت از تبلیغ اسلام و آزار پیامبر (ص)=== | ===ممانعت از تبلیغ اسلام و آزار پیامبر(ص)=== | ||
با نزول [[آیه انذار]]، پیامبر (ص) مامور شد دعوت عمومی خود را از خویشان شروع کند. پس فرزندان عبدالمطلب را در خانه خود مهمان کرد و با وجود کمی غذا همه از آن خوردند و سیر شدند. ابولهب این را اثر سحر پیامبر (ص) دانست در نتیجه پیامبر (ص) سکوت کرد و موضوع دعوت به اسلام را به روز بعد موکول کرد.<ref>خصیبی، الهدایه الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۴۶</ref> | با نزول [[آیه انذار]]، پیامبر (ص) مامور شد دعوت عمومی خود را از خویشان شروع کند. پس فرزندان عبدالمطلب را در خانه خود مهمان کرد و با وجود کمی غذا همه از آن خوردند و سیر شدند. ابولهب این را اثر سحر پیامبر (ص) دانست در نتیجه پیامبر (ص) سکوت کرد و موضوع دعوت به اسلام را به روز بعد موکول کرد.<ref>خصیبی، الهدایه الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۴۶</ref> | ||