confirmed، templateeditor
۱۱٬۹۰۰
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
ابومسلم در جمادی الاول ۱۳۰ توانست مرو تختگاه خراسان را فتح کند و قحطبه بن شبیب طایی را به شهرهای دیگر گسیل کرد.<ref>اخبار، ص۳۲۱</ref> قحطبه در رجب ۱۳۱ق لشکر ابن ضباره فرستاده مروان را در حوالی اصفهان شکست داد.<ref>همان، ص۳۲۳</ref> با فتح نهاوند در [[ذیقعده]] ۱۳۱ق به سوی عراق رو نهاد. پس از آنکه ابن هبیره برای مقابله با سپاه خراسان از کوفه بیرون رفت شهر به راهبری داعی بزرگ خراسان، ابوسلمه خلال به دست هواداران دعوت افتاد و سپاه خراسان در [[۱۰ محرم]] ۱۳۲ق وارد کوفه شد. اندکی بعد، شماری از اعضای خاندان عباسی وارد کوفه شدند و سرانجام با [[ابوالعباس سفاح]] در [[ربیع الاول]] ۱۳۲ق به خلافت بیعت شد. | ابومسلم در جمادی الاول ۱۳۰ توانست مرو تختگاه خراسان را فتح کند و قحطبه بن شبیب طایی را به شهرهای دیگر گسیل کرد.<ref>اخبار، ص۳۲۱</ref> قحطبه در رجب ۱۳۱ق لشکر ابن ضباره فرستاده مروان را در حوالی اصفهان شکست داد.<ref>همان، ص۳۲۳</ref> با فتح نهاوند در [[ذیقعده]] ۱۳۱ق به سوی عراق رو نهاد. پس از آنکه ابن هبیره برای مقابله با سپاه خراسان از کوفه بیرون رفت شهر به راهبری داعی بزرگ خراسان، ابوسلمه خلال به دست هواداران دعوت افتاد و سپاه خراسان در [[۱۰ محرم]] ۱۳۲ق وارد کوفه شد. اندکی بعد، شماری از اعضای خاندان عباسی وارد کوفه شدند و سرانجام با [[ابوالعباس سفاح]] در [[ربیع الاول]] ۱۳۲ق به خلافت بیعت شد. | ||
از دیگر سو، شاخهای از سپاه خراسان به فرماندهی ابوعون، پس از شکست عامل مروان در شهر زور، در ناحیه موصل موضع گرفت.<ref>طبری، تاریخ، ج۷، ص۴۳۲</ref> مروان در این زمان در حران بود. نخست به رأس العین و سپس به موصل رفت و در کنار دجله برای دفاع خندق زد.<ref>همانجا</ref> ابوالعباس سفاح برادرش عبدالله بن علی را به یاری ابوعون فرستاد.<ref>بلاذری، جمل، ج۴، ص۱۴۳؛ یعقوبی، ج۲، ص۴۱۳؛ طبری، همانجا</ref> سپاه عباسیان در نخستین نبرد نتوانست مروان را شکست دهد.<ref>همان، ج۷، ص۴۳۲؛ ابن اعثم، ج۴، ص۳۶۱؛ ازدی، ص۱۲۷</ref> اما در نبرد رودزاب مروان به سختی شکست خورد و به حران عقب نشست.<ref>بلاذری، همان، ج۴، ص۱۴۳، ج۹، ص۳۱۸؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۳۳</ref> | از دیگر سو، شاخهای از سپاه خراسان به فرماندهی ابوعون، پس از شکست عامل مروان در شهر زور، در ناحیه موصل موضع گرفت.<ref>طبری، تاریخ، ج۷، ص۴۳۲</ref> مروان در این زمان در حران بود. نخست به رأس العین و سپس به موصل رفت و در کنار دجله برای دفاع خندق زد.<ref>همانجا</ref> [[ابوالعباس سفاح]] برادرش عبدالله بن علی را به یاری ابوعون فرستاد.<ref>بلاذری، جمل، ج۴، ص۱۴۳؛ یعقوبی، ج۲، ص۴۱۳؛ طبری، همانجا</ref> سپاه عباسیان در نخستین نبرد نتوانست مروان را شکست دهد.<ref>همان، ج۷، ص۴۳۲؛ ابن اعثم، ج۴، ص۳۶۱؛ ازدی، ص۱۲۷</ref> اما در نبرد رودزاب مروان به سختی شکست خورد و به حران عقب نشست.<ref>بلاذری، همان، ج۴، ص۱۴۳، ج۹، ص۳۱۸؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۳۳</ref> | ||
پس از آن، مروان همیشه در حال فرار بود و به سبب تعقیب عبدالله بن علی، از حران به قنسرین و حمص و دمشق گریخت.<ref>همان، ج۷، ص۴۳۷</ref> با فتح دمشق به رغم مقاومت مردم؛ در رمضان ۱۳۲ کار خلافت اموی یکسره شد.<ref>بلاذری، همان، ج۴، ۱۴۳؛ طبری، همان، ج۷، ۴۴۰؛ فتوح، ۱۲۶؛ مسعودی، ج۴، ص۸۶</ref> در دمشق عبدالله بن علی فرمان داد تا گور خلفای اموی چون معاویه و یزید را بشکافند و بر بقایای جنازه هشام بن عبدالملک تازیانه زنند.<ref>ابن سعد، ج۵، ص۳۲۶؛ بلاذری، جمل، ج۴، ص۱۴۴؛ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۶</ref> | پس از آن، مروان همیشه در حال فرار بود و به سبب تعقیب عبدالله بن علی، از حران به قنسرین و حمص و دمشق گریخت.<ref>همان، ج۷، ص۴۳۷</ref> با فتح دمشق به رغم مقاومت مردم؛ در رمضان ۱۳۲ کار خلافت اموی یکسره شد.<ref>بلاذری، همان، ج۴، ۱۴۳؛ طبری، همان، ج۷، ۴۴۰؛ فتوح، ۱۲۶؛ مسعودی، ج۴، ص۸۶</ref> در دمشق عبدالله بن علی فرمان داد تا گور خلفای اموی چون معاویه و یزید را بشکافند و بر بقایای جنازه هشام بن عبدالملک تازیانه زنند.<ref>ابن سعد، ج۵، ص۳۲۶؛ بلاذری، جمل، ج۴، ص۱۴۴؛ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۶</ref> | ||
مروان سپس به فلسطین گریخت. عبدالله بن علی اگرچه به او دست نیافت، اما در کنار رود ابوفطرس حدود ۱۰۰ تن از امویان به دستور او کشته شدند.<ref>بلاذری، همان، ج۹، ص۳۳۱؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۳؛ مسعودی، ج۴، ص۸۷</ref> عبدالله در ذیقعده۱۳۲ق با دستور سفاح سپاه را به برادرش صالح سپرد.<ref>طبری، همان، ج۷، ص۴۳۹</ref> مروان در این زمان به مصر گریخت و از نیل گذشت.<ref>همان، ج۷، ص۴۴۰</ref> سرانجام در بوبصیر در ذیحجه ۱۳۲ق به قتل رسید و سرش را برای خلیفه عباسی فرستادند.<ref>بلاذری، همان، ج۹، ص۳۲۲؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۲</ref> | مروان سپس به فلسطین گریخت. عبدالله بن علی اگرچه به او دست نیافت، اما در کنار رود ابوفطرس حدود ۱۰۰ تن از امویان به دستور او کشته شدند.<ref>بلاذری، همان، ج۹، ص۳۳۱؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۳؛ مسعودی، ج۴، ص۸۷</ref> عبدالله در ذیقعده۱۳۲ق با دستور [[سفاح]] سپاه را به برادرش صالح سپرد.<ref>طبری، همان، ج۷، ص۴۳۹</ref> مروان در این زمان به مصر گریخت و از نیل گذشت.<ref>همان، ج۷، ص۴۴۰</ref> سرانجام در بوبصیر در ذیحجه ۱۳۲ق به قتل رسید و سرش را برای خلیفه عباسی فرستادند.<ref>بلاذری، همان، ج۹، ص۳۲۲؛ طبری، همان، ج۷، ص۴۴۲</ref> | ||
به گفته رسول جعفریان، تاریخپژوه معاصر، عامل عمده زوال خلافت بنیامیه، پیروزی عباسیان در خراسان بود.<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۹۴ش، ص۷۷۶.</ref> | به گفته رسول جعفریان، تاریخپژوه معاصر، عامل عمده زوال خلافت بنیامیه، پیروزی عباسیان در خراسان بود.<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۹۴ش، ص۷۷۶.</ref> |