پرش به محتوا

فرزدق: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۰۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


==فرزدق و حاکمان اموی==
==فرزدق و حاکمان اموی==
با این حال توجه او به خلفای اموی و حضور وی در دستگاه آنان، با توجه به نقش و جایگاه اجتماعی یک شاعر و میزان تاثیرگذاری شعر در آن عصر، تامل برانگیز است. در نهایت شاید بتوان وی را تحت عنوان شیعه­ محب قرار داد که به جهت علاقه‌­اش به این خاندان اشعاری در مدح آنان سروده است؛ اما در مجموع اشعار او متاثر از نظام قبیلگی، سرشار از هجو و فخر و...است.[31] بنابراین نمی­‌توان وی را در ردیف کمیت و دعبل که سراسر شیفته­ی اهل بیت بودند قرار داد.
به رسمیت شناختن فرزدق به عنوان یکی از شعرای عصر اموی،<ref>کلبی، الاصنام، ص 83.</ref> نشان دهنده­ی حضور وی در دستگاه خلافت و حمایت معنوی آنان بوده است. وی در دربار خلفای اموی از جمله ولید، سلیمان، عمر بن عبدالعزیز و... حضور داشت و در تایید جایگاه و مقام خلیفه اللهی آنان اشعاری سروده است، به عنوان مثال درباره­ی عبدالملک چنین سروده است:
فالارض لله ولاها خلیفه                          وصاحب الله فیها غیر مغلوب                   
زمین از آن خداست که آن را به دست خلیفه­اش داده و صاحب خدا در زمین شکست نمی­خورد.
و درباره­ی ولید گفت:
اما ولید فان الله اورثه                              بعلمه فیه ملکا ثابت الدعم [33]                 
ولید، خداوند او را به علم خود وراثت داده که در آن پادشاهی استوار است.
و درباره­ی سلیمان بن عبدالملک گفت:
به امن الله البلاد فساکن                            بکل طرید لیلها ونهارها [34]
خداوند به دست او امنیت بلاد را تامین کرد؛ آن گونه که در شب و روز هر مطرودی را آرامش داد.
این اشعار مبین دیدگاه نظری فرزدق درباره­ی جایگاه امامت و خلافت است و دست کم وی را از قلمرو شیعه­ی اعتقادی بیرون می­راند.
وی در موقعیت­های مورد نیاز در رثا، هجا و یا پاسخ گویی به حریف شعر می­سرود. به عنوان مثال در پاسخ به پادشاه روم به درخواست ولید شعری گفت[35] در مدح طلحه بن عبدالله حاکم مدینه دو هزار درهم دریافت کرد و در رثای عمر بن عبدالعزیز پس از مرگش اشعاری سرود.[36]
با این حال نمی­توان وی را شاعر درباری محض دانست. وی در مقابل رفتار برخی از امرای عرب که خلاف مبانی اسلام رفتار می­کردند نیز اشعاری به هجو سروده است. هجو زیاد بن ابیه[37] و معاویه[38] از این جمله­اند. وی خالد را به جهت خراب کردن مناره­های مساجد هجو نمود[39] و حجاج را به جهت طغیان و سرکشی­اش[40] مورد هجو و مذمت قرارداد؛ البته هجو برخی از امرا نیز به دستور خلفای اموی صورت می­گرفت.[41] شاید از این گفته­ی او بتوان سیاست وی را در مدح و ذم امرا و بزرگان دریافت. نقل است به فرزدق گفته شد: «حجاج را تا آن زمان که زنده بود مدح می­کردی، چون مرد او را هجو می­کنی؟» وی در پاسخ گفت: «ما تا زمانی که خداوند با آنان است، با آنان هستیم؛ وقتی خدا آنان را ترک کرد ما هم آنان را ترک می­کنیم.[42]
 
 
با وجود ارادت فرزدق به خاندان اهل بیت، توجه او به خلفای [[اموی]] و حضور در دستگاه آنان، با توجه به نقش و جایگاه اجتماعی یک شاعر و میزان تاثیرگذاری شعر در آن عصر، تامل برانگیز است.  
 
بنابراین نمی­‌توان وی را در ردیف کمیت و دعبل که سراسر شیفته­ اهل بیت بودند قرار داد.


==پانویس==
==پانویس==
confirmed، protected، templateeditor
۲۰۸

ویرایش